صفحه محصول - تحقیق سبب شناسی و علل تمایل به اعتیاد و بررسی نظریه های پیشگیری از اعتیاد

تحقیق سبب شناسی و علل تمایل به اعتیاد و بررسی نظریه های پیشگیری از اعتیاد (docx) 1 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 1 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

57150111442500 دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات هرمزگان رشته : روان شناسی (MA) گرایش : بالینی موضوع: بررسی نگارنده: نجمه ابویسانی سپاسگزاری: از استاتید گرامیم جناب آقای دکتر محمدی و دکتر سماوی بسیار سپاسگزارم چرا که بدون راهنمایی های ایشان انجام این پایان نامه بسیار مشکل می نمود. تقدیم: تقدیم به مقدس ترین واژه ها در لغت نامه دلم: مادر مهربانم که زندگیم را مدیون مهر و عطوفت آن میدانم. پدرم که نمیدانم از بزرگی اش بگویم یا مردانگی, سخاوت و سکوت مهربانی اش. برادر و خواهرم همراهان همیشگی و پشتوانه های زندگیم. و فرزند دلبندم : الیسا که نشانه لطف الهی در زندگی من می باشد. 2-1 مقدمه 2-2 تاریخچه مصرف مواد مخدر  2-2-1 نگاهی گذار به تاریخچه اعتیاد در جهان 2-2-2 تاریخچه مواد مخدر در ایران 2-3 تعریف مواد مخدرو تقسیم آن 2-3-1 تقسیمات مواد مخدر 2-4 اعتیاد 2-4-1 علل گرایش به اعتیاد 2-5 ویژگی های اعتیاد 2-6 سبب شناسي اعتياد 2-7 واكنشهاي اجتماعي در برابر اعتياد 2-8 نظريه‌هاي مورد استفاده در امر پيشگيري 2-8-1 نظريه بي‌هنجاري 2-8-2 نظريه انزواطلبي مرتون 2-8-3 نظريه برچسب زني 2-8-4 نظريه انتقال فرهنگي 2-8-5 نظريه تعهد به رسوم، قواعد و تعلق اجتماعي 2-8-6 نظريه كنترل اجتماعي 2-8-7 نظريه الگوي رشد اجتماعي 2-9 آسیب های سوء مصرف مواد مخدر 2-10 عوامل تأثيرگزار در پيشگيري از مواد مخدر  1-6-2 گرایش به مصرف مواد مخدر وابستگی به مواد عبارت است از نشانگانی که با الگوی رفتاری استفاده از یک ماده یا مجموعه ای از مواد روان گردان ظاهر می شود به بیان دیگر تابلوی ضروری وابستگی به مواد شامل مجموعه ای از علایم شناختی، رفتاری و روان شناختی است که فرد علیرغم بروز مشکلات عدیده مربوط به مواد، مصرف مواد را ادامه می دهد. به عبارت دیگر، وابستگی به مواد مجموعه ای از پدیده های رفتاری، شناختی و روان شناختی را شامل می شود که در پی مصرف مکرر مواد روان گردان بوجود می آید. مشخصه های اساسی آن میل شدید به مصرف ماده، مشکلاتی در زمینه کنترل مصرف، یا فشاری در ادامه مصرف ماده علیرغم پیامد های مضر آن، بیش بهادادن به مصرف مواد در مقایسه با فعالیت های و مسئولیت های فردی،افزایش تحمل و بروز حالات محرومیت جسمی، است(کاپلان و سادوک، 2000). 2-1 مقدمه سوء مصرف مواد مخدر یکی از معضلات بهداشتی، درمانی و اجتماعی جهان امروز بوده و به جرات می توان ادعا کرد که تمامی جوامع کم و بیش با آن درگیری دارند. ایران نیز به دلیل همسایگی با افغانستان که بزرگترین تولید کننده تریاک جهان است و به دیگر دلایل تاریخی و اجتماعی، یکی از قربانیان سوء مصرف مواد مخدر جهان به شمار می رود.حال آنکه طی بیست سال گذشته قربانیان زیادی برای مبارزه با این مشکل بزرگ داده و بخش عظیمی از سرمایه های ملی را صرف پیشگیری و غلبه بر این معضل نموده است.در حال حاضر اطلاعاتی در دست است که نشان می دهد مصرف مواد در میان نوجوانان و جوانان افزایش چمشگیری یافته است. سوء مصرف مواد مخدر در بسیاری از افراد از سنین دبیرستان آغاز می شود، بنابراین یکی از مهم ترین راههای کاهش مصرف مواد مخدر در بزرگسالی کنترل در نوجوانی و جوانی است(احمدی، 1389). 2-2 تاریخچه مصرف مواد مخدر 2-2-1 نگاهی گذار به تاریخچه اعتیاد در جهان استعمال مواد مخدر بسته به نوع فرهنگ در هر جامعه متفاوت است. نقش گیاه خشخاش بر روی لوحه های گلی و کتیبه های سنگی بیانگر آگاهی اقوام گذشته از این گیاه و خواص آن می باشد. حداقل حدود هفت هزار سال پیش انسان شیره تریاک، تریاک و دانه های خشخاش به انحناء مختلف به عنوان داروهای ضد درد و شفابخش امراض استفاده می کرده اند(میرعلی، 1384). سومریان کهن ترین اقوامی هستند که از تریاک استفاده می کردند و از آن بنام گیاه شادی بخش نام می بردند. مجارستان اولین کشور اروپایی است که گیاه خشخاش را هزار و دویست سال پیش از میلاد مسیح می شناختند و از شیره آن استفاده می کردند(برفی،1384). انگلیس اولین کشور استعمارگر بود که با استفاده از مواد مخدر بر کشورهای جهان سوم تسلط پیدا کرد و بوسیله کمپانی هند شرقی باعث رواج این ماده افیونی در کشورهای چین و هندوستان شد بطوری که جنگ تریاک در چین به وقوع پیوست و باعث اعتیاد 40 میلیون چینی شد. در سال 1860 مافیا که پشتیبان توده ها بود منحرف می شود و به تشکیلات ضد بشری تبدیل می گردد. موسولینی این سازمان را در ایتالیا از بین برد اما مافیا وارد آمریکا شد. جامعه ملل در برابر این هجوم مافیایی مواد مخدر عکس العمل نشان داد و طی قرارداد 23 ژانویه 1912 در لاهه به امضای جمعی از کشورها رسید اقدام به محدود کردن کشت و تجارت تریاک نمود و جمع زیادی از کشورها به جمع مبارزه کنندگان مواد مخدر پیوستند(همان منبع). پس از جنگ جهانی دوم، تایلند، لائوس و برمه مرکز فعالیت مافیا گردید و مناطق مذکور را "مثلث طلایی " نامیدند. در سال 1949 که اتقلاب سوسیالیستی چین به پیروزی رسید در حدود 50 میلیون نفر در چین معتاد به مواد مخدر بودند، مائو رهبر انقلاب چین، مبارزه سخت و جدی علیه گروه های سازمان یافته قاچاق چیان مواد مخدر را آغاز و ضربه های هولناک بر معتادین و قاچاق چیان و سودگران وارد آورد(دانش، 1379، ص47). در خاور میانه نیز به علت جنگ داخلی در افغانستان در حدود دو میلیون نفر مهاجر افغانی در پاکستان بسر می برند که بین افغانستان و پاکستان در رفت و آمد می باشند مواد مخدر را از افغانستان به پاکستان حمل می کنند و این دو کشور " هلال طلائی" نامیده می شود. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 سازمان مافیا و سایر قاچاق چیان با استفاده از بی نظمی، اختلافات قومی و مذهبی در بعضی از کشورهای مستقل مشترک المنافع، مسیر جدیدی را از شمال افغانستان برای عبور از کشورهای مذکور برای حمل مواد مخدر به اروپا گشودند بطوری که تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان، ارمنستان، اوکراین و آذربایجان مشیر ترانزیت مواد مخدر به اروپا شده است(همان منبع، ص50). در دوران تشنجات جهانی ایتالیا، انگلیس، فرانسه و آلمان مرکز فعالیت مافیا شد. اسپانیا به دلیل داشتن سواحل طولانی در مدیترانه و اقیانوس اطلس یکی از پایگاه های قاچاق چیان مواد مخدر در اروپا به شمار می رود. در قاره آفریقا نیز سازمان مافیا با استفاده از جنگ های داخلی، فقر، هرج و مرج در کشورهای آفریقایی، سعی در گسترش کشت خشخاش در قاره مذکور از جمله اوگاندا، زامبیا، نیجریه، کنگو و آفریقای جنوبی را دارد. در قاره آمریکا مصرف آمفتامین در بین معتادان رو به ازدیاد است. در ایالات متحده آمریکا که سازمان مافیا فعالیت گسترده دارد مصرف انواع مواد مخدر حتی در بین دانش آموزان متداول است. کوکائین از کلمبیا و ونزئلا، هروئین از شرق آسیا و مکزیک وارد آمریکا می شود. کوکائین بیشترین نوع مواد مخدر مصرفی در آمریکا می باشد(همان منبع،ص70). 2-2-2 تاریخچه مواد مخدر در ایران در ایران باستان در کتاب اوستا از گیاه کانالیز(شاهدانه) که بعنوان یک ماده بی حس کننده مرسوم بوده نام برده شده است. در قرن های 5 و 6 نیز بنا به اظهارنظر برخی از مورخین، فرقه اسماعیلیه از این ماده مخدر به منظور تخدیر پیروان خود استفاده می کردند. در ایران گیاه کوکنار و شیره آن یعنی تریاک در ابتدای دوران اسلامی شناخته شده بود و بر اساس منظر علی اکبر دهخدا، ابوعلی سینا و رازی اولین کسانی بودند که خواص تریاق یا تریاک را ذکر کردند. در دوران باستان از بنگ نیز نام برده شده است(میرعلی،1384،ص24). در عصر صفوی مواد مخدر به صورت گسترده ای در ایران رواج داشت بطوری که در شهر، محل هایی به نام کوکنارخانه ایجاد شد و اکثر مقامات و شاهزادگان دربار از مواد مخدر استعمال می کردند حکومت نیز بدون در نظر گرفتن مضرات تریاک به خاطر درآمدزایی بیشتر مردم را وادار به مصرف مواد مخدر می کردند(شاکرمی،1386،ص49). در دوران قاجاریه مصرف مواد مخدر به صورت امروزی در دوره ناصرالدین شاه با فعالیت استعمارگران انگلیس شکل گرفت و در واقع مواد مخدر شکل سیاسی به خود گرفت. کشت خشخاش توسط امیرکبیر در این دوره انجام و صادرات این محصول به خارج از کشور از جمله هند شروع شد با وجود ممانعت دولت با ورود تریاک، امیرکبیر توسط شیل وزیر مختار انگلیس در ایران توانست نظر دولت هند را نسبت به این موضوع تغییر دهد و وی وادار به وارد کردن تریاک از ایران کند. ورود کارگران هندی به ایران نیز به علت کشیده شدن خطوط ارتباطی بین هند و انگلیس که از ایران می گذشت باعث گسترش مصرف تریاک در ایران شد.(میرعلی ، 1384،ص47). در دوره پهلوی در سال 1350 هروهین به ایران وارد شد و گسترش یاقت در این زمان به علت جنگ جهانی دوم و ورود سربازان انگلیسی به ایران انواع مواد مخدر به ایران وارد شد. وقوع جنگ و فشارهای اقتصادی بر حکومت باعث شد دسترسی به تریاک برای معتادین آزاد شود اما در سال 1334 مجددا قانون منع کشت خشخاش به تصویب رسید و تریاک که از انحصارات وزارت دارایی بود، زیر نظر وزارت بهداری قرار گرفت(دانش،1379،ص20). مبارزه با مواد مخدر در بعد از انقلاب اسلامی با تشکیل ستاد هماهنگی مبارزه با مواد مخدر شروع و در تاریخ 19/3/1359 لایحه قانونی تشدید مجازات مرتکبین جرائم مواد مخدر و اقدامات تامینی و درمانی به منظور مداوا و اشتغال بکار معتادین به تصویب رسید و کلیه قوانین قبلی ملغی الاثر شد(شاکرمی،1386،ص60). 2-3 تعریف مواد مخدرو تقسیم آن مواد مخدر، موادی هستند که مصرف آنها در انسان در حالت لذت و خوش کاذبی به وجود می آورد و وابستگی جسمی روانی ایجاد می کند وبروز همین حالات وکیف ولذت پس از اولین مصرف که در بعضی مواد فقط به علت کنجکاوی مبادرت به آن می گردد باعث تداوم مصرف واعتیاد می شود.مواد مخدر درحال حاضر از تنوع زیادی برخوردار است به همین دلیل تقسیمات متعددی در مورد انواع آن از نظر منشا شیمیایی یا طبیعت و آثار مصرف و... وجود دارد(مدنی، 1381) 2-3-1 تقسیمات مواد مخدر مواد مخدر دارای انواع و مشتقات متعددی است که تعداد شناخته شده آن حدود 105 نوع است. مواد مخدر را بطرق گوناگون تقسیم بندی کرده اند. برخی از مواد فقط وابستگی روانی ایجاد می کنند مثل حشیش، ولی تعدادی از آنها هم وابستگی جسمی ایجاد می کند، هم وابستگی روانی، مثل تریاک و هروهین(آشتیانی،1385). 2-3-1-1 طبقه بندی مواد مخدر 1. ترياک : ترياک که در فارسي به صورت ترياق آمده است ماده اي است به رنگ قهوه اي شيره ، که از شيره گياهي به نام کوکنار که در عربي به آن خشخاش مي گويند به دست مي آيد. ترياک از قديمي ترين داروهايي است که بشر شناخته است و داراي اثر تخديري است يعني يک حالت آرامبخش توام با سستي و رخوت و بالاخره خواب ايجاد مي نمايد(قنبری،11379)   2. هروئين : هروئين با عمل تقطير از مرفين استخراج مي شود و پودر سفيد رنگي است که در سال 1874 توسط يک دانشمند انگليسي بنام رایت در بيمارستان سنت مري کشف شد . دانشمندان فوق اين ماده را تترا استيل مرفين خواند و کارخانه باير آلمان دست به تهيه تجارتي که زد و به آن نام هروئين گذاشت . اين مواد ( هروئين ) نيز تخدير کننده است و اعتياد آور ترين ماده مخدر است و ايجاد خواب آلودگي ، کاهش بازتاب هاي بدن ، پايين آمدن ضربان قلب ، کاهش ميزان تنفس ، تقليل اشتها مي گردد(همان منبع).   3. مرفين : مرفين پودري است کريستالي به رنگ قهوه اي روشن . از ترياک استخراج مي شود و يا مستقيما از ساقه خشخاش به دست مي آيد . اگر مرفين به طريق مستقيم از ساقه خشخاش به دست آيد باعث مي شود که ترياک توليد نشود . درگذشته مرفين براي تسکين دردهاي حاد و موقت ناشي از عمل جراحي ، شکسته بندي ، سوختگي ، به کار مي رفت . خواص مسموم کنندگي مرفين بسيار قوي است به قدري که مصرف 200 ميلي گرم آن معادل مصرف 2 تا 3 گرم ترياک است و گاهي نيز منجر به مرگ مي شود (همان منبع). 2-4 اعتیاد اعتياد يكي از معضلات اساسي جامعة ماست و مهار و تهديد آن نيازمند توجه به وجوه گوناگون آن است. غير از اينكه در سطح كلان از اين معضل، جامعه زيان‌هاي انساني و مادي بسيار مي بيند، به طوري كه بخشي از نيروي فعال و يا در معرض خطر فعاليت با مصرف مواد مخدر، اسير آن مي‌شوند و برخي براي مقابله با آن (جلوگيري از توزيع و شيوع مواد و مبارزه با قاچاقچيان و بازپروري معتادان) زمان و هزينه بسياري صرف مي‌كنند و در نتيجه بخشي از سرماية ملي اين گونه هدر مي‌رود، در سطح خرد نيز، هم فرد معتاد و هم اعضاي خانوادة وي با مشكلات بسياري مواجه مي‌شوند، علاوه بر اين كه اعتياد، معتادان را به انحراف و ناهنجاري‌هاي ديگر نيز سوق مي‌دهد. اعتیاد یک بیماری روانی، اجتماعی و اقتصادی است که از مصرف غیرطبیعی و غیرمجاز برخی مواد مانند الکل، تریاک، حشیش و... ناشی می‌شود و باعث وابستگی روانی یا فیزیولوژیک فرد مبتلا (معتاد) به این مواد می‌شود و در عملکرد جسمی، روانی و اجتماعی وی تأثیرات نامطلوب بر جای می‌گذارد. بررسی پدیده اعتیاد در قالب علوم پزشکی، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی صورت می‌گیرد. از سال ۱۹۶۴ میلادی، سازمان بهداشت جهانی استفاده از عبارت وابستگی دارویی یا وابستگی به دارو را به جای اصطلاح اعتیاد توصیه نموده‌است، اما استفاده از اصطلاح اعتیاد هنوز رایج است(زنجانی،1386). طبق تعریف اعتیاد پاسخ فیزیولوژیک بدن است به مصرف مکرر مواد اعتیادآور. این وابستگی از طرفی باعث تسکین و آرامش موقت و گاهی تحریک و نشاط گذرا برای فرد می‌گردد و از طرف دیگر بعد از اتمام این اثرات سبب جستجوی فرد برای یافتن مجدد ماده و وابستگی مداوم به آن می‌شود. در این حالت فرد هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ روانی به ماده مخدر وابستگی پیدا می‌کند و مجبور است به تدریج مقدار ماده مصرفی را افزایش دهد(همان منبع). جامعه شناسان معتقدند : « نیاز هرجامعه به مواد مخدر نشانه انحطاط و سقوط آن جامعه است و به عقیده سیاستمداران جهان ، برای تسخیر مملکتی و تضعیف و تصاحب ملتی ، هیچ عاملی بهتر از تریاک نیست . آنها معتقدندبرای مقلوب ساختن ملتها یک کیلو تریاک و یک حلقه وافور از چندین تانک و هزاران توپ مؤثرتر است(شاکرمی،1386). 2-4-1 علل گرایش به اعتیاد علل گرایش به اعتیاد را می توان در سه قلمرو فردی، خانوادگی و اجتماعی مطرح كرد: ۱) علل فردی بسیاری از روان شناسان علل رفتارهای انحرافی را بر حسب نقص شخصیت و هویت فرد كجرو توجیه می كنند و بر این باورند كه برخی از گونههای شخصیت و هویت، بیشتر از گونه های دیگر، گرایش به تبهكاری و ارتكاب جرم دارند. علل فردی گرایش به اعتیاد بیشتر بر مبنای نظری دیدگاه های روان شناختی متكی می باشند. با دانستن عواملی كه فرد را در معرض خطر اعتیاد قرار می دهند، می توان افراد در معرض خطر را شناسایی كرد و برای پیشگیری از ابتلای آنان به اعتیاد، برنامه ریزی های دقیق و مؤثر انجام داد. الف): مشكلات روانی: گروهی از افراد كه بعضاً مشکلات هویتی هستند، قدرت مقابله با مشكلات و ناكامی ها را ندارند و اعتیاد را راه نجات خود تلقّی می كنند; برای رهایی از ناراحتی ها، فشارهای روانی، بی اعتمادی به خویشتن و رفع هیجانات درونی در جستوجوی پناهگاهی امن، به مواد مخدّر و یا مصرف داروهای روان گردان پناه می برند. این افراد فكر می كنند كه با مصرف مواد از گرفتاریهای زندگی رهایی مییابند و دنیا را به نحو دیگری مشاهده می كنند; زیرا حالت تخدیری دارو و مواد مخدّر سبب می شود كه تا مدتی فرد معتاد نسبت به مسائل، مشكلات و واقعیت های زندگی بی تفاوت باشد. همین فرار از زیر بار مشكلات فردی، عامل عمده برای كشش افراد به طرف مواد مخدّر است(فرجاد، 1375). یك دسته از افرادی كه بیشتر در معرض اعتیاد به مواد مخدّر قرار می گیرند افراد افسرده هستند. به عقیده برژه افسردگان بیشترین و مهم ترین بخش معتادان را تشكیل می دهند. افراد افسرده ضعف روانی دارند و به نوعی احساس خلأ شخصیتی و پراکندگی هویت می كنند. آن ها به تصور خودشان، توان لذت بردن از دنیا را ندارند، همواره احساس ناتوانی و خستگی می كنند و خود را تهی از هرگونه توان و احساس مطلوب می دانند. به عقیده سیدنی كوهن، چنین افرادی ممكن است با مصرف مواد در جستوجوی جادویی برآیند كه به دردهایشان پایان بخشد و خلأهایی را كه در خودشان احساس می كنند رفع و نقص شخصیتشان را برطرف كنند(موسوی نژاد،1381). ب): مشکلات هویتی عده ای با شركت در مجالس دوستانه زمانی كه می بینند دیگران از مواد مخدّر استفاده می كنند حس كنجكاوی در آن ها تحریك شده، به مصرف مواد گرایش پیدا می كنند. این امر منجر به مهیا شدن زمینه اعتیاد در فرد می شود; زیرا ممكن است با اولین مرتبه استفاده در فرد احساس مثبتی ایجاد گردد و باعث تكرار این عمل شود. البته آن ها غافل از این هستند كه این نوع لذت ها زودگذر و خانمانسوز می باشند.دسته ای از افراد نیز برای كنجكاوی و ارزیابی خودشان با تصور اینكه با یكبار مصرف معتاد نمی شوند، و گاهی حتی برای اینكه قدرت خودشان را به دیگران ابراز دارند به مصرف مواد مخدّر تن می دهند. احتمال معتاد شدن این افراد نیز بسیار است.اراده عامل حركت فرد می باشد. پس باید با منطق و شرع همسان باشد و با استفاده از تربیت و آموزش صحیح تقویت شود. فردی كه با مشاهده یك عمل خلاف شرع و موازین اجتماعی با قاطعیت تمام در مقابل آن ایستادگی می نماید، از خود تزلزلی نشان نمی دهد و هدف خود را در زندگی به طور قطعی انتخاب می كند دارای اراده ای قوی می باشد. اما اگر فرد دچار اراده ضعیف بوده و برنامه خاصی برای زندگی خود نداشته باشد، اولا، دچار نوعی سردرگمی و خستگی روحی می شود و ثانیاً، ممكن است در مقابل هر انحرافی پاسخ مثبت دهد. در این صورت، نه تنها شخص نمی تواند مانع انحراف دیگران شود، بلكه خود نیز دچار انحراف می گردد. این مسئله دراعتیاد فرد اهمیت بسزایی دارد. دسته ای افراد که دچار ظبط هویت هستند به احتمال بیشتری اینگونه به اعتیاد گرایش پیدا می کنند(برک، ترجمه سید محمدی،1391). ج ): رهایی از زندگی عادی: تقریباً انجام هر كاری بدون توجه به باورهای ذهنی و نیروهای درونی شخص انجام دهنده غیرممكن است. زمانی كه یك تبدّل به مفهوم دقیق كلمه در خاستگاه فلسفی ذهنی صورت می گیرد، باور روانی و انگیزه ای، كه از آن گرایش به مواد مخدّر تعبیر می كنیم، ایجاد می شود. فرد دایم مشكلات و موقعیت خود را ارزیابی و داوری می كند. این داوری نوعاً شخصی بوده و بر اساس دانش و فرهنگ تربیتی و فكری شخص داوری كننده صورت می پذیرد. حقیقت آن است كه اعتیاد، همچنان كه از نامش پیداست، اگرچه خود، صورت عادت دارد، اما برای شكستن یك عادت دیگر انجام می گیرد.یكی از بارزترین علل گرایش به مصرف مواد مخدّر در جوامع صنعتی پیشرفته شكستن عادت ناشی از حیات عادی فردی است كه در بستر زمان، صورت تكرار ملال آور به خود می گیرد.بر اساس آماری كه به دست آمده، قریب هشتصد هزار نفر از معتادان (از جمع دو میلیون نفر)، معتادان تفنّنی هستند كه متأسفانه آمار سرآمدان علم و دانش در این طبقه زیاد می باشد(قنبری،1379).  د): شخصیت متزلزل: آلپورت در تعریف خود از شخصیت می گوید: «شخصیت سازمانی است پویا از نظام های روانی ـ جسمانی در درون فرد كه سبب سازگاری های بی همتا و بی نظیر او با محیط می شود »(کلب و گولد، 1998).بین شخصیت و اعتیاد رابطه ای متقابل وجود دارد، به نحوی كه فرد به علت وضع خاص شخصیتی و نیازها، شكست ها، ناتوانی در برخورد با مسائل و ناكامی در زندگی، عدم ثبات عاطفی و ملایمات دیگر، به اعتیاد روی می آورد. از سوی دیگر، اعتیاد به نوبه خود منجر به از بین رفتن تعادل روانی و هیجانی شخص می شود. بدین سان، بین اعتیاد و شخصیت فرد دور باطلی ایجاد می شود كه مبارزه با آن مستلزم تغییر شرایط بیرونی و درونی، یعنی ایجاد اراده و روحیه ای قوی و آسیب ناپذیر است. شناخت شخصیت و ویژگی های رفتاری معتادان به منظور مبارزه با اعتیاد و نیز پیشگیری و درمان آن، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.برخی از اختلالات مربوط به شخصیت كه منجر به شكل گیری و ایجاد زمینه انحرافات اجتماعی و گرایش فرد به اعتیاد می شود عبارتند از: شخصیت «پارانویایی» و «شخصیت ضد اجتماعی».ویژگی های خاص شخصیت «پارانویایی» این است كه این افراد اعمال دیگران را تحقیرآمیز یا تهدیدآمیز تفسیر می كنند; به دیگران اعتماد ندارند و روابط اجتماعی آن ها در اثر همین بی اعتمادی مختل شده است. این افراد خود بزرگ بین هستند و به دیگران ظلم و ستم می كنند.ضعف «شخصیت ضداجتماعی» نوعی به هم ریختگی ارتباط میان انسان و جامعه است. این افراد نسبت به هنجارها و مقرّرات اجتماعی بی اعتنا و بی تفاوت هستند و سعی می كنند به هر نحو كه شده به هوا و هوس خود پاسخ دهند. این افراد ارزش های اخلاقی را پایمال می كنند و به علت جستوجوی لذت و نیز ضعف اراده به آسانی گرفتار مواد مخدّر و الكل می شوند. از نشانه ها و ویژگی های شخصیت ضد اجتماعی می توان به خودمحوری، فقدان احساس گناه و فریبندگی سطحی و ظاهری اشاره كرد(ستوده،1380). 2-علل اجتماعی از آن رو كه انسان طبعاً موجودی اجتماعی می باشد و برای زندگی كردن نیاز به حضور در اجتماع دارد، با یكسری علل اجتماعی روبه رو می گردد كه برخی از آن ها در گرایش فرد به اعتیاد مؤثرند.برخی از علل اجتماعی كه در گرایش به سوی اعتیاد زمینه ساز و مؤثر می باشند عبارتند از: ▪ دسترسی آسان به مواد مخدر در دسترس بودن مواد مخدر علتی می باشد كه به همراه علل دیگر زمینه گرایش فرد را به اعتیاد ایجاد می نماید، به گونه ای كه اگر در فرد زمینه كجروی وجود داشته باشد و مواد مخدّر به آسانی در دسترس او قرار گیرد، از مصرف و توزیع آن دریغ نمی نماید.دسترسی به مواد مخدر به عوامل گوناگونی بستگی دارد; از جمله: وضعیت جغرافیایی كشور، استان و محله جغرافیایی، نقش قوانین، نحوه اجرا و قاطعیت قوانین، و برنامه ریزی های مسئولان برای مهار مواد مخدّر(همان منبع). ▪ بیكاری و اعتیاد عامل بیكاری به طور غیرمستقیم به گرایش فرد به سوی اعتیاد می انجامد. بیكاری از سویی، به فقر شخص و از سوی دیگر، سبب ایجاد بیماری های روانی، افسردگی، ضعف اعتماد بنفس، و از بین رفتن امیدواری می شود كه در نهایت، به اعتیاد شخص منجر می گردد. فرد به دلیل بیكاری و نداشتن درآمد آبرومند به خرید و فروش مواد مخدر روی می آورد و برای خود شغلی كاذب ایجاد می نماید. یكی از نتایج اشتغال، فقدان فرصت برای ارتكاب جرم است. بیكاری منجر به افزایش اوقات فراغت فرد می شود و چنانچه برای اوقات فراغت افراد برنامه ریزی های منطقی و مناسبی اتخاذ نشده باشد زمینه گرایش به اعتیاد برای آنان مهیا می شود، چرا كه در این فرصت فرد با منحرفان و معتادان آشنا می گردد و به آن ها می پیوندد.پس می توان نتیجه گرفت كه بیكاری یك عامل زمینه ای می باشد كه می تواند در كنار عوامل دیگر، مانند فقر، موجب روی آوری فرد به سوی اعتیاد گردد(فرجاد،1375). ▪ نابرابری های اقتصادی و اجتماعی نابرابری های اقتصادی، اجتماعی جنبه های وسیعی دارد، كه نابرابری ها در توزیع منابع مادی، نابرابری در قدرت، نابرابری در حیثیت، نابرابری های جنسی و نژادی را شامل می شود.عامل نابرابری به طور مستقیم منجر به اعتیاد فرد نمی گردد، اما می تواند زمینه ساز فقر و مشكلات عاطفی گردد. از این رو، به طور غیرمستقیم عاملی در گرایش افراد به اعتیاد مواد مخدر محسوب می شود.اختلاف طبقاتی در هر جامعه، به بی ایمانی بیشترین افراد آن جامعه نسبت به شرایط اقتصادی موجود منتهی می شود. همین بی ایمانی نسبت به شناخت اجتماعی در گرایش به اعتیاد تأثیر بسزایی دارد.مطالعات اجتماعی نشان می دهند در كشورهایی كه توزیع ثروت به صورت عادلانه صورت نمی گیرد، هر روز فقرا فقیرتر و اغنیا ثروتمندتر می شوند، فاصله طبقاتی فزونی می یابد و به علت عدم آموزش های اجتماعی و ضعف فرهنگی و فقدان احساس همبستگی ناشی از مادی گرایی و فردگرایی ـ كه از ویژگی های جوامع در حال توسعه است ـ افراد قادر به هدایت درست ستیز علیه این بی عدالتی اجتماعی نیستند. در نتیجه، ارزش های اجتماعی فاقد اعتماد می شوند، نظارت اجتماعی سست می گردد و بزهكاری و تبهكاری عمومیت پیدا می كنند(ستوده،1380). ▪ نقش محیط جغرافیایی و محل سكونت نقش محیط جغرافیایی شهر، از جمله شهرهای مرزی كه امكان انتقال مواد مخدر به راحتی صورت می گیرد، و نیز محل سكونت در گرایش افراد به اعتیاد نقش بسزایی دارد.در مورد محل سكونت، این مسئله اهمیت دارد كه غالب افراد معتاد در مناطق حاشیه ای و مناطق قدیمی كه دارای كوچه های پر پیچ و خم و خانه های مخروبه می باشد، زندگی می كنند. واقعیت این است كه محیط های آلوده می توانند زمینه مساعد شكوفایی استعدادهای موجود در افراد برای ارتكاب به جرم و اعتیاد را ایجاد نمایند. در این گونه مناطق كه اغلب مناطق فقیرنشین می باشند، امكانات رفاهی و مراكزی مانند سینما، پارك و امكانات رفاهی كمتر وجود دارند و جوانان برای گذران اوقات فراغت خود به اجبار به طرف اعتیاد كشانده می شوند. از سوی دیگر، غالباً این گونه مكان ها از طرف نیروی انتظامی كمتر نظارت می شوند. همچنین اغلب روستاییان و مهاجران خارجی در محله های قدیمی، شلوغ و مخروبه ها كه از مراكز شهرها به دور هستند اسكان می یابند و به دلیل آنكه این افراد، اغلب شغلی ندارند و در بین مردم شناخته شده نیستند، خیلی راحت و بهتر می توانند به توزیع مواد مخدّر و در نهایت، مصرف آن روی آورند(ستوده،1380). ▪ نقش دوستان ناباب عضویت در گروه همسالان برای نخستین بار كودكان را در فرایندی قرار می دهد كه بیشترین میزان جامعه پذیری به صورتی ناخودآگاه و بدون هرگونه طرح سنجیده ای در آن انجام می پذیرد. گروه همسالان برخلاف خانواده و مدرسه، كاملا حول محور منافع و علایق اعضا قرار دارد. اعضای این گروه می توانند به جستوجوی روابط و موضوع هایی بپردازند كه در خانواده و مدرسه با تحریم مواجه است.تقریباً در ۶۰ درصد موارد، اولین مصرف مواد به دنبال تعارف دوستان رخ می دهد.ارتباط و دوستی با همسالان مبتلابه سوء مصرف مواد، عامل مستعدكننده قوی برای ابتلای نوجوانان و جوانان به اعتیاد است. مصرف كنندگان مواد برای گرفتن تأیید رفتار خود از دوستان سعی می كنند آنان را وادار به همراهی با خود نمایند. نظریه همنشینی افتراقی مؤید این دلیل می باشد. در این نظریه، كجروی و انحراف اجتماعی ناشی از آن است كه فرد رفتار نابهنجاری را در خلال فرایند جامعه پذیری و یادگیری فراگرفته و آن را از طریق همانندسازی یا درونی كردن ارزش ها، در درون خود جایگزین كرده است و به صورت رفتار بروز می دهد. در این تحلیل، خانواده، دوستان و گروه همسالان بیشترین نقش را برعهده دارند.گروه همسالان، بخصوص در شروع مصرف سیگار، بسیار مؤثرتر است. بعضی از دوستی ها صرفاً حول محور مصرف مواد شكل می گیرد(باوی،1388). 2-4-2 عواملی چند در گرایش به اعتیاد ـ نقش توسعه صنعتی و مهاجرت و حاشیه نشینی; ـ نقش ضعف اجرای قوانین و مقررات; ـ نقش بی سوادی و عدم آگاهی فرد; ـ نقش زندان و عدم تأثیر آن; ـ نقش وسایل ارتباط جمعی(همان منبع). 2-5 ویژگی های اعتیاد اعتیاد داراي چهار ويژگي عمده مي باشد که عبارتند از : 1. تمايل و احتياج شديد به صورتيکه به هر وسيله اي آن ماده اعتياد آور را به دست مي آورد . 2. وابستگي بدني و رواني به اثرات ماده اعتياد آور ، وابستگي جسمي يک حالت فيزيولوژيک است که با استعمال مکرر ماده اعتياد آور به وجود مي آيد و باعث ادامه استعمال آن مواد مي شود و قطع آن باعث سندرم و نشانه هاي محروميت مي گردد که آن نشانه ها عبارتند از آب ريزش از چشم و بيني و خميازه و عرق کردن ، بي خوابي يا پرخوابي ، اضطراب ، تهوع ، اسهال ، دل درد ... .  3. گرايش به ازدياد مصرف ماده اعتياد آور که به اين پديده تحمل گفته مي شود يعني تحمل دارويي را از دو طريق مي توان تشخيص داد :   الف‌- نياز به افزايش مقدار ماده براي رسيدن به مسمويت يا تاثير دلخواه ب‌- کاهش قابل ملاحظه اثرات ماده با مصرف مداوم مقادير يکساني از آن دارو . 4. اثرات منفي و ضرر و زيان نسبت به مصرف کننده و جامعه . مواد مخدر هم ضرر مادي و عوارض رواني براي شخص و هم آسيب اقتصادي و اجتماعي براي جامعه دارد(گلپرور و همکاران،1382). 2-6 سبب شناسي اعتياد الف: عوامل فردي در گرايش به اعتياد 1- مشخصات دموگرافيك معتادان: علل گرايش به اعتياد عوامل متفاوتي از جمله فردي ، خانوادگي و اجتماعي را شامل مي‌شود. 2- صفات شخصيتي مستعد كننده اعتياد 3- استرسي‌هاي فردي و اعتياد 4- تاثير بيماريهاي جسمي و رواني بر اعتياد من جمله افسردگي، اضطراب ب: عوامل خانوادگي مستعد كننده اعتياد 1- ارتباط نوع تربيت فرزندان با شروع اعتياد 2- بي‌توجهي به نيازهاي اعضاء خانواده 3- اختلافات خانوادگي 4- فقدان والدين و آسيب‌هاي اجتماعي 5- الگوهاي خانوادگي و اعتياد ج: برخي عوامل اجتماعي زمينه‌ساز اعتياد. 1- تأثير روابط دوستان و همسالان 2- عوامل تحصيلي موثر در اعتياد دانش‌آموزان 3- نقش محل سكونت در شيوع اعتياد 4- تاثير عوامل فرهنگي در گرايش به اعتياد د: برخي صفات شخصيتي مستعد كننده اعتياد: - افرادي كه رفتارهاي آنها غيرقابل پيش‌بيني است و به عواقب رفتار خود نمي‌انديشند اگر مواد در اختيار آنها قرار بگيرد بدون توجه به پيامد آن مصرف مي‌كنند . - افرادي كه خلق ناپايدار دارند يعني بدون علت خوشحال و يا ناراحت مي شوند. - كساني كه رفتارهاي خود آزارانه داشته - افرادي كه وقتي احساس ناكامي و شكست مي كنند - افرادي كه در پي جلب توجه ديگران هستند و به آساني تحت تأثيرديگران قرار مي‌گيرند(باوی،1388). 2-6-1 عوامل اجتماعي و فرهنگي 1- خانواده: خانواده يكي از مهمترين عوامل محيطي اجتماعي و فرهنگي است كه در سوء مصرف مواد سهيم مي‌باشد به ترتيبي كه اكنون دلايل مؤكدي مبني بر نقش ساختاري خانواده درمصرف، سوء مصرف و وابستگي به مواد وجود دارد مشاهدات تجربي براساس نظرگاههاي مختلف نسبت به رابطه ميان خانواده و وقوع وابستگي در اعضاء از يكديگر متفاوت و قابل تمايز مي‌باشند به تاكيد چيريلو و همكاران وسيع‌ترين بررسيها درباره خانوادههايي با يك عضو معتاد به مواد كه در ايالات متحده آمريكا انجام شده است.( باوی، 1388) 2- رابطه زناشويي والدين اغلب مواقع خانواده و به ويژه روابط زناشويي والدين عامل واسطه‌اي براي مسائل و مشكلات است كه براي فرزندان پيش مي‌ايد چنين ارتباطي از بسياري جهات فهم تحول و رشد كودكان و فرزندان در خانواده‌ها را پيچيده مي‌نمايد متغيرهاي مربوط به روابط زناشويي والدين نسبت به روابط والدين كودك داراي تأثيرات مستقيم كمتري برآغاز سوء مصرف در فرزندان است اما با عوامل خطر ديگر كه بر مصرف مواد در فرزندان تاثير دارد تعاملي تنگاتنگ دارد بعضي محققان من جمله را بينز بر پايه پژوهشهاي خود پي برده‌اند كه تعارضهاي زناشويي و خانوادگي با بزهكاري و مصرف مواد توسط فرزندان و كودكان خانواده‌ها مرتبط هستند (باوی، 1388). 3- مصرف مواد توسط والدين و حيطه شخصيتي والدين مصرف مواد توسط والدين با مصرف مواد توسط فرزندان ارتباط دارد چنين ارتباط و انتقالي از جانب والدين به فرزندان شايد ژنتيكي و شايد هم بازتابي از فرآيند الگوبرداري از والدين باشد در حقيقت نه تنها مصرف مواد توسط والدين داراي اهميت است بلكه نگرشهاي والدين نسبت به مواد نيز در اين بين نقش بازي مي‌كنند والديني كه نسبت به مصرف مواد شكيبايي و تحمل نشان مي‌دهند احتمال بيشتري دارد فرزنداني داشته باشند كه مصرف كننده مواد باشند ويژگيهاي شخصيتي والدين در مصرف مواد توسط فرزندان نيز اهميت دارد اما تاثير اين عوامل تحت تاثير ارتباط با ديگر عوامل مي‌باشد عامل مهم براي والدين اين است كه جهت همانند سازي فرزندان با خود رفتارها و ارزشهاي رسمي و مطلوبي به آنها ارائه دهند به ويژه درمورد مادران، فقدان سازگاري روانشناختي يكي از عوامل تعيين كننده در مصرف مواد توسط فرزندان است. (همان‌منبع ص:114) 4- خواهران و برادران نوجواناني كه خواهر يا برادر مصرف كننده مواد دارند گرايش آنها به مصرف مواد احتمالاً افزايش مي‌‌يابد در حقيقت تأثير شخصيت يك برادر بزرگتر بر شخصيت برادر كوچكتر به فرآيند همانند سازي و الگوبرداري قابل انتساب است اين همانند سازي احتمال داردكه به ارزشها نگرشها و جهت‌گيريهاي رفتاري مشترك منجر شود. روابط خواهر و برادران كه با ويژگي كشمكش بيشتر ميان خواهران و برادران مشخص مي‌شود به صورت زير با يكديگر ارتباط مي‌يابند. روابط نابسامان خواهران و برادران منجر به تنش و فشار دروني بيشتر مي‌شود پس اين تنش، رفتار و نگرشهاي رسمي كمتري را در ارتباط ميان خواهران و برادران بوجود مي‌آورد و در پايان احتمال مصرف مواد را چنين روابطي افزايش مي‌دهد. روابط خواهران و برادران همچنين با عوامل مربوط به والدين، تعامل دوسويه دارد (همان منبع ص:117 و 118). 5- همسالان گرايش به مصرف مواد در نوجوانان و جوانان بيش از والدين تحت تأثير همسالان قراردارد عليرغم اينكه تمركز اصلي در بحث مربوط به رابطة همسالان در گرايش به مصرف مواد بر روي اثرات مستقيم اين رابطه است ولي بايد توجه داشت كه عوامل ديگري چون صميمت دوستان، پايبندي به ارزشهاي اجتماعي وپيشرفت تحصيلي نيز مي‌تواند در حفاظت از گرايش به مصرف مواد اهميت داشته باشد در واقع بايد احتمال عليت متقابل و احتمال وجود حلقه‌هاي بازخوردي ميان مصرف مواد توسط دوستان و مصرف مواد توسط فرد را همواره در نظر گرفت نوجواناني كه مصرف كنند. مواد هستند احتمالاً بيشتر با دوستاني كه سوء مصرف كننده مواد هستند ارتباط دارند و اين ارتباط خود شانس درگيري بيشتر با مواد و ماندن در وضعيت يك مصرف كننده را افزايش مي‌دهد (همان منبع ص:133) 6- انتظارات و نگرشهاي فرهنگي و اجتماعي بيلز طي مطالعات خود برروي جوامع مختلف اظهار مي‌دارد كه بروز شيوع اعتياد در يك جامعه به سه عامل فرهنگي بسيار مهم وابسته است: 1- ميزان تنش و فشار دروني كه در اثر فرهنگ بوجود مي‌آيد 2- تشويق مصرف مواد از طريق فرهنگ 3- ميزان آمادگي و شرايطي كه هر فرهنگ براي جانشين ساختن احتياجات ارضاء نشده و سازگاري با تنش و اضطراب آماده مي‌سازد. برداشت و نگرش هرجامعه نسبت به مواد و افراد معتاد از عوامل مهمي به شمار مي‌رود كه در گسترش اعتياد نقش بازي مي‌كند نگرشها و برخورد جوامع و فرهنگهاي گوناگون در مراحل اوليه شيوع مواد به دليل اثرات مثبت درماني آن به نوعي مثبت بوده ولي به مرور با فراگير شدن مصرف مواد و گسترش اعتياد و پيوند يافتن آن با بسياري از مشكلات اجتماعي از جمله جرم و جنايت و مشكلات خانوادگي تبديل به طرد و جهت‌گيري مقابله‌اي شده است. (همان منبع ص:134). 2-7 واكنشهاي اجتماعي در برابر اعتياد معمولاً واكنش اجتماعي مردم در مورد مصرف مواد مخدر در طول قرون متفاوت بوده است. بايد به اين حقيقت تلخ اعتراف كرد كه اعتياد را بيشتر يك مسئله شخص و فردي مي‌دانند نه اجتماعي، در حاليكه برعكس است وبيشتر مسئله و مشكل اجتماعي است نه شخصي در هند مصرف ماري‌جوانا و  به حدي مصرف داردكه كاملاً عادي تلقي مي‌شود و حتي در برخي مجالس عروسي نوعي نوشيدني به ميهمان مي‌دهند كه تركيبي است از ماريجوانا و شيره آب ميوه ودر اين جشنها حتي افراد مذهبي هم ذائقه خود را با اين نوشيدني شيرين مي‌كنند و اگر آنها به مصرف اين مواد عادت كنند جاه و جلال خود را در جامعه از دست نخواهند دارد چون اين كار از نظر مردم غيرعادي نيست و اعتياد افراد مذهبي تنفر مردم عادي را بر نمي‌انگيزد.مصرف دارويي و مجلسي ترياك و مرفين به خصوص درمورد تخفيف و رهايي از دردهاي جسمي به داروسازان كمك كرده تا از ترياك و مشتقات آن داروهاي آرام بخش تهيه كنند و اغلب توسط پزشكان قديمي تجويز مي‌شده و به حدي مصرف زياد پيدا كرده كه حتي به صورت پاره فرهنگ جامعه درآمده است و در ايران درگوشه و كنار هركسي دردي داشته باشد بوسيله مردم پزشك‌نما فوراً برايش ترياك تجويز مي‌شود بدون اينكه بفهمند چه تأثير نامطلوبي دارد. در قرن 19 در آمريكا استفاده از مواد امري عادي بود ولي مردم به فرد معتاد با حالتي ترحم‌آميز نگاه مي‌كردند ولي آنها را بيمار اجتماعي نمي‌دانستند ولي مردم بر اثر مبارزه دولت و منع فروش بدون تجويز طبيب كم‌كم اين عقيده مردم تغيير كرد و افراد معتاد را جزء جنايتكاران به حساب آوردند. درايران مصرف ترياك مدتها عادي و رايج بود و اغلب خانواده‌ها مقداري ترياك را در آب حل مي‌كردند و به كودكان خود مي‌داند تاشب راحت بخوابد به حدي كه كودكام به آن معتاد مي‌شدند و حتي مدتي هم خريد و فروش آزاد بود و اين باعث رواج مواد مي‌شد تا اينكه در ايران قوانيني وضع شد تا جلوي مصرف مواد را بگيرند (فرجاد،1377 ص:95). نقش خانواده و اجتماعي كه در آن زندگي مي‌كنند: نكات و موضوعاتي كه درخانواده مي تواند باعث سقوط و تباهي فرزندان شود: 1-   كجروي كجروي دامنه بسيار گسترده و انواع و اقسام دارد مي‌تواند جزئي باشد مانند رعايت نكردن محدوديت سرعت دررانندگي و تا مسائل بسيار بزرگتر و يكي از كجرويهاي خطرناك و ويرانگر قرن حاضر اعتياد است كه قسمت اعظم علت آن به خانواده بر مي‌گردد خانواده اولين اجتماعي است كه انسان با آن روبرو مي‌شود و مي‌تواند نقش اساسي درشكل گرفتن شخصيت و رفتار انسان داشته باشد به همين دليل محبت والدين به همان اندازه تغذيه سالم و واكسيناسيون و بهداشت براي سلامتي ضرورت دارد. 2-   طلاق: بايد مواظب رفتار و صحبت خود در حضور كودكان باشند چرا كه هر رفتاري از  قبيل بدگويي پشت سريكديگر- خط و نشان كشيدن و... مي‌تواند عواقب سوئي براي فرزندان داشته باشد و اين بي محبتي و طرد شدن از طرف والدين مي‌تواند باعث ايجاد انحراف در فرزندان شود. 3-   ازدواج مجدد: مي‌تواند شرايط مختلفي را در برداشته باشد ممكن است كودك جديد از اين ازدواج حاصل شود يا نشود، والدناتني ممكن است فرزندي از قبل داشته باشد و با خود به اين خانواده بياورد. ملاقات با والدي كه جدا از فرزند زندگي مي‌كند. همه اينها مي‌تواند تأثيرات مختلف روي روحيه فرزندان بگذارد و ممكن است خطرناك باشد. 4-   خشونت در خانواده: دراين خانواده‌ها معمولاً سرپرست خانواده خلافكار يا معتاد يا دچار بيماريهاي رواني است در خانواده‌ گاهي اين خشنونت ازطرف زن اتفاق مي‌افتد كه معمولاً نادر است. معمولاً همراه با كتك خوردن زن و فرزندان همراه مي‌شود و اين كودكن براي پناه بردن به محيطي امن احتمال سقوط و لغزشي دارند 5-   رفت و آمدها و معاشرتهاي ناسالم درخانواده: خانواده‌اي كه با دوستان ناسالم رفت و آمد مي‌كنند. بد و خوب را به فرزندان خود تفهميم نمي‌كنند و بعضاً يك سري كارها را به شدت منع مي‌كنند ولي خودشان در حضور فرزندان اين كار را انجام مي‌دهند مثلاً بساط تفريحات ناسالم مانند اعتياد را در حضور كودكان داير مي‌كنند. 6-   پرداختن به كار و غافل شدن از حال و روز فرزندان: پدر و مادراني كه خيلي كار مي‌كنند و از صبح تا شب حتي فرصت ندارند فرزندان خود را درست ببينند چه برسد كه با آنها صحبت كنند و نيازها و كمبودهاي آنها را بشنونند اين كودكان اگر چه از تفكر مالي درشرايط بهتري بسر مي‌برند اما رفته رفته از نظر عاطفي دچار خلاء مي‌شوند و اين كودكان اين كمبود عاطفي را در همنشيني با دوستان و افراد ديگر جستجو مي‌كنند كه ممكن است دوستي ناباب يا شخص ديگري درزندگي او قرار گيرد و باعث انحراف و تباهي او شود. (لاله،1379ص:84). آموزش مهارتهاي اجتماعي در مدرسه، آموزش حل مساله، آموزش نه گفتن دربرابر پيشنهاد مصرف، آموزش روشهاي مقابله با استرس وبسياري از آموزشهاي رفتاري – شناختي و اصلاح كننده نگرش افراد از دوران نوجواني مي‌تواند علاوه بر كاهش تنش‌ها و استرسهاي فردي و خانوادگي و اجتماعي نقش كارسازي در جلوگيري از پناه بردن نوجوانان و جوانان به سوي مصرف مواد و الكل داشته باشد. رسانه‌هاي گروهي دانشگاهها، وزارت بهداشت، و درمان و آموزش پزشكي و وزارت آموزش و پرورشي لازم است در جهت راه اندازي اين گونه آموزشها چه به صورت عمومي و چه به صورت گروهي، خانوادگي و انفرادي اقدام نمايند.(جي،ك،اش:1380 ص:30). ازديدگاه جامعه شناسي مهمترين و شايع‌ترين اجزاي تشكيل دهنده شكل تظاهر فردي و اجتماعي به مواد مخدر توسط برخي پيش داده‌ها تعيين مي‌گردد كه مسئوليت رفتار اجتماعي بسياري از جوانان  بر دوش آنهاست، - در اولين نگاه متوجه خواهيم شد كه حجم مواد مخدر در بازار بسيار افزايش يافته در نتيجه دسترسي به آن آسان شده است. - ظاهراً مصرف مواد مخدر هرچه بيشتر شكل مد روز به خود مي‌گيرد مانند لباس و موسيقي كه جوانان براي پذيرفته شدن در گروه همسالان، خود را با آن منطبق مي‌سازند. - شتاب وارده برروند استقلال جوي جوانان به خاطر شرايط گوناگون اجتماعي خانواده، طولاني‌تر شدن دوران آموزش جوانان بسياري از والدين كه دست از حمايت‌هاي همه جانبه و سلطه‌گرانه فرزندان خود بر نمي‌دارند همگي فاكتورهاي مهمي هستند كه مانع از تعريف شفاف دوران بلوغ مي‌شود در نتيجه باعث وابستگي به والدين ايجاد مي‌شود و فاصله سالم و قبول مسئوليت فردي را به تأخير مي‌اندازد (استفانوچيربلو،2000 ص:121). 2-8 نظريه‌هاي مورد استفاده در امر پيشگيري 2-8-1 نظريه بي‌هنجاري: دراين نظريه. كه ريشه در نظريات اميل دوركيم، جامعه‌شناسي فرنسوي دارد به عواملي اصلي تضعيف معيارها و هنجارهاي اجتماعي پرداخته و چنين مطرح مي‌شود كه سستي ارزشيها و هنجارهاي اجتماعي- فرهنگي موجب روي آوردن افراد به مواد مخدر و اعتياد مي‌شود. تحولات سريع صنعتي- اقتصادي و به تبع آن تغييرات سريع در گستره اجتماعي مانند شهرنشيني، نوسازي، تضعيف باورها، ارزشي‌ها و سنت‌هاي فرهنگي مذهبي، ملي و موروثي، متزلزل شدن ساختار سنتي خانواده، همه موجب تغيير در هويت افراد شده و باعث مي‌شوند تا رفتار سنتي آنات تغيير نمايد. جالب توجه اين كه پيشرفت بر گسترش شاخص‌هاي توسعه كه خود، گواهي بر تغيير جوامع سنتي هستند، رابطه مبتني با ميزان شيوع مواد مخدر دارندو مثلاً به نظر مي‌رسد در شهرها مصرف مواد مخدر بيش از روستاهاست. يا در خانواده‌هايي كه در معرض نوگرايي قرار داشته و بافت سنتي خود را از دست داده يا در حال از دست دادن هستند، اعتياد رايجتر است. (باوي ساسان، 1388) 2-8-2 نظريه انزواطلبي مرتون: اين نظريه روايت ديگري از نظريه بي‌هنجاري است و بي‌شباهت به نظريه پيرامون‌گرايي كه اخيراً رواج گستردهاي يافته، نيست طبق اين نظريه، چون جوامع مدرن اغلب به موفقيت فردي اصالت داده و كسب آن در گروه مشاركت فعال اجتماعي، داشتن كار مفيد بهره‌مندي مناسب از ثروت مادي، سواد مناسب با موفقيت اجتماعي فرد و غيره است محروميت از هريك از اين‌ها به پيراموني شدن و انزواطلبي فد منجر مي‌شود و در چنين شرايطي يا در شرايطي كه فرد خود را با نگرش‌ها، باورها، ارزش‌ها و هنجارهاي حاكم بر جامعه بيگانه مي‌يابد و يا حداقل خود را با آنها يگانه نمي‌يابد از جامعه جدا شده ودر انزواطلبي بيشتر قرار مي‌گيرد اين قبيل افراد عموماً كساني هستند كه يا قادر به تطابق خو با محيط نيستند ويا از تطبيق محيط با خود ناتوانند و بنابراين براي گريز از اين موقعيت به مصرف مواد مخدر و مشروبات الكلي روي مي‌آورند جالب آنكه همين راه فرار خود عامل مهم در تقويت پيراموني شدن اين افراد است افرادي كه احساس موفقيت نمي‌كنند اغلب تنگدست و فقير يا بي‌كارند سواد كافي يا موقعيت اجتماعي مناسب ندارند درگير روابط به خانوادگي هستند يا حتي در صورت فقدان مشكلات مذكور، ارزش‌هاي حاكم بر جامعه را قبول ندارند بيشتر در معرض انزواطلبي و احتمالاً سوء مصرف مواد مخدر هستند چرا كه يكي از مهم‌ترين دلايل انزواطلبي تغيير برداشت خود از واقعيت از طريق مصرف اين گونه مواد است و معمولاًمصرف داروهاي‌روان‌گردان را يكي از راههاي فرار از واقعيت مطرح مي‌كنند. (همان‌منبع) 2-8-3 نظريه برچسب زني اين نظريه بيشتر درنوشته‌هاي بكر به چشم مي‌خورد كه به تعامل گرايي يا روابط متقابل نمادين پرداخته است. اين نظريه معقتد است كه تفكر و رفتار افراد مبتني بر پيام‌هايي است كه ازمحيط اطراف خود و از جمله از مردم كسب مي‌كنند اين نظريه نيز مانند دو نظزيه قبلي واكنش افراد نسبت به محيط خود را مبناي رفتار آنها قرار مي‌دهند طبق اين نظريه ساختار افراد درچارچوب توقعات و انتظارات ديگران از آنها شكل مي‌گيرد در زمينه اعتياد به مواد مخدر چنين مطرح مي‌شود كه نمادها، علائم، توقعات و رفتار كساني كه معتاد نيستند و مي‌توانند به قول گيدنز تعاريف اخلاقي متعارف را به ديگران به قبولانند و به صورت رسمي يا غيررسمي نمايند، نيروهاي نظم و قانون هستند. منابع اصلي برچسب زني را فراهم مي‌آورند مثلاً با بروز علائمي از قبيل رنگ پريدگي، چشمان خمار، سست راه رفتن، شخص معتاد شناسايي مي‌شود و اگر تلقي ديگران اين باشد كه اعتياد جرم است شخص معتاد نه تنها از سوي جامعه طرد مي‌شود بلكه از ابتدايي‌ترين حقوق اجتماعي اش نيز محروم مي‌شود در مصاحبه با معتادان به مواردي از اين نوع برخوردار مي‌شود كه چنين را عامل اضطراب انزواطلبي ترس، صرف‌نظر كردن ازحقوق اجتماعي و غيره مي‌دانستند طبق اين نظريه برچسب زني هم باعث جدايي فرد از جامعه و رانده شدن او به پيرامون مي‌شود و هم موجبات تقويت گرايش او به اعتياد را فراهم مي‌آورد. (همان منبع ص:189). 2-8-4 نظريه انتقال فرهنگي: اين نظريه به نظريه خرده فرهنگ‌ها نيز معروف است و در زمينه مصرف و سوء مصرف مواد مخدر اين گونه مطرح مي‌كند خرده فرهنگي كه بعضي از مردم به آن تعلق دارند در برگيرنده بينش ارزش‌ و هنجارهاي معيني است كه به نحوي مصرف و گاهي سوء مصرف مواد را مجاز شمرده و يا با اغماض از كنار آن مي‌گذرد براي نمونه خرده فرهنگي وجود دارد كه استفاده از داروهاي غيرپزشكي مثلاً ترياك رامجاز مي‌شمارد اگرچه امروزه كمبود پزشك دارو تا حدود زيادي در ايران حل شده و به مسائل بهداشتي نيز توجه مي‌شود و مردم مجبور به استفاده از ترياك براي تسكين درد و رفع بيماري خود نيستند هنوز خرده فرهنگ استفاده از ترياك براي درمان انواع بيماري‌ها در بين اقشار خاص از مردم رايج است تا جايي كه براي تسكين درد در كودكان نيز به كار برده مي‌شود در ضمن براي هر دردي هرقدر هم مزمن باشد بوسيله افرادي پزشك نما فوراً ترياك تجويز مي‌شود بدون اينكه بفهمند چه تأثير نامطلوبي دارد و عوارض جسمي آن چيست و حتي بي‌توجه به اين كه رهايي از درد موقتي است و ادامه استفاده از آن شخص را معتاد خواهد كرد به همين دليل هنوز نوعي اعتياد طلبي به ترياك درايران به خصوص در ميان بزرگسالان و پيرامون وجود دارد گاه مصرف مواد مخدر از ديدگاه فرد فرهنگي خاص جنبة مذهبي مي‌يابد و درمراسم مذهبي از آن استفاده مي‌شود مثلاً گروهي از هندي‌ها نه فقط ترياك را دارويي آسماني و شفا بخش و بهترين مسكن دردهاي جسماني مي‌دانند معتقدند ترياك تأثير معنوي بسيار قوي دارد و موجب دور شدن پليدهاي انسان ازجمله خشم، غضب، حسد، هوي و هوس نفساني مي‌شود. (باوس ساسان، 1388ص:190). 2-8-5 نظريه تعهد به رسوم، قواعد و تعلق اجتماعي: نظريه كنترل اجتماعي اليوت و الگوي رشد اجتماعي‌ها و كينز و ويس بر نقش تعلق عاطفي با همسالان به عنوان مهم‌ترين علت مصرف مواد تاكيد مي‌كنند اين نظريه‌ها عمدتاً براساس نظريات جامعه‌شناسي كلاسيك كنترل بنا شده‌اند دراين نظريه‌ها چنين فرض مي شود كه رفتارهاي اجتماعي در اكثرمردم وجود دارد ولي اين رفتارها تحت تأثير پيوندهاي قوي فرد با اجتماع خانواده، مدرسه و مذهب كنترل مي‌شوند اين در حالي است كه در بعضي ازنوجوانان ضعف رسوم و قواعد موجب مي‌شود كه وي چندان فشاري را در پيروري از معيارهاي مرسوم رفتاري احساس نكند در اين نظريات فقدان تعهد به اجتماع و ارزش‌هاي آن و عدم وجود موسسات و عوامل تسهيل كننده فراينده جامعه پذيري نظير مدارس و مذهب از مصاديق مهم اين نظريه است بنابراين نوجواني با چنين ويژگي‌هايي ارزش‌ها و معيارهاي مورد قبول جامعه را دروني نمي‌كنند و در واقع چنين افرادي احتمال بيشتري دارد كه با همسالاني احساس پيوند و وفاداري نمايند كه ماده مخدر استفاده مي‌كنند. (همان منبع ص192). 2-8-6 نظريه كنترل اجتماعي: اين ديدگاه در مورد علل سست شدن تعهد فرد به جامعه و تعلق شكننده به الگوهاي نقش بيان مي‌دارد كه فشار يا فرسودگي براثر فاصله بين آرزوهاي نوجوانان و برداشت او از فراهم بودن شرايط لازم براي دست‌يابي به آن آرزوها تحقق پيدا مي‌كند براساس اين ديدگاه نوجوانان كه به دليل شرايطي نامساعد تربيتي و شغلي به اميدها آرزوها، اهداف تحصيلي و شغلي خويش نرسيده است نسبت به اجتماع و ارزش‌هاي آن تعهدي احساس نكرده و بيشتر به سوي همسالان منحرف كه مصرف مواد را تشويق مي‌نمايند گرايش پيدا مي‌كنند علاوه براين اگر نوجوان ارتباط صميمانه‌اي با والدين نداشته باشد فشار درون خانواده دلبستگي نوجوان را به خانوده‌اي كه معمولاً مخالف مصرف مواد است تضعيف مي‌كند و به نوعي سبب گرايش به همسالاني مي‌شود كه معمولاً مشوق مصرف مواد هستند. فارينگتون بي‌نظمي اجتماعي را عاملي كه بيان‌گر ضعف يا فروپاشي نمادهاي اجتماعي است مي‌داند به گونه‌اي كه ناتواني اين موسسات در كنترل رفتار شهروندان زمينه‌هاي گسترش مشكلاتي نظير اعتياد را فراهم مي‌سازد بر اين اساس اگر نوجوانان در محله‌هايي زندگي كند كه جرم و بي‌كاري در آن زياد باشد مدارس كفايت لازم را ندارند و نهادهاي اجتماعي هم عملكرد ضعيفي دارند او نيز به ارزش‌ها و قواعد اجتماعي پايبند نخواهد بود و احساس تعهدي نيز پديد نخواهد آمد همچنين احساس دلبستگي در خانواده از هم پاشيده و يا عدم وجود يكي از والدين و يا متاركه كمتر مي‌باشد. (همان منبع ص194). 2-8-7 نظريه الگوي رشد اجتماعي: هاوكينز و ويس طراحان اين نظريه براين باورند كه احساسي عدم تعهد نوجوانان به جامعه و قراردادهاي آن و احساس عدم صميمت با والدين و سيار الگوهاي نقش باعث گرايش فرد به همسالان مصرف كننده مواد مخدر مي‌شود در اين نظريه تاكيد برافراد، رشد اجتماعي و تعاملات اجتماعي آنهاست يعني تاثيري كه خانواده مدارس و همسالان بررفتار نوجوان دارند با رشد فردي نوجوان تغيير مي‌نمايد به طوري كه والدين در سالهاي پيش از مدرسه معلمان در سالهاي مدرسه و پيش نوجواني و همسالان در دوره نوجواني بيشترين تاثير را دارند براساس اين ديدگاه اگر شرايط و فرصت كافي براي تقويت تعاملات نوجوان در خانه و مدرسه فراهم نشده باشد مهارتهاي بين فردي و تحصيلي او براي تعاملات موفق و مطلوب در خانواده و مدرسه كم باشد و سرانجام تعاملات وي با والدين و معلمان ضعيف باشد نوجوانان بيشتر  به سوي همسالان مصرف كننده مواد روي مي‌آورند. (گلپرور،1382 ص:239 ). 2-9 آسیب های سوء مصرف مواد مخدر در جامعه شناسی مسائل و آسیب های اجتماعی سه مفهوم اساسی ساختار اجتماعی ، شبکه روابط اجتماعی و رفتار و عمل اجتماعی مطرح است. بر این اساس می توان سوء مصرف مواد مخدر را نیز در سه سطح کلان، میانه و خرد بررسی کرد. همچنین می توان نطریه های مطرح شده را در این زمینه در این سه سطح قرار داد، به گونه ای که نظریه دورکیم و پارسونز در سطح کلان، نطریه های ساترلند و مرتون را در سطح میانه و نظریه استیون گلد در سطح خرد جای می گیرند. البته نکته اساسی آن است که دسته بندی این عوامل به صورت نطری است و هر یک از این عوامل را می توان در سطوح دیگر نیز قرار داد. البته بدیهی است که این سطوح در ارتباط متقابل با یکدیگر قرار دارند و هر یک از این سطوح هم اثر گذارند و هم اثرپذیر(آقا بخشی،1388). 2-10 عوامل تأثيرگزار در پيشگيري از مواد مخدر 1- خانواده                         2- مراكز تعليم و تربيت           3- رسانه‌هاي عمومي 4- هنرمندان                    5- مبلغان مذهبي                     6- بازدارنده‌هاي قانوني 7- فعاليتهاي جايگزين و پركردن اوقات فراغت (اسعدي،1380). الف: عوامل فردي محافظت كننده در برابر اعتياد - تقويت صفات شخصيتي مثبت - آموزش مهارتهاي زندگي و روشهاي حل مسأله - تصحيح نگرشها وباورهاي غلط - تقويت اعتقادات مذهبي - شناخت ويژگيهاي مراحل مختلف رشد ب: عوامل خانوادگي محافظت كننده در برابر اعتياد - توجه به نيازهاي اعضاء خانواده - شيوه‌هاي تربيت كودك - اهميت انتخاب همسر - آشنايي خانواده با نشانه‌هاي اوليه اعتياد در فرزندان ج: عوامل اجتماعي محافظت كننده در برابر اعتياد - نقش خدمات مشاوره‌اي و روانشناختي - رهنمودهاي مذهبي در پيگيري از آسيب‌هاي اجتماعي - ويژگيهايي قانون مبارزه با مواد مخدر - سودمندی ورزش و تفريحات سالم - تدابير نظام آموزشي در مصون سازي شاگردان - ارائه الگوهاي مطلوب اجتماعي(همان)  2-17 مروری بر مطالعات انجام شده 2-17-1 مطالعات انجام شده در داخل کشور گندمانی، صفاری نیا و کلانتری میبدی (1392)، به بررسی سنخ شناسی فرزندپروری خانواده و تاثیرآن بر گرایش به موادمخدر در نوجوانان پسر پرداختند. به این منظور 375دانش آموز دبیرستان های دولتی عادی پسرانه شهرستان بروجن بصورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب نمودند. آنها گزارش کردند که میزان بالای کنترل خانواده و کمبود محبت گرایش به مواد را پیش بینی میکند. صالحی جونقانی (1379) در پژوهش خود تحت عنوان بررسی تأثیر عوامل اقتصادی – اجتماعی بر اعتیاد، به این نتایج دست مییابد که اکثریت معتادان از وضعیت اقتصادی- اجتماعی پایینی برخورداراند. همچنین بین سطح تحصیلات والدین، میزان درآمد، میزان انزواطلبی، میزان ناکامی در زندگی و میزان امید به آینده و اعتیاد رابطه معنیدار وجود دارد. هواسي (1380) در پايان نامه كارشناسي ارشد با عنوان بررسي و مقايسه شيوه هاي فرزند پروري خانواده هاي داراي نوجوانان معتاد و غير معتاد تهران، انجام داد به این نتایج رسید که والدين نوجوانان معتاد، بيشتر از سبك والديني استبدادي و طرد گنندگي استفاده مي كنند. ستاري و همکاران (1381) در پژوهشی با عنوان بررسي ميزان گرايش به اعتياد در سنين بالاي ده سال در سال 1381 ( استان اردبيل) به این نتیجه رسیدند که كنترل خانوادگي ضعيف ،روابط سست عاطفي خانواده ،پر رنگ بودن نقش مادر در خانواده ، عملكرد ضعيف پدر در خانواده ، و معتاد بودن والدين به الكل و كوكائين ، با ابتلا به اعتياد فرزندان رابطه دارد. طهراني ( 1382) در مقاله ای با عنوان پيشگيري اوليه از اعتياد مبتني بر خانواده به نتیجه رسید که كاهش تنبيه در خانواده، بكارگيري مهارتهاي والديني و بهبود ارتباطات خانوادگي امكان ابتلاء به اعتياد را كاهش ميدهد. بهفر و همکاران( 1385 ) در پژوهشی با عنوان كاركرد خانواده و دختران نوجوان مبتلا به اختلالات درون ريزي در مقايسه با گروه بهنجار به این نتیجه رسیدند آموزش والدين در دوران كودكي و ايجاد احساس اعتماد و كانون كنترل دروني از ابتلاء به اعتياد جلوگيري ميكند، بين وضعيت خانوادگي، مجرد، متاهل بودن و گرايش به اعتياد رابطه وجود دارد . کیمیجانی و ماهر (1386)، در تحقیقی به بررسی شیوه های فرزند پروری ئو اختلال سلوک پرداختند و گزارش کردند که شیوه فرزندپروری مستبدانه به صورت مثبت و شیوه فرزندپروری مقندرانه بصورت منفی با اختلال سلوک مرتبط هستند. همچنین سهرابی و حسنی (1386) به بررسی رابطه شیوههای فرزندپروری با رفتار ضداجتماعی دختران نوجران پرداختند. نتایج این تحقیق رابطه معنادار و مستقیمی را بین شیوه فرزندپروری مستبد با رفتار ضداجتماعی نشان داد، در حالی که رابطه منفی با قرزندپروری مقتدر گزارش کردند. 2-17-2 مطالعات انجام شده در خارج از کشور املکامپ و هرس (1988) در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که بين شيوه هاي فرزند پروري وروابط درون خانواده با ابتلاء به اعتياد رابطه وجود دارد. سيمونز و رابرتسون (1989) در يك آزمون با نمونه آماری 343 نفر پسر كه شامل افراد معتاد و غیر معتاد ميشد به يك رابطة دو جانبه مشخص ميان برخي شاخصهاي رفتاري والدين و وارد شدن فرزندان به گروههاي منحرف هم سن و سال و نهايتاً مصرف مواد مخدر پيبردند. بر اساس یافته های این پژوهش طرد فرزندان توسط والدين از اهميت ويژه اي در گرايش فرزندان نسبت به گروه هاي منحرف هم سن برخوردار است. اين محققان همچنين باور داشتند كه طرد فرزندان توسط والدين، قابليت اتكاء و اعتماد به نفس آنان را خدشه دار مينمايد. طبق یافتههای پژوهشی پيکو(2000)، خلأ عاطفی در روابط فرزندان با والدین بهخصوص پدر از عوامل گرایش آنان به اعتیاد است. منابع وپیوستها منابع فارسی آقابخشی، حبیب.(1379). اعتیاد و آسیب شناسی خانواده، تهران: انتشارات دانش آفرین. احدي ،حسن، جمهري،فرهاد. (1386)روان‌شناسي رشد. چاپ ششم، انتشارات پرديس،. احمدی، مهدی(1389). تاثیر مداخله آموزشی نظریه محور در پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر در نوجوان، فصلنامه پایش، سال دهم. باوی، ساسان؛(1388) اعتياد (انواع مواد، سبب شناسي، پيشگيري، درمان)/ ساسان باوي. اهواز: دانشگاه آزاد اسلامي. برفی، محمد(1384). از میکده تا ماتمکده اعتیاد، تهران: انتشارات محراب فکر،چاپ دوم. برک، لورا روان شناسی رشد(از لقاح تا کودکی ) ترجمه یحیی سید محمدی - جلد اول. ناشر : ارسباران. ١٣٩١, ويرايش چهارم, چاپ بيست و يكم پيكهارت، كارل(1380) كليه‌هاي پيشگيري و مقابله با اعتياد در نوجوانان و جوانان؛ مترجم مسعود هومان. تهران: صابرين، كتابهاي رانه، 1380. چيريلو،استفان.(1379) اعتياد به مواد مخدر درآيينه روابط خانوادگي ؛ ترجمه و تدوين سعيد پيرمرداي.-  اصفهان، نشرهمام، 1379. ستوده، هدایت اللّه (1380).آسیب شناسی اجتماعی.تهران، آوای نور، چاپ هفدهم. ستاري بهزاد، اعظم احد، محمدي محمد علي. (1381). بررسي ميزان گرايش به اعتياد در سنين بالاي ده سال استان اردبيل.فاه اجتماعي، پائيز 82. سعدي، حسن(1380) آموزش شيوه‌هاي عملي پيشگيري اوليه از اعتياد به مواد مخدر. تهران:1380 شاکرمی، عبدالحسن(1386)درمان اعتیاد به مواد مخدر طبیعی و صنعتی، تهران: انتشارات زبان، چاپ اول. صديق سروستاني رحمت الله. (1382) ، بررسي عوامل خطر ساز در آلودگي نوجوانان و جوانان ايراني به سوء مصرف مواد ، پایان نامه علوم جتماعي . طهراني، عاتكه. (1382). پيشگيري اوليه از اعتياد مبتني بر خانواده .290-265:(8)2؛ اجتماعي، تابستان . موسوي اشرف السادات. (1382). بررسي كيفي / كمي عملكرد خانواده معتادان جوان. مطالعات زنان. (3):59-88. داوری، محمد. (1381). پیشگیری و كنترل اعتیاد با نگرش اسلامی، قم، نقش كلك، ص ۴۸ـ۵۰. داوری، محمد، سلیمی، علی. (1380). جامعه شناسی كجروی. قم، پژوهشكده حوزه و دانشگاه. ص ۴۰۶. رحيمي موقر آفرين ، سهيمي ايزديان الهه، راد گودرزي رضا، محمدي محمد رضا.(1382). نگرش وابستگاه به مواد افيوني و خانواده هاي آنان در مورد تاثير اعتياد بر صدمات ناشي از زلزله بم تازه هاي علوم شناختي . رضایی، سوسن . (1382).  ساخت شخصیت معتادان . مجله حیات سبز، ش سوم، ص ۳۶ـ۳۷، ژان برژه. (1387). اعتیاد به شخصیت، تهران، آموزش انقلاب اسلامی. ص ۲۱ـ۳۹. زنجانی، تهمینه ( 1386). «اعتیاد در نوجوانان». پایگاه اینترنتی انجمن درمانگران ایران. فرجاد ،محمدحسین. (۱۳۶۵).عوامل روانی ـ اجتماعی مؤثر در ایجاد اعتیاد، اولین سمینار بررسی مسائل اعتیاد، تهران، امیركبیر. ، ص ۱۴۳. فروع الدين، عدل اكبر، صدر السادات سيد جلال الدين، بيگلريان ، اكبر ، جوادي يگانه محمد رضا. (1383). تاثير همنشيني و معاشرت با گروه هنجار شكن و گرايش جوانان به اعتياد رفاه اجتماعي ، زمستان . قرباني، عليرضا ، محمدي آريا ،عليرضا ، كوچكي ،عاشور محمد. (1385). بررسي وضعيت سبك هاي هويت يابي و رابطه آن با سلامت عمومي و پايگاه اقتصادي ، اجتماعي.دو فصلنامه مطالعات تربيتي و روان شناسي، شماره 14.  ص 153. قنبری ،محمدرضا. (۱۳۷۹).مطالعات مردم شناسانه در گرایش به مصرف مواد مخدّر، همایش بین المللی علمی، كاربردی جنبه های مختلف سیاست جنایی در قبال مواد مخدّر، تهران، ، ص ۱۸۴. کیمینجانی، مهرناز؛ ماهر، فرهاد. (1386). مقایسه شیوههای فرزندپروری والدین نوجوانان با اختلال سلوک و نوجوانان عادی، دانش و پژوهش در روانشناسی، 33، 63-94 گلپرور،محسن؛آتش‌پور،حمید؛ آقايي، اصغر. (1382). روانشناسي اعتياد سبب شناسي و درمان؛ ويراستار محسن گلپرور.- اصفهان. سیفی گندمانی، محمد یاسین؛ صفاری تیا، یاسین؛ کلانتری میبدی، سارا. (1392). سنخ شناسی فرزندپروری خانواده و تاثیر آن بر گرایش به مواد مخدر در نوجوانان پسر. فصلنامه اعتیاد پژوهی، سال هفتم، شماتره 25. گودرزي محمد علي، زرتقاش مريم، زرنقاش مينا. (1383). برداشت افراد سوء مصرف كننده مواد از الگوهاي انضباطي والدين . انديشه و رفتار. ويژه نامه اعتياد 241-249. لاله ، محمود (1379). اعتياد، بيماري فردي، فاجعه اجتماعي، موسسه فرهنگي انتشارات تيمورزاده. میرعلی، هادی(1384). علل و عوامل گرایش به اعتیاد در نوجوانان و جوانان، تهران: انتشارات امید مهر،چاپ اول. میری آشتیانی، الهام(1385). جامعه شناسی اعتیاد، تهران: نشردید آور، چاپ اول. مدنی، سعید. خانواده و اعتیاد. (1381). مجموعه مقالات دومین همایش ملی آسیب های اجتماعی در ایران، تهران، آگاه. ص ۱۷۹. معین، محمد. (1380). فرهنگ فارسی. موسی نژاد ،علی. (1381). نگاهی به عوامل مؤثر بر گرایش نسل جوان به مواد مخدّر، مجموعه مقالات دومین همایش ملی آسیب های اجتماعی در ایران، تهران، آگاه.ص .۲۱۸ ميثمي علي پاشا، فرامرزي بيژن، هلاكوئي نائيني، كورش. (1385). معتادان در خصوص اعتياد چگونه مي انديشند؟ ؛ جمله دانشكده پزشكي، 64، (5): 34-43. ممتازي، سعيد. (1384). خانواده و اعتياد –انتشارات مهديس، چاپ سوم. هاوكينز، كاتالانووميلر. (1999). عوامل خطروعوامل حفاظت كننده در پيشگيري از سوء مصرف مواد؛ مترجم ماهيارماه ‌جويي.( 1379). تهران: سازمان پژوهش وبرنامه ريزي ‌آموزشي، انتشارات مدرسه،. هواسي، ناهيد (1380). بررسي و مقايسه شيوه هاي فرزند پروري خانواده هاي داراي نوجوانان معتاد و غير معتاد. تهران، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه الزهراء( س). يار محمدي مسعود، جزايري عليرضا رفيعي امير حسين، جوبكار ، بهرام پور، شهباز عباس. (1384). بررسي متغيرهاي خانوادگي و فردي در افراد در معرض خطر سوء مصرف مواد. References Arevalo,Sandra and Guillermo prado, hortensid amaro(2008).spiritually, sense of coherence,and coping responses in women receiving treatment for alcohol and drug addiction. evaluation and program planning,p.113-123. . Davis,Tania,ph.d,Kelly m.carpenter(2002).women in addictions treatment: comparing va and community samples. Journal of substance abuse treatment,p 41-48. . Emmelkamp PM, Heeres H. “Drug addiction and parental rearing style: a Controlled Study”, Int J Addict. 1988 Feb , 23(2):207-16. Grange,gilles and christophe vayssiere,anne borgne (2005).description of tobacco addiction in pregnant women. European journal of obstetrics gynecology.p 146- 151. Haight,wendy and Janet d.carter-black,Kathryn sheridan,motherُs experience of methamphetamine addiction: A case – based analysis of rural,Midwestern women,journal children and yduth services review, p.71-77. Jerdzejckak M, Blaszczyk J. “attitudes of soldiers taking drugstore Military service. Training and discipline.” Mil Med. Aug, 2005؛ 170 (8):691-5. Karol, L., Kumpfer, A. (2004).Parenting skills and family support programs for drug-abusing mothers, Seminars in Fetal and Neonatal Medicine, 12,134-142. Pinnheiro RT, Pinheiro KA/Magalhase PV, Horta, BL, Dasilva RA, Sousa PL, Fleming M, “Cocaine addiction and family dysfunction: a case control study in southern Brazil: Substance misuse” 2006 ؛41(3):307-16. Therese, G., Jenet, H. J. Christopher, G. (2011). Maternal substance abuse and disrupted parenting: Distinguishing mothers who keep their children from those who do no original Reesearch Article. Children and Youth servise Reviw, 33(11), 2176- 2185. Subject: Investigate the relationship between parenting practices towards Addiction potential Azad University of Bandar Abbas Abstract: This study examined the relationship between parenting style biased drug Azad University of Bandar Abbas was performed. Descriptive research method (correlation) was designed and implemented. The sample included 350 students of Islamic Azad University, Bandar Abbas was selected. Bamrynd questionnaires styles and trends in drug use by student members were completed. The research data using statistical software Spss both descriptive (mean and standard deviation) and inferential statistics for hypothesis testing (regression testing), using the results of which are as follows: The results showed that the Pearson correlation between investment styles and trends of drug release students there are statistically significant positive relationship (r=0/702 , n=350 , p<0/01 ), The results showed that the Pearson correlation between authoritarian parenting styles and trends on drugs, there are statistically significant positive relationship between the students(r=0/674 , n=350 , p<0/01), The results showed that the correlation between parenting styles and trends of drug Aqtdarmntqy students, there is a significant negative relation(r=-0/76 , n=350 , p<0/01). Regression results indicated that parenting style authoritarian logic families biased negative relationship with student drug -0/769 there. Regression model indicated that 4% of the variance in parental style families have a tendency to predict drug(R=0/225 ,adjusted R=0/04 p<001 ). Conclusions: The results showed that parenting practices are significantly biased drugs are explained, Also permissive and authoritarian parenting practices and trends in drug pricing a significant negative relationship with their students. While authoritative parenting style reasonably significant negative relationship with students' attitudes to drug use. Keyword: Addiction potential , Parenting practices

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

فروشگاه اینترنتی بروز فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید