صفحه محصول - مبانی نظری و پیشینه تحقیق سرمایه اجتماعی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق سرمایه اجتماعی (docx) 1 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 1 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

دانشگاه کاشان دانشکده علوم انسانی گروه علوم تربیتی (برنامهریزی درسی ) پایاننامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد دررشته علوم تربیتی – برنامهریزی درسی عنوان: تحلیل روابط ساده و چندگانه بین هوش اخلاقی و سرمایه اجتماعی با میزان مسئولیت پذیری دانشجویان دانشگاه کاشان استاد راهنما: جناب آقای دکتر حمید رحیمی استاد مشاور: جناب آقای دکتر سید احمد مدنی توسط: آسیه محمدیان خرداد1394 چکیده یکی از وظایف اساسی نظام آموزشی هر کشور، پرورش استعدادهای دانشجویان و آمادهسازی آنان برای شرکت فعال در امور جامعه است. کمک به دانشجویان و هدایت آنان برای دستیابی به هدفهای مطلوب در زندگی، کسب مهارتهای فردی، اجتماعی، حرفهای و اخلاقی، لزوم آموزش مهارتهای هوش اخلاقی، سرمایه اجتماعی و مسئولیتپذیری را برای رسیدن به این اهداف آشکار میسازد. پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه بین هوش اخلاقی و سرمایه اجتماعی با میزان مسئولیتپذیری دانشجویان دانشگاه کاشان انجام شده است. نوع تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا توصیفی همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه کاشان در سال تحصیلی94-1393 به تعداد 7132 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران، 257 نفر به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب گردید. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه هوش اخلاقی در قالب چهل گویه در سه مؤلفه ( راستگویی، بخشش و دلسوزی)، پرسشنامه سرمایه اجتماعی در قالب 24 سوال در چهار مؤلفه (مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، تعلق اجتماعی و اعتماد اجتماعی) و پرسشنامه مسئولیتپذیری در قالب 42 سوال در پنج مؤلفه (خودمدیریتی، امانت داری، وظیفهشناسی، سازمانیافتگی و پیشرفتگرایی) استفاده گردید. روایی محتوایی و سازه هر سه پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه هوش اخلاقی 83/0، سرمایه اجتماعی 87/0 و مسئولیتپذیری 91/0 برآورد گردید. تحلیل دادهها در سطح توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون تی، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون، مدل معادلات ساختاری و تحلیل مسیر) با استفاده از نرمافزار آماری SpSS و Amos انجام گرفت. یافتهها نشان داد که میانگین هر یک از مؤلفههای هوش اخلاقی، سرمایه اجتماعی و مسئولیتپذیری از میانگین تئوریک (3) بیشتر است. بین هوش اخلاقی و سرمایه اجتماعی با مسئولیتپذیری دانشجویان رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. نتایج نشان میدهد تلاش جهت معرفی و شناسایی جایگاه هوش اخلاقی و سرمایه اجتماعی در رشد و پرورش مسئولیتپذیری دانشجویان و نقش آن در آینده زندگی تحصیلی و شغلی آنها دارای اهمیت قابل توجهی است. کلمات کلیدی: هوش اخلاقی، سرمایه اجتماعی، مسئولیتپذیری، دانشگاه، دانشجو فهرست مطالب 5-1 تعریف متغیرها 12 1-5-1 تعاریف نظری12 1-5-2 تعاریف عملیاتی13 فصل دوم ادبیات و پیشینه تحقیق15 سرمایه اجتماعی 27 2-2-1 سرمایه اجتماعی چیست 27 2-2-2 تاریخچه سرمایه اجتماعی 28 2-2-3 اهمیت سرمایه اجتماعی29 2-2-4 تئوری پردازان و تعریف آنان از سرمایه اجتماعی 30 2-2-4-1سرمایه اجتماعی از دیدگاه پونتام(1995) 30 2-2-4-2 سرمایه اجتماعی از دیدگاه بوردیو(1990) 31 2-2-4-3 سرمایه اجتماعی از دیدگاه کلمن(1998) 31 2-2-5 تعریف مفهومی سرمایه اجتماعی 32 2-2-6 ویژگی های مفهوم سرمایه در سرمایه اجتماعی 35 2-2-7 انواع سرمایه و رابطه آن با سرمایه اجتماعی 35 2-2-8 سرمایه اجتماعی و سطوح تحلیل آن37 2-2-9 ابعاد سرمایه اجتماعی 38 2-2-10 گونه های سرمایه اجتماعی 39 2-2-11 مزایای سرمایه اجتماعی 40 2-2-12جنبه های منفی سرمایه اجتماعی 41 2-2-13 عناصر و مؤلفه های سرمایه اجتماعی 42 2-2-13-1 اعتماد اجتماعی 43 2-2-13-2 انسجام اجتماعی44 2-2-13-3 مشارکت اجتماعی45 2-2-13-4 تعلق اجتماعی 46 2-2-14 مقایسه سرمایه اجتماعی با دیگر سرمایه ها 48 2-2-15 آیا ارزش های دینی مهم ترین مؤلفه سرمایه اجتماعی است؟ 49 2-4-1 تحقیقات داخلی64 2-4-2 تحقیقات خارجی 70 منابع فارسی منابع لاتین   1-5 تعریف متغیرها 1-5-1 تعاریف نظری هوش اخلاقی: توصیف کننده تمایل و توانایی فرد در پیشبرد اهداف غیر شخصی و مسائلی به غیر از مسائل شخصی است(دورهایورو بلاچ فلنر، 2009 : 1). درستکاری: يعني ايجاد هماهنگي بين آنچه كه به آن باور داريم و آنچه كه به آن عمل مي كنيم. انجام آنچه كه مي دانيم درست است وگفتن حرف راست در تمام زمانها، كسي كه هوش اخلاقي بالايي دارد، به شيوه اي كه با اصول و عقايدش سازگار باشد، عمل مي كند (لنینک و کیل، 2005). دلسوزی: توجه به ديگران كه داراي تاثير متقابل است. اگر نسبت به ديگران مهربان ودلسوز باشیم، آنان نيز در زمان نياز با ما همدردي میکنند و مهربان خواهند بود (لنینک و کیل، 2005). بخشش: آگاهي از عيوب خود وتحمل اشتباهات ديگران (لنینک و کیل، 2005). سرمایه اجتماعی: سرمایه اجتماعی را میتوان مجموعه معینی از هنجارها یا ارزشهای غیر رسمی تعریف کرد که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان برقرار است، در آن سهیم هستند (فوکویاما، 1999، به نقل از علوی، 1380). مشارکت اجتماعی: فرایند سارمانیافتهای است که از سوی افراد جامعه به صورت آگاهانه، داوطلبانه و جمعی با در نظر داشتن هدفهای معین و مشخص به منظور سهیم شدن در منایع قدرت انجام میگیرد. اعتماد اجتماعی: اعتماد اجتماعی ایجادکننده تعاون و همیاری است و فقط در این حالت که در عین وجود تفاوتها قادر به حل مشکلات و انجام تعهدات اجتماعی میشود. تعلق اجتماعی: وابستگی به اجتماع یا گروهی معین است به عبارت دیگر، کسی که حس تعلق دارد، عضو جداییناپذیر گروه است. انسجام اجتماعی: انسجام اجتماعی، در واقع احساس همبستگی پیوند و تعهد عاطفی است که اعضای جامعه نسبت به یکدیگر دارند. مسئولیت پذیری: احساس عملی در بکارگیری تواناییها و انجام کوششها در تطابق و سازگاری با مردم است که عدم پذیرش آن، قانون شکنی و نپذیرفتن مسئولیت های اجتماعی تلقی میگردد (گلن و نلسون، 1988: 20) خودمدیریتی: مسئول بودن و خويشتنداری براي دستیابی به اهداف و پافشاري در جبران شكستها و ناكاميها است. امانتداری: تعهد نسبت به حفاظت از جان و مال و حقوق ديگران و وفاداري نسبت به عهد و پيمان است. وظیفهشناسی: انجام اعمال و تكاليف محوله به طور شايسته بدون تذكر ديگران، ديگر خواهي و جامعه دوستي، كمك كننده و ياريدهنده است. سازمانیافتگی: مورد بررسي قرار دادن امور، امكان سنجي و برنامهریزی در كارها، بودجهبندی و پس انداز منظم. پیشرفتگرایی: آگاهي و ميل به بهتر شدن انگيزهای دروني است براي به پايان رساندن موفقيت آميز يك تكليف، رسيدن به يك هدف يا دستيابي به درجه معيني از شايستگي در كار. 1-5-2 تعریف عملیاتی هوش اخلاقی: در این پژوهش میزان هوش اخلاقی دانشجویان در قالب سه مؤلفه راستگویی، بخشش و دلسوزی، به وسیله پرسشنامه 40 گویهای سنجیده میشود. درستکاری: درستکاریی براساس پرسشنامه هوش اخلاقی از سوال20-15-14-13-12-10-8-7-4-3-2-1 سنجیده میشود. دلسوزی: دلسوزی بر اساس پرسشنامه هوش اخلاقی از سوال 19-17-16-11 سنجیده میشود. بخشش: بخشش بر اساس پرسشنامه هوش اخلاقی از سوال 18-9-5-6 سنجیده میشود. سرمایه اجتماعی: در این پژوهش میزان سرمایه اجتماعی دانشجویان در قالب چهار مؤلفه مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، تعلق اجتماعی و اعتماد اجتماعی به وسیله پرسشنامه24 گویهای سنجیده میشود. مشارکت اجتماعی: براساس پرسشنامه سرمایه اجتماعی از سوال 1تا 7 سنجیده میشود. اعتماد اجتماعی: براساس پرسشنامه سرمایه اجتماعی از سوال 8 تا 12سنجیده میشود. تعلق اجتماعی: براساس پرسشنامه سرمایه اجتماعی از سوال 13 تا 18 سنجیده میشود. انسجام اجتماعی: براساس پرسشنامه سرمایه اجتماعی از سوال 19 تا 25 سنجیده میشود. مسئولیتپذیری: در این پژوهش، میزان مسئولیتپذیری دانشجویان در قالب پنج مؤلفه خودمدیریتی، امانتداری، وظیفه شناسی، پیشرفت گرایی و سازمان یافتگی، به وسیله پرسشنامه 42 گویه ای سنجیده می شود. خودمدیریتی: براساس پرسشنامه مسئولیتپذیری از سوال 41-29-13-12-8-6-4-3-2 سنجیده میشود. امانتداری: براساس پرسشنامه مسئولیتپذیری از سوال 27-21-19-10 سنجیده میشود. وظیفهشناسی: براساس پرسشنامه مسئولیتپذیری از سوال 23-18-16 سنجیده میشود. سازمانیافتگی: براساس پرسشنامه مسئولیتپذیری از سوال 33-31-14-9-7-5- سنجیده میشود. پیشرفتگرایی: براساس پرسشنامه مسئولیتپذیری از سوال30-14-1 سنجیده میشود. فصل دوم ادبیات و پیشینه تحقیق 2-2 بخش اول: سرمایه اجتماعی 2-2-1 سرمایه اجتماعی چیست سرمایه اجتماعی از مفاهیم نوینی است که امروزه در جامعهشناسی، اقتصاد و به تازگی در مدیریت و سازمان به صورت گسترده استفاده شده است. این مفهوم به پیوندها، ارتباطات میان اعضای یک شبکه به عنوان منبع با ارزش اشاره دارد، که با خلق هنجارها و اعتقاد متقابل موجب تحقق اهداف اعضا میشود. این سرمایه امروزه نقشی بسیار مهمتر از سرمایه فیزیکی و انسانی در سازمانها و جوامع ایفا میکند، و شبکههای روابط جمعی و گروهی، انسجام بخش میان انسانها، انسانها با سازمانها و سازمانها با سازمانها میباشد و نقش بسیار مهمی در احساس مسئولیت اجتماعی سازمانها در جوامع ایفا میکند. در حقیقت، اصطلاح سرمایه به ثروت انباشته، به خصوص آنچه برای تولید ثروت بیشتر به کار میرود اطلاق میشود. همچنین ریشهشناسی کلمه«اجتماعی» در سرمایه اجتماعی به ما کمک میکند تا معنی سرمایه اجتماعی و تفاوت آن با سایر انواع سرمایه بهتر درک شود.کلمه «اجتماعی» یکی از گستردهترین و کلیترین صفات زبان انگلیسی است که به چیزهای متنوعی مانند انرژی، بیماریها، بازاریابی و مانند آن اشاره میکند. اسم این صفت، کلمه جامعه است. که از کلمه لاتین«Socius» به معنای «دوست یا رفیق» مشتق شده است. چنین ریشهیابی نشان میدهد که اساساً کلمه«اجتماعی» از پدیده دوستی ناشی شده است، و حاکی از دلبستگی شخصی، همکاری، یکپارچگی، احترام متقابل و احساس منفعت مشترک است. در تعاریف سرمایه اجتماعی و ابعاد و مسائل پیرامون آن توافق و همگونی چندانی وجود ندارد. به طور کلی این زمینههای نظری گسترده و کلی را میتوان به عنوان ریشههای نظری سرمایه اجتماعی در نظر گرفت که هنوز هم هریک طرفدارانی دارد، با توجه به سوگیریهایی که در هریک از این نحلهها جریانات فکری وجود دارد، تعاریف نیز متفاوت خواهد بود(بورت،1992: 24-8). سرمایه اجتماعی با فراهم ساختن زمینه نظارت و کنترل اجتماعی غیراقتدارآمیز بر فرد و جامعهپذیر ساختن وی که از مجرای احترام به عرف، سنتها، هنجارها و ارزشهای اجتماعی حاصل میشود، از یک سو به معنادار ساختن زندگی اجتماعی برای فرد و زمینهسازی مشارکت مثبت و فعال وی در زندگی اجتماعی میپردازد و از سوی دیگر از جهت پیامدهای جمعی و عمومی، موجب سلامت کلی جامعه، پایداری و ثباتاجتماعی میشود(تقیلو، 1385: 240). در واقع، افزایش و انباشت سرمایه اجتماعی سبب پدید آمدن حسن نیت و اعتماد متقابل میان کنشگران میشود، همگرایی و همبستگی اجتماعی آنان را تقویت میکند و با ایجاد رابطهای پایدار و استوار زمینه همکاری گسترده آنها را برای تحقق هدفهای مشترک فراهم میآورد( اجتهادی، 1386: 5). 2-2-2 تاریخچة سرمایه اجتماعی «اصطلاح سرمایه اجتماعی قبل از سال 1916، در مقالهای توسط هانی فان از دانشگاه ویرجینیای غربی مطرح شد. اما اولین بار در سال 1961، کتابی در آمریکا به وسیله شخصی به نام جین جاکوبز نوشته شد که این اصطلاح سرمایه اجتماعی را به کار برد و منظورش این بود که در حاشیهنشینهای شهر، ویژگیها و خصلتهایی وجود دارند که آنها میتوانند به خوبی با همدیگر ارتباط برقرار کنند و گروهایی را تشکیل دهند که خودشان مسائل و مشکلاتشان را حل کنند. در اصل، در آنجا منظور از سرمایه اجتماعی، نوعی همکاری و همفکری خودجوش و از درون گروههای مردم حاشیه نشین بود» (توسلی، 1384: 2). جین جاکوبز سرمایه اجتماعی را شبکههای اجتماعی فشردهای میداند که در محدودههای قدیمی شهری در ارتباط با حفظ نظافت، نبودن جرم و جنایتهای خیابانی و دیگر تصمیمها در مورد بهبود کیفیت زندگی، در مقایسه با عوامل نهادهای رسمی مانند نیروی حفاظتی، پلیس و نیروهای انتظامی، مسئولیت بیشتری از خود نشان میدهد. سپس این مفهوم در اقتصاد مورد استفاده قرار گرفت، ولی در واقع این جیمز کلمن و پژوهش او در زمینه مشارکت در امور مدرسه در شهر شیکاگو بود که سبب جلب توجه امروزی به این مفهوم شد، سپس بوردیو و پس از آن پوتنام در دهه 1990، از این مفهوم برای مطالعه نهادهای مردم سالار در ایتالیا استفاده کردند (شارعپور، 1383). « گلن لوری اقتصاددان نیز همچون ایوان لایت جامعهشناس، اصطلاح سرمایه اجتماعی را در دهه 1970 برای توصیف مشکل توسعه اقتصادی درون شهری به کار برد»(فوکومایا، 1379: 10). در دهه 1970 سرمایه اجتماعی در روشهای خیلی ملموس، توسط اقتصاددانهای دارایی و مالی مطرح شد. از نگاه آنها، سرمایه اجتماعی فقط به مدعیان جمعی، اخلاقی یا قانونی دلالت دارد و فقط به اصطلاح اجتماعی بماند، محدود شده است. اقتصاددانها، اصطلاحهایی نظیر زیر ساخت اجتماعی، سرویسهای اجتماعی یا هزینههای اجتماعی را اساساً بدون از دست دادن هر معنی مورد نظر، برای سرمایه اجتماعی به کار میبرند. به طور عمده در جامعه در جامعهشناسی آمریکای شمالی به ویژه در نگاه کارکردگرایان، سرمایه اجتماعی عبارت است از روابط دوسویه، کنش دوجانبه و شبکههایی که در بین گروههای انسانی به وجود آمده است(نازکتبار و ویسی، 1387: 128-129). «سرمایه اجتماعی از جمله مفاهیم چند وجهی در علوم اجتماعی است که در اوایل قرن بیستم به صورت علمی و آکادمیک مطرح و از سال 1980 وارد متون علوم سیاسی و جامعهشناسی شد و ابتدا توسط جاکوبز، بوردیو، پاسرون و لوری مطرح میشود، اما توسط کسانی چون کلمن، بارت، پاتنام و پرتز بسط و گسترش داده میشود»(ازکیا و غفاری، 1383: 278) و (وال، 1998: 259). کاربرد مفهوم سرمایه اجتماعی به صورت آنچه که امروز مدنظر است به تدریج در دهه 1990 رایج شده است اما این به معنای این نیست که در آثار جامعهشناسان کلاسیک اثری از این مفهوم نباشد، در آثار اندیشمندان و جامعهشناسانی چون مارکس وبر و دورکیم میتوان به جستو جوی این مفهوم پرداخت و در اندیشمندانی چون مارکس، امیل دورکیم، وبر و پارسونز به مفاهیم همچون اضطرار، نفع جمعی، ارزشها و اعتماد اجتماعی توجه شده که هر یک ابعادی از مفهوم سرمایه اجتماعی را دربر میگیرد(توسلی، 1384: 3). 2-2-3 اهمیت سرمایة اجتماعی در دو دهه مفهوم سرمایه اجتماعی در زمینهها و اشکال گوناگونش به عنوان یکی از کانونیترین مفاهیم، ظهور و بروز یافته است. هرچند شور و اشتیاق زیادی در بین صاحب نظران و پژوهشگران ایجاد کرده است لیکن، نگرشها، دیدگاهها و انتظارات گوناگونی را نیز دامن زده است. افزایش حجم قابل توجه پژوهشها در این حوزه بیانگر اهمیت و جایگاه سرمایه اجتماعی در بسترهای متفاوت اجتماعی است. به طور کلی میزان سرمایه اجتماعی در هر گروه یا جامعهای نشاندهنده میزان اعتماد افراد به یکدیگر است( فقیهی و فیضی، 1385). وجود میزان قابل قبولی از سرمایه اجتماعی موجب تسهیل کنشهای اجتماعی میشود، به طوری که در مواقع بحرانی میتوان برای حل مشکلات از سرمایهی اجتماعی به عنوان اصلیترین منبع حل مشکلات و اصلاح فرآیندهای موجود سود برد. از این رو شناسایی عوامل مؤثر در تقویت یا تضعیف سرمایه اجتماعی اهمیت به سزایی دارد(رنانی، 1385). تعدادی از عناصر اصلی که میتوان سرمایه اجتماعی را با آن مورد اندازهگیری قرار داد عبارتند از: آگاهی به امور عمومی، سیاسی، اجتماعی، وجود انگیزه در افراد جامعه که در پی کسب این دسته از آگاهیها هستند، اعتماد عمومی به یکدیگر و مشارکت غیررسمی همیارانه در فعالیتهای داوطلبانه و در مجموع میتوان گفت که یکی از معیارهای اصلی در شناخت سرمایه اجتماعی، شکل و شیوة روابط اجتماعی افراد با یکدیگر و نحوه همزیستی آنها در جامعه مورد مطالعه است(آدلر، 2002). 2-2-4 تئوریپردازان و تعریف آنان از سرمایه اجتماعی اغلب نظریهها سرمایه اجتماعی را به بوردیو، پوتنام و کلمن نسبت میدهند که اخیراً فوکویاما را نیز باید به آنان افزود. در اکثر این تعاریف تشابه زیادی به چشم میخورد اما در کنار این شباهتها، تفاوتهای معنیداری نیز مشاهده میشود که اغلب در کاربرد سرمایه اجتماعی در جنبههای مختلفی از قبیل تئوریهای اقتصادی، کنترل اجتماعی، رفتار خانوادگی، دموکراسی و حکومت، بیش و مشهود است. در ادامه به ارائه نظرات کلمن، بوردیو و پوتنام به عنوان پیشگامان این حوزه پرداخته میشود( آشنا و دیگران، 1385). 2-2-4-1 سرمایه اجتماعی از دیدگاه پوتنام(1995) پوتنام از نظریه پردازان اصلی سرمایه اجتماعی(1998-1993) عمده تحقیقات وی بر روی تأثیر سرمایههای اجتماعی بر نهادهای سیاسی و دموکراتیک است. وی سرمایه اجتماعی را مجموعهای از مفاهیم مانند اعتماد، هنجارها و شبکهها میداند که موجب ایجاد ارتباط و مشارکت بهینة اعضای یک اجتماع شده و منافع متقابل و گاهی مشترک آنان را تأمین میکند. به اعتقاد او اعتماد و عمل متقابل اعضا در شبکة به عنوان منابعی هستند که کنشهای اعضاء را تحت تأثیر قرار میدهند. او سرمایه اجتماعی را در جوامع امروزی مانند ابزاری در جهت رسیدن به توسعه سیاسی و اجتماعی میداند. او وجود عنصر اعتماد را یک اصل اساسی در توسعه سیاسی بر میشمارد و ابزار میدارد که اعتماد منبع باارزشی از سرمایه اجتماعی است که وجود آن رابطه مستقیمی با توسعه اجتماعی دارد. 2-2-4-2 سرمایه اجتماعی از دیدگاه بوردیو(1990) یکی از بزرگترین تئوریپردازان عصر حاضر که کمتر از او سخن به میان آمده است، بوردیو است. نقطه عطف تفکر بوردیو به کارگیری استعارههای قوی در تشریح رابطه قدرت و سلطه در اجتماع و به طور کلی قشربندی فرهنگی میباشد. برجستهترین تئوری وی در خصوص سرمایه فرهنگی است. به نظر وی سرمایه فرهنگی در درون فضای اجتماعی ایجاد میشود و سینه به سینه انتقال یافته و سپس به صورت فرهنگ، سرمایهگذاری میشود. 2-2-4-3 سرمایه اجتماعی از دیگاه کلمن(1998) کلمن سرمایه اجتماعی را به عنوان ابزاری برای دستیابی به سرمایه انسانی به کار میبرد. وی معتقد است که سرمایه اجتماعی عبارت است از آن جنبه از ساختار اجتماعی که به عنوان منابعی در اختیار اعضا قرار میگیرد تا بتوانند به اهداف و منافع خود دست یابند. کلمن، سرمایه اجتماعی را موجب تقویت سرمایة انسانی میداند و از دیدگاه وی، ساختار اجتماعی پدیدآورندة سرمایة اجتماعی است و موجب دستیابی به اهدافی است که در صورت نبود آن یا محقق نمیشوند یا با هزینة بالاتری محقق خواهند شد(وال و دیگران 1998، به نقل از آشنا و دیگران، 1385). به نظر پاکستون، سرمایه اجتماعی در مؤلفه پیوستگیهای عینی بین افراد به عنوان شبکه عینی که افراد را در یک فضای اجتماعی با یکدیگر پیوند میدهد و نوعی پیوند ذهنی که موجب شکلگیری روابط مبتنی بر اعتماد متقابل و روابط عاطفی مثبت اعضای جامعه نسبت به یکدیگر میشود را شامل میگردد(ازکیا و غفاری، 1383: 279). اما خلاصهترین تعریفی که از سرمایه اجتماعی به عمل آمده است و تا حدی در بردارنده تمامی تعاریفی است که از سرمایه اجتماعی ارائه شده است، تعریف فیلد از سرمایه اجتماعی است؛ وی مفهوم سرمایه اجتماعی را در سه کلمه که در ارتباطات مهم است بیان میکند. او بیان میدارد که مردم زمانی که با یکدیگر ارتباط دارند، کارهایی انجام میدهند که به تنهایی قادر به انجام دادن آن نیستند یا برای انجام آن دچار مشکل میشوند، هنگامی که مردم شبکههای ارتباطی ایجاد کرده و با اعضای آن شبکه که ارزشهای مشترک دارند رابطه دارند، این شبکهها به عنوان منابعی تلقی میشود که سرمایه اجتماعی ایجاد میکند(فیلد، 2003: 1). تعاریف بالا تنها بخشی از تعاریف عنوان شده در ادبیات سرمایه اجتماعیاند. این مسئله نشان میدهد که ویژگی غیر قابل مشاهده بودن سرمایه اجتماعی سبب شده است که هر محققی با برداشت نسبی که از سرمایه اجتماعی دارد به تعریف این پدیده جدید اقدام کند. اما این امر به مفهوم این نیست که تعاریف مذکور در مقابل هم هستند و نکات مشترکی بین آنها وجود ندارد بلکه با اندکی توجه میتوان فهمید که همه تعاریف به یک نکته اشاره میکنند و بر اساس همین نکته مشترک میتوان یک تعریف جامع از سرمایه اجتماعی عنوان کرد: به طور کلی سرمایه اجتماعی را میتوان به معنای مجموعه منابعی دانست که روابط اجتماعی را تسهیل میکند و به وسیله آن میتوان از تواناییهای افراد در جهت منافع شخصی و سود جمعی بهره برد. روابط اجتماعی در چارچوب ارزشها و هنجارهای خاصی صورت میگیرد که از جامعهای به جامعه دیگر متفاوت است(سعادت، 1387: 3-4). 2-2-5 تعریف مفهومی سرمایه و سرمایه اجتماعی سرمایه، ثروتی است مولد درآمد یا منبعی که شخص میتواند جهت ایجاد درآمد یا منابع اضافی دیگر به کار برد. در اقتصاد سیاسی مارکس، سرمایه به عنوان کار حجیم یا انباشته تعریف میشود که در مناسبات اجتماعی ایجاد میشود و از آن برای انباشت بیشتر سرمایه استفاده میشود. بوردیو نیز سرمایه را کار انباشته تعریف میکند. دریافت بوردیو از سرمایه وسیعتر از معنای پول و سرمایه در اقتصاد است. سرمایه یک منبع عام است که میتواند شکل پولی و غیر پولی و همچنین ملموس به خود گیرد، بنابراین به نظر بوردیو، سرمایه هر منبعی است که در عرصه خاصی اثربگذارد و به فرد امکان دهد که سود خاصی را از طریق مشارکت در رقابت بر سر آن به دست آورد(بوردیو، 1380: 31). سرمایه اجتماعی در جریان اصلی جامعهشناسی آمریکا به ویژه در روایتکارکردگرایانه آن عبارت است از روابط دو جانبه، تعاملات و شبکههایی که در میان گروههای انسانی پدیدار میشود و سطوح اعتمادی که در میان گروه و جماعت خاصی به عنوان پیامدها و تعهدات و هنجارهایی پیوسته با ساختار اجتماعی یافت میشود. برای تعریف سرمایه اجتماعی بهتر است از مصادیقها و امثالها شروع کنیم تا بتوانیم به تعریف مشخصی برسیم. اگر از تمثیل بهره بگیریم سرمایه اجتماعی همانند نوعی روغن اجتماعی است که در مناسبات بین افراد نقش ایفا میکند؛ یعنی در عین تسهیلکنندگی مناسبات، چسبندگی هم ایجاد میکند؛ به عبارتی هم چسب اجتماعی و هم روغن اجتماعی است. از یک سو بسیاری از زبریهای مهرههای اجتماعی، یعنی افراد و واحدها را که در اصطکاک با هم قرار میگیرند، تسهیل میکند و از بین میبرد؛ یعنی از تنش برخوردها و مناسبات افراد میکاهد. در عین حال، همچون چسب اجتماعی افراد را در کنار هم و در محیط تعامل اجتماعی نگه میدارد، میتوان سرمایه اجتماعی را محیطی با مجموعه شرایط و مجوعه قواعد اخلاقی- اجتماعی و رفتاری دانست که به طور ضمنی رفتار افراد را شکل میدهد و کمک میکند تا سرمایه انسانی و سرمایه مادی و اقتصادی بتوانند در تعامل با هم به یک رشد پویا برسند. بنابراین سرمایه اجتماعی بستر و فضایی است که تعامل نیروهای انسانی و استفاده این نیروی انسانی از سرمایه مادی را کم تنش و کم هزینه میکند. سرمایه اجتماعی یک متغیر چند وجهی است نخست آنکه یک متغیر کلان غیر قابل مشاهده است؛ دوم آنکه متغیری است که هم در سطح فرد و هم در سطح کلان وجود دارد. اشکالی که در اینجا به وجود میآید آن است که سرمایه اجتماعی ممکن است در بسیاری از موارد در سطح خرد تقویت شود، در حالی که در همان زمان سرمایه اجتماعی در سطح کلان در حال تخریب است(عبدالهی آرانی، 1383). منظور از سرمایه اجتماعی، هنجارها و شبکههایی است که مردم را قادر میسازد تا دست به کنش جمعی بزنند. این تعریف چندین مقصود را در بر میآورد، اولاً، نه بر پیامدها بلکه بر منابع سرمایه اجتماعی متمرکز است، در حالی که میپذیرد ویژگیهای مهم سرمایه اجتماعی از قبیل اعتماد و هنجارها متقابل در طی فرآیند مکرر پدید آمدهاند. ثانیاً، این تعریف ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی را در خود جای میدهد و میپذیرد که اجتماعات کمابیش بدانها دسترسی داشته باشند. ثالثاً، در حالی که تعریف اجتماع را به عنوان واحد درجه اول تحلیل معرفی میکند، در ضمن میپذیرد که افراد و خانوادهها قادرند سرمایه اجتماعی را از آن خود کنند و به علاوه نحوه سازماندهی خوداجتماع تا حدودی زیادی به مناسبات آنها با دولت برمیگردد. تأثیری که دولتهای ضعیف، دشمن صفتیابی تفاوت بر زندگی اجتماع و طرحهای توسعهای باقی میگذارند، با دولتهایی که قراردادها را محترم میشمارند و در برابر فساد مقاومت میورزند، عمیقاً متفاوت است(پورتز، 1996 : 21). سرمایه اجتماعی، مفهومی اساسی است که در دهههای اخیر به عنوان دارایی با ارزشی برای توانمندی سازمانها(تیمبرلیک، 2005: 44-34) و تولید و افزایش سرمایه انسانی- اقتصادی پذیرفته شده است (شریفیان ثانی، 1380: 8-5). مفهوم سرمایه اجتماعی را به طور کلی میتوان منابعی تعریف کرد که میراث روابط اجتماعیاند و کنش جمعی را تسهیل میکنند. این منابع که از طریق اجتماعی شدن حاصل میشوند در برگیرنده اعتماد، هنجارهای مشارکتی و شبکههایی از پیوندهای اجتماعی است که موجب گرد آمدن افراد به صورتی منسجم و با ثبات در داخل گروه به منظور تأمین هدفی مشترک میگردد(زاهدی، 1382: 274). سرمایه اجتماعی ثروت یا ارزشی است که از آن میتوان برای افزایش یا ایجاد منابع در اختیار و یا جدید استفاده کرد. سرمایه اجتماعی بیانگر کم و کیف روابط اجتماعی و نحوه تعاملات کنشگران اجتماعی است. وزن و تنوع روابط و تعاملات اجتماعی در مقیاسهای خرد، میانی و کلان تعیین کننده میزان سرمایه اجتماعی است(غفاری، 1390: 35). بانک جهانی نیز سرمایه اجتماعی را پدیدهای میداند که حاصل تأثیر نهادهای اجتماعی، روابط انسانی و هنجارها بر روی کیفیت تعاملات اجتماعی است(مور، 1997). توسلی(1381) معتقد است، مفهوم سرمایه اجتماعی صبغه جامعهشناختی دارد، به این لحاظ که هم میتواند از جامعه سنتی برگرفته شود و هم از محیطهای سازمانی نوین نشأت بگیرد. سرمایه اجتماعی را میتوان حاصل پدیدههای ذیل در یک سیستم اجتماعی دانست: اعتماد متقابل؛ تعامل اجتماعی متقابل؛ گروههای اجتماعی با احساس هویت جمعی و گروهی؛ احساس وجود تصویری مشترک از آینده؛ کارگروهی(علوی، 1380: 34 به نقل از فلورا، 1999). سرمایه اجتماعی موجب میشود که اعضاء یک جامعه به هم اعتماد کنند و به تشکیل گروهها و مجامع داوطلبانه بپردازند. توانایی کار جمعی و معاشرتپذیری به معنی پذیرش صداقت، اتکاءپذیری، قابلیت اعتماد کردن، اطمینان و حسن وظیفه است. آنچه که موجب تقویت سرمایه اجتماعی در هر جامعهای میشود، این است که افراد در یک جامعه تنها به فکر منافع خود نبوده و تنها در جهت دستیابی به آن عمل نکنند، بلکه به انجام کار جمعی در قالب گروهها و تشکلهای داوطلبانه و غیرداوطلبانه بپردازند. سرمایه اجتماعی یک مجموعه از نهادهای زیربنایی اجتماعی نیست، بلکه حلقه اتصال دهنده افراد در قالب نهادها، شبکهها و تشکلهای داوطلبانه است. سرمایه اجتماعی شامل شبکههای اجتماعی و هنجارهای وابسته آن است که بر تولید و سلامت یک جامعه تأثیر میگذارد(سویری و همکاران، 1390: 123). 2-2-6 ویژگیهای مفهوم سرمایه در سرمایة اجتماعی 1-سرمایه اجتماعی مالک خصوصی ندارد و مالک آن، گروه یا جامعه است. 2-فرد به تنهایی حق قانونی اجرای حقوق مالکیت را ندارد. 3-کارایی سرمایه یعنی انتظار انسجام اجتماعی، همکاری و اعتماد بیشتر و سود مادی حاصل از سرمایه اجتماعی، جنبه فرعی آن را تشکیل میدهد. 4-مصرف سرمایه باعث افزایش آن میشود. 5-این سرمایه قابلیت صادرات و واردات را ندارد(وحید و همکاران، 1383: 66). 2-2-7 انواع سرمایه و رابطه آن با سرمایه اجتماعی مهمترین عنصری که در میان اندیشمندان موجب تفکیک میان انواع سرمایه اجتماعی شده است، مفید یا مضر بودن آن برای کل اجتماع است. با توجه به این نکته میتوان به تفکیکی که فیلد (2003) میان سویه مثبت و سویه منفی سرمایه اجتماعی قائل شده است اشاره کرد. او دغدغه بوردیو را باز میگوید: داشتن روابط محکم و مؤثر همواره از آن عدهای خاص است و استفاده از آنها همواره میتواند به زیان محرومان اجتماعی باشد. یکی از مفیدترین تمایزات نظری انجام شده در حوزه سرمایه اجتماعی، مربوط به تمایز مایک وولکاک میان سه نوع سرمایه اجتماعی است: 1.سرمایه اجتماعی الزام آور، که مشخص کننده پیوندها میان مردم متشابه در موقعیتهای مشابه است، مانند خانواده اولیه، دوستان نزدیک و همسایگان؛ 2.سرمایه اجتماعی پیونددهنده، که شامل پیوندهای دورتر از افراد متمایل به هم است، مانند دوستان دور و همکاران؛ 3.سرمایة اجتماعی مربوط کننده، که مردم نامتشابه را در موقعیتهای نامشابه در دسترس هم قرار میدهد، مانند کسانی که کاملاً خارج از اجتماع قرار گرفتهاند، بنابراین اعضا را قادر میسازد که محدوده وسیعتری از منابع را نسبت به داخل اجتماع در اختیار داشته باشند(ولکاک، 2001: 13). انواع مختلف سرمایه عبارت است از: 1.سرمایه فیزیکی: ماشینآلات، تجهیزات و مانند آن در این نوع سرمایه قرار میگیرد؛ 2.سرمایه مالی: به درآمد پولی و همچنین دیگر منابع و داراییهای مالی گفته میشود و تظاهر نهادینهاش را در حقوق مالکیت تبلور مییابد، مثلاً پول و اشیای مادی که میتوان برای تولید و خدمات به کار برد(نازکتبار و ویسی، 1387: 4). شکل اقتصادی سرمایه، مانند داراییهای منقول و ثابت در یک سازمان بلافاصله قابل تبدیل به پول است(انصاری، 1383). 3.سرمایه طبیعی: مثل خاک، آب، معادن و دیگر منابع طبیعی(شارعپور، 1380)؛ 4.سرمایه انسانی: شکل دیگر سرمایه است. سرمایه انسانی یک مفهوم اقتصادی است. ویژگیهای کیفی انسان اعم از آموزش، تخصص، مهارت، داشتن خلاقیت، دانش و نوآوری عموماً نوعی سرمایه به شمارمیرود. به عبارت دیگر، سرمایه انسانی را میتوان ارتقا و بهبود ظرفیت تولیدی افراد جامعه نامید(علوی راد و نصیر زاده، 1380)؛ 5.سرمایه فرهنگی: به شکلهای مختلف وجود دارد؛ شامل تمایلات و عادات دیرین که در فرآیند جامعهپذیری، انباشت اشیای فرهنگی با ارزش مثل نقاشی و صلاحیتهای تحصیلی و آموزش رسمی حاصل آمده است. ترنر در تعریفی دیگر سرمایه فرهنگی را مجموعه نهادها، عادات، منشها، شیوههای زبانی، مدارک آموزشی، ذوق و سلیقهها و شیوههای زندگی که به طور غیررسمی بین افراد شایع است تعریف میکند( نازکتبار و ویسی، 1387: 5). کالینز سرمایه فرهنگی را شامل منابعی نظیر مکالمههای از پیشاندوخته در حافظه، شیوه زبانی، انواع خاص دانش، مهارت، حق ویژه تصمیمگیری و حق دریافت احترام میداند. به عبارتی سرمایه فرهنگی، نوع دیگر سرمایه است که در یک سازمان وجود دارد، مانند تحصیلات عالیه اعضای سازمان که این نوع سرمایه نیز در برخی موارد و تحت شرایطی قابل تبدیل به سرمایه اقتصادی است(انصاری، 1383: 2). 6.سرمایه اجتماعی: مجموعه بالقوه است که با عضویت در شبکههای اجتماعی کنشگران و سازمانها به وجود میآید، به عبارتی، شامل روابط مبتنی بر اعتماد و بدهبستان(معامله به مثل) در شبکههای اجتماعی است(شارعپور، 1383)، سرمایه اجتماعی به ارتباطها و مشارکت اعضای یک سازمان توجه دارد و میتواند به عنوان ابزاری برای رسیدن به سرمایههای اقتصادی باشد. از نظر بوردیو، سرمایه اجتماعی در ممالک سرمایهداری به عنوان ابزاری برای تثبیت و تقویت جایگاه اقتصادی افراد به شمار میرود. در این ممالک سرمایه اقتصادی پایه است و سرمایه اجتماعی و فرهنگی ابزاری برای تحقق آن به شمار میآید. میتوان نتیجه گرفت که دیدگاه بوردیو در زمینه سرمایه اجتماعی، تنها یک دیدگاه ابزاری است؛ پس اگر سرمایه اجتماعی نتواند موجب رشد سرمایه اقتصادی شود، کاربردی نخواهد داشت(انصاری، 1383). 7.سرمایه نمادین: استونر و ترنر به نوع دیگر از سرمایه به نام سرمایه نمادین اشاره میکنند که با استفاده از سمبلها برای مشروعیت بخشیدن به تصرف سطوح و گونههای متغیری از سه نوع سرمایه یاد شده میانجامد. این شکلهای مختلف سرمایه کاملاً مستقل از یکدیگر نیستند. بلکه به یکدیگر وابستگی متقابل دارند و تقویت کننده یکدیگرند. سرمایه اجتماعی و فرهنگی نقش مهمی در شکلگیری سرمایه انسانی دارد و همچنین عکس این مسئله نیز صادق است. برای نمونه، یک مدیر ممکن است تصمیم بگیرد تا برای خرید فناوری جدید سرمایهگذاری کنند(سرمایه فیزیکی) او ممکن است یک دوره آموزشی برای پرسنل خود فراهم کند(سرمایه انسانی) یا ممکن است با یک اردوی خارج از محل کار، روحیه کارگروهی را در آنها تقویت کند (سرمایه اجتماعی) (نازک تبار و ویسی، 1387: 6). 2-2-8 سرمایه اجتماعی و سطوح تحلیل آن یکی از نکات با اهمیّت در تعریف سرمایه اجتماعی، مشخص کردن سطح تحلیل سرمایه اجتماعی است. سرمایة اجتماعی را میتوان در دوسطح سرمایة اجتماعی فردی و سرمایة اجتماعی جمعی، در نظر گرفت. برای اندازهگیری سرمایة اجتماعی فردی، واحد سنجش فرد است و واحد تحلیل هم فرد است. در اندازهگیری سرمایة اجتماعی جمعی، واحد سنجش فرد است، اما واحد تحلیل گروهها، اجتماعات، جوامع و یا کشورها هستند(اصغرپور ماسوله، 1385). به منظورتوصیف فضای مفهومی سرمایه اجتماعی، میبایست ضمن تعریف این مفهوم،آن را از لحاظ گونههای سطوح، ابعاد و ویژگیهای کلید آن مورد بررسی قرار داد. بیشتر محققین سرمایه اجتماعی، آن را در سه سطح خرد، میانی و کلان تقسم کردهاند. سطح خرد: در این سطح تعریف سرمایه اجتماعی، بر روابط فردی و شبکههای ارتباطی بین افراد، هنجارها و ارزشهای غیررسمی حاکم بر آن تأکید میگردد. در این سطح منافعی مورد نظر است که فرد به سبب عضویت در گروه و بهرهبرداری از سرمایه اجتماعی به دست میآورد. سطح میانی: این نوع سرمایه اجتماعی، به سرمایه اجتماعی رابط نیز معروف است و شامل پیوندها و روابط عمودی است که بین سازمانها و گروهها وجود دارد. این مؤلفه برای اولین بار توسط کلمن مطرح شد. تعریف وی از سرمایه اجتماعی، به طور ضمنی روابط حاکم در درون ساختار، گروهها و روابط بین افراد هم تراز را در بر میگیرد. او مفهوم سرمایه اجتماعی را به گونهای گسترش میدهد که علاوه بر پیوندهای افقی، شامل پیوندهای عمودی نیز میشود و روابط میان گروهها را نیز شامل میشود. سطح کلان: فراگیرترین سطح سرمایه اجتماعی، سطح کلان است که شامل رسمیترین روابط و ساختارهای نهادی است. این سطح از سرمایه اجتماعی به محیط سیاسی و اجتماعی میپردازد که به ساختارهای اجتماعی شکل میدهد. رژیم سیاسی، سلطه قانون، نظام قضایی و آزادیهای سیاسی و مدنی، نهادهایی است که از طریق آنها سرمایه اجتماعی کلان شکل میگیرد. در سطح کلان تعداد زیادی از گروههای داوطلبانه بر مبنای روابط افقی و اعتماد وجود دارد که سرمایه اجتماعی را تولید میکنند و همه اعضای جامعه از آن بهرهمند میشوند. از آن جا که نمیتوان واقعیتهای مجود در جامعه را فقط در یک سطح در نظر گرفت، لذا میتوان گفت که تحلیل در یک سطح، به طور اجتنابناپذیر وابسته به دو سطح دیگر خواهد بود. به طور کلی میتوان گفت ادغام سطوح مختلف سرمایه اجتماعی میتواند تأثیرات نیرومندی در سطح جامعه داشته باشد. نهادهای سطح کلان میتوانند یک محیط توانمندی را برای توسعه نهادهای سطح خرد فراهم کنند و انجمنهای محلی نیز به حفظ مؤسسات ملی و منطقهای کمک میکنند که در نهایت باعث افزایش موجودی سرمایه اجتماعی در جامعه خواهد شد(قاسمی و کاظمی، 1388: 9-10). 2-2-9 ابعاد سرمایة اجتماعی در تحقیقات گوناگون برای سرمایة اجتماعی، ابعاد گوناگونی مورد توجه قرار گرفته است. « گروتارت و دیگران» (2004 و 2005) شش بُعد را برای سرمایة اجتماعی بیان کردهاند: 1) گروهها و شبکهها 2) اعتماد و انسجام 3) کنش جمعی و تعاون 4) ارتباطات و اطلاعات 5) پیوند اجتماعی و شمول 6) تقویت واکنش سیاسی. «وولکاک دو ناریان» (2000) و «جنیفر پرس» (2003) سرمایة اجتماعی را در دو بُعد درون گروهی، (پیوند دهنده) و پیوندهای برون گروهی ( متصل کننده) سنجیدهاند. ویژگی اصلی سرمایة اجتماعی گروهی، وجود پیوندهای قوی (چسبهای اجتماعی) در بین اعضای مثلا̋ یک خانواده یا یک گروه قومی است و ویژگی اصلی سرمایة اجتماعی قوی است(شارعپور، 1385). «هافمن و دیگران» (2005) نیز با بررسی پیشینة سرمایة اجتماعی آن را به پنج بُعد: 1) کانالهای اطلاعاتی 2 هنجارهای اجتماعی 3) هویت 4) وظایف و انتظارات و 5) ساختار اخلاقی تقسیم میکنند. پاملاپاکسون، برای سرمایه اجتماعی دوبعد قائل میشود: پیوندهای عینی و پیوندهای ذهنی. 1-پیوندهای عینی: منظور از این نوع سرمایه اجتماعی، پیوندهای عینی میان افراد و ساختار شبکهای عینی است که افراد را به یکدیگر پیوند میدهد. این بعد، ارتباط افراد را درفضای اجتماعی نشان میدهد. 2-پیوندهای ذهنی: پیوندهای ذهنی به مفهوم خاص آن به معنای متقابل، اعتمادزا و دربرگیرنده احساسات مثبت است (پاکستون، 2002: 257). در هر صورت، سرمایه اجتماعی در هریک از سطوح خرد، میانه و کلان، اثر خود را بر توسعه به عنوان کنش میان دو نوع سرمایه اجتماعی مشخص اعمال میکند:سرمایه اجتماعی ساختاری و سرمایه اجتماعی شناختی بعد ساختار به جنبهای قابل رؤیت و عینیتر سرمایه اجتماعی اطلاق میشود؛ مانند شبکهها، تشکلها، نمادها، قوانین و تشکیلات شکل گرفته توسط آنها. سرمایه اجتماعی ساختاری بیشتر با شبکهها در ارتباط است که از طریق آنها همکاری، به خصوص فعالیتهای جمعی دارای منافع متقابل شکل میگیرد. گروههای ورزشی و گردهمایی با همسالان مثالهای سرمایه اجتماعی ساختاری هستند. بعد شناختی که گاهی از آن با عنوان سرمایه اجتماعی ذهنی یاد میشود به ارزشها، اعتماد، گرایشها و عقاید مشترک ناظر است و به همین دلیل بیشتر امری ذهنی و نامحسوس است(میشل و بوسرت، 2007). 2-2-10 گونههای سرمایة اجتماعی سرمایه اجتماعی برحسب نوع گروهی که در آن سرمایه اجتماعی پدید میآید به دو گونه تقسیم میشود: 1-سرمایه اجتماعی درون گروهی: در این گونه از سرمایه اجتماعی اشاره به روابطی مبتنی بر اعتماد و همکاری میان اعضای یک گروه دارد و سایر گروهها برای این گروه غریبه میشوند و منافع حاصله از سرمایه اجتماعی فقط توسط اعضای گروه مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. 2-سرمایه اجتماعی برونگروهی: این گونه از سرمایه اجتماعی روابط مبتنی بر اعتماد گروهها با یکدیگر(گروه با غریبهها) اشاره دارد. ولکاک علاوه بر دو نوع مذکور، گونه دیگری به سرمایه اجتماعی اضافه میکند. 3-سرمایه اجتماعی اتصالی: که مبین همبستگی بین افراد غیرهمانند در موقعیتهای متفاوت را نشان میدهد(ولکاک، 2001: 14-13). 2-2-11 مزایای سرمایه اجتماعی بنابر عقیده لینا و وان بورن، سرمایه اجتماعی از چهار طریق منجر به پیامدهای سودمند میگردد: 1-سرمایه اجتماعی به منزله یک مجوز برای تعهد فردی: وقتی سرمایه اجتماعی در یک جامعه یا سازمان، بالاست افراد برای صرفنظر کردن از منافع فردی کوتاه مدت خود به نفع منافع و هدفهای بلند مدت مبنا و دلیل عقلایی دارند. اگر افراد معتقد باشند که تلاشهایشان برای موفقیت کل جامعه یا سازمان، ضروری است؛ احتمال بیشتری وجود دارد که به انجام کارهایی بپردازند که از نظر جامعه یا سازمان مفید است و احتمال انجام اعمالی که تنها منافع فردی آنها را برآورده میسازد، کاهش مییابد. 2-سرمایه اجتماعی به منزله تسهیل کننده ایجاد یک سازمان کاری انعطافپذیر: سرمایه اجتماعی میتواند به ایجاد انعطافپذیری در انجام کارها به جای سختی و عدم انعطاف، کمک نماید. سرمایه اجتماعی سازمانی با تأکید بر هویت و عمل جمعی و اتکاء بر اعتماد ایجاد میشود و به جای نظارت رسمی و مشوقهای اقتصادی؛ قابلیت انطباق و اثربخشی وظایف کاری انعطافپذیر در کنار عملکرد بالا را تسهیل مینماید. 3-سرمایه اجتماعی به منزله ابزار اداره عمل جمعی: سرمایه اجتماعی میتواند به انجام وظایف به صورت جمعی، کمک شایانی نماید؛ زیرا به عنوان یک عامل جایگزین برای قرادادها، مشوقها و مکانیزمهای نظارت رسمی که در سیستمهایی با سرمایه اجتماعی کم یا بدون سرمایه اجتماعی ضروری هستند، عمل مینماید. در زبان اقتصاددانان، سرمایه اجتماعی هزینههای مبادله را کاهش میدهد و در زبان رفتار سازمانی میتواند به عنوان جایگزینی برای رهبری عمل نماید. 4-سرمایه اجتماعی به منزلهی تسهیلکننده ایجاد سرمایه مفهومی: ناهاپیت و گوشال شرح دادهاند که چگونه اشکال مختلف سرمایه اجتماعی، میتوانند ایجاد سرمایه مفهومی درون جامعه یا سازمان را به وسیله ارائه یک محیط سازنده برای ترکیب و مبادله اطلاعات و دانش، تسهیل نمایند. بر طبق نظر ناهاپیت و گوشال این امر به چندین طریق اتفاق میافتد؛ مثلاً سرمایه اجتماعی میتواند ابزاری برای دستیابی و توزیع اطلاعات ارائه نماید که اغلب نسبت به مکانیزمهای رسمی کاراکتر بوده و هزینه کمتری دارد. زبان، استعارهها و دیدگاههای مشترک که اغلب در سازمانهایی با سرمایه اجتماعی بالا یافت میشوند، میتوانند از جمله راههای مؤثر و کارایی انتقال دانش و افزایش سرمایه مفهومی سازمان باشند. از دیدگاه آدلر و وان، اولین مزیت مستقیم سرمایه اجتماعی، توزیع اطلاعات است. سرمایه اجتماعی دسترسی به منافع و وسیعتر اطلاعات را تسهیل نموده و کیفیت، مربوط بودن، مناسبت و به جا بودن اطلاعات بهبود میبخشد. این دو محقق، ایجاد راههای نفوذ و کنترل و قدرت به منزله دومین مزیت سرمایه اجتماعی در نظر میگیرند. همچنین بیان میدارند که انسجام، سومین مزیت سرمایه اجتماعی است. از نظر این دو محقق، هنجارها و اعتقادات اجتماعی قوی که با درجه بالایی از همبستگی شبکه اجتماعی همراه است، اطاعت از قوانین مرکزی را تشویق نموده و نیاز به کنترلهای رسمی را کاهش میدهد(درانی و رشیدی،1387: 4). 2-2-12 جنبههای منفی سرمایه اجتماعی وجوه منفی سرمایه اجتماعی از دو جنبه بررسی میگردد؛ یکی تأثیر سرمایه اجتماعی در تقویت نابرابری(زیرا فواید سرمایه اجتماعی به شکل نابرابر توزیع شده است، و افراد دارای اتصالات بیشتر از مزایای آن بیشتر بهره میگیرند) و دیگری نقش سرمایه اجتماعی در حمایت از رفتارهای ضد اجتماعی است( مانند همبستگی اجتماعی میان گروههای مخرب، حال چه این مخرب بودن ویژگی و هدف آگاهانه آنها باشد و چه محصول جانبی و ناخواسته آنها). در میان متفکرین، برای مثال پاتنام میگوید که سرمایه اجتماعی بیضرر است و تنها مقداری هزینه دارد. فوکویاما سرمایه اجتماعی را خیر عمومی هم برای اقتصاد و هم برای کل جامعه میداند و تنها بعدها از اثرات منفی آن یاد میکند. پاتنام نه تنها از اثرات منفی سرمایه اجتماعی بلکه از اثرات منفی سرمایه فیزیکی و همچنین سرمایه انسانی یاد میکند و به ترتیب اسلحه و شکنجه را مثال میزند که البته احتمال اثرات منفی تولید شده توسط سرمایه اجتماعی را بیش از سرمایه فیزیکی و انسانی برآورد میکند. اعتماد نقش مهمی را در مفهوم فوکویا ما از سرمایه اجتماعی بازی میکند و او نتایج منفی سرمایه اجتماعی را با استفاده از ایده« شعاع محور اعتماد» تشریح مینماید. هرچه شعاع اعتماد محدود به اعضای خود گروه باشد، احتمال بروز اثرات منفی بیشتر میشود(فوکویاما به نقل از فیلد، 1386: 123). بوردیو و کلمن نیز درباره وجوه منفی سرمایه اجتماعی مطلع بودهاند اما در کل همه آنها به اندازه کافی به این وجوه منفی نپرداختهاند. به طور کلی و مختصر جنبههای منفی سرمایه اجتماعی شامل موارد ذیل است: 1-تثبیت نابرابریهای اجتماعی؛ 2-از دست دادن خلاقیت و آزادی افراد در پی حمایت گروهی و تقویت همبستگی؛ 3-تشویق و ترغیب نژادپرستی در پی تأکید بیش از حد بر گروه و شبکه اجتماعی خاص؛ 3-تشویق و ترغیب نژادپرستی در پی تأکید بیش از حد گروه و شبکه اجتماعی خاص؛ 4-اثر سوء قدرت شبکههای اجتماعی به جهت ارضاء نیازهای احساسی و کم شدن وابستگی زوجها در خانواده؛ 5-سرمایه اجتماعی به عنوان ابزاری در اختیار نخبگان جامعه است تا به وسیله آن بر دامنه امتیازات خود بیافزایند. باید توجه داشت که سرمایه اجتماعی یک ویژگی ژنتیکی فطری نیست، بلکه پدیدهای برخاسته از تجارب تاریخ مردم است و لذا همواره در معرض تغییر قرار دارد. شناسایی میزان و روند سرمایه اجتماعی در میان مردم جامعه میتواند به شناسایی روند تحولات فرهنگی و اجتماعی آن جامعه کمک زیادی بکند(شارعپور، 1385: 113). در دو دهه اخیر، گسترش کاربرد و مفهوم سرمایه اجتماعی در متون علمی و پژوهشی، اسناد مربوط به سیاست گذاریها و برنامهریزیهای توسعه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در کشورهای مختلف جهان با روند فزایندهای ادامه دارد. امروزه سرمایه اجتماعی را یکی از اجزای ثروت ملتها و توسعة پایدار، یکی از ابزارهای ظرفیتسازی در اجتماعات، تدبیری برای پیشگیری و کاهش مشکلات اجتماعی و عاملی برای موفقیت برنامههای رفاه اجتماعی و ارتقای سلامت فردی و اجتماعی میدانند(توالایی و شریفیان ثانی، 1384). در مجموع میتوان از سرمایه اجتماعی به عنوان ابزاری برای نیل به اهداف سیاست اجتماعی استفاده کرد. به همین دلیل توصیه میشود که در طراحی، اجرا و ارزیابی برنامهها، به طور صریح به ملاحظات مربوط به سرمایه اجتماعی توجه داشت. 2-2-13 عناصر و مؤلفههای سرمایه اجتماعی برخی عناصر اصلی سرمایه اجتماعی عبارتند از: آگاهی به امور عمومی، سیاسی و اجتماعی،/اعتماد عمومی/اعتماد نهادی/مشارکت غیررسمی همیارانه/مشارکت غیررسمی خیریهای/ مشارکت غیررسمی مذهبی/شرکت در اتحادیهها، انجمنها، سازمانها و مؤسسات مدنی رسمی. با این وجود به نظر ما مؤلفههای اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعیی،مشارکت اجتماعی و تعلق اجتماعی که در یک رابطه متعامل قرار گرفته و هر کدام تقویتکننده دیگریاند، از مؤلفههای اصلی سرمایه اجتماعی محسوب میشوند. این چهار مؤلفه از مفاهیم کلیدی جامعهشناسی نیز هستند. 2-2-13-1 اعتماد اجتماعی اعتماد در لغت به معنای تکیه کردن، واگذاشتن کاری به کسی، اطمینان، وثوق، باور و اعتماد است(معین، 1375: 302). این واژه در متون جامعهشناسی معمولاً به صورت زیر تعریف میشود: اعتماد«باوری قوی به اعتبار، صداقت و توان یک فرد، انتظاری مطمئن و اتکاء به یک ادعا یا اظهار نظر، بدون آزمون کردن آن است»(لیون، 2002: 664). در جای دیگر آمده که اعتماد عبارت است از اطمینان به دیگران با وجود امکان فرصت طلبی، عدم قطعیت و مخاطره آمیز بودن آنان(میزتال، 1996: 18). اعتماد نوعی شرطبندی در مورد کنشهایی است که دیگران در آینده انجام خواهند داد(زتومکا، 1999: 24).اعتماد عبارت است از واگذاری منابع به دیگران با این انتظار که آنها به گونهای عمل خواهند کرد که نتایج منفی به حداقل ممکن کاهش یابد و دستیابی به اهداف میسر گردد(کافی، 1380: 10). اعتماد لازمه شکلگیری پیوندها و معاهدات اجتماعی است. اعتماد اجتماعی ایجادکننده تعاون و همیاری است و فقط در این حالت که در عین وجود تفاوتها قادر به حل مشکلات و انجام تعهدات اجتماعی میشود. اعتماد اجتماعی برگرفته از عدالت، برابری و امنیت اجتماعی نیز فزاینده آنها میباشد. آنتونی گینز، اعتماد و تأثیر آن برفرآیند توسعه را زیربنا و زمینهساز اصلی در جوامع مدرن میداند، هر جا که سطح اعتماد اجتماعی بالا باشد مشارکت و همیاری مردم در عرصههای اجتماعی بیشتر و آسیبهای اجتماعی کمتر است(اکبری، 1383: 11). اعتماد اجتماعی شکلی از سرمایه اجتماعی است که جامعه آن را در گذر زمان، به تدریج و از طریق تعاملات افراد به صورت فرد با فرد به دست آورده و آن گاه به نوعی«خیر عامه» تبدیل میشود که مبنای اعتماد سایر افراد جامعه قرار میگیرد. از آنجا که این سرمایه ظرف مدتهای جدیدی شکل گرفته، برخلاف سرمایههای متعارف از بین نمیرود. اعتماد اجتماعی برخلاف اعتماد فردی، از شبکههای موجود در امور اجتماعی، مدنی و هنجارهای روابط متقابل ناشی میشود. حق کنترل رفتار و اعمال فرد، صرفاً از آن وی نبوده، بلکه به طور جمعی از سوی جامعهای که در آن قراردارد بر وی اعمال میشود، علت آن عمدتاً این است که ممکن است این اعمال بر دیگران نتایج ناخواستهای را تحمیل کنند؛ عواقبی که نمیتوان در جامعه، مبادله آنها را تحت کنترل در آورد. احتمالاً هنجارهای مؤثر ارتباطهای متقابل، به شبکههای در هم تنیده و متراکم مبادلات اجتماعی مربوط میگردند. به ویژه آن دسته از روابط اجتماعی که به طور افقی در پهنه گروهبندیهای گوناگون اجتماعی سازمان یافتهاند، برای مثال شبکههای عمودی در سلسله مراتب سازمانی که پاسخگویی را طلب میکنند، اما عدم تقارن اطلاعاتی وجه مشخصه آنهاست و نمیتوانند به تنهایی اعتماد ایجاد شده توسط شبکههای افقی از نوع سلسله مراتب کوتاهتر را ترویج کنند. این نوع اعتماد اجتماعی، سطوح بالاتری از پذیرش داوطلبانه کارها را ترویج میکند و هزینه مبادلات را به دلیل کاهش هزینههای قراردادی و کنترلی، بسیار پایین میآورد(الوانی و شیروانی، 1380: 127). 2-2-13-2 انسجام اجتماعی انسجام واژهای است که نوعی هماهنگی همراه با نظم را به ذهن متبادر میکند و در فارسی به معنای یگانه شدن، یکتایی و یگانگی کاربرد دارد(دهخدا، 1342). این واژه به لحاظ مفهومی، احساس مسئولیت متقابل، بین چند نفر یا چند گروه است که از اراده و آگاهی برخوردار باشند، در واقع این مفهوم، دربردارنده یک معنای اخلاقی است که متضمن وجود اندیشه یک وظیفه و یا الزام متقابل است. همچنین یک معنای مثبت از آن بر میآید که وابستگی متقابل کارکردها، اجزا و موجودات در یک کل ساخت یافته را میرساند. به زبان جامعهشناسی، همبستگی و انسجام، پدیدهای را میرساند که بر پایه آن در سطح یک گروه یا یک جامعه، اعضای به یکدیگر وابسته و به طور متقابل نیازمند یکدیگرند(بیرو، 1375). این پدیده اجتنابپذیر، سیال و نسبی، با هم فکری، همیاری و هماهنگی داوطلبانه و حضور ارادی شهروندان در انجام وظایفی که در حیطههای گوناگون مناسبات فرهنگی، مذهبی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی پیش روی افراد قرار میگیرد، شکل میگیرد(صالحی امیری، 1388). انسجام یا همبستگی اجتماعی معمولاً مفهومی را میرساند که بر پایهی آن در سطح یک گروه یا یک جامعه، اعضا به یکدیگر وابستهاند و به طور متقابل نیازمند یکدیگرند. انسجام اجتماعی همچنین نوعی احساس ارتباط، گرایش و تعامل با دیگران است و منظور از آن احساس مسئولیت متقابل بین چند نفر یا چند گروه است که از آگاهی و اراده برخوردار باشند(بیرو، 1375: 400). انسجام اجتماعی در این معنا، در واقع احساس همبستگی، پیوند و تعهد عاطفی است که اعضای جامعه نسبت به یکدیگر دارند (وزیری، 1383: 118). این برداشت از انسجام که به برداشت روانشناسان اجتماعی از این مفهوم نزدیک است، آن را عمدتاً به صورت احساسی نزدیکی عاطفی با افراد دیگر تعریف میکند. اما به نظر میرسد، انسجام اجتماعی مفهومی فراتر از احساس نزدیکی با ارتباط عاطفی با یکدیگر باشد و در واقع میباید چیزی باشد که بر ماحصل این احساس نیز دلالت کند. به عبارت دیگر در معنای قبل، انسجام اجتماعی بیشتر همان«وفاق اجتماعی» تصور میشود، در حالی که این دو مفهوم با یکدیگر تفاوت دارند. 2-2-13-3 مشارکت اجتماعی واژه مشارکت یک کلمه عربی بر وزن مفاعله است. مشارکت در فرهنگ معین به معنای شرکت دادن، انبازی کردن و همین طور به معنای تعیین سود یا زیان دو یا چند تن که با سرمایههای معین در زمانهای مشخص به بازرگانی پرداختهاند آمده است. دهخدا نیز در لغتنامه خود این مفهوم را مأخوذ از تازی و به معنی شراکت و انبازی کردن و حصهداری و بهرهبرداری میداند(اکبری، 1383: 27). همچنین عدهای مشارکت را از لحاظ لغوی به معنی کمک فعال و واقعی مشخص به یک عمل میدانند. آلن بیرو میگوید:«مشارکت به معنای سهمی در چیزی یافتن و از آن سود بردن و یا در گروهی شرکت جستن و بنابراین با آن همکاری داشتن است. به همین جهت از دیدگاه جامعهشناسی تمیز قائل شد. واژه مشارکت معادل واژه «Participation» لاتین است که از حیث لغوی به معنای درگیری و تجمع برای منظور خاص میباشد. در فرهنگ بینالمللی و بستر معانی زیر برای اصطلاح« Participation» آمده است: عمل یا وضعیت شرکت جستن، بهرهوری در چیزی، مشارکت بر اساس رابطه خویشاوندی که بیش از یک نفر در آن شرکت داشته باشند(اکبری، 1383: 28-27). بنابراین مشارکت اجتماعی را میتوان فرایند سارمانیافتهای دانست که از سوی افراد جامعه به صورت آگاهانه، داوطلبانه و جمعی با در نظر داشتن هدفهای معین و مشخص به منظور سهیم شدن در منابع قدرت انجام میگیرد. شهود چنین مشارکتی، وجود نهادهای مشارکتی چون انجمنها، گروهها، سازمانهای محلی و غیر دولتی است(ازکیا و غفاری، 1383: 293). 2-2-13-4 تعلق اجتماعی مفهوم حس تعلق اجتماعی: مفهوم حس تعلق اجتماعی را میتوان وابستگی به اجتماع یا گروهی معین تعریف کرد. به عبارت دیگر، کسی که حس تعلق و تعهد دارد، عضو جداییناپذیر گروه است. عضویت در گروه به فرد هویت میبخشد و فرد اغلب، در ارزشها و تجربیات و سایر احساسات گروه درگیر میشود؛ او به گروه احترام میگذارد و به آن تعهد دارد و با آن همکاری میکند(کوتابا و تامی، 2010). «حس تعلق اجتماعی» یکی از نیازهای اساسی انسان و محصول روابط اجتماعی اوست که تأثیر فراوانی بر آسیبهای اجتماعی به طور عام و انحرافات محلی به طور خاص دارد. حس تعلق اجتماعی از نیازهای اساسی انسان است و افراد سعی میکنند از طریق تعامل با دیگران، به این حس دست یابند. در واقع، افرادی که در برقراری ارتباط با دیگران موفق نیستند، برای انطباق با محیط با استرس و مشکلات زیادی روبهرو میشوند. امروزه، شواهد زیادی وجود دارد( هانگ و همکاران، 2005؛ کارپیانو و هیستاد، 2010؛ بامیستر و لری، 1995) که حس تعلق اجتماعی در کاهش ناهنجاریهایی مانند انحرافات، بزهکاری، سوءمصرف مواد مخدر و سیگار و الکل و افسردگ تأثیرگذار است و باعث بهبود سلامتی و روانی و شادی افراد در اجتماع میشود. در مطالعات اخیر نیز به مفهوم تعلق اجتماعی و احساس ناشی از آن، به عنوان حلقة مفقود شده در تبیین تحولات و مسائل اجتماعی توجه شده است. این مفهوم، اغلب از دیدگاههای مختلفی از روانشناسی و جامعهشناسی و کالبدی بررسی شده و هر دیدگاه سعی کرده است از نگاه مخصوص به خود، به این مفهوم بپردازد(ناطقپور، 1383). به همین دلیل، میتوان گفت حس تعلق اجتماعی دارای ابعاد چندگانه است که عبارت است از: بعد کالبدی: به ارتباط فرد با خانه، محل کار، محیط همسایگی و محله مربوط میشود؛ بعد اجتماعی: به ارتباط فرد با خانواده، دوستانف همکاران و همسایهها مربوط میشود؛ بعد اجتماع محلهای(گروهی): به معنای دستیابی به منابع در اجتماعی محلهای است(لیپوکن و دیگران، 2004). حس تعلق اجتماعی فرایندی است که طی آن، مسئولیتپذیری و اعتماد اجتماعی افزایش مییابد و به مشارکت میانجامد. همچنین با تنظیم روابط اجزای هر نظام، به کاهش پیچیدگی روابط اجتماعی منجر شده و رفتار دیگران را پیشبینیپذیر میکند. این امر باعث افزایش اعتماد اجتماعی و به دنبال آن، افزایش احساس امنیت اعضای جامعه و کاهش ناهماهنگی شناختی و سرانجام، ثبات رفتار اعضای جامعه میشود و همبستگی و انسجام و حس وفاداری به جامعه را افزایش میدهد. در نتیجه، افراد به دلیل وابستگی به جامعة خود، آمادگی ایثار و فداکاری برای آن را پیدا خواهند کرد. بنابراین، میتوان حس تعلق اجتماعی را یکی از مبانی مهم احساس مسئولیت اجتماعی و ارکان تصمیمگیری فرد دربارة تنظیم روابط مناسب و ثمر بخش با جامعه دانست( ناطقپور، 1383). در روانشناسی اجتماعی، تعلق به گروه نه تنها یکی از نیازهای اساسی انسان در نظر گرفته شده است، بلکه نوعی منبع قوی هویت اجتماعی نیز نامیده میشود که به شکلگیری مفهوم«خود» در فرد بسیار کمک میکند(بامیستر و لری، 1995؛ هاگرتی و همکاران، 1992). از نظر جامعه شناسی، تعلق، عضویت در گروهاست. این تعریف بر ابعاد رفتاری مفهوم حس تعلق، از قبیل مشارکت و درگیری فرد در گروه دلالت دارد. این ارجاعات رفتاری نیز نشانههای فیزیکی تعلق است. از نظر معنوی نیز تعلق، رابطة احساسی و متافیزیکی خاص را به یک فرد یا مکان نشان میدهد(ناطقپور، 1383). کارپا و اتیندل راست (1991) حس تعلق را این گونه تعریف میکنند:« تعلق دو بعد دارد: وقتی میگویم «آن مال من است» یعنی مالک آن منم؛ ولی وقتی میگویم «تعلق دارم»، به این معنی نیست که فردی مالک من است؛ بلکه بدین معنی است که من مشارکت میکنم و نیز در واقعیتی فراتر از خودم درگیر شدهام. این واقعیت ممکن است رابطهای باشد بین فرد و دیگری، محله، مذهب یا کل دنیا. پس«من تعلق دارم»، یعنی «من جای خود را در اینجا پیدا کردهام» (چو، 2007). از تعاریف ارائه شدة صاحبنظران این حوزه، سه بعد اساسی حس تعلق اجتماعی مشخص میشود: 1-بعد احساسی: وقتی فردی در موقعیتی قرار میگیرد، احساس میکند به آن دل بستگی دارد. این دل بستگی باعث وفاداری و علاقة او شده و آرزو برای ماندن در آن موقعیت را به وجود میآورد. 2-بعد شناختی: این که فرد بداند در موقعیتی خاص، دیگران چه انتظاری از او دارند و این انتظارات چه نتایجی برایش در پی دارد. به عبارت دیگر در بعد شناختی، فرد از طریق حس تعلق، هویت جدیدی برای خود تعریف میکند. 3-بعد عملی: رفتاری است که در موقعیتی خاص از فرد سر میزند. به عبارت دیگر، فرد به درگیر شدن تمایل دارد و در کارهای گروهی همکاری کرده و از نظر مادی و زمانی برای آن موقعیت هزینه میپردازد. بنابراین حس تعلق وضعیتی احساسی و شناختی و رفتاری است که در فرد وفاداری و التزام به جمع، قواعد، نقشها، هنجارها و ارزشها ایجاد میکند و باعث میشود وی با انتظارات دیگران سازگاری و تطابق یابد؛ حتی اگر در این راه، متحمل هزینه شود. باید توجه کرد تعلق را باید داوطلبانه و تجلی هم بستگی و پیوند ذهنی فرد با دیگران دانست. در واقع، نشانة سلامت جامعه و حس تعلق اجتماعی و مکانی افراد به جامعه است. 2-2-14 مقایسه سرمایة اجتماعی با دیگر سرمایهها شاید مهمترین پیشرفت علم اقتصاد، این اندیشه بوده است که مفهوم سرمایه به گونهای که در ابزارها، ماشینآلات و دیگر وسایل تولیدی تجسم یافته است، میتواند بسط یابد و شامل سرمایة انسانی نیز شود. همانطور که سرمایة فیزیکی سبب تسهیل امر تولید میشود، مدیریت سرمایة انسانی با ایجاد تغییر در انسانها و جهتدهی به رفتار افراد سبب ایجاد مهارتها و تواناییها در اشخاص میشود، یعنی افراد را قادر میسازد به شیوههای جدید رفتار کنند(کلمن، 1377: 462). البته این دیدگاه، یعنی نگاه ابزاری به انسان، دارای مخالفان جدی در بین متفکران ارزشگراست. در دیدگاه دیگر، سرمایة انسانی منشأ بسیاری از تغییرات و به عبارتی، محور تغییرات قلمداد میشود؛ یعنی به جای اینکه سرمایة انسانی صرفاً ابزاری برای تولید باشد، خود یکی از اهداف توسعه و رشد جوامع است. به نظر میرسد سرمایة اجتماعی در ابعاد زیر با دیگر سرمایهها متفاوت است: 1.استفاده و به کارگیری سرمایة اجتماعی موجب تحلیل آن نمیشود بلکه عدم استفاده از سرمایه موجب تحلیل آن میشود؛ بنابراین، به کارگیری سرمایة اجتماعی موجب تقویت و افزایش آن خواهد شد. 2.این سرمایه به آسانی مشاهده نمیشود و مورد سنجش قرار نمیگیرد. 3. سرمایة اجتماعی از طریق مداخلههای بیرونی ساخته نمیشود. 4.نهادهای دولتی، ملی و منطقهای تأثیر زیادی بر میزان و نوع سرمایة اجتماعی دارند و افراد را قادر به داشتن تلاشهای بلند مدت، در جهت توسعه سرمایة اجتماعی میکنند(استروم، 2000: 35). آیا ارزشهای دینی مهمترین مؤلفه سرمایة اجتماعی است؟ با توجه به تعاریفی که از سرمایة اجتماعی ارائه شد، به نظر میرسد ارزشها و سرمایههای دینی(عناصر و مؤلفههای دینی از جمله خدامحوری، اخلاق، عدالت، انصاف و ... به عنوان سرمایهای در دین تلقی میشود)، یکی از مهمترین مؤلفههای سرمایههای اجتماعی است؛ زیرا عناصر اصلی تعریف سرمایة اجتماعی در دین موجود است. دین این قدرت را دارد که به صورت محسوس و نامحسوس، روابط و هنجارهای اجتماعی قوی مبتنی بر نفع فردی و جمعی همراه با نگاه عقلایی، خیرخواهی، اعتماد در روابط و عدالت محوری... بر اساس رویکرد الهی و توحیدی برای زندگی دنیوی و اخروی جوامع انسانی را تضمین کند. البته باید دقت کرد که مفهوم سرمایة اجتماعی ریشه در تفکرات غربی و دور از مفاهیم توحیدی دارد و در آنجا رشد و نمو پیدا کرده است، حال آنکه دستگاه و پیکرة دینی مبتنی بر عناصر توحیدی است(ردادی، 1387: 122). به صورت کلی، از دو منظر میتوان به تبیین رابطة مفاهیم دینی و سرمایة اجتماعی پرداخت: اول اینکه خود دین به عنوان یک مکتب، ایدئولوژی و کل جامع، سرمایة اجتماعی است که باید سعی کرد آن را در جامعه رشد داد و تمامیت جامعه را مبتنی بر ارزشهای آن ساخت. نحوة دیگر پرداخت رابطة دین و سرمایة اجتماعی توجه به ارزشها، سرمایهها و ابزاری مترقی دین مانند خدامحوری، عدالت و انصافورزی و ... برای رشد و پرورش جوامع انسانی و به نوعی کاشت و انباشت سرمایة اجتماعی است (ردادی، 1387: 128). پیشینه تحقیق 2-4-1 تحقیقات داخلی در زمینه »روابط بین هوش اخلاقی و سرمایة اجتماعی با میزان مسئولیتپذیری دانشجویان»، هیچگونه مطالعهای صورت نپذیرفته است. درحقیقت پژوهشهای انجام شده هر کدام به صورت جدا متغیرهای مورد نظر را مورد بررسی نمودهاند.از جمله پژوهشهای انجام شده در این زمینه میتوان گفت: هسمر (1382)، طی بررسی بر روی چندین سازمان، به این نتیجه رسید که سازمانهایی که رفتار اخلاقی دارد، دارای شانس موفقیت بیشتری نسبت به سازمانهایی دارد که در رفتارهای غیر اخلاقی و غیر صادقانه وارد میشود. موفقترین سازمانها دارای فرهنگی است که همسو با ارزشهای قوی اخلاقی است. همچنین وجود توجیهات اخلاقی برای اقداماتی که سازمانها در داخل خود انجام میدهد و نشان دادن تعهدات اخلاقی سازمان به افکار عمومی، بخشیجداییناپذیر از فعالیتهای سازمانها برای بهبود عملکرد و کسب موفقیت است. خراسانی و همکاران(1384)، پژوهشی را به منظور سنجش میزان سرمایه اجتماعی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد و عوامل موثر برآن انجام دادند. در این پژوهش، منظور از سرمایه اجتماعی، کمیت و کیفیت روابط اجتماعی فرد در محل زندگی است که سه بعد«مشارکت اجتماعی»، «اعتماد اجتماعی» و «انسجام اجتماعی» را شامل میشود. در این پژوهش، مهمترین عوامل مثبت موثر بر سرمایه اجتماعی به تربیت اهمیت عبارت بودند از: میزان سرمایه فرهنگی فرد، میزان امنیت در محله، میزان شبکههای اجتماعی در محله، متاهل بودن فرد، وضعیت اقتصادی هم محلیها. آهنچیان(1384) در پژوهشی تأثیر رهبر آموزش عالی در ایجاد سرمایه اجتماعی را بررسی کرد. مؤلفههای سرمایهی اجتماعی(دیدگاهها و هدفهای مشترک، ارزشهای مشترک، اعتماد، احترامدوسویه، تفاهم، دوستی و پشتیبانی گروهی، رایزنی و ایفای نقش مثبت، مشارکت و تواناسازی، تعارض سازنده، گفتوگوی برنده و نوعدوستی) و مؤلفههای رهبری دانشگاهی با عنوان (رهبری آموزشی، رهبری پژوهشی، مدیریت عادل و کارا، راهبردو روشنبینی، رهبری دگرگونساز و مشارکتی و تواناییهای بین فرد) مورد بررسی قرار گرفتهاند. سعیدی و حسنزاده در سال(1384) تحقیقی با عنوان« بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی معلمان بر میزان رضایتمندی از خانواده، مدرسه و اجتماع» را انجام دادهاند. مطالعه به روش پیمایشی انجام گرفته است. معلمان دوره متوسط جامعه آماری بودهاند و دادهها از نمونهای به حجم 583 نفر با استفاده از پرسشنامه گردآوری شدهاند، یافتهها نشان میدهد که سرمایه اجتماعی بر میزان رضایتمندی معلمان تأثیر معنی دار میگذارد. به لحاظ جنسی تفاوتی معنیدار میان سرمایه اجتماعی زنان و مردان و رضایتمندی وجود ندارد. قانعی راد(1385)، به بررسی نقش تعاملات دانشجویان و استادان در تکوین سرمایه اجتماعی دانشگاهی پرداخته است. نتایج نشان داد که روابط دانشجویان با استادان خود در حدپایینی قرار دارد. متغیرهای زمینهای دانشجویان برمیزان روابط آنها با استادان تأثیر دارد. افزایش ارتباطات دانشجویان با استادان به افزایش پیشرفت تحصیلی دانشجویان میانجامد و افزایش روابط با استادان برمیزان غرور دانشجو و خوداثربخشی دانشجویان میافزاید. فیضی(1385) پژوهشی در طراحی و تبیین مدل سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال پرداخته است. نتایج پژوهش نشان داد که ارتباطات و اعتماد متقابل، رابطه مستقیم با سرمایه اجتماعی دانشگاه دارند و متغیرهای بیرونی و عناصر رابطهای(هنجارهای سازمانی و احساس تکلیف) و متمرکز شبکه (عناصر ساختاری) از طریق عوامل قانونی بر سرمایهی اجتماعی تأثیر میگذارند. از هفت متغیر تشکیلدهنده عوامل رابطه، تأثیر چهار متغیر ارتباطات و اعتماد متقابل (به طور مستقیم) و هنجارهای سازمانی و احساس تکلیف(به طور غیرمستقیم) برسرمایه اجتماعی دانشگاه به اثبات رسید. عوامل فناوری اطلاعات و ارتباطی نیز از طریق متغیر اعتماد متقابل برسرمایه اجتماعی تأثیرگذار است. عبداالهی(1387) در « بررسی رابطه اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی و مشارکت اجتماعی»، اعتماد و مشارکت را به عنوان اصلی سرمایه اجتماعی و رابطه آنها با توسعه همه جانبه روستایی مورد بررسی قرار داده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که طبق گونهشناسی ای که محققان از اعتماد اجتماعی دارند، متغیرهای اعتماد به همسایهها و اهالی روستا، اعتماد نهادی و سن، رابطه معناداری با مشارکت اجتماعی داشتهاند و همینطور با افزایش شعاع اعتماد افراد در جامعه روستایی، میزان مشارکت اجتماعی آنها نیز افزایش مییابد(ص: 129). پژوهش ایزدی و عزیزی شمامی (1388)، در زمینه ضرورت برخورداری دانشجویان از دانش شهروندی و مسئولیتپذیری اجتماعی در فرآیند جهانی شدن نشان داد میان دانش شهروندی و مسئولیتپذیری اجتماعی رابطه وجود دارد یعنی آنکه هر چقدر افراد از دانش و اطلاعات شهروندی بیشتری برخوردار باشند در مسایل اجتماعی نیز احساس مسئولیت و وظیفه بیشتری خواهند داشت. در عین حال که میان دانشجویان دختر و پسر در زمینه میزان برخورداری از مسئولیت اجتماعی و دانش شهروندی تفاوت معناداری وجود ندارد. سیادت و همکاران(1388)، «رابطه بین هوش اخلاقی و رهبر تیمی در مدیران آموزشی و غیرآموزشی از دیدگاه اعضای هئیت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان؛1387-1378» را مورد بررسی قرار دادند.یافتههای این پژوهش نشان داد بین مولفههای هوش اخلاقی مدیران آموزشی و غیرآموزشی و رهبری تیمی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد و رشد اخلاقی رهبران با رفتارهایی که آنان از خود نشان میدهند، رابطه مستقیم دارد. فولادیان در سال (1388)، میزان سرمایه اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد مشهد را مورد بررسی قرار داده است. جامعه آماری این تحقیق، دانشجویان دانشگاه آزاد مشهد و روش نمونهگیری آن چند مرحلهای میباشد و برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد متوسط سرمایه اجتماعی در نمونه مورد بررسی در حد پایین است و دانشجویان از لحاظ سرمایه اجتماعی به هم شبیه نیستند اعتماد در بین دانشجویان در حد متوسط و دانشجویان از حیث سرمایه اجتماعی در بعد اعتماد به شبیه هستند. گودرزوند چگینی و حقی(1388)، به« نقش دانشگاه در سرمایه اجتماعی رویکردی به سوی امنیت اجتماعی» پرداختهاند. نتایج در این تحقیق نشان میدهند که سرمایهگذاری در آموزش عالی، منجر به توانایی و افزایش مهارتهای دانشجویان به عنوان سرمایه اجتماعی میشود که در قدرت تولید نمود پیدا میکند. این موضوع خود باعث افزایش تولید ملی، منطقهای توسعه اجتماعی و در نتیجه افزایش امنیت اجتماعی میشود و باید به عنوان یک برنامه ملی آن را تلقی کرد. تحقیق عباسزاده و مقتدایی در سال(1388)، با موضوع بررسی جامعهشناسی تأثیر سرمایة اجتماعی بر دانشآفرینی با روش تحقیق پیمایشی بوده و جامعة آماری کل اعضای هیأت علمی دانشگاه اصفهان بود. نتایج تحقیق ایشان نشان میدهد که بین دانش آفرینی و سرمایة اجتماعی رابطه معنیداری وجود داشته است. ایمان و همکاران(1389)، در تحقیقی با عنوان« بررسی و تبیین رابطه بین مسئولیت اجتماعی و سرمایه اجتماعی در بین جوانان شهر شیراز» دریافتند هر اندازه افراد در این ساختار دارای سرمایه اجتماعی بالاتری باشند، مسئولیت اجتماعی آنان بیشتر خواهد بود. البته لازم به ذکر است که نمره سرمایه اجتماعی در این تحقیق، بیشتر مربوط با ارتباطات و روابط خویشاوندی است که این مسأله خود موید ریشههای سنتی سرمایه اجتماعی در بین جوانان است. میکائیلی منیع (1389) پژوهش خود را تحت عنوان« مقایسه و بررسی حس مسئولیتپذیری، روحیه همکاری، سلامت عمومی، رضایت از زندگی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان مدارس شبانهروزی و روزانه استان آذربایجان غربی» انجام داده است و نتایج این پژوهش حاکی از این واقعیت است که: میزان مسئولیتپذیری، پیشرفت تحصیلی و روحیه همکاری دانشآموزان مدارس شبانه بیشتر از دانشآموزان روزانه بوده است اما وضعیت دانشآموزان روزانه در متغیرهایی چون سلامت عمومی، رضایت از دوستان، مدرسه و محل زندگی در مقایسه با دانشآموزان شبانه بهتر بوده است. نتایج پژوهش اسماعیلی طرزی و همکاران(1390)، با عنوان«رابطه هوش اخلاقی با میزان اعتمادآفرینی مدیران»، نشان داد که هوش اخلاقی مدیران برروی تمام مولفههای اعتمادآفرینی تأثیرگذار است. همچنین بین هوش اخلاقی مدیران با میزان انواع اعتمادراسخ، مبتنی بر صداقت، فراگیر، پایدار و اعتماد متقابل رابطه معنادار وجود دارد. یافتههای پژوهش آراسته و همکاران(1390)، با هدف بررسی وضعیت هوش اخلاقی دانشجویان، نشان داد که شایستگیهای اخلاقی دانشجویان در حد بالای متوسط بود. نتایج آزمون فریدمن نشان داد بین مولفههای هوش اخلاقی تفاوت معناداری وجود دارد.همچنین نتایج آزمون همبستگی بر رابطه مثبت و معنادار متغیرهای سن، سطح تحصیلات و هوش اخلاقی دلالت داشت. پژوهشی با عنوان« رابطه بین سرمایه اجتماعی با سطح بهداشت روانی در بین دانشجویان« توسط کیوان آرا و همکاران در سال 1391 به انجام رسیده است. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان رشتههای علوم اجتماعی دانشگاه اصفهان در مقاطع مختلف تشکیل میدادند. ابزار جمعآوری اطلاعاتی، پرسشنامه بود. ضریب همبستگی بین مؤلفههای اعتماد، احساس تعلق و علاقه و معتمد بودن با بهداشت روانی رابطه معنی دار و معکوس داشت. یافتهها همچنین بیانگر آن بود که بین سرمایه اجتماعی دانشجویان و بهداشت روانی آن رابطه معکوس وجود دارد. نتایج پژوهش بهرامی و همکاران(1391)، با عنوان« بررسی سطح هوش اخلاقی اعضای هیأت علمی و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد» نشان داد که سطح هوش اخلاقی و ابعاد زیر مجموعه آن در جامعه پژوهش دارای وضعیت مطلوبی است. سروش(1391)، در تحقیقی با عنوان « احساس مسئولیت فردی و اجتماعی، دیگرخواهی و اعتماد اجتماعی مطالعه نوجوانان شیراز» نشان داد که مسئولیتپذیری فردی با اعتماد اجتماعی، اعتماد به گروهها و دیگر خواهی رابطه مثبت و معناداری دارد اما مسئولیتپذیری اجتماعی با اعتماد رابطه منفی معنادار داشته و با دیگر خواهی رابطه معناداری ندارد. یافتههای پژوهش ولیخانی و همکاران(1391)، حاکی از این است که هوش اخلاقی و مؤلفههای آن از سرمایههای اجتماعی سازمان محسوب میشود و از بین این مؤلفهها در مرتبه اول مسئولیتپذیری با 5/25، در مرتبه دوم دلسوزی با 8/7 و در مرتبه سوم صداقت 3/3 سرمایه اجتماعی را تبیین میکند.در مجموع هوش اخلاقی و مولفههای آن 7/36 درصد سرمایه اجتماعی را تبیین میکنند.همچنین نتایج نشان داد که مؤلفه بخشش پیشبینی کننده معنیدار سرمایه اجتماعی نیست و ازمدل پیشبینی حذف شده است. بنابراین هرچه مدیران از هوش اخلاقی بالاتری برخوردار باشند، سرمایههای اجتماعی ارزشمندی برای سازمان هستند. مرادی چهری (1392)، در تحقیقی با عنوان« رابطه بین هوش سازمانی و هوش اخلاقی با سلامت سازمانی دانشگاه رازی کرمانشاه از دیدگاه اعضای هیأت علمی در سال 92-91» ا نشان داد که وضعیت هوش سازمانی دانشگاه در حد متوسط(3) قرار دارد و همچنین میزان هوش اخلاقی و سلامت سازمانی دانشگاه بالاتر از حد متوسط (3) میباشد. بین هوش سازمانی و سلامت سازمانی از یک طرف و هوش اخلاقی و سلامت سازمانی از طرف دیگر رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که 216/0 از تغییرات سلامت سازمانی توسط مسئولیتپذیر هوش اخلاقی، 274/0 توسط مؤلفه چشم انداز استراتژیک هوش سازمانی و 30/0 توسط مؤلفه دلسوزی هوش اخلاقی تبیین میگردد. امینی و همکاران(1392)، در تحقیقی با عنوان « ارزیابی میزان مسئولیتپذیری دانشجویان دانشگاه کاشان» نشان داد که میانگین هر یک از مؤلفههای مسئولیتپذیری بالاتر از حد متوسط است. بین میزان مسئولیتپذیری دانشجویان بر حسب جنسیت، تفاوت معنادار وجود ندارد؛ اما این تفاوت برحسب رشته تحصیلی و مقطع تحصیلی معنادار است. گلابی و همکاران(1392)، در تحقیقی با عنوان « بررسی تأثیر مشارکت اجتماعی بر مدارای اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه پیامنور مشگینشهر آذربایجان شرقی»نشان داد که میزان مدارای اجتماعی با مشارکت اجتماعی و ابعاد سهگانه آن دارای همبستگی مستقیم معنیدار میباشد، ولی مشارکت و مدارای اجتماعی براساس تأهل دانشجویان معنیدار نبود. رحیمی و همکاران(2011)، در تحقیقی با عنوان« بررسی تاثیر هوش اخلاقی کارکنان بر موفقیت شغلی آنها در دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 13» به بررسی حیطه درستی، مسئولیتپذیری، دلسوزی و بخشندگی بر موفقیت شغلی بیرونی و درونی 322 نفر از کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 13 پرداختهاند. نتایج این تحقیق نشان داد که میان موفقیت شغلی کارکنان و چهار حیطه هوش اخلاقی ذکر شده رابطه معناداری وجود داشت. 2-4-2 تحقیقات خارجی ماتوز و ریلی (1995) در تحقیقی درباره تاثیر برنامه های آموزشی در تغییر نگرش نتیجه گرفتند که افزایش دانش به تغییر در نگرش و تغییر در رفتار منجر می شود و در نهایت افزایش دانش، با مسئولیت پذیری اجتماعی بیشتری همراه است. چیکرینگ (2001) در پژوهشی تحت عنوان «ارتقاء یادگیری مدنی و مسئولیت اجتماعی»، بیان میکند که دانشگاهها و مدارس میتوانند در آمادهسازی دانشآموزان به عنوان شهروند اجتماعی مسئول، نقش کلیدی داشته باشند و همچنین نتایج پژوهش نشان داد که ارتقاء یادگیری مدنی و مسئولیت اجتماعی میبایستی خواستار تغییرات اساسی در محتوای برنامههای درسی و عملکرد تعلیم و تربیت باشد. گلاسر و همکاران(2000) در تحقیق خود« رویکرد اقتصادی به سرمایه اجتماعی» نشان دادند که متغیر سن نقش مهمی در سرمایه اجتماعی دارد و منحنی ارتباط آن با سرمایه اجتماعی به صورتU وارونه بوده که در ابتدا با افزایش سن تا اندازة معینی، سرمایه اجتماعی تحت تأثیر سن قرار دارد و از آن به بعد این تأثیر کاهش مییابد. چامورو و همکارانش (2003، شکری به نقل از نعمتی، 1387) طبق تحقیقات خود متوجه شدند وظیفهشناسی، نظمپذیری و مسئولیتپذیری با عملکرد تلاش به منظور پیشرفت(پیشرفتگرایی) رابطه دارد. آنها نیز دریافتند که منظم بودن، پیشرفتمداری، پشتکار، وقت و وظیفهشناسی میتواند عملکرد فرد را در حوزههای مختلف از جمله موقعیت تحصیلی را پیشبینی کند. جکسون و وید(2005)، در تحقیقی به بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و حس مسئولیت در بین افراد پلیس و اثر آن بر فعالیت حرفهای پلیس پرداختند. نتایج نشان میدهد که سرمایه اجتماعی ارتباط معناداری با حس مسئولیت و فعالیت حرفهای پلیس دارد. داگلاس میلر و همکاران(2005)، به بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و انسانی و سلامت در اندونزی پرداخته و به این نتیجه رسیدهاند که بین سرمایه اجتماعی و سلامت رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد ولی رابطه سرمایه انسانی و سلامت از نظر آماری معنیدار نیست. هیهونگ پارک (2006) و استون (2002)، در پژوهش خود به بررسی نقش اعتماد در خلق دانش در یک سازمان مجازی پرداختهاند. آنها شرایط اصلی برای وجود تولید سرمایه اجتماعی را فرصت و انگیزش و توانایی میدانند و نتیجه میگیرند که اعتماد روی خلق دانش از طریق فرصت و انگیزه و توانایی ترکیب دانش در یک سازمان مجازی اثر میگذارد و عواملی مانند شبکه غیررسمی، هنجارها و ارزشهای مشترک و اعتماد متقابل در خلق دانش موثرند. نیلسون و همکاران (2006)، تحقیقی با عنوان « بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی سالمندان در روستاهای بنگلادش» انجام دادند. هدف اصلی این محققان تشخیص عوامل تعیین کننده تأثیرگذار بر همبستگی کیفیت زندگی با سطح فردی و جمعی سرمایه اجنماعی در میان سالمندان در روستاهای بنگلادش بوده است. آنها برای جمعآوری اطلاعات یک نمونه 1135 نفری از روستاییان سالمند با سن بالای 60 سال را انتخاب کردند و با استفاده از پرسشنامه، به مصاحبه با آنها پرداختند. نتایج نشان داد که سن بالا، پایگاه اقتصادی ضعیف خانواده و میزان پایین سرمایه اجتماعی در سطح فرد و روستا، عوامل تعیین کننده در کیفیت زندگی افراد به شمار میروند. توتارمن و ولف (2007)، به بررسی تسهیم اطلاعات در یک دانشگاه از طریق دیدگاه سرمایه اجتماعی پرداختهاند. آنها سرمایه اجتماعی و تسهیم دانش را از طریق سه متغیر(هویت اجتماعی و اعتماد موثر و مشارکت و ارتباط شخصی) مورد ارزیابی قرار دادند. نتایج نشان میدهند که تسهیم طلاعات در میان بخشها، شبکههای پیوسته محلی و شبکههای خارجی دانشکده به طور موثر صورت میگیرد. در این محیط، پیشنیازهای اصلی برای سرمایه اجتماعی حضور دارند، مصاحبه شوندگان، تأکید اصلی روی بعضی از مشوقها برای تسهیم اطلاعات داشتهاند و همچنین به وضعیت کنونی یعنی عدم صداقت، رقابت برای کسب مقام، نداشتن حس تعلق به محیط کار و ... اعتراض داشتند. یاماوکا(2008)، طی پژوهشی با عنوان سرمایه اجتماعی و سلامت بهزیستی روانشناختی در آسیای شرقی به این نتیجه رسید که بین سرمایه اجتماعی با بهزیستی روانشناختی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. یعنی افرادی که در زندگی خود اجتماعی بوده و از دوستان بیشتری برخوردار هستند از بهزیستی روانی بالاتری روانی بالاتری نیز برخوردارند. در تحقیقی که میگولز، مورنو و آرتیس(2008)، با موضوع « نقش سرمایه اجتماعی در ایجاد و تقویت دانش آفرینی» در اسپانیا کار کردهاند به این نتیجه رسیدهاند که مقولههایی چون اعتماد، همکاری بین افراد و با سازمانهای عمومی، در نوآوریهای فناورانه و به عبارتی دانشآفرینی تأثیر به سزایی دارند. در واقع، نتایج یافتههای ایشان نشان داد که سرمایة اجتماعی همبستگی مثبتی با دانش آفرینی و نوآوری دارد و تأثیر سرمایة اجتماعی در تولید دانش، اساسی است. کلارکن (2009)، در پژوهشی تحت عنوان « هوش اخلاقی در مدارس» به این نتایج رسید که هوش اخلاقی رهبران آموزشی و معلمان در مدارس ایجاد صفت هایی همچون احترام ، علاقمندی و ایجاد کیفیت در دانش آموزان را تقویت میکند، همچنین دریافتند که هوش اخلاقی می تواند توسط رهبران آموزشی ، معلمان و کودکان آموخته شود و سپس به این نتیجه رسیدند که توسعه بیشتر هوش اخلاقی می تواند بازدهی مطلوبی در مدارس و جامعه به عنوان نتایج سازمانی مثبت داشته باشد. ایجی یامامورا(2009)، در مطالعه خود به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و سلامت در بین زنان و مردان در ژاپن پرداخته و به این نتیجه رسیده که سرمایه اجتماعی در بین زنان بر سطح سلامت تأثیر مثبت و معنیدار دارد ولی در بین مردان این رابطه معنیدار نیست. ورنر(2009)، در پژوهشی با عنوان« مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت، مقدمهای بر محدودیتهای اجتماعی در بنگلادش» به این نتیجه رسید که مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت از بالقوه مثبت و پایا در کشورهای در حال توسعه در جوامع دارای محدودیتهای اجتماعی دارد. جین و درزدنکو(2010)، در پژوهشی در رابطه بین اخلاقیات، مسئولیتپذیری اجتماعی و عملکرد سازمانی به این نتیجه رسیدند که مدیران سازمانهای نظام یافته در مقایسه با سازمانهای ماشین بنیاد، سطح مسئولیتپذیری اجتماعی و اخلاقیات بالایی دارند. ساراسینو(2010)، در پژوهشی با عنوان« سرمایه اجتماعی و بهزیستی» انجام داد. دریافت که سرمایه اجتماعی و مؤلفههای آن بهزیستی روانشناختی رابطه مثبت و معنیدار دارد. یعنی افراد که در زندگی خود اجتماعی بوده و شبکههای اجتماعی بیشتری دارند، رضایت از زندگی و بهزیستی روانی بالاتری نیز برخوردارند. نگاموک (2011)، در تحقیقی تحت عنوان« مطالعه هشت ویژگی اخلاق بنیادی در دانشجویان کارشناسی تایلند» به کشف هشت ویژگی اساسی اخلاقی دانشجویان کارشناسی پرداخته است. این هشت ویژگی اخلاقی عبارتند از: سعی و کوشش، صرفهجویی، صداقت، نظم و انضباط، ادب، پاکیزگی، وحدت و سخاوت، در این تحقیق و پس از تجزیه و تحلیل دادهها، این 8 ویژگی اخلاقی به این ترتیب رتبهبندی شدهاند: ادب، سخاوت، صداقت، وحدت، پاکیزگی، انضباط، سعی و کوشش و صرفهجویی. جاسون (2013) در تحقیقی باعنوان« ساختار مدرسه، مسئولیتپذیری جمعی و خوشبینی و تأثیر آن روی عملکرد تحصیلی» دریافت که ساختار مدرسه و مسئولیتپذیری جمعی هر کدام از طریق خوشبینی تأثیر غیرمستقیم روی عملکرد تحصیلی دانشآموزان دارد. خلاصه بحث و نتیجهگیری در قلمرو نظام آموزشی کشور و نهادهای مرتبط به آن همواره ایجاد رشد هوش اخلاقی، سرمایه اجتماعی و مسئولیتپذیری بین دانشجویان به عنوان یکی از مهمترین جهتگیری و اهداف محسوب میشود. با توجه به روند جهانی شدن علم، نیاز به زبان مشترک در بیان اخلاقیات، اعتماد و مشارکت اجتماعی و مسئولیتپذیری را بیش از گذشته در مراکز دانشگاهی را مهیا کرده است. از سوی دیگر وظایف مراکز دانشگاهی ترویج ارزشهای اخلاقی، سرمایه اجتماعی و احساس مسئولیتپذیری بین دانشجویان است و تا شکوفایی توانمندیهای دانشجویان فراهم شود و بستر لازم جهت رشد همه جانبه، شخصیتی، عاطفی، رفتاری و فکری آنان حاصل گردد. این درحالی است که، شناسایی قواعد رفتاری سره و ناسره در میان انسانها به یکی از دغدغههای جوامع بشری تبدیل گردیده است. کسب ارزشهایی مانند راستگویی و بیان حقیقت، حمایت از عدالت، مسئولیتپذیری، مشارکت و اعتماد اجتماعی و احترام به انسانها، منجربه پیامدهای مثبت اخلاقی در میان دانشجویان خواهد گردید. لذا هدف کلی این تحقیق بررسی و تحلیل روابط ساده و چندگانه بین هوش اخلاقی و سرمایه اجتماعی با میزان مسئولیتپذیری دانشجویان دانشگاه بود. مطالب این فصل در چهار بخش ارائه شده است. بخش اول مبانی نظری مرتبط با هوش اخلاقی که شامل هوش وانواع هوش، تبیین مفهوم اخلاق، هوش اخلاقی، اصول هوش اخلاقی بوربا و لینک و کیل و فواید هوش اخلاقی میباشد. در بخش دوم مبانی مرتبط با سرمایه اجتماعی که شامل تاریخچه سرمایه اجتماعی و اهمیت آن، تئوریپردازان و تعریف آن از سرمایه اجتماعی، تعریف مفهومی سرمایه و سرمایه اجتماعی و ... میباشد. در بخش سوم مبانی نظری مرتبط با مسئولیتپذیری که شامل تبیین مسئولیت و مسئولیتپذیری، مسئولیتپذیری از منظر جامعهشناختی و روانشناسی، اهمیت و جایگاه مسئولیتپذیری از منظر اسلام، مسئولیتپذیری اجتماعی، ابعاد و مؤلفههای مسئولیتپذیری میباشد و در بخش چهارم شامل ادبیات تحقیق و سوابق پژوهشی مرتبط با مسئله است. فهرست منابع و ضمائم منابع فارسی - آراسته، حمیدرضا. (1390). رعایت اخلاق در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی: گزینهای برای بهبود رفتار، فصلنامه نشاء علم، 1، 2، 31-40. - آذرمهر، فاطمه.(1391). شناخت وظایف و مسئولیت پذیری: وظيفه شناسي و مسئوليتپذیری در قرآن و سنّت، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی دانشنامه موضوعی قرآن ( آخرین بازدید 21/8/91 هم اکنون قابل دسترس در سایت http://www.m-narjes.org). -آشنا، مصطفی؛ مرزبان، شیرمراد ؛ تسلیمی، محمد سعید. (1385). بررسی رابطة سرمایه اجتماعی و کارآفرینی سازمانی، فرهنگ مدیریت، 24، 27 -31. -آهنچیان، نرگس. (1384). «رهبری دانشگاهی و سرمایه اجتماعی، رویکردی جامعهشناختی به مدیریت آموزش عالی»، فصلنامه اندیشههای نوین تربیتی، 2، 3 و 4. - ابوالحسنی، فرشته، شجاعی، امیر احمد. (1383). مقایسه دو مفهوم سازی سنتی و جدید از اخلاق. فصلنامه پژوهشی نامه اخلاق ،3 ، 10، 46-33. -اجتهادی، مصطفی. (1386). سرمایه اجتماعی. پژوهشنامه علوم انسانی، 53، 12-1. -ازکیا، مصطفی، غفاری، غلامرضا. (1383). توسعه روستایی با تأکید بر جامعه روستایی ایران، تهران نشر نی. -اسماعیلی طرزی، زهرا. (1390). رابطه هوش اخلاقی با میزان اعتمادآفرینی مدیران، فصلنامه اخلاق در علوم و فناوری، 8، 1، 97-85. -اصغرپور ماسوله، احمدرضا. (1384). «سنجش میزان سرمایه اجتماعی دانشجویان علوم پزشکی مشهد در سال 83-84 و عوامل مؤثر بر آن». پایاننامه کارشناسی ارشد علوم اجتماعی، دانشگاه فردوسی مشهد، دانشکده ادبیات و علوم انسانی. -اکبری، امین. (1383). نقش سرمایه اجتماعی در مشارکت، بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر مشارکت سیاسی، اجتماعی (مطالعه موردی روستای فارسنج از توابع سقز)، پایاننامه کارشناسی ارشددانشگاه علوم اجتماعی، دانشگاه تهران. -الوانی، سید مهدی، شیروانی، علیرضا. (1380). اصطلاحات اداری و سرمایه اجتماعی: تنگناها و راهچارههای مدیریت و توسعه، شماره 10. -انصاری، محمد. (1383). سرمایه اجتماعی چیست؟ هفته نامه منشور، (17). -امینی، محمد؛ رحیمی، حمید؛ صالحی، معصومه. (1392). ارزیابی میزان مسئولیت پذیری دانشجویان دانشگاه کاشان، مجله فرهنگ در دانشگاه اسلامی، 3، 7، 184-200. - ایزدی، صمد، عزیزی شمامی، مصطفی. (1388). ضرورت برخورداری دانشجویان از دانش شهروندی و مسئولیت پذیری اجتماعی در فرایند جهانی شدن، فصلنامه مطالعات برنامه درسی، 15، 60-82. - ایزدی فرد، علی اکبر، کاویار، حسین. (1389). مسئولیت پذیری کرگزاران و مدیران از دیدگاه امام علی(ع) با تأکید بر مولفه های اخلاق حرفه ای، پژوهش نامه علوی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 2، 20-1. -ایمان، محمدتقی، جلائیان بخشنده، وجیهه. (1389). بررسی و تبیین رابطه بین مسئولیت اجتماعی و سرمایه اجتماعی در بین جوانان شهر شیراز، جامعهشناسی کاربردی، 21، 37، 1، 19-42. - بادینی، حسن.(1384). فلسفه مسئولیت مدنی، تهران: شرکت سهامی انتشار. -بشیریه، حسن. (1383). عقل در سیاست، تهران، نگاه معاصر، چاپ اول. -بوردیو، پیر. (1380). نظریه کنش، ترجمه مرتضی مردیها، تهران، انتشارات نقش و نگار. -بیرو، آلن. (1375). فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه باقر ساروخانی، تهران، کیهان. -بهرامی، محمدامین. (1391). بررسی سطح هوش اخلاقی اعضای هیأت علمی و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، مجله ایرانی اخلاق و تاریخ پزشکی، 5، 6، 96-75. - بیرهوف، هانس ورنر. (1387). رفتارهای اجتماعی مطلوب از دیدگاه روانشناسی اجتماعی، ترجمه رضوان صدیقی نژاد، تهران:گل آذین. -پاتنام، رابرت. (1380). دموکراسی و سنتهای مدنی، ترجمه محمدتقی دلفروز، تهران: نشر روزنامه سلام. -پاشا شریفی، حسن و نجفی زند، جعفر. (1386). روشهای آماری در علوم رفتاری و آمار توصیفی و استنباطی، تهران: نشر سخن. - پالمر، پت، آلبرتی فرونر، ملیسا. (1386). راهنمای خودشناسی و مهارت های زندگی برای نوجوانان، ترجمه مهرداد فیروز بخت، تهران: رسا. - پروچیسکا، جیمزاو، نورکراس، جان سی.(1386). نظریه های روان درمانی، ترجمه یحیی سید محمدی، تهران: رشد. -پورشهریاری، مه سیما؛ گلستان جهرمی، فاطمه؛ اصغرنژادفرید، علی اصغر. (1387). بررسی رابطه بین هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان تیزهوش و عادی، فصلنامه مطالعات روانشناسی تربیتی، 5، 1، 79-98. -پیران، پرویز؛ موسوی، میرطاهر؛ شیانی، ملیحه. (1386). کار پایه مفهومسازی سرمایه اجتماعی با تأکید بر شرایط ایران، فصلنامه رفاه اجتماعی، 6، 23، 9-44. -توالایی و شریفیان ثانی.(1384). نقش سرمایه اجتماعی در برنامهریزی برای رفاه اجتماعات محلی، مجموعه مقالات، تهران: دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی. - تقی لو، فرامرز.(1385). بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با امنیت اجتماعی. فصلنامه مطالعات راهبردی، 9، 2، 32، 239-257. -توسلی، غلام عباس، موسوی، مرضیه. (1384). مفهوم سرمایه در نظریات کلاسیک و جدید با تأکید بر نظریههای سرمایه اجتماعی، فصلنامه علوم اجتماعی، 11، 4(26)، 1-32. -توسلی، غلامعباس. (1381). نظریههای جامعهشناسی، تهران: سمت. - توسلی، غلامعباس.(1380). نظریه های جامعه شناختی، تهران: سمت. - تومین، ملوین ام. (1372). نگرش علمی و تاریخی برنژاد ، هوش و پیشرفت، ترجمه ممتاز اخلاقی ، تهران: نشرکتاب سرا. -توالایی و شریفیان ثانی.(1384). نقش سرمایه اجتماعی در برنامهریزی برای رفاه اجتماعات محلی، مجموعه مقالات، تهران: دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی. - جمالی، عیسی. (1386). جوانان و ریشه ها، تهران: فناوری تربیت. -جعفری طوسی، سیده زهرا. (1385). بررسی تأثیر آموزش مهارتهای اجتماعی-هیجانی برسازگاری اجتماعی دانشآموزان مقطع ابتدایی، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا تهران. -حافظنیا، محمدرضا.(1382). مقدمههایی بر روش تحقیق در علوم انسانی، تهران: انتشارات سمت، چاپ هشتم. - خاکی، غلامرضا.(1387). روش تحقیق در مدیریت، تهران: مرکز انتشارات علمی دانشگاه آزاد اسلامی. - خرمدل، سکینه. (1387). بررسی رابطه بین عزت نفس، خود مختاری و انصاف با مسئولیت پذیری دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهرستان ورامین، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا. - داوود آبادی، مرضیه، خزاعی، زهرا. (1389). بررسی مسائل اخلاقی در سیستمهای هوشمند، فصلنامه علمی –پژوهشی دانشگاه قم ،1، 63-48. - درانی، کمال، رشیدی، زهرا .(1387)، بررسی تعاریف، مفاهیم و چگونگی ایجاد سرمایه اجتماعی، ماهنامه مهندسی فرهنگی، 2، 17-18. ـ دسبونس، دیوید، رابی، کریستین. (1388). مسئولیت پذیری، ترجمه حمیرا نونهالی، تهران: قطره. - دلاور، علی. (1391). روش تحقیق درروان شناسی و علوم تربیتی، تهران: ویرایش. -دهخدا، علی اکبر. (1342)، لغتنامه، دانشگاه تهران، جلد 8 . - دهخدا، علی اکبر.(1337). لغت نامه دهخدا، جلد114، تهران: دانشگاه تهران. -دوست محمدی، احمد. (1387). نقش اجتماعی و نظریه سرمایه اجتماعی، رشد علوم اجتماعی، 12، 2. -ردادی، محسن. (1387). « مؤلفههای سرمایة اجتماعی در اسلام»، پایاننامه کارشناسی ارشد رشته معارف اسلامی و علوم سیاسی، دانشگاه امام صادق(ع). -رزمی، محمدجواد. (1383). بررسی تأثیر انسجام و انعطافپذیری خانواده برشکلگیری هویت در جوانان شهر شیراز، فصلنامه مطالعات جوانان، 7، 130-114. - رفعتیان، عبدالحسین.(1389). مسئولیت پذیری، تهران: قطره. -رنانی، محسن. (1385)، نقش سرمایة اجتماعی در توسعه اقتصادی، فصلنامه فرهنگی اجتماعی، اقتصادی دریچه، 23-4. - ریترز، جورج. (1384). نظریه های جامعه شناسی در دوران سیاسی، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: چاوشگران نقش. -زاهدی مازندرانی، محمد جواد.(1382). توسعه و نابرابری، تهران: انتشارات مازیار. -ساعی، علی،کاکاوند، اکرم. (1389). بررسی عوامل مؤثر بر سرمایه اجتماعی جوانان با تأکید بر نقش خانواده، دانشنامه علوم اجتماعی، 1، 2، 114-89. - سبحانی نژاد، مهدی. (1379). مسئولیت پذیری اجتماعی در برنامه درسی کنونی دوره ابتدایی ایران، مجله دانشگاه تربیت مدرس، 1، 114-95. ـ سبحانی نژاد، مهدی؛ فردانش، هاشم؛ آب نیکی، زهرا.(1390). بررسی میزان توجه به مولفههای مسئولیتپذیری اجتماعی در محتوای برنامه ی درسی دورهی متوسه نظری ایران، مجله اندیشه های نون تربیتی، 1، 106-59. - ستوده، هدایت الله. (1376). آسیب شناسی اجتماعی، تهران: آوای نور. -سروش، مریم. (1391). احساس مسئولیت فردی و اجتماعی، دیگرخواهی و اعتماد اجتماعی: مطالعه نوجوانان شیراز، جامعهشناسی کاربردی،23، (46) 2، 193-211. - سرمد، زهره؛ بازرگان، عباس؛ حجازی، الهه.(1390). روش های تحقیق در علوم رفتاری، تهران:آگه. -سعادت، رحمان (1387)، برآورد روند سرمایه اجتماعی در ایران( با استفاده از روش فازی)، فصلنامه تحقیقات اقتصادی، 43، 2. -سعیدی، محمدرضا، حسنزاده، داود. (1384). بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی معلمان بر میزان رضایتمندی از خانواده، مدرسه و اجتماع، مجله: خانواده و پژوهش،3، 47-25. -سویری، محسن، صمدی، فریبرز.(1390). نقش سرمایه اجتماعی در تأمین امنیت سرمایهگذاری، فصلنامه رهنامه سیاستگذاری،2، 3، 146-120. -سیادت، علی. (1388). بررسی رابطه بین هوش اخلاقی و رهبری تیمی در مدیران آموزشی و غیرآموزشی از دیدگاه اعضای هئیت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، مدیریت سلامت، 12 (36)، 61-69. -سیف، علیاکبر. (1384). اندازهگیری و سنجش در علوم تربیتی، چاپ شانزدهم، انتشارات پیام نور تهران، ص 578. -شارعپور، محمود. (1380). فرسایش سرمایه اجتماعی و پیامدهای آن، نامه انجمن جامعهشناسی ایران. -شارعپور، محمود. (1383). سرمایه اجتماعی، تعاریف، ابعاد و پیامدها، تهران. - شارعپور، محمود. (1385). سرمایة اجتماعی: مفهومسازی، سنجش و دلالتهای سیاستگذاری، ساری: سازمان مدیریت و برنامهریزی مازندران. - شارف، ریچارد اس.(1389). نظریه مشاوره و روان درمانی، ترجمه مهرداد فیروزبخت، تهران: رسا. - شریفیان ثانی، مریم. (1380). سرمایه اجتماعی: مفاهیم اصلی و چارچوب نظری. فصلنامه رفاه اجتماعی، 12، 5-8. - شفیع آبادی، عبدالله، ناصری، غلامرضا.(1390). نظریههای مشاوره و روان درمانی، تهران: دانشگاهی. - شفیع آبادی، عبدالله.(1389). راهنمایی و مشاوره تحصیلی و شغلی(مفاهیم و کاربردها)، تهران: سمت. - شهیدی، مهدی. (1386). آثار تعهدات و قراردادها، مجمع علمی و فرهنگی مجد، 49. -صالحی امیری، رضا. (1388). انسجام ملی و تنوع فرهنگی، چاپ اول، مجمع تشخیص مصلحت نظام، مرکز تحقیقات استراتژکی، تهران. -صالحی امیری، سیدرضا؛ عظیمی دولتآبادی، امیر. (1388). بررسی موردی نظریه امیل دورکیم، آموزش و پرورش و انسجام اجتماعی، رشد آموزش علوم اجتماعی، 13، 1. - صمدی ، بهران. (1385) . هوش معنوی ، مجله اندیشه های نوین تربیتی ، 2 ، 3 و 2 ، 114-99. -صیدایی، سید اسکندر؛ احمدشاپور، محمدعلی؛ معینتبار، حسین. (1388). دیپاچهای بر سرمایه اجتماعی و رابطه آن با مؤلفههای توسعه اجتماعی در ایران، راهبرد یاس، 19. ـ طالب زاده نوبریان، محسن؛ صالح صادق پور، بهرام؛ کرامتی، انسی. (1387). بررسی تأثیر جو اجتماعی مدارس متوسطه بر پرورش مهارت های اجتماعی دانش آموزان، فصلنامه مطالعات برنامه درسی، 8، 46-23. -عباسزاده، محمد، مقتدایی، لیلا.(1388). «بررسی جامعهشناختی تأثیر سرمایة اجتماعی بر دانش آفرینی» و مجله جامعهشناسی ایران، 10(1)، 28-3. -عبداللهی آرانی، مصعب .(1383).کارکردهای سرمایه اجتماعی، هفتهنامه منشور، 17. -عبداللهی، حمیدرضا. (1387). بررسی اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی( مطالعه موردی: روستای نیکنامده از توابع شهرستان شمیرانات)، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، دانشکده علوم اجتماعی. -علویراد، عباس، نصیرزاده، حمیدرضا. (1380). بررسی رابطه سرمایه اسکان و رشد اقتصادی در اقتصاد ایران، اطلاعات سیاسی- اقتصادی، 16. - عمید، حسن.(1363). فرهنگ عمید، جلد دوم، تهران: امیرکبیر. -غفاری، غلامرضا.(1390). سرمایه اجتماعی و احساس امنیت انتظامی، تهران، انتشارات جامعهشناسان، چاپ اول. -فاین، بن. (1385). سرمایه اجتماعی و نظریه اجتماعی: اقتصادی سیاسی و دانش اجتماعی در طلیعه، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی. ـ فرمهیني فراهانی، حسن.(1390). فرهنگ توصیفی علوم تربيتي،تهران : اسرار دانش. - فرهنگ معین، 1345: 4077. - فقیهی، ابوالحسن، فیضی، طاهره. (1385). سرمایة اجتماعی رویکردی نو، دانش مدیریت، فصلنامه دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، 19، 27، ص 23. -فوکویاما، فرانسیس. (1379). پایان نظم و بررسی سرمایه اجتماعی و حفظ آن، ترجمه غلام عباس توسلی، انتشارات جامعه ایران. -فولادیان، احمد. (1388). بررسی میزان سرمایه اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی مشهد، فصلنامه تخصصی فقه و تاریخ تمدن، 6 (21). -فیضی، طاهره. (1385). «طراحی و تبیین مدل سرمایه اجتماعی دانشگاه پیام نور»، پایاننامه دکتری مدیریت دولتی، دانشگاه علامه طباطبایی. -قاسمی، وحید، کاظمی، مهری. (1388). تحلیلی جامعهشناختی بر نقش خانواده در میزان برخورداری از سرمایه اجتماعی، مجله علوم اجتماعی دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی مشهد. -قانعیراد، محمدامین. (1385). نقش تعاملات دانشجویان و اساتید در تکوین سرمایه اجتماعی دانشگاهی، مجله جامعهشناسی ایران، 7، 1، 3-29. -قرآن کریم، احزاب، آیه 72. - قربانی واقعی، نسرین. (1384). رابطه بین انواع و ابعاد مسئولیتپذیری و محتوای کتاب آزمایشی مطالعات اجتماعی پایه سوم ابتدایی، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه. -کافی، امیرمهدی. (1380). اعتماد اجتماعی و عوامل مؤثر برآن، فصلنامه نمایه پژوهش، شماره 18، مؤسسه فرهنگ، هنر و ارتباطات، تهران. - کرایب، یان.(1388). نظریه های اجتماعی مدرن از پارسونز تا هابرماس، ترجمه عباس مجهز، تهران:آگه. -کرلینجر، فرد، ان.(1386). مبانی پژوهش در علوم رفتاری، ترجمه حسن پاشا شریفی، جعفر نجفی زند، تهران: آوای نور. -کلمن، جیمز. (1377). بنیادهای نظریههای اجتماعی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، نشر نی. -کیوانآرا، محمود؛ توکلی، ناهید؛ سموعی، راحله؛ توکلی، فاطمه. (1391). رابطه بین سرمایه اجتماعی با سطح بهداشت روانی، مدیریت اطلاعات سلامت، 9 (7)، 1065-1058. -گال، مردیت؛ بورگ، والتر؛ گال، جویس. (1390). روشهای تحقیق کمی و کیفی در علوم تربیتی و روانشناسی، ترجمه احمدرضا نصر و همکاران، تهران: انتشارات سمت. -گرین، جودیت، الیویرا، مانوئلا. (1380). کاربرد آزمونهای آماری در پژوهشهای علوم رفتاری، ترجمه علی دلاور و مهرداد پژمان، تهران: ارسباران. -گلابی، فاطمه.(1392). بررسی تأثیر مشارکت اجتماعی بر مدارای اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور مشکین شهر شهرستان آذربایجان شرقی، مطالعات و تحقیقات در ایران، 2، 1، 61-86. - گنجی ، حمزه. (1390). روان شناسی عمومی ، تهران ، انتشارات نشر روان، 102. -گنجی، حمزه (1382). بهداشت روانی، تهران، 21. -گودرزوند چگینی، مهرداد، حقی، معصومه. (1388). نفش دانشگاه در سرمایه اجتماعی رویکردی به سوی امنیت اجتماعی(مطالعه موردی: دانشگاههای استان گیلان). فصلنامه مدیریت در دانشگاه اسلامی، 13، 4، 79-57. -مختاریپور، مرضیه، سیادت، سید علی. (1388). مدیریت با هوش اخلاقی، ماهنامه تدبیر، 205، 32-31. -مرادی چهری، مرضیه. (1392). رابطه بین هوش سازمانی و هوش اخلاقی با سلامت سازمانی دانشگاه رازی کرمانشاه از دیدگاه اعضای هیأت علمی در سال تحصیلی 92-1391، پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه بوعلی سینا. -مصباح یزدی، محمدتقی. (1367). دروس فلسفه اخلاق، تهران: انتشارات اطلاعات، 10. -مظلوم خراسانی، محمد. (1384). سنجش میزان سرمایه اجتماعی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد، علوم اجتماعی،2،3، 194-215. -معین، محمد. (1375). فرهنگ فارسی، انتشارات امیرکبیر، تهران. -ملاحسنی، حسین. (1381). بررسی رابطه بین میزان سرمایه اجتماعی و نوع دینداری در بین دانشآموزان سال سوم دبیرستان در استان گلستان، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس. -مولوی، حسین. (1386). راهنمای عملی Spss10-13-14 در علوم رفتاری. اصفهان: انتشارات پویش اندیشه. -میکائیلیمنیع، فرزانه. (1389). مقایسه و بررسی حس مسئولیتپذیری، روحیه همکاری، سلامت عمومی، رضایت از زندگی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان مدارس شبانهروزی و روزانه استان آذربایجان غربی، فصلنامه نوآوریهای آموزشی، 34، صص 88-61. - نادری، عزت اللّه، سیف نراقی، مریم.(1388). روش های تحقیق و چگونگی ارزشیابی آن در علوم انسانی(با تأکید بر علوم تربیتی)، تهران: ارسباران. -نازکتبار، حسین، ویسی، رضا. (1387). واکاوی رابطه سرمایه اجتماعی خانواده با تحصیل فرزندان، فرآیند مدیریت و توسعه، 68-69. -ناطق پور، محمدجواد. (1383). توسعه و تعلق اجتماعی با تأکید بر نقش شوراهای اسلامی، رشدآموزش علوم اجتماعی، 25، 32-28. -نظری، نصرالله. (1390). انسجام اجتماعی از منظر قرآن کریم، فصلنامه تخصصی پژوهشهای میان رشتهای قرآن کریم، 2، 5. - نعمتی، پری سیما. (1387). تهیه و هنجاریابی آزمون مسئولیتپذیری دانشآموزان مقطع راهنمایی شهر تهران در دو بعد شخصی و اجتماعی، پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه. -نهجالبلاغهنامه، 53، حکمتهای 98، 134، 244، 257، 320، 329، 466. -وحید، فریدون؛ فاتحی، ابوالقاسم؛ کلانتری، صمد.(1383). رابطه سرمایه اجتماعی با هویت اجتماعی دانشجویان « مطالعه موردی یازده دانشگاه دولتی شهر تهران»، فصلنامه جامعهشناسی کاربردی ، 17، 92-59. -ولیخانی، ماشالله. (1391). بررسی میزان هوش اخلاق مدیران و تأثیر آن بر سرمایه اجتماعی سازمان، فصلنامه تخصصی علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی شوشتر، 6، 18، 171-198. -هسمر، ال.تی. (1382). اخلاق در مدیریت، ترجمه: سید محمد اعرابی و داوود ایزدی، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی، 36. -هومن، حیدرعلی. (1385). استنباط آماری در علوم رفتاری، تهران: نشر پیک فرهنگ. منابع لاتین -Adler, P. S (2002). Social capital prospect for a new concept, Academy of Management Review, 12. 1. 17-18. -Azmat, F. (2010). "Exploring sociol responsibility of immigrant entrepreneurs: Do Home Conutry Contextual Factors play A Role?", European Management Journal, 28, 377-386. - Bar-O, R. (1997), “Emotional Quotient Inventory (EQ-i): Technical manual”,  Toronto, Canada: Multi-Health systems. -Bar-O, R. (2005). The bar-on model of emotional-social intelligence (ESI). Retrieved August 15 , 2005 , from Consortium for Research on Emotional Intelligence in Organizations. - Baumiester, R.F & Leary, M. R. (1995), The need to belong: Desire for interpersonal attachments as a fundamental human motivation, Psychological Bulletin, 117. 3. 497-529. -Bourdiue, p. (1985). The from of capital, in Hand book of theory and research for the Sociology Education, New York Green wood. - Borba, M. (2005).The step-by-step plan to building moral intelligence.Nurturing kids Heart&souls. National Educator Award. National Council of Self Esteem: Jossey-Bass. -Beheshtifar, M. Esmaili Z, Nekoie Moghadam M. (2011). Effect of moral intelligence on leadership. Eur J Econ Finan Admin sci, 43:1-7(Persian). - Bek off .M.SJ.Pierce. (2009). Wild justics: The moral lives of animals . Chicago: University of Chicago Press. -Belohlavek, P. (2007). The unicast of ontology of ethical intelligence - 1ed – blue. - Berman,S. (1990). Educating for social responsibility, Educational Leadership Journal,3,75-80. - Bandura, A. (1977).Social learning theory.Englewood Cliffs: Prentice Hall. - Burt, R. S. (1992). Structural holes, the social structure of competition. Cambridge, MA: Harvard University Press, 8-24. -Carpiano, R. W & Hystad, P.(2010). Sense of community belonging in health surveys: What social capital is it measuring?, health& place, doi:10. 1016/j. healthplace. - cherniss, C. (2002). Emotional intelligence: what it is and why it matters. Journal of Applied Psychology, 30 (2), 131-135. -Chow, H. (2007). Sense of Belonging and Life Satisfaction among Hong Kong Adolescent Immigrants in Canada; Journal of Ethnic and Migration Studies, 33. 3. 511-520. - Cereto, S. C. (1989). Principles of modern management, function & systems. Massachusetts: Allyn & Bacon ,THC. -Clarken, H. (2009). Moral intelligence in the schools. Online Submission , Paper Presented at the Annual. Meeting of the Michigan Academy of Sciences . -Chickering, A. (2001). Maximizing civic learning & social responsibility,New England Resource Center for Higer Education,1-8. -Coles, R. (1997). The moral intelligence of child. New York: NAL / Putton NAL / Putton. - Coleman. J.S. (1998). Absorptive capacity, anew perspecyive on learning and innovation, administrative science quarterly, 128-129. -Douglas, L.M, Richard, S, Suong, L, Rhonda, R & Agnes, R. (2005). Social capital and health in indonesia, World Development, 6.1084-1098. -Dinorcia, V, PhD. (2010). Moral intelligence and the Social brain Ethics and Sustainability Consultant Lecturer in Classics, Georgian College, Barrie Lecturer in Sustainability, Ryerson University, Toronto 294 Cundles Rd West Barrie, Ontario, Canada L4NP: 16. - Dinorcia, V. (2011). Drawin on moral Intelligence. Available at : Dinorcia. Net/pdfs/Dinor- CiaDerwinon moral . intelligence 2010. -English, fewick, w, (Leditor). (2006). Encychpedia of Educational. Leader ship and Administration. London : Sage Publications. Inc. - Emmons, R.A. (2000 b). Is spirituality an intelligence? The seven essential virtues that teach kind to doth right things . San Fracisco fossy – Bass. -Field, J. (2003). Social capital, Published By Rutledge, London, UK. -Fromm, E. (2004).The art of love. (Trans O.S.Karadana). Izmir, Jlya Publication. -Ford, M.E. (1985).Social cognition & social competence in adolescence, Developmental Psycology,18,323-340. - Fray, M.A. (2007).Ethical behavior & social responsibility in organization: process and evaluation, Management Decision,45,76-88. -Fukuyama, F. (1995). Trust: The social virtues and the creation of prosperty. NewYork: The Free press. -Fukuyama, F. (1999). Social capital and civil socirty. [on line]. Available at www.imf.org/external/pubs/ft/seminar/1999/reformes/fukuyama.htm. -Gag and Brliner. (1992). Spiritual in telligence; watis spiritual intelligence? How it henefits aperson / www. Sko pun. Files. Word press.com. - Glenn,H.S ,J. Nelson. (1988). Rasing self-relian children in a self-indulgent world:Seven building blocks For Developing Capable Young People .Rocklin, CA,Prima & Comunication . -Glaeser, E., D. Laibson, and B. Sacerdote (2000). The economic approach to social capital, NBER Working Paper.7728(Cambridge, MA: National Bureau of Economic Research). -Gerjolj, S. (2005). The relevance of moral intelligence in educational processes p: 8 , 9. -Grossnikle, D.R.S, Tephens, R.D. (1992). Developing personal social, responsibility: Pepperdine University press. - Glenn,H.S ,J. Nelson. (1988). Rasing self-relian children in a self-indulgent world:Seven Building Blocks for Developing Capable Young People .Rocklin, CA,Prima & Comunication. -Hagerty, B.M.,Lynch-Sauer, J. Patusky, K.L. Bouwsema, M., & Collier, P.(1992). Sense of belonging: A vital mental heatal concept. Archives of Psychiatric Nursing, 172-177. -Hang Ng, S. et al. (2005). People living in ageing buildings: Their quality of life and sense of Belonging, Journal of Environmental Psychology, 25. 347-360. -Hoffman, J; Hoelscher, M l.; Shrif, K. (2005). "Social Capital, Knowledge Management, and Sustained Superior Performance". Journal Of Knowledge management, 9, 3, 93-100. - Hellsten, S. Mallin, C. (2006). Are ethical or socially responsible investment socially responsible Journal of Business Ethics, 66, 393-406. -Hihong p. (2006)." The Role of trust on knowledge creation In a virtual organization: A social capital perspective, Journal of knowledge management practice", 7, 1.4. - Hussami, M. (2001). The effects of undergraduate nursing student efeaclty interaction outside the classroom on college grade point average. Nurse Educ Pract, 11(5): 320-6. - Henderson, J. C.(2007). Corporate social respansibity and tourism: Hotel companies in Phuket, Thailand, After the Indian Ocean Tsunami, Hospitality Management 26,228-239. -Higher Education Research Institute (2003). Spirituality in Professoriate : anational stydy of facully beliefs , Attitude, and Behavior. Available at: http://www.Spirituality.ucla .cdu/reports/spirit-professoriate. -Jacobs, J. (1965). The Death and Life of Great American cities. In Nahapiet CC Goshtal Summon Social Capital, Intellectual Capital, and the Organizational Advantage. Academy of Management Review, 23. - Jason, H. (2013). Enabling school structure, collective responsibility, and a culture of academic optimism: Toward a robust model of school performance in Taiwan, Journal of Educational Administration, 51, 2, 176 – 193. -Jackson, L. A & Wade, J. E. (2005). "Police Perception of Social Capital and Sense of Responsibility: An Explanation of Proactive Policing" . An International Journal of Police Strategies & Managements. 28, 49-68. -Jin, G. K. & Drozdenko, R. G. (20110)." Relationships among Perceived Organizational Core Values, Corporate Social Responsibility, Ethics, and Organizational Performance Outcomes: An Empirical Study of Information Technology professionals", Journal of Business Ethics, 92, 341-359. -Karna, J. Hansen, E. & Juslin, H. (2003). Social responsibility in environmental marketing planning, European Journal of Marketing ,37,848-871. - Lennick, D., & Kiel, F. Jordan, K. (2011). Moral intelligence 2, enhancing business performance and leadership success in Tur bulent Times.21. - Lennick, D., & Kiel, F. (2005). Moral intelligence the key to enhancing business performance and leadership success, Wharton School Publishing of Pearson Education: 5-7, 17-18, 23, 29 and45. -Lyon, F. (2002)": Trust, Network and Nonns": The Creation of Social capital in Agricultural Economies in Ghana, world Developmen, 28. 4. -Lipovcan, K. Larsen, P. Zganec. (2004), Quality of life, life satisfaction and happiness in shift- and non-shiftworkers, Rev sauda Publica, 38. 3- 10. - Matthews, B. E, Riley, C. K. (1995). Teaching and evaluating out door ethics education programs, Vienna, VA: National wildlife federation. -Mergler, A. (2007). Development of a measure of personal responsibility for adolescent, Available in http://eprist.qut.edu.au//. -Memery, J. Megicks, P &William,J. (2005). Ethical & Social responsibility issues in grocery shopping: a preliminary Typology,Qualitive Market Research,An International Journal, 4, 399-412. -Mitehel, AD. Bossert, T.J. (2007). Measuring dimensions of Social capital: evidence from Surveys In poor Communities In Nicalagua. Social Science And Medicine, 64. -Misztal, B. A. (1996). Trust in Modern societies, polity press. -Miguelez, E., Moreno, R. and Artis, M. (2008). " Does social capital reinforce technological inputs in the creation of knowledge? Evidence from the Spanish regions", Research Institute of Applied Economics, pp. 13-41, available from: http://www.ub.edu/irea/working_papers/2008. -Moore. M. (1997). societies, politics and capitalist in developing countries: a literature survey. Journal of development studies.33(3):287-3630. -Nakamura, M., & Watanab-Muraoka, A. M. (2006). Global social responsibility; developing a scale for senior high school student in Japan. International Journal for the advancement of Counseling, 28(3), 213-226. -Narvaez, D. (2010). The emotional foundation of high moral intelligence. Wew Directions for child and Adolescenet Development. Doi: 10.1002/cd. 276.77-94. -Nahapiet, J. & Ghoshal, S. (1998). Social capital, intellectual capital, and organizational Advantage. The Academy of Management Review, 23(2), 242-266. -Ngammuk, P. (2011).A study of & Fundamental Moral characteristics among thai undergraduate students. Hawaii International Conference on education 9th Annual Conference January 4-7. -Newton, K. (2001). Social trust and political Disaffection: Social capital and Democracy. Paper presented at the EURESCO conference on Social capital. Exeter. -Nillson, J., et al. (2006). “Social capital and quality of life in the old age”. the downside of s,cial capital Journal of Aging and Health. 18(3):434-419. -Ostrom, E. (2000), " Collective Action and the Evolution of Social Norms", Journal of Economic Prespective, 26. -Putnam, Robert D. (2000). Boling Alone: The collapse and Revival of American community NY. Simon and sebuster. -Paxton, P. (2002). Social capital and democracy: An in terdependent relation ship, American spciological, Review, 67. -Portest and landott. (1996). The Amrerican prospect 26:18-21. -Qutaiba, A & Tami, R. (2010). Self control and a sense of social belonging as moderators of the link between poor subjective wellbeing and aggression among Arab Palestinian adolescents in Israel, Procedia Social and Behavioral Sciences, 5, 1058-1069. - Ramash. F. (2011). Professor's performance for effective teaching (Kosovo case). Procedia soc behav Sic.; 12: 117-21. - Rahimi,G.R; F. Nezhad & M.R. Noruzi. (2011). Asurvey on the effects of employess moral intelligence on Job success in Islamic Azad University Inlocal Interdisciplinaray Journal of contemmorary Researh in Buainess. 2. 11.675-679. -Rothstein, B., & D. Stolle. (2003). How political In stitution create and Destroy Social Capital: An of Generalized Trust. Paper presented at the 98th Meeting of the American Political science Association Boston.79. -Rodey, H. Clarken. (2010). Moral intelligence, Northern Michigan University education, paper presented at the annual meeting of the, school of American Educational research Association, Denver, co April 30-May4, and p:1, 5, and 6-14. -Sarracion, F. (2010). Social capital and subjective well-being trends: Commparing 11 western European countries. The Journal of Socio Economics, Elsevier, 39(4), 482-517. - Schlenker, B. R. (1994). The triangle model of responsibility. Psychological Review, 101,632-652. -Schwartz, S.H. (1997).Normative influences on ltruism.Inl.Berkowitz(ED),Advances in experimental social pdychology.NewYork:Academic press. -Schaps, V. & D. Solomon. (1990). " Cooperative Learning as Part of a Comperehensive Classroom program Designed to prosocial promote Development", Cooperative learning: Theory and Rsesarch, New York, preager. -Stone, W and tody H. (2002). " Measnring social capital: toward a standard approach". Austral Intitute of family studies w0llongong, available at http:www.Aifs. gov. au/in stitutey/bups. -Sztompka, P. (1999)." Trust: A Sociology", United kingdom, Cambridge University press. -Thorhauer, Y. & Blach F. (2009)." Business intelligence meets mossral intelligencen". International Review of In formation Ethics. 10(2), p. 1. - Timberlake, S. (2005). Social capital and gender in work place. Journal of Management Development, 24, 1, 34-44. -Totterman, A. & Wulff, G. (2007)." What a social capital perspective can bring to the understaqnding of in formation sharing in a university context", ir information research, 12. 4. -Vygotsky,L.S. (1978). Maind in society:Development of higher psychological processes .Cambridg: Harward University Press. -Wall, E, Gabriele, F, and Frans, S. (1998), Getting the Goods, on Sociol Capital, Rural Sociology, 63 (2). -Werner, W. J. (2009). "Corporate Social responsibility initiatives addressing social exclusion in bangladesh", J. HEALTH POPUL NUTR, 27, 4,545-562. -Woolckock, M. (2001). The place of Social capital in understanding social and Economic outcomes, Isuma Canadian Journal of policy Research, 20. -Widegren, O. (1997).Social Solidarity and Social Exchange, Sociology,.31, 4. -Woolcock, M. (2001). The place of Social Capital in Understanding Social and Economc Outcomes, / soumo: Canadian Journal of Policy Research, 2,1,1-7. -Yamamura, E .(2009). Why effects of Social capital on health status differ between Genders: Considering the labor Market Condition. -Yamaoka, K. (2008). Social capital and well-being in East Asia: a population-based study. Journal Social Science & Medicine. 66(4), 885-99. - Zohar, D.& Marshall, I.(2000). SQ: Spritual intelligence the attimate intelligence . London: Bloombany.

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

فروشگاه اینترنتی بروز فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید