صفحه محصول - مبانی نظری و پیشینه تحقیق انگاشت کیفیت زندگی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق انگاشت کیفیت زندگی (docx) 100 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 100 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

دانشگاه شهید بهشتی دانشکده معماری و شهرسازی گروه برنامه ریزی و طراحی مجتمع زیستی دوره کارشناسی ارشد برنامه‌ریزی شهری پایان نامه کارشناسی ارشد رشته برنامه‌ریزی شهری برنامه ریزی ارتقاء کیفیت زندگی در نواحی خرد شهری، مورد پژوهی: منطقه 10 شهر تهران استاد راهنما: دکتر مظفر صرافی استاد مشاور: دکتر فرخ مشیری دانشجو: صغرا ذوالفقاری گرجکلائی زمستان 1392 تقدیم به پدر و مادر مهربانم، که همیشه گفتند" تو می توانی انجام دهی" تا اینکه من باورشان کردم. تقدیم به برادرم عزیزم صابر، که همواره در طول تحصیل متحمل زحماتم بود و تکیه گاه من در مواجهه با مشکلات، و وجودش مایه دلگرمی من می باشد. تقدیم به همسر دوست داشتنی ام بهزاد، که عشق و امید را سرمایه وجودم ساخت. شاید بوسه ای باشد بر دستان آنان که دوست می دارمشان. حمد و سپاس خدای را که آفریننده آسمانها و زمین است و دری که او از رحمت گشاید هیچ کس نتواند بست و هیچ کس جز او نتواند گشود حال که به یاری ایزد یکتا توفیقی هر چند ناچیز در کسب علم و دانش نصیبم گردیده است، لازم می دانم مراتب سپاس و تشکر خود را تقدیم بزرگوارانی نمایم که در این راه یاورم بوده اند. از استاد راهنمای گرانقدرم، جناب آقای دکتر مظفر صرافی که با صبر و شکیبایی نه تنها مرا در تمامی مراحل انجام پایان نامه راهنمایی و یاری نمودند، بلکه با خلق و خوی نیکوی خود درس اخلاق و انسانیت نیز به من آموختند، تشکر و قدردانی می کنم و برای ایشان از خداوند منان آرزوی توفیق و سلامتی و عزت روزافزون دارم. از استاد مشاور عزیزم، جناب آقای دکتر مشیری به خاطر زحمات بی دریغ ایشان در راهنمایی این پژوهش تقدیر و تشکر می کنم. از زحمات تمامی اساتید گرانقدر دانشگاه شهید بهشتی که افتخار شاگردی آنها را داشته ام کمال تشکر و قدردانی را می نمایم و از خداوند بزرگ برای تمامی آنها آرزوی سعادت روزافزون را خواستارم. از زحمات بی شائبه پدر و مادر مهربانم و تمامی اعضای خانواده ام، که در تمامی مراحل زندگی همچون کوهی استوار پشتوانه ام بودند کمال تشکر و قدردانی را دارم. از مهندس بهزاد امیری نژاد همسر عزیزم که بی شک اگرهمراهی هایش نبود نمی توانستم این رساله را به پایان برسانم، صمیمانه تشکر می کنم. از دوست عزیزم مهندس سحر غلامی که در مراحل تحلیل این پایان نامه همراهم بود ، کمال تشکر و قدردانی را دارم. از دوستان خوبم مهندس صاحبه فرجی و مهندس سجاد ایزدی که اطلاعات مربوط به مورد پژوهی ام را در اختیارم قرار دادند، کمال تشکر را دارم. همینطور در پایان از تمام دوستان و عزیزانی که در این پایان نامه همراهم بودند، کمال تشکر و قدردانی را دارم و از خدای بزرگ برای تمامی آنها سعادت و سلامت آرزو دارم. به این امید که همیشه شایسته فداکاری ها و قدر شناس محبت هایشان باشم. 108322465نام‌خانوادگي: ذوالفقاری گرجکلائی نام: صغرا دانشكده: معماري و شهرسازي رشته تحصيلي: گروه برنامه ریزی و طراحی مجتمع زیستی- رشته برنامه ریزی شهرینام استادراهنما: آقای دکتر مظفر صرافی تاريخ فراغت از تحصيل: 22/10/1392عنوان پايان‌نامه: برنامه ریزی ارتقاء کیفیت زندگی در نواحی خرد شهری، مورد پژوهی محلات منطقه 10 شهر تهران. چكيده رساله:مطالعات کیفیت زندگی به دلیل سودمندی در تدوین و اجرای راهبردها و سیاست های عمومی و برای ارزیابی و نظارت بر سیاست ها و راهبردهای عمومی اجراشده، مورد توجه برنامه ریزان و سیاستگذاران می باشد. کیفیت زندگی می تواند توسط شاخص های عینی و ذهنی و یا با ترکیب این دو شاخص سنجش شود. پژوهش های کیفیت زندگی که برای کمک به برنامه ریزان و سیاستگذاران شهری طراحی شده اند، باید با استفاده از هر دو شاخص عینی و ذهنی سنجش شوند. زیرا این روش به تشخیص حالت های کیفیت زندگی کمک می کند.در این پژوهش، یک روش ترکیبی از جمع آوری و تحلیل داده ها به منظور سنجش کیفیت زندگی به کار گرفته شده است. به منظور آزمودن جنبه های مختلف کیفیت زندگی، چهار عرصه از ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی زندگی انتخاب شدند. این عرصه ها دسترسی به خدمات و تسهیلات شهری، اجتماعی، مسکن و زیست محیطی می باشند. پژوهش بر اساس داده هایی از ممیزی خانوار و داده های ثانویه می باشد. 101 سرپرست خانواده از طریق ممیزی خانوار باسوالات باز و بسته مصاحبه شده اند. خانوارهای نمونه به طور تصادفی انتخاب شده اند. با استفاده از تحلیل توصیفی و تحلیل فضایی سطح کیفیت زندگی ذهنی و عینی در عرصه ها سنجش شده است. با ترکیب کیفیت ذهنی و عینی سنجش شده در عرصه ها، حالت های کیفیت زندگی برای محلات منطقه 10 شهر تهران تشخیص داده شده است.در این پژوهش سطح کیفیت زندگی ذهنی برای هفت محله خوب می باشد. این محله ها عبارتند از: هفت چنار، بریانک، کارون جنوبی، سلسبیل جنوبی، زنجان شمالی، کارون شمالی و سلسبیل شمالی. سطح کیفیت زندگی عینی نیز برای چهار محله کارون جنوبی، سلسبیل جنوبی، کارون شمالی و سلسبیل شمالی مناسب می باشد. با ترکیب کیفیت زندگی ذهنی و عینی، حالت های کیفیت زندگی که بهزیستی، سازش پذیری، ناهنجاری و محرومیت می باشند، برای هر محله از منطقه 10 تشخیص داده می شود. که بهزیستی و محرومیت مطابقت میان کیفیت زندگی ذهنی و عینی را نشان می دهد، از طرف دیگر ناهنجاری و سازش پذیری عدم مطابقت میان کیفیت زندگی ذهنی و عینی را نشان می دهد. در این پژوهش سه حالت کیفیت زندگی برای محلات منطقه 10 تشخیص داده شده اند که بهزیستی، محرومیت و سازش پذیری می باشند. محلات منطقه 10 که در زمینه این عرصه ها ( دسترسی به خدمات و تسهیلات شهری، اجتماعی، مسکن و زیست محیطی) در بهزیستی می باشند، محلات کارون جنوبی، سلسبیل جنوبی، کارون شمالی و سلسبیل شمالی می باشند. در این محلات کیفیت زندگی ذهنی و عینی ساکنین خوب می باشد. ساکنین محله های شبیری- جی، سلیمانی- تیموری و هاشمی محرومیت را تجربه می کنند. محله هایی که در محرومیت می باشند، کیفیت ذهنی و عینی بد در عرصه ها داشتند. ساکنین محله های هفت چنار، بریانک و زنجان جنوبی سازش پذیری را تجربه می کنند، به دلیل آنکه آنها کیفیت زندگی ذهنی خوبی دارند، اگرچه کیفیت عینی زندگی آنها نامناسب است. این نتایج نشان می دهد که این دو سنجه همیشه سطح یکسانی از کیفیت زندگی را نشان نمی دهد.به طور کلی، یافته های این پژوهش بیان می کند که مقیاس بزرگ مطالعات می تواند تنوع کیفیت زندگی در مقیاس های کوچک را پنهان کند. یافته ها همچنین اهمیت مطالعه همزمان کیفیت زندگی عینی و ذهنی را به جای مطالعه هریک به طور جداگانه، آشکار می سازد.نتایج این گونه مطالعات می تواند به برنامه ریزان محلی در بهبود و داشتن درک بهتری از وضعیت کیفیت زندگی ساکنین کمک نماید. در نتیجه آنها می توانند مشکلاتی که اجتماع و نیز اکثر نواحی محروم با آن مواجه می شوند را به گونه ی بهتری اولویت بندی کنند.واژگان كليدي : کیفیت زندگی، کیفیت زندگی ذهنی، کیفیت زندگی عینی، حالت های کیفیت زندگی، محلات منطقه 10 شهر تهران. فهرست مطالب TOC \o "1-1" \h \z \u \t "Heading 2,3,Heading 3,2,Heading 4,4" فصل اول- کلیات پژوهش1 1-1-مقدمه2 2-1-سابقه و ضرورت پژوهش2 3-1- مشکل پژوهش4 4-1- اهدف پژوهش4 1-4-1-هدف اصلی4 2-4-2- اهداف فرعی4 5-1- پرسش های پژوهش5 6-1- فرضیه های پژوهش6 7-1- تعریف اصطلاحات کلیدی پایان نامه7 8-1- روش شناسی پژوهش8 1-8-1- منابع داده ها و روش های جمع آوری آنها8 2-8-1- تحلیل داده ها9 3-8-1- روش های تجویز راهکارها و راه حل ها در مرحله تجویز15 9-1- ساختار پایان نامه15 فصل دوم- تشریح چارچوب نظری، تجربی و فنی مرتبط با انگاشت کیفیت زندگی18 1-2- مقدمه19 2-2- هدف19 3-2- روش کار19 4-2- معرفی و تشریح پایه های نظری مرتبط با انگاشت کیفیت زندگی21 1-4-2- مقدمه21 2-4-2- هدف21 3-4-2- روش کار21 5-3-2- معرفی تعاریف پایه انگاشت کیفیت زندگی22 1-5-3-2- ابعاد کیفیت زندگی23 2-5-3-2 تعاریف ناظر بر ابعاد عینی و ذهنی کیفیت زندگی23 6-3-2- معرفی سیر تحول تفکر انگاشت کیفیت زندگی25 1-6-3-2- تعریف استاندارد زیست25 2-6-3-2- مقایسه استاندارد زیست و کیفیت زندگی26 3-6-3-2- تفاوت استاندارد زیست و کیفیت زندگی27 4-6-3-2- سیر تحولات انگاشت کیفیت زندگی27 7-3-2- معرفی و تعریف انگاشت های مرتبط با انگاشت کیفیت زندگی33 8-3-2- رویکردهای کیفیت زندگی35 9-3-2- بررسی انگاشت کیفیت زندگی در برنامه ریزی شهری36 1-9-3-2- تعریف کیفیت زندگی در چارچوب تفکر و عمل برنامه ریزی36 2-9-3-2- تاثیر مفهوم کیفیت زندگی بر برنامه ریزی36 3-9-3-2- اهمیت مطالعه کیفیت زندگی در برنامه ریزی شهری37 4-2- معرفی و تشریح پایه های تجربی مرتبط با انگاشت کیفیت زندگی39 1-4-2- مقدمه39 2-4-2- هدف39 3-4-2- روش کار39 4-4-2- معرفی تجارب بکارگیری انگاشت و شاخص های کیفیت زندگی در کشورهای بیشتر توسعه یافته40 1-4-4-2- مطالعه شاخص کیفیت زندگی در گرند تراورس آمریکا موسوم به Q199840 2-4-4-2- مطالعه شاخص کیفیت زندگی در آنتاریو کانادا42 5-4-2- معرفی تجارب بکارگیری انگاشت و شاخص های کیفیت زندگی در کشورهای در حال توسعه43 1-5-4-2- مطالعه شاخص کیفیت زندگی در شهر لیما در کشور پرو43 2-5-4-2- مطالعه شاخص کیفیت زندگی در شهر آدیس آبابا در کشور اتیوپی44 3-5-4-2- مطالعه شاخص کیفیت زندگی در مناطق 22 گانه شهر تهران در کشور ایران46 4-5-4-2- کیفیت زندگی مردم شهر تهران بر اساس پرسشنامه WHOQOL-BREF46 6-4- 2- شواهد تجربی در سنجش کیفیت زندگی عینی و ذهنی47 5-2- معرفی روشها و فنون مرتبط با بکارگیری انگاشت کیفیت زندگی در برنامه ریزی شهری48 1-5-2- مقدمه48 2-5-2- هدف48 3-5-2- روش کار48 4-5-2- سنجش کیفیت زندگی50 1-4-5-2- عرصه های زندگی50 2-4-5-2- اصول اساسی سنجش کیفیت زندگی52 3-4-5-2- رهنمودهایی برای سنجش کیفیت زندگی52 4-4-5-2- سنجش عینی کیفیت زندگی با استفاده از تجزیه و تحلیل داده های ثانویه54 5-4-5-2- سنجش ذهنی کیفیت زندگی با جمع آوری داده های اولیه و تجزیه و تحلیل داده های ممیزی56 6-4-5-2- تحلیل مقایسه ای بین رهیافت های ذهنی و عینی کیفیت زندگی57 7-4-5-2- تئوری های رابطه میان شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی59 8-4-5-2- ترکیب کیفیت زندگی عینی و ذهنی60 9-4-5-2- حالت های کیفیت زندگی60 5-5-2- مدل های انگاشتی کیفیت زندگی61 6-2- جمع بندی و معرفی چارچوب انگاشتی پژوهش70 1-6-2- هدف70 2-6-2- روش کار70 3-6-2- جمع بندی چارچوب های نظری انگاشت کیفیت زندگی71 4-6-2- جمع بندی تجارب جهانی بکارگیری انگاشت کیفیت زندگی72 5-6-2- جمع بندی چارچوب های فنی انگاشت کیفیت زندگی74 6-6-2- معرفی چارچوب انگاشتی پژوهش76 فصل سوم- معرفی فرایند انتخاب و شناخت موردپژوهی78 1-3- مقدمه79 2-3- هدف79 3-3- روش کار79 4-3- تشریح دلایل انتخاب شهر تهران به عنوان زمینه کار و منطقه 10 شهر تهران به عنوان مورد پژوهی پایان نامه81 5-3- شناخت و توصیف محدوده مورد پژوهی81 1-5-3- مقدمه81 2-5-3- بررسی و شناخت منطقه 10 شهر تهران به ‌عنوان محیط سيستم مورد برنامه‌ريزي83 1-2-5-3- مقدمه83 2-2-5-3- سیر تحولات شکل گیری منطقه 1083 3-2-5-3- موقعیت و تقسیمات اداری منطقه84 4-2-5-3- ویژگی های سازمان فضایی منطقه 10 شهر تهران86 3-5-3- بررسی و شناخت محلات دهگانه منطقه 10 به ‌عنوان سيستم مورد برنامه‌ريزي98 6-3- جمع بندی110 فصل چهارم- بکارگیری انگاشت کیفیت زندگی در تحلیل ویژگی های مورد پژوهی پایان نامه112 1-4- مقدمه113 2-4- هدف113 3-4- روش کار113 4-4- معرفی فرایند سنجش کیفیت زندگی در محلات دهگانه منطقه 10 شهر تهران115 1-4-4- گام نخست- انتخاب عرصه های زندگی و شاخص های مربوط به آنها در منطقه 10 شهر تهران115 2-4-4- گام دوم- سنجش کیفیت زندگی در محلات دهگانه منطقه 10 شهر تهران از دیدگاه ساکنان118 1-2-4-4- طراحی پرسشنامه به منظورجمع آوری داده های اولیه118 2-2-4-4- تحلیل روایی و پايايي پرسشنامه119 3-2-4-4- معرفی جامعه آماری و تعیین حجم نمونه120 4-2-4-4- تفکیک حجم نمونه بر حسب جمعیت محلات اداری مورد پژوهی، منطقه 10 شهر تهران121 5-2-4-4- نتایج تحلیل کیفیت زندگی ذهنی در سطح منطقه 10 و محلات 10 گانه آن122 1-5-2-4-4- تحلیل ویژگی های خانوار در منطقه 10 شهر تهران122 2-5-2-4- 4- تحلیل کیفیت زندگی ذهنی در عرصه های چهارگانه124 3-5-2-4-4- تعیین وضعیت کیفیت زندگی ذهنی در محلات منطقه 10 شهر تهران143 3-4-4- گام سوم- سنجش کیفیت زندگی عینی در محلات دهگانه منطقه 10 شهر تهران145 1-3-4-4- آماده سازی لایه ها145 2-3-4-4- تعیین کیفیت زندگی عینی درارتباط با عرصه ها167 1-2-3-4-4- کیفیت زندگی عینی مربوط به عرصه دسترسی به خدمات و تسهیلات شهری167 2-2-3-4-4- کیفیت زندگی عینی مربوط به عرصه اجتماعی174 3-2-3-4-4- کیفیت زندگی عینی مربوط به عرصه مسکن176 4-2-3-4-4- کیفیت زندگی عینی مربوط به عرصه زیست محیطی178 3-3-4-4- تعیین وضعیت کیفیت زندگی عینی در محلات منطقه 10181 4-4-4-گام چهارم- تلفیق ابعاد عینی و ذهنی و تعیین حالت های کیفیت زندگی183 5-4- جمع بندی187 فصل پنجم- طراحی برنامه ارتقا کیفیت زندگی نواحی برنامه ریزی منطقه 10 شهر تهران191 1-5- مقدمه192 2-5- هدف192 3-5- روش کار192 4-5- تولید بیانیه اهداف برنامه ریزی برای ارتقا کیفیت زندگی نواحی برنامه ریزی منطقه 10 شهر تهران193 1-4-5- مقدمه193 2-4-5- بازبینی اهداف برنامه های توسعه منطقه 10 شهر تهران194 3-4-5- تدوین اهداف برنامه ریزی ارتقا کیفیت زندگی بر اساس مشکلات تعیین شده در بخش تحلیل مورد پژوهی195 4-4-5- تدوین بیانیه نهایی اهداف برنامه ریزی ارتقا کیفیت زندگی نواحی برنامه ریزی منطقه 10 شهر تهران198 5-5- انتخاب و بکارگیری روش طراحی برنامه ارتقا کیفیت زندگی در نواحی برنامه ریزی منطقه 10 شهر تهران199 1-5-5- بررسی فنون طراحی برنامه شهری199 1-1-5-5- روش تحلیل عرصه های تصمیم گیری مرتبط199 2-1-5-5- فن بهينه سازي تصميم202 3-1-5-5- معرفی تدوین سناریو202 4-1-5-5- فن تحلیل سطوح بالقوه203 5-1-5-5- فن نقشه‌هاي هم‌پوش203 2-5-5- انتخاب فن مناسب طراحی برنامه ارتقا کیفیت زندگی در نواحی برنامه ریزی منطقه 10 شهر تهران203 3-5-5- بکارگیری فن تحلیل عرصه های تصمیم گیری در برنامه ریزی برای ارتقا کیفیت زندگی در محلات دچار محرومیت و سازش پذیری منطقه 10 شهر تهران205 1-3-5-5-گام نخست: تولید عرصه های تصمیم گیری مرتبط برای بکارگیری در فرایند برنامه ریزی ارتقاء کیفیت زندگی نواحی برنامه ریزی منطقه 10 شهر تهران205 2-3-5-5- گام دوم : تولید اختیارهای مربوط به عرصه های تصمیم گیری تعیین شده207 3-3-5-5- گام سوم : تولید نمودار اختیارو تعیین سازگاری/ناسازگاری میان اختیارها208 4-3-5-5- گام چهارم : تولید سناریوهای گزینه بر اساس موانع اختیارهای تصمیم گیری211 5-3-5-5- گام پنجم: ارزيابي و انتخاب سناريوي برتر214 4-5-5- تولید راهبردهای ارتقای کیفیت زندگی بر اساس سناریوی برتر215 فصل ششم- نتیجه گیری و ارائه پیشنهادها218 1-6- مقدمه219 2-6- نتیجه گیری219 1-2-6- پاسخ به پرسش های پژوهش219 2-2-6- پاسخ به فرضیات پژوهش230 3-6-1- دستاوردهای نظری و عملی پژوهش234 4-6- ارائه پیشنهادها237 5-6- معرفی قیود و محدودیت های انجام این پایان نامه237 منابع و ماخذ238 پیوست شماره یک: پرسشنامه ساکنین243 پیوست شماره دو: آلفای کرونباخ سوالات246 چکیده انگلیسی247 فهرست جدول ها TOC \h \z \t "جدول,1" جدول شماره 1-1- رویارویی اهداف و پرسش های پایان نامه6 جدول شماره 2-1- گردآوری داده های ثانویه9 جدول شماره 3-1- طیف لیکرت به کار رفته در پژوهش11 جدول شماره 4-1- حالت های کیفیت زندگی14 جدول شماره 1-2- نمونه هایی از تعاریف کیفیت زندگی24 جدول شماره2-2- تحول تاریخی شکل گیری انگاشت کیفیت زندگی31 جدول شماره3-2- مطالعات مربوط به کیفیت زندگی31 جدول شماره 4-2- خلاصه ای از تعاریف ارائه شده از بهزیستی در منابع مختلف33 جدول شماره 5-2- خلاصه مطالعات کیفیت زندگی شهری47 جدول شماره 6-2- عرصه های کیفیت زندگی51 جدول شماره 7-2- قوت ها و ضعف های دو رهیافت کیفیت زندگی59 جدول شماره 8-2- حالت های کیفیت زندگی61 جدول شماره 9-2- خلاصه شاخص ها: نمونه هایی از سراسر جهان73 جدول شماره 10-2- خلاصه مطالعات بکارگیری انگاشت کیفیت زندگی74 جدول شماره1-3:خطر پذیری زلزله در مناطق 22 گانه تهران با توجه به مدلهای مختلف زلزله86 جدول شماره 2-3 - جدول مقایسه جمعيت و میزان رشد جمعیت شهر تهران و منطقه 10 در سال‌های 75-138587 جدول شماره 3-3- جدول مقایسه اندازه متوسط خانوار در شهر تهران و منطقه 10 شهر تهران در سال‌های 75-138588 جدول شماره 4-3 - جمعيت برحسب سن و جنس‌در شهر تهران و منطقة 10 شهر تهران در سال 138588 جدول شماره 5-3- تعداد و سهم جمعيت در مناطق 22 گانه تهران و محلات منطقه 10 شهر تهران در سال‌ 138589 جدول شماره 6-3- تراکم ناخالص جمعیتی مناطق 22 گانه شهر تهران بر اساس جمعیت سال 138590 جدول شماره 7-3- جدول مقایسه میزان سواد در منطقه 10 شهر تهران90 جدول شماره 8-3- جمعيت 10 ساله و بيشتر منطقة 10شهر تهران بر حسب جنس،‌ وضع فعاليت و بخشهاي عمده فعاليت – 138591 جدول شماره9-3- مساحت معابر اصلي منطقه 1092 جدول شماره 10-3 – درصد و مساحت کاربری های شهر تهران و منطقه 1095 جدول شماره 11-3- توزیع نسبی خانوارهای معمولی شهر تهران و منطقه 10 شهر تهران بر اساس نحوه تصرف محل سکونت،138597 جدول شماره12-3-تعداد اتاق در اختیار خانوارهای ساکن در شهر تهران و منطقه 10 شهر تهران،138597 جدول شماره 13-3- واحدهای مسکونی معمولی برحسب مساحت زیربنا در شهر تهران و منطقه 10 شهر تهران،138598 جدول شماره 14-3- ویژگی های مناطق شهر تهران110 جدول شماره 15-3- ویژگی های محلات 10 گانه منطقه 10111 جدول شماره 1-4- فهرست عرصه ها، متغیرها و شاخص های مربوط به متغیرهای کیفیت زندگی در منطقه 10 شهر تهران117 جدول شماره 2-4- تفکیک حجم نمونه بر حسب جمعیت محلات اداری منطقه 10 و توزیع آن121 جدول شماره 3-4- ویژگی های فردی در منطقه 10 شهر تهران123 جدول شماره 4-4- ویژگی های خانوار در منطقه 10 شهر تهران123 جدول شماره 5-4- میزان رضایت پاسخ دهندگان نسبت به شاخص های متغیر حمل و نقل و ارتباطات125 جدول شماره 6-4- میزان رضایت پاسخ دهندگان نسبت به شاخص های متغیر خدمات آموزشی126 جدول شماره 7-4- میزان رضایت پاسخ دهندگان نسبت به شاخص های متغیر خدمات فرهنگی128 جدول شماره 8-4- میزان رضایت پاسخ دهندگان نسبت به شاخص های متغیر خدمات بهداشتی و درمانی129 جدول شماره 9-4- میزان رضایت پاسخ دهندگان نسبت به شاخص های متغیر خدمات اورژانسی130 جدول شماره 10-4- میزان رضایت پاسخ دهندگان نسبت به شاخص های متغیر خدمات تفریحی و ورزشی131 جدول شماره11 -4- میزان رضایت پاسخ دهندگان نسبت به شاخص های متغیر خدمات تجاری132 جدول شماره12-4- میزان رضایت پاسخ دهندگان نسبت به عرصه دسترسی به خدمات و تسهیلات شهری134 جدول شماره 13-4- میزان رضایت پاسخ دهندگان نسبت به شاخص متغیر نرخ سواد135 جدول شماره14-4- میزان رضایت پاسخ دهندگان نسبت به شاخص متغیر نرخ اشتغال136 جدول شماره15-4- میزان رضایت پاسخ دهندگان نسبت به شاخص متغیر فضای قابل سکونت136 جدول شماره16-4- میزان رضایت پاسخ دهندگان نسبت به عرصه اجتماعی در سطح منطقه 10 و محلات دهگانه آن137 جدول شماره17-4- میزان رضایت پاسخ دهندگان نسبت به شاخص متغیر مساحت مسکن138 جدول شماره18-4- میزان رضایت پاسخ دهندگان نسبت به شاخص متغیر کیفیت واحد مسکونی139 جدول شماره 19-4- میزان رضایت پاسخ دهندگان نسبت به عرصه مسکن در سطح منطقه 10 و محلات دهگانه آن140 جدول شماره20-4- میزان رضایت پاسخ دهندگان نسبت به شاخص متغیر آلاینده های هوا141 جدول شماره21-4- میزان رضایت پاسخ دهندگان نسبت به شاخص های متغیر فاصله از خیابان142 جدول شماره22-4- میزان رضایت پاسخ دهندگان نسبت به عرصه زیست محیطی در سطح منطقه 10 و محلات دهگانه آن143 جدول شماره23-4- میزان رضایت پاسخ دهندگان نسبت به کیفیت زندگی در سطح منطقه 10 و محلات دهگانه آن144 جدول شماره 24- 4- مقایسه 9 کمیتی ساعتی برای مقایسه دودویی معیارها171 جدول شماره 25-4: معیارها و امتیازدهی بین معیاری و ضریب اهمیت هر معیار در ارزیابی کیفیت عرصه دسترسی به خدمات و تسهیلات شهری172 جدول شماره 26-4- میزان رضایت پاسخ دهندگان نسبت به کیفیت زندگی در سطح منطقه 10 و محلات دهگانه آن188 جدول شماره 27-4- ماتریس تشخیص حالت های کیفیت زندگی190 جدول شماره 1-5- بازبینی اهداف برنامه های فرادست194 جدول شماره 2-5- تدوین اهداف بر مبنای مشکلات مطرح شده در بخش تحلیل مورد پژوهی196 جدول شماره 3-5- بیانیه نهایی اهداف199 جدول شماره 4-5- مقایسه روش های طراحی برنامه شهری و انتخاب روش مناسب بکارگیری205 جدول شماره 5-5- تولید نهایی و توجیه عرصه های تصمیم گیری منتج از بیانیه نهایی اهداف برنامه ریزی207 جدول شماره 6-5- تعیین اختیارها در عرصه های تصمیم گیری، در چارچوب اهداف و راهبردها208 جدول شماره 7-5 - جدول معرفی عرصه ها و اختیارها209 جدول شماره 8-5- تشریح ناسازگاری بین اختیار ها211 جدول شماره 9-5- معرفی سناریوهای گزینه214 جدول شماره 10-5- امتياز سناريوهاي گزينه از نظر تطابق با اهداف برنامه‌ريزي215 جدول شماره 11-5- بیانیه راهبردی ارتقاء کیفیت زندگی نواحی برنامه ریزی (محلات دارای حالت های محرومیت و سازش پذیری) منطقه 10 شهر تهران217 جدول شماره 1-6- نمونه هایی از تعاریف کیفیت زندگی221 جدول شماره 2-6- خلاصه شاخص ها: نمونه هایی از سراسر جهان222 جدول شماره 3-6- فهرست عرصه ها، متغیرها و شاخص های مربوط به متغیرهای کیفیت زندگی در منطقه 10 شهر تهران225 جدول شماره 4-6- وضعیت کیفیت زندگی ذهنی در منطقه 10 شهر تهران و محلات دهگانه آن226 جدول شماره 5-6- ماتریس تشخیص حالت های کیفیت زندگی229 فهرست نمودارها TOC \h \z \t "جدول,1" نمودار شماره 1-1- چارچوب روش شناختی تحلیل داده ها10 نمودار شماره 2-1- ساختار پایان نامه17 نمودار شماره 1-2-روش کار فصل 220 نمودار شماره 2-2-چارچوب انگاشتی پژوهش77 نمودار شماره 1-3- روش کار فصل 380 نمودار شماره 2-3- سيستم‌هاي تشكيل دهنده ساختار فضايي شهري82 نمودار شماره 1-1- روش کار فصل 4114 نمودار 2-4- ساخت سلسه مراتب برای انجام فرایند AHP171 فهرست شکل ها TOC \h \z \t "جدول,1" شکل شماره 1-2- مدل نمایش ارتباط بین رضایتمندی در عرصه ها و رضایتمندی از زندگی63 شکل شماره 2-2- مدل نشان دهنده روابط بین رضایت عرصه مسکونی و کیفیت زندگی64 شکل شماره 3-2- مدل نمایش دهنده ارتباط بین شرایط عینی، پاسخ های ذهنی و رضایت از همسایگی65 شکل شماره 4-2- مدل متصل کننده فعالیت ها ومنابع تفریحی به بهزیستی فردی (کیفیت زندگی) و کیفیت اجتماع65 شکل شماره 5-2- کیفیت زندگی که بر، ارتباطات بین نیازهای انسانی، ادراکات ذهنی از تامین نیاز و فرصت های ارائه شده دلالت می کند.67 شکل شماره 6-2- چارچوب مفهومی (تسفازقی،2009)68 شکل شماره 1-3- نقشه تحلیلی وضعیت دسترسی به وسائط حمل و نقل عمومی منطقه 10 شهر تهران94 شکل شماره 2-3- نقشه کاربری اراضی منطقه 1096 شکل شماره 3-3- نقشه نواحی و محلات منطقه 10 شهر تهران 99 شکل شماره 1-4- لایه های رستری ایجاد شده از شاخص فاصله تا ایستگاه اتوبوس146 شکل شماره 2-4- لایه های رستری ایجاد شده از شاخص فاصله تا ایستگاه اتوبوس تندرو147 شکل شماره 3-4- لایه های رستری ایجاد شده از شاخص فاصله تا ایستگاه تاکسی147 شکل شماره 4-4- لایه های رستری ایجاد شده از شاخص فاصله تا مترو148 شکل شماره 5-4- لایه های رستری ایجاد شده از شاخص فاصله تا خیابانهای اصلی 149 شکل شماره 6-4- لایه های رستری ایجاد شده از شاخص دسترسی به فضای پارکینگ 150 شکل شماره 7-4- لایه های رستری ایجاد شده از شاخص فاصله تا دبستان150 شکل شماره 8-4- لایه های رستری ایجاد شده از شاخص فاصله تا راهنمایی151 شکل شماره 9-4- لایه های رستری ایجاد شده از شاخص فاصله تا دبیرستان152 شکل شماره 10-4- لایه های رستری ایجاد شده از شاخص فاصله تا هنرستان152 شکل شماره 11-4- لایه های رستری ایجاد شده از شاخص فاصله تا مساجد و مراکز مذهبی153 شکل شماره 12-4- لایه های رستری ایجاد شده از شاخص فاصله تا مراکز فرهنگی 154 شکل شماره 13-4- لایه های رستری ایجاد شده از شاخص فاصله تا بیمارستان154 شکل شماره 14-4- لایه های رستری ایجاد شده از شاخص فاصله تا مراکز بهداشتی- درمانی155 شکل شماره 15-4- لایه های رستری ایجاد شده از شاخص فاصله تا ایستگاههای آتشنشانی156 شکل شماره 16-4- لایه های رستری ایجاد شده از شاخص فاصله تا ایستگاههای پلیس156 شکل شماره 17-4- لایه های رستری ایجاد شده از شاخص فاصله تا تسهیلات ورزشی 157 شکل شماره 18-4- لایه های رستری ایجاد شده از شاخص فاصله تا پارک و فضای سبز158 شکل شماره 19-4- لایه های رستری ایجاد شده از شاخص فاصله تا مراکز تفریحی158 شکل شماره 20-4- لایه های رستری ایجاد شده از شاخص فاصله تا مراکز تجاری159 شکل شماره 21-4- لایه های رستری ایجاد شده از شاخص فاصله تا راسته های فعالیتی160 شکل شماره 22-4- لایه های رستری ایجاد شده از شاخص نرخ مشارکت اقتصادی 161 شکل شماره 23-4- لایه های رستری ایجاد شده از شاخص نرخ سواد162 شکل شماره 24-4- لایه های رستری ایجاد شده از شاخص نرخ سواد163 شکل شماره 25-4- لایه رستری ایجاد شده از شاخص مساحت مسکن164 شکل شماره 26-4- لایه رستری ایجاد شده از شاخص عمر ساختمان164 شکل شماره 27-4- لایه های رستری ایجاد شده از شاخص فاصله از گره های ترافیکی165 شکل شماره 28-4- لایه های رستری ایجاد شده از شاخص فاصله از پایانه های حمل و نقل عمومی166 شکل شماره 29-4- لایه های رستری ایجاد شده از شاخص فاصله از خیابان166 شکل شماره 30-4- لایه های رستری ایجاد شده از شاخص فاصله از پمپ بنزین و منابع سوخت168 شکل شماره 31-4- لایه های مربوط به متغیرهای هفت گانه عرصه دسترسی به خدمات و تسهیلات شهری168 شکل شماره 32-4- تعیین وضعیت کیفیت دسترسی به خدمات و تسهیلات شهری173 شکل شماره 33-4- لایه متغیرهای مربوط به عرصه اجتماعی174 شکل شماره 34-4- تعیین وضعیت کیفیت عرصه اجتماعی175 شکل شماره 35-4- لایه متغیرهای مربوط به عرصه مسکن176 شکل شماره 36-4- وضعیت کیفیت عرصه مسکن177 شکل شماره 37-4- لایه متغیرهای مربوط به عرصه زیست محیطی179 شکل شماره 38-4- وضعیت کیفیت عرصه زیست محیطی180 شکل شماره 39-4- وضعیت کیفیت زندگی عینی در محلات منطقه 10182 شکل شماره 1-5- سطوح سه گانه تجرید در روش تحلیل عرصه های تصمیم گیری مرتبط201 شکل شماره 2-5 - نمودار اختیار در روش تحلیل عرصه های تصمیم گیری مرتبط202 شکل شماره3-5- نمودار درخت تصمیم در روش تحلیل عرصه های تصمیم گیری مرتبط202 شکل شماره 4-5- گام های فن تحلیل عرصه های تصمیم گیری مرتبط206 شکل شماره 5-5- نمودار دايره‌اي عرصه‌هاي تصميم‌گيري و ميله‌هاي مانع در نواحی برنامه ریزی منطقه 10 شهر تهران210 شکل شماره 6-5- درخت توليد سناريوهاي گزينه213 شکل شماره 1-6- وضعیت کیفیت زندگی ذهنی در عرصه ها و کیفیت ذهنی کل در منطقه 10 شهر تهران و محلات دهگانه آن227 شکل شماره 2-6- وضعیت کیفیت زندگی عینی در عرصه ها و کیفیت ذهنی کل در محلات دهگانه منطقه 10 شهر تهران228 شکل شماره 3-6- حالت های مختلف کیفیت زندگی در محلات دهگانه منطقه 10 شهر تهران229 شکل شماره4-6- کیفیت زندگی مناطق 22 گانه شهر تهران، 1385232 شکل شماره 5-6- گوناگونی کیفیت عینی در هریک از محلات با کیفیت عینی منطقه 10 شهر تهران232 شکل شماره 6-6- گوناگونی کیفیت زندگی ذهنی در هریک از محلات با کیفیت ذهنی منطقه 10 شهر تهران233 فهرست نقشه ها TOC \h \z \t "جدول,1" نقشه شماره 1-3- موقعیت منطقه در شهر تهران و معرفی محلات دهگانه آن منطقه 1085 نقشه شماره 1-4- وضعیت کیفیت ذهنی زندگی در محلات منطقه 10 شهر تهران184 نقشه شماره 2-4- وضعیت کیفیت عینی زندگی در محلات منطقه 10 شهر تهران185 نقشه شماره 3-4- حالت های کیفیت زندگی در محلات منطقه 10 شهر تهران186 نمودار شماره 2-1- ساختار پایان نامه (ماخذ: نگارنده، 1392). 72009025400 فصل دوم تشریح چارچوب نظری، تجربی و فنی مرتبط با انگاشت کیفیت زندگی فصل دوم- تشریح چارچوب نظری، تجربی و فنی مرتبط با انگاشت کیفیت زندگی 1-2- مقدمه این فصل شامل 4 بخش در ارتباط با کلمه کلیدی این مطالعه، یعنی انگاشت کیفیت زندگی می باشد. در بخش اول پایه های نظری مرتبط با انگاشت کیفیت زندگی تشریح می گردد. در بخش دوم با عنوان تشریح چارچوب تجربی بکارگیری انگاشت کیفیت زندگی در برنامه ریزی شهری، تجارب کشورهای دیگر در بکارگیری انگاشت کیفیت زندگی در برنامه ریزی شهری ، در دو گروه بیشتر توسعه یافته و کمتر توسعه یافته، مورد بررسی قرار می گیرد. در بخش سوم با عنوان معرفی روشها و فنون مرتبط با بکارگیری انگاشت کیفیت زندگی در برنامه ریزی شهری، روشها و فنون سنجش کیفیت زندگی شهری و مدل های بکارگیری این انگاشت در برنامه ریزی شهری بررسی می شود. سرانجام در بخش پایانی یک جمع بندی از چارچوب های فوق الذکر بیان می شود و در پایان این جمع بندی، چارچوب مفهومی پژوهش ارائه می گردد. 2-2- هدف هدف از این فصل، بازبینی ادبیات در ارتباط با انگاشت کیفیت زندگی به منظور شناخت این انگاشت و تدوین چارچوب نظری و فنی مناسب برای بکارگیری در مورد پژوهی پایان نامه می باشد. 3-2- روش کار به منظور بازبینی ادبیات و ساخت پس زمینه نظری در ارتباط با انگاشت کیفیت زندگی، فرایندی در چهار مرحله پیموده شده است. این فرایند در نمودار زیر نشان داده شده است. 2. تشریح چارچوب نظری، تجربی و فنی بکارگیری انگاشت کیفیت زندگی در برنامه ریزی شهرینمودار شماره 1-2- روش کار فصل 2( ماخذ: نگارنده، 1392)مقایسه استاندارد زیست و کیفیت زندگیتفاوت استاندارد زیست و کیفیت زندگیتعریف استاندارد زیستابعاد کیفیت زندگیتعاریف ناظر بر ابعاد عینی و ذهنی کیفیت زندگی معرفی تعاریف پایه انگاشت کیفیت زندگیسنجش کیفیت زندگیمدل های انگاشتی کلان کیفیت زندگیعرصه های زندگیمدل کمپل و همکارانمدل کستانزا و همکارانمدل مارانز و راجرزمدل مارانز و موهالمدل تسفازقیجمع بندی و ارائه چارچوب انگاشتی پژوهشجمع بندی تجارب جهانی انگاشت کیفیت زندگیجمع بندی چارچوب های نظری انگاشت کیفیت زندگیجمع بندی چارچوب های فنی انگاشت کیفیت زندگی انگاشت رضایت از زندگیانگاشت خوشنودیانگاشت بهزیستی معرفی سیر تحول تفکر درمورد انگاشت کیفیت زندگیتشریح پایه های نظری مرتبط با انگاشت کیفیت زندگی معرفی و تعریف انگاشت های مرتبط با انگاشت کیفیت زندگی تعریف انگاشت کیفیت زندگی در چارچوب نظریه و عمل برنامه ریزی بررسی انگاشت کیفیت زندگی در چارچوب نظریه و عمل برنامه ریزی تاثیر مفهوم کیفیت زندگی بر برنامه ریزی شهری مطالعه شاخص کیفیت زندگی در آنتاریو کانادامطالعه شاخص کیفیت زندگی در گرند تراورس آمریکا موسوم به Q1998معرفی چارچوب انگاشتی پژوهشمنافع توسعه مدل های انگاشتیترکیب نشانگرهای عینی و ذهنی و تشخیص حالت های کیفیت زندگیتئوری های رابطه میان شاخصهای عینی و ذهنی کیفیت زندگیسنجش ذهنی کیفیت زندگی با جمع آوری داده های اولیه و تجزیه و تحلیل داده های ممیزیسنجش عینی کیفیت زندگی با استفاده از تجزیه و تحلیل داده های ثانویهراهنمودهایی برای سنجش کیفیت زندگی اصول اساسی سنجش کیفیت زندگیمعرفی روشها و فنون مرتبط با بکارگیری انگاشت کیفیت زندگی در برنامه ریزی شهریتجارب کشورهای کمتر توسعه یافتهشواهد تجربی در بکارگیری کیفیت زندگی عینی و ذهنیتجارب کشورهای توسعه یافتهتشریح پایه های تجربی مرتبط با انگاشت کیفیت زندگی مطالعه شاخص کیفیت زندگی در شهر لیما در کشور پرومطالعه شاخص کیفیت زندگی در شهرتهران در کشور ایرانمطالعه شاخص کیفیت زندگی در یک منطقه خرد شهری درشهر آدیس آبابا در کشور اتیوپی 4-2- معرفی و تشریح پایه های نظری مرتبط با انگاشت کیفیت زندگی 1-4-2- مقدمه در این بخش، تعاریف کیفیت زندگی ارائه می شود تا توضیح دهد که کیفیت زندگی چیست، توسعه تاریخی آن چگونه بوده است و برای چه بوجود آمده است، انگاشت های مرتبط با آن چه انگاشت هایی هستند و چه رابطه ای با انگاشت کیفیت زندگی دارند و سرانجام این که انگاشت کیفیت زندگی در چارچوب نظریه و عمل برنامه ریزی چگونه تعریف می شود و چه کاربردهایی دارد. 2-4-2- هدف هدف این زیر فصل آشنایی با انگاشت کیفیت زندگی و بررسی سیر تحول و مبانی نظری آن به منظور بکارگیری انگاشت کیفیت زندگی در فرایند برنامه ریزی مورد پژوهی پایان نامه می باشد. 3-4-2- روش کار در راستای بررسی ادبیات و اصول پایه تفکر درمورد انگاشت کیفیت زندگی فرایندی در پنج بخش اصلی بکار گرفته شد که عبارتند از: نخست- تعریف انگاشت کیفیت زندگی: ارائه تعریفی واحد از انگاشت کیفیت زندگی که در آن توافق وجود داشته باشد، به دلیل کاربرد آن در انتظام های فکری گوناگون ، دشوار و حتی غیر ممکن است. در این بخش تعاریف مختلف کیفیت زندگی بر اساس ابعاد عینی، ذهنی و هر دو بعد عینی و ذهنی بازبینی شد و با توجه به تعاریف متفاوت ارائه شده ازکیفیت زندگی، کلمات کلیدی که توسط پژوهشگران مختلف به کار برده شده بیان گردید. دوم- بررسی سیر تحول انگاشت کیفیت زندگی: از آنجایی که انگاشت کیفیت زندگی در ادامه تفکر در مورد استاندارد زیست قرار دارد، در این زیربخش ابتدا استاندارد زیست تعریف شده و سپس سیر تحول تفکر کیفیت زندگی ارائه می شود. سوم- معرفی و تعریف انگاشت های مرتبط با انگاشت کیفیت زندگی :انگاشت های بهزیستی، خوشنودی و رضایت از زندگی که به عنوان واحدهای سازنده انگاشت کیفیت زندگی می باشند در این بخش تعریف و توصیف می شوند. پنجم- بررسی انگاشت کیفیت زندگی در چارچوب نظریه و عمل برنامه ریزی: در این بخش انگاشت کیفیت زندگی در چارچوب نظریه و عمل برنامه ریزی تعریف می شود و ارتباط کیفیت زندگی با برنامه ریزی شهری بیان می گردد. 5-3-2- معرفی تعاریف پایه انگاشت کیفیت زندگی انگاشت کیفیت زندگی برداشتی گسترده است که به عنوان یک رهیافت، مقصودش ارزیابی زندگی درتمام بخشهای آن است. بنابراین این انگاشت با همه انتظام های فکری درگیر می باشد و ارائه تعریفی واحد از آن که مورد قبول همگان باشد، دشوار است .(Aklanoğlu,2011,p:421) با توجه به هدف مطالعه ی پژوهشگران مختلف، کیفیت زندگی نیز متفاوت تعریف شده است. مطالعه این انگاشت که در سال های اخیر توجهات زیادی را به خود جلب کرده است بر پایه پذیرش این فرضیه بنیادی صورت گرفته است که: " محیط اجتماعی و فیزیکی یک محدوده می تواند بر بهزیستی مردم ساکن در آن محدوده اثر بگذارد. " (Lambiri,2006,p:2). این انگاشت ویژگی ها و مشخصات قابل توجهی دارد: تنها به زندگی انسان ها مربوط می شود. این انگاشت کمتر به صورت جمع به کار می رود. این انگاشت به عنوان اصطلاحی تفکیک ناپذیر مطرح می شود. به سختی در قالب دسته ها و گروههای مجزا مرتبط با علوم اجتماعی مقوله بندی می شود.(Dissart,2000 136) انگاشت کیفیت زندگی سه ویژگی اصلی دارد: نخست آنکه موقعیت های زندگی افراد و ادراکاتشان نسبت به کیفیت زندگی را منعکس می کند. دوم- انگاشت کیفیت زندگی انگاشتی چند بعدی است، عرصه های متعدد زندگی مانند شرایط مسکن، آموزش، اشتغال، تعادل کارو زندگی، دسترسی به نهادها و خدمات عمومی و اثرات متقابل آنها را پوشش می دهد. و سرانجام، انگاشت کیفیت زندگی اطلاعات عینی(بیرونی) درمورد شرایط زندگی را با دیدگاههای ذهنی باهم ارائه می کند و به ایجاد تصویری کلی از بهزیستی در جامعه تمایل دارد(Keles,2011,p:24). وبستر مقدمه ای برای انگاشت کیفیت زندگی ارائه کرده است که به شرح زیر می باشد: کیفیت: درجه ای از برتری زندگی: سلسله مراتبی از تجارب ذهنی و فیزیکی که موجودیت افراد را می سازد. QUALITY OF LIFE PLANNING BULLETIN,1989,p: 2) 1-5-3-2- ابعاد کیفیت زندگی پژوهشگران بسیاری، مانند مک کال (1975)، میرز(1987)، دیوید سن و کاتر (1991)، اوبرین و ایدی (1991)، گری سون و یونگ (1994)، دینر و ساهه (1997)، تراک سنتر و اتالک (2001) به مرور ادبیات کیفیت زندگی پرداخته اند و در این مورد توافق کلی وجود دارد که تعریفی جامع از کیفیت زندگی باید برسمیت شناخته شود که این تعریف دو بعد مرتبط دارد، یک بعد روان شناختی و دیگری بعد محیطی. گری سن و یونگ (1994)، اشاره کرده اند که " به نظر می رسد یک توافقی وجود داشته باشد که در تعریف کیفیت زندگی دو سری بنیادی از اجزاء و فرایندها در تعامل می باشند: آن هایی که به یک سازوکار روان شناختی درونی وابسته هستند و یک احساس رضایتمندی و یا خشنودی از زندگی را ایجاد می کنند و آنهایی که شرایط بیرونی اند و سازو کارهای درونی را برمی انگیزند. در ارتباط با بعد اول، عبارات دیگری نیز به کار رفته اند، مانند: کیفیت زندگی انفرادی/شخصی، بهزیستی ذهنی، یا رضایت از زندگی. برای بعد دوم عبارات و سطوح مختلفی به کار رفته اند، مثلاً کیفیت زندگی شهری، کیفیت زندگی اجتماعی، کیفیت مکان و کیفیت زندگی محیطی. از آنجایی که کیفیت زندگی چنین انگاشت پیچیده و چندوجهی است، اینگونه استدلال می شود که ترکیب هر دو بعد درونی و بیرونی آن برای ایجاد تصویری کامل از کیفیت زندگی یک شخص یا یک مکان، اهمیت دارد. دیزارت و دلر(2000:136) استدلال می کنند که " کیفیت زندگی یک شخص به وقایع بیرونی (عینی) زندگی اش و ادراکات درونی (ذهنی ) که او از این عوامل و نیز از خویشتن دارد، وابسته می باشد (Massam,2003,p:145). 2-5-3-2 تعاریف ناظر بر ابعاد عینی و ذهنی کیفیت زندگی همانگونه که بیان گردید، انگاشت کیفیت زندگی، انگاشتی چند جانبه و چند وجهی است که دارای دو بعد عینی و ذهنی می باشد. نمونه هایی از تعاریف کیفیت زندگی که بر بعد ذهنی، عینی و یا ابعاد عینی و ذهنی کیفیت زندگی به طور توام اشاره می کنند، در جدول زیر ارائه شده است. جدول شماره 1-2- نمونه هایی از تعاریف کیفیت زندگی مرجعتعریفبعد کیفیت زندگیJanse (2004)کیفیت زندگی ساختاری چند بعدی دارد که شامل اجزای کالبدی، عاطفی، روانی، اجتماعی و رفتاری می باشد.-Hagerty et al (2001)کیفیت زندگی، اصطلاحی است که حاکی از کیفیت کلی زندگی یک شخص است نه فقط بعضی بخش های جزء، این به این معنی است که اگر کیفیت زندگی به عرصه های جزء خود تقسیم شود، این عرصه ها در مجموع باید کل ساختار را ارائه نمایند.-Schalock (2000)کیفیت زندگی انگاشتی است که منعکس کننده شرایط زندگی فرد در ارتباط با 8 بعد مرکزی یک زندگی می باشد: بهزیستی عاطفی، روابط بین افراد، رفاه مادی، پیشرفت شخصی، بهزیستی کالبدی، خودمختاری، شمول اجتماعی و حقوق ( اجتماعی).ذهنیLehman (1983)امری ذهنی، که در مفهوم جهانی رفاه انعکاس می یابد.بعد ذهنیEmerson (1985)رضایت از ارزشها، اهداف و نیازهای فردی از طریق تحقق یافتن توانایی هایشان و یا سبک زندگی آنها.بعد ذهنیThe WHOQOL Group (1995)کیفیت زندگی به عنوان ادراک افراد از موقعیتشان در زندگی، در زمینه سیستم های فرهنگی و ارزشی که در آن زندگی می کنند و در ارتباط با اهداف، انتظارات، استانداردها و نگرانی های آنها می باشد.انگاشتی گسترده است که به روشی پیچیده سلامت فیزیکی، وضعیت روانی، سطح استقلال، روابط اجتماعی، باورهای شخصی اشخاص و ارتباط آنها با ویژگی های بارز محیط را باهم ترکیب می کند.این تعریف نشان دهنده این دیدگاه است که کیفیت زندگی اشاره به ارزشگذاری ذهنی دارد که در زمینه فرهنگی، اجتماعی و محیطی قرار داده شده است. به این ترتیب، کیفیت زندگی نمی تواند به سادگی با واژه های "وضعیت سلامت"، "سبک زندگی"، "رضایتمندی از زندگی"، "حالت ذهنی" و یا "بهزیستی" برابری کند. بلکه، انگاشتی چندبعدی است که ترکیب کننده ادراک فردی از موارد ذکر شده و دیگر جنبه های زندگی است.بعد ذهنیDiener & Suh(1997)رضایتمندی از زندگیبعد ذهنیHass(1999b)کیفیت زندگی، ارزشگذاری چندبعدی شرایط زندگی فعلی افراد، در زمینه فرهنگی که در آن زندگی می کنند و ارزشهایی که دارند، می باشد. کیفیت زندگی در درجه اول حس ذهنی بهزیستی در ابعاد کالبدی، روانی، اجتماعی و معنوی است. در برخی شرایط، ممکن است شاخص های عینی برای تکمیل کردن و یا در افراد ناتوان به ادراک ذهنی، به عنوان شاخص نماینده برای ارزیابی کیفیت زندگی به کار رود.ابعاد عینی و ذهنیLane (1996)کیفیت زندگی با پیوند بین دو عنصر ذهنی یا مبتنی بر شخص و مجموعه ای از شرایط عینی تعریف شده است. عناصر ذهنی کیفیت زندگی بالا شامل: 1) حس بهزیستی 2) پیشرفت شخصی، رشد یادگیری و جزآن و عنصر عینی آن حاکی از کیفیت عینی زندگی می باشد.ابعاد عینی و ذهنیCummins (1997)کیفیت زندگی هم عینی و هم ذهنی است، هر محورآن شامل 7 عرصه است: بهزیستی مادی، سلامت، بهره وری، صمیمیت، امنیت، اجتماع و خوشبختی احساسی. عرصه های عینی به سنجه های عینی بهزیستی وابسته است و عرصه های ذهنی شامل عرصه رضایت است که با اهمیتشان برای افراد، وزن دهی می شوند.ابعاد عینی و ذهنیCummins (1992)ارزش های فردی و همچنین شرایط زندگی و رضایت از زندگی برای تعیین کیفیت زندگی با یکدیگر تعامل دارند.ابعاد عینی و ذهنیFelce and Perry (1995)کیفیت زندگی به عنوان بهزیستی کلی تعریف شده است که شامل توصیفگرهای عینی و ارزیابی های ذهنی از بهزیستی کالبدی، مادی، اجتماعی و عاطفی است.ابعاد عینی و ذهنیSenlier et al (2009)کیفیت زندگی به عنوان رابطه بین ادراک فردی و احساسات مردم و تجربیاتی که آنها در درون فضای زندگی خود دارند می باشد.ابعاد عینی و ذهنی ماخذ: Scottish Executive Social Research,2005 با توجه به تعاریف ارائه شده، می توان گفت مفهوم کیفیت زندگی، نه تنها در نزد محققان و صاحبنظران امری نسبی است، بلکه هریک از شهروندان ساکن در یک شهر یا حتی یک محله نیز تعریف متفاوتی از کیفیت زندگی دارند، اما برای ترسیم مفهومی موضوع موردنظر، تعریف زیر از کیفیت زندگی را مبنای مطالعه و استنتاج قرار می دهیم: " کیفیت زندگی انگاشتی چندوجهی، نسبی، متاثر از زمان، مکان و ارزش های فردی و اجتماعی است. این انگاشت از یک سو به عوامل بیرونی و عینی زندگی وابسته می باشد و از سوی دیگر به برداشتهای فردی افراد از جایگاهشان در زندگی در بستر فرهنگ و سیستم های ارزشی ای که در آنها رشد می کنند، وابسته می باشد." (تدوین و استنتاج از منابع مختلف). 6-3-2- معرفی سیر تحول تفکر انگاشت کیفیت زندگی پیش از آنکه انگاشت کیفیت زندگی به صورتی که در دهه 1960 میلادی و بعد از آن مورد استفاده قرار بگیرد، بررسی جنبه های کیفی زندگی در چارچوب مفاهیم دیگری انجام می گرفت. بهترین عامل مؤثر در پیدایش انگاشت کیفیت زندگی ، مطرح شدن استاندارد زیست در مجامع علمی و سیاسی و پس از آن در بررسی های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جوامع مختلف است. بنابراین ریشه های اصلی انگاشت کیفیت زندگی و تعاریف جدید از آن در استاندارد زیست قرار دارد. 1-6-3-2- تعریف استاندارد زیست استاندارد زیست به سطح ثروت، راحتی، کالاهای مادی و ملزومات در دسترس برای یک طبقه خاص اجتماعی و اقتصادی در یک منطقه خاص جغرافیایی اشاره دارد . سنجش استاندارد زیست معمولا شامل سنجش عوامل زیر است: درامد کیفیت و در دسترس بودن اشتغال اختلاف طبقاتی نرخ فقر کیفیت و قیمت مسکن ساعت کار مورد نیاز برای خرید نیازمندی ها تولید ناخالص داخلی (GDP ) نرخ تورم کیفیت و در دسترس بودن آموزش امید به زندگی هزینه کالا و خدمات زیرساخت رشد اقتصادی ملی ثبات اقتصادی و سیاسی آزادی های سیاسی و مذهبی کیفیت محیط زیست اقلیم ایمنی تفکر درمورد استاندارد زیست ، تفکر درمورد عواملی است که به راحتی اندازه گیری می شوند. از استاندارد زیست اغلب برای مقایسه بین نواحی جغرافیایی استفاده می شود. یک مقیاس برای استاندارد زیست، شاخص توسعه انسانی (HDI) است که در سال 1990 توسط سازمان ملل متحد توسعه یافته است. این شاخص، امید به زندگی در بدو تولد، نرخ سواد بزرگسالان و سرانه تولید ناخالص داخلی (GDP) را برای اندازه گیری سطح توسعه یافتگی یک کشور در نظر می گیرد(www.investopedia.com). بنابراین استاندارد زیست ابعاد و ماهیت کارهایی را که باید انجام شوند تعیین می کند. استاندارد زیست شرایط حداقلی را برای همه ی حوزه های زندگی تعیین می کند به طوری که سطح زندگی شهروندان نباید پایین تر از آن قرار بگیرد. به بیان دیگر استاندارد زیست بیان حداقل و حداکثر نیازها و تحت مقررات درآوردن تأمین نیازهای انسانی برای رسیدن به یک زندگی مناسب است (تقی زاده مطلق،1381). 2-6-3-2- مقایسه استاندارد زیست و کیفیت زندگی هنگامی که مردم در مورد استاندارد زیست خود فکر می کنند، درآمد ممکن است اولین چیزی باشد که به ذهن آنها می آید. بنابراین اگر درآمد آنها، به عنوان مثال از طریق از دست دادن شغل، کاهش یابد آنها ممکن است استاندارد زیست خود را همراه با آن پایین در نظر بگیرند. استاندارد زیست شاخص نسبتا ناقصی است. ممکن است کشوری بر طبق عوامل مطرح شده در بالا، بالاترین رتبه را از نظر استاندارد زیست نسبت به سایر کشورها کسب نماید، ولی برای بخش هایی از جمعیت آن کشور، استاندارد زیست واقعاً پایین باشد. مشابه استاندارد زیست، چیزی که به عنوان کیفیت زندگی خوب برای یک فرد در نظر گرفته می شود، ممکن است برای فرد دیگر چنین به نظر نرسد. به عنوان مثال اقتصاددانان شاخص هایی را تولید می کنند که بر اساس آن کیفیت زندگی در کشورهای مختلف را رتبه بندی می کنند. بر اساس شاخص های تعریف شده برای سنجش کیفیت زندگی توسط اقتصاددانان، به طور قابل پیش بینی ای، کشورهای توسعه یافته از نظر رتبه در بالا و کشورهای کمتر توسعه یافته در پایین قرار می گیرند (www.investopedia.com). 3-6-3-2- تفاوت استاندارد زیست و کیفیت زندگی تفاوت اصلی بین استاندارد زیست و کیفیت زندگی این است که استاندارد زیست، سطح ثروت، مسکن و کالاهای مادی است و بنابراین بیشتر عینی می باشد درحالیکه کیفیت زندگی اغلب میزان شادی افراد را اندازه می گیرد و بیشتر ذهنی می است(www.investopedia.com). شاخص های کیفی و کمی مربوط به استانداردهای زیست، خدمات و کالاهای مورد نیاز مردم هستند و شامل مواردی چون سرانه تولید ناخالص ملی، امید به زندگی، نرخ زاد و ولد، نرخ مرگ و میر کودکان، تعداد پزشکان، تعداد خودروها، نرخ بهره مندی از تلویزیون، رادیو، تلفن و آموزش های عمومی، هزینه های آموزشی و بهداشتی، تعداد سینماها، توزیع روزنامه، حاصلخیزی زمینهای کشاورزی و تراکم می شوند. در حالی که کیفیت زندگی حاصل اثرات متقابل ویژگی های اجتماعی، بهداشتی، اقتصادی و زیست محیطی می باشد که بر روند توسعه فردی و اجتماعی اثر می گذارد(Nots on Quality Of Life, Ontario Social Development Council ,1997). کیفیت زندگی برداشت وسیعتری از رفاه انسانی دارد و ابعاد غیر مادی رفاه را نیز جزو نیازهای اساسی یک فرد می بیند. زیرا نیازهایی مانند شادی، حس مسئولیت، نشاط فرهنگی، آزادی سیاسی، مشارکت، ملاحظات اجتماعی و زیست محیطی که در انگاشت کیفیت زندگی مطرح می شوند، در انگاشت استاندارد زیست مطرح نبوده اند. استاندارد زیست بیشتر عوامل مادی را در نظر دارد و تفاوت عمده آن با انگاشت کیفیت زندگی نیز همین نکته است. با وجود آنکه هردو مفهوم استاندارد زیست و کیفیت زندگی ناقص می باشند، آنها می توانند تصویری کلی از زندگی در یک مکان و زمان خاص بدست دهند(www.investopedia.com). 4-6-3-2- سیر تحولات انگاشت کیفیت زندگی چه چیزهایی یک جامعه خوب را می سازد و چگونه زندگی افراد می تواند ارتقا پیدا کند، جزء سوالات اساسی در همه زمان ها و فرهنگ ها بوده است. برای قرن ها فیلسوفان، متخصصان و متفکران سیاسی تعریف خود را از کیفیت زندگی با توجه به هنجارهای متفاوت، پیش فرض های مذهبی یا ایدئولوژیک ارائه نمودند. با این حال تنها در شروع دهه 1900 میلادی است که این نکته تبدیل به موضوع پژوهش های تجربی سیستماتیک شده است (Patrik Vesan,2011,p:1). بررسی تحولات و سیر تاریخی تفکر در مورد کیفیت زندگی بدون در نظر گرفتن موضوع استاندارد زیست درست نخواهد بود زیرا کیفیت زندگی در ادامه سیر تحولات تفکر در مورد استاندارد زیست قرار دارد. بنابراین برای حفظ تسلسل کامل این سیر تحول بهتر آن است که ابتدا روند تغییرات انگاشت استاندارد زیست بررسی شود. حفظ استاندارد زیست در اوایل قرن بیستم میلادی و در پی شروع جنبش مدرنیسم از سوی اصلاح طلبان اجتماعی مطرح شد. حفظ استاندارد زیست اهداف کسانی را تشکیل می داد که جایگاه خود را در اقتصاد ما بعد صنعتی و متکی به فناوری پیشرفته از دست داده بودند. بحث استاندارد زیست، پسندیدگی و گسترش آن، دولت ها را موظف می ساخت تا حداقلی از شرایط مادی و سلامتی را برای زندگی انسانها فراهم سازند. این جنبش در پی بروز مشکلات عدیده ای که برای شهروندان در پی قرن نوزدهم میلادی و شروع صنعتی شدن ایجاد شده بود به وجود آمد. استاندارد سازی زندگی مشکلات مختلفی از جمله تأمین مسکن مناسب، پاکسازی شهرها، رسیدگی به وضعیت کارگران و به طور کلی نیازهای اولیه جمعیت را در بر می گرفت. استاندارد زیست نماد پیشرفت در دوران نوگرایی و پاسخ به نیازهای متناسب با آن بوده و تبلور عینی ساختن اندیشه ها و متعارف ساختن فرد را امکان پذیر کرده است. به دنبال پیروزی اصلاح طلبان در طی دهه های 1930 و 1940 میلادی و پس از جنگ دوم جهانی در کشورهای صنعتی اروپای غربی تفکر حکومت رفاه زنده شد و دولت هایی که سطح معینی از رفاه را در سرلوحه ی فعالیتهای خود قرار داده و با اتکاء به اعداد معینی برای هر یک از شاخصهای استاندارد، که در جهت حفظ آن تلاش می کردند به قدرت رسیدند (تقی زاده مطلق،1381). توجه به سایر نیازهای انسان چون عزت نفس، آموزش، معاشرت های اجتماعی، زیبایی شناسی و جز آن همراه با رشد سریع اقتصادی و توجه به جنبه های کیفی محیط زیست باعث شد اصلاح طلبان در طی دهه های 1950 و 1960 میلادی به تدریج انگاشت کیفیت زندگی را به جای استاندارد زیست جایگزین کنند. مخالفت با توسعه شهرها و توجه به حفظ نواحی تاریخی، احیای نواحی فرسوده، تأکید بر قابلیت های سکونت و ویژگیهای کیفی آن (به جای ویژگیهای کمی) و تلاش برای تعریف رفاه جدا از شاخص های پولی و توجه به چندگانگی خواسته ها از جمله عوامل مؤثر در این تغییر رویکرد در طی دهه 1960 میلادی به ویژه در اروپا بود(اسمیت، 1994). افزایش توجه نسبت به موضوع کیفیت زندگی در این دوران در قلب دو رشته پژوهش وجود داشت: یکی از آنها در ایالات متحده آمریکا گسترش یافت (که جنبش شاخص های اجتماعی نامیده شد) و دیگری در سوئد (رهیافت سطح زندگی) گسترش پیدا کرد. این اولین موج مطالعات بود که اساساً بر ایجاد مجموعه داده های "شاخصهای اجتماعی" متمرکز شده بود و هدف آنها فهم اثرات رشد اقتصادی بر بهزیستی انسان بود (Patrik Vesan,2011,p:1). تغییر از استاندارد به کیفیت بیانگر این واقعیت است که در دهه 1960 میلادی شرایط مادی زندگی در کشورهای صنعتی به قدری بهتر شده بود که سیاستمداران و تصمیم گیران می توانستند خواست های عالی را در کار سیاستگذاری جایگزین نمایند. استاندارد زیست که در آغاز سده ی بیستم میلادی به عنوان سنتزی از احتیاجات اساسی ابداع شد، خیلی سریع به هنجار عمومی پیشرفت اجتماعی مبدل گردید و کیفیت زندگی در ادامه این روند به بیان ملاحظات اجتماعی و زیست محیطی پرداخت و به سرعت به یک ابزار بازاریابی درعرصه اقتصاد جهانی تبدیل شد. فرض بر این بوده که جنبش کیفیت زندگی می تواند به ترویج توسعه پایدار کمک کند و حساسیت ها را نسبت به ظرفیت مسکونی زمین و ظرفیت تحمل بشر افزایش دهد . کیفیت زندگی نماد پاسخ به نیاز پست مدرنیسم است و در پی هنجار مشترکی برای مقابله با نابرابری ها می باشد. در طول دهه 1970 میلادی مطالعات و مشاهدات متعددی در زمینه کیفیت زندگی انجام شد. در این زمان دو گرایش عمده بین پژوهشگران وجود داشت؛ عده ای با تکیه بر علوم اجتماعی و شاخص های جمعی، موضوع کیفیت زندگی را پیگیری می کردند و عده ای با تکیه بر شاخص های فردی سعی در تکمیل مطالعات خود داشتند (Mayers,1987,p:45). در دهه 1980 میلادی، مطالعات کیفیت زندگی در جهت رتبه بندی شهرها و مقایسه آنها ادامه پیدا کرد. نخستین بار دولت بریتانیا با در نظر گرفتن معیارهایی چون بهداشت، آموزش و اشتغال به رتبه بندی شهرها اقدام نمود. پس از آن در ایالت متحده آمریکا اقداماتی در جهت تهیه گزارش رتبه بندی سالانه شهرها انجام شد(Boyer And Savageau,1981). پس از این گزارش توجه به انگاشت کیفیت زندگی در تمام عرصه های جغرافیایی، اجتماعی، برنامه ریزی و سیاستگذاری افزایش یافت. در اواسط دهه 1980 میلادی، بررسی های مرتبط با کیفیت زندگی به طور فزاینده ای بر مقیاس های جغرافیایی کوچکتر همچون شهرها متمرکز شد. در این زمان اهمیت مطالعه کیفیت زندگی خرد شهری در کنار مطالعه کیفیت زندگی کل شهر مورد توجه قرار گرفت. در طی دهه 1980 افزون بر تلاش در جهت رتبه بندی شهرها با استفاده از شاخص های کیفیت زندگی، مطالعاتی نیز در جهت ترکیب شاخص های مختلف و همچنین استفاده از شاخص های اقتصادی در کیفیت زندگی انجام شد. اولین نمونه این فعالیتها در انگلستان و تحت عنوان BTI در سال 1988 صورت گرفته است.در همین زمان برنامه جوامع سالم توسط سازمان بهداشت جهانی نیز تدوین شد. این برنامه دولت ها را به تلاش همگانی برای ارتقاء شرایط زندگی در سطح محلی ترغیب می کرد و زمینه های توسعه شاخص های کیفیت زندگی را در سطح جامعه بین الملل فراهم می ساخت(Mayers,1987,p:45). نخستین مقایسه بین المللی در زمینه کیفیت زندگی توسط کمیته بحران جمعیت وابسته به سازمان ملل متحد در سال 1990 میلادی انجام شد. در طول دهه 1990 مطالعات درباره کیفیت زندگی به سمت رقابت شهرها متمایل گردید. این تغییر تمایل و سیاستگذاری به دنبال انتقادهای وارد بر رتبه بندی شهرها به وجود آمد و منتقدان خواستار استفاده مؤثرتر از انگاشت کیفیت زندگی در برنامه های توسعه و بهبود واقعی شرایط زندگی شدند. آنها معتقد بودند این روش بیشتر بر پایه شاخص های هزینه های زندگی استوار شده است و کیفیت زندگی به طور واقعی در نظر نیامده است. در این مطالعات با مراجعه به آرا مردم ، اهداف ارتقا کیفیت زندگی، ایجاد یک جامعه با نشاط، سالم، دارای وفاق اجتماعی و محیط زیست پایدار عنوان شده است و در تمامی آن ها با تأکید بر توسعه پایدار، ارتقای کیفیت مکانی، جذب نیروهای انسانی کارآمد و افزایش توان رقابت شهرها در عرصه اقتصاد جهانی به بررسی کیفیت زندگی در سطح شهرهای مختلف پرداخته شده است . در پی بحث کیفیت زندگی و به دنبال رونق مباحثی نظیر اقتصاد جهانی، جهانی شدن و تقویت اقتصادهای کوچک و محلی برای ورود به این رقابت ها بحث رقابت شهرها نیز شکل گرفت. تغییر ماهیت فعالیتهای اقتصادی و سازماندهی جدید آنها به ویژه در زمینه فعالیتهای تولیدی و افزایش بخشهای خدماتی و ظرفیت های سرمایه گذاری باعث دگرگونی در انتخاب مکان برای سرمایه گذاری گردید. به این ترتیب مجموعه جدیدی از ویژگیهای مکانی و تعریف دسترسی به مکان به منظور استقرارفعالیت های اقتصادی پدید آمد(Micheal,2001). به این ترتیب رقابت شهرها نه تنها بیانگر موقعیت آن ها در ظرفیت های موجود سرمایه های جهانی است بلکه سهم آن ها در رسیدن به دستاوردهای رقابت جهانی را نیز مشخص می کند، به این معنا که شهرها برای کسب موقعیت بهتر در اقتصاد جهانی نیازمند ارتقا کیفیت مکانی و کیفیت زندگی هستند(Rogerson,1998). پس از دهه 1990 میلادی آنچه که در مبحث کیفیت زندگی مطرح شده است ارتقا سطح کیفیت زتدگی برای دستیابی به موقعیت بهتر در چرخه رقابت های اقتصادی می باشد. اقتصاد نوین نیازمند سرمایه های انسانی و تکنولوژیکی است و شرط دستیابی به آن بهبود کیفیت زندگی در سطح شهرها می باشد. در سده 21 میلادی مفهوم رقابت دچار دگرگونی شده و از رقابت اقتصادی صرف به سمت رقابت شهرها و مناطق شهری متمایل شده است.مهمترین عرصه های رقابت اقتصادی در سده 21 میلادی، ابتکارات و نوآوری، دانش، ارتقا فن آوری و نیروی کار متخصص هستند. ( Federation of Canadian Municipalities, 2002) . بنابراین مفهوم کیفیت زندگی در سده 21 میلادی به سمت کیفیت مکانی و کیفیت زندگی شهری متمایل شده است این تغییر رویکرد در هماهنگی کامل با نیازهای اقتصادی امروز قرار دارد و هدف آن جذب، پرورش و نگهداری استعدادهای خلاق می باشد. جدول زیر تحول تاریخی شکل گیری انگاشت کیفیت زندگی را نشان می دهد. جدول شماره2-2- تحول تاریخی شکل گیری انگاشت کیفیت زندگی دههتحول تاریخی شکل گیری انگاشت کیفیت زندگی1950-1900بحث استاندارد زیست ، پسندیدگی و گسترش آن که دولت ها را موظف می ساخت تا حداقلی از شرایط مادی و سلامتی را برای زندگی انسانها فراهم سازند.1970-1950جایگزین نمودن انگاشت کیفیت زندگی به جای استاندارد زیست در نتیجه توجه به سایر نیازهای انسان چون عزت نفس، آموزش، معاشرت های اجتماعی، زیبایی شناسی و جز آن همراه با رشد سریع اقتصادی و توجه به جنبه های کیفی محیط زیست.1980مطالعات کیفیت زندگی در جهت رتبه بندی شهرها و مقایسه آنها، درنتیجه افزایش توجه به انگاشت کیفیت زندگی در تمام عرصه های جغرافیایی، اجتماعی، برنامه ریزی و سیاستگذاری.اهمیت یافتن مطالعه کیفیت زندگی زیرنواحی شهری در کنار مطالعه کیفیت زندگی کل شهر .1990درپی رونق مباحثی نظیر اقتصاد جهانی، جهانی شدن و تقویت اقتصادهای کوچک و محلی برای ورود به این رقابت ها ، مطالعات درباره کیفیت زندگی به سمت رقابت شهرها متمایل گردید، به این معنا که شهرها برای کسب موقعیت بهتر در اقتصاد جهانی نیازمند ارتقا کیفیت مکانی و کیفیت زندگی هستند.2000در نتیجه دگرگونی در مفهوم رقابت و تغییر مفهوم از رقابت اقتصادی صرف به سمت رقابت شهرها و مناطق شهری ، مفهوم کیفیت زندگی به سمت کیفیت مکانی و کیفیت زندگی شهری متمایل شده است. ماخذ: نگارنده(تدوین و استنتاج از منابع مختلف) سیر تحول انگاشت کیفیت زندگی بر نحوه نگرش نسبت به گستردگی و موضوعات مرتبط با انگاشت کیفیت زندگی نیز اثرات مختلفی داشته است. بر این اساس مطالعات مربوط به کیفیت زندگی را می توان به سه گروه عمده تقسیم نمود: جدول شماره 3-2- مطالعات مربوط به کیفیت زندگی مطالعات مربوط به کیفیت زندگیگروه اولمطالعاتی هستند که تا دهه 1960 میلادی انجام می شدند و صرفاً به موضوعات محیطی توجه می کردند و موضوعات مربوط به زندگی شخصی را درمطالعات خود وارد نمی کردند، این گروه به زمان تعریف کیفیت زندگی و جدا ساختن مفهوم استاندارد زیست از کیفیت زندگی تعلق دارند. به عبارت دیگربر اساس استاندارد زیست در این دوران ، شرایط حداقلی برای همه حوزه های زندگی تعیین می شد به طوری که سطح زندگی شهروندان نباید پایین تر از آن قرار می گرفت.گروه دوممطالعات هستند که علاوه بر موضوعات زیست محیطی و پیرامونی به مشکلات جمعیتی و اجتماعی شهروندان نیز توجه می کند. این گروه از مطالعات در دوره زمانی 1970 تا 1980 میلادی انجام گرفت.گروه سوممطالعاتی هستند که به رضایت مندی شهروندان و ارتقا رفاه واقعی برای شهروندان نیز توجه دارد، مطالعات این گروه مربوط به دهه ی 1990 و پس از آن می شود تا قبل از این مرحله نقش اصلی در انگاشت کیفیت زندگی، محیط زیست و معیارهای اقتصادی و اجتماعی بوده اند ولی پس از آن نیازهای درونی انسان نقش پررنگ تری پیدا کرد و اساس مطالعات مربوط به کیفیت زندگی توحه به رضایت شهروندان و آسایش آن ها در محیط پیرامون خودشان گردید. ماخذ: نگارنده(تدوین و استنتاج از منابع مختلف) برخی از چارچوب های بین المللی و مجموعه ای از روشهاي پایه برای تحقیقات کیفیت زندگی كه بنياني براي معیار سنجش کلی کیفیت زندگی بنا نهادند عبارتند از : الف) اعلامیه ونکوور درباره اسکان بشر، 1976 : بهبود کیفیت زندگی بشر اولین و مهمترین هدف هر سیاست اسکان بشر می باشد. توسعه اقتصادی باید به ارضاء نیازهای بشری منجر شود و وسیله ای ضروری در جهت دستیابی به کیفیت زندگی بهتر می باشد. ب) اعلاميه‌ كنفرانس‌ جهاني‌ اسكان‌ بشر، استانبول‌، 1996: براي‌ بهبود كيفيت‌ زندگي‌ در اسكان‌ بشر، بايستي‌، با بدتر شدن‌ اوضاعي‌ كه‌ در غالب‌ موارد، خصوصاً در كشورهاي‌ در حال‌ توسعه‌ به‌ نقطه‌ بحراني‌ رسيده‌ است‌، مبارزه‌ كنيم‌. بدين‌ منظور بايد بطور جامعي‌ از جمله‌ مصرف‌ الگوهاي‌ توليد ناپايدار خصوصاً در كشورهاي‌ صنعتي‌، تغييرات‌ ناپايدار جمعيت‌، شامل‌ ساختار و توزيع‌، دادن‌ اولويت‌ به‌ جمعيت‌ مازاد، بي‌ خانماني‌، فقر فزاينده‌، بيكاري‌، محروميت‌هاي‌ اجتماعي‌، عدم‌ ثبات‌ خانواده‌، منابع‌ ناكافي‌، كمبود ساختار و خدمات‌ اساسي‌، كمبود برنامه‌ريزي‌ كافي‌، عدم‌ امنيت‌ و خشونت‌ رو به‌ رشد، تنزل‌ محيط‌ زيست‌ و آسيب‌پذيري‌ رو به‌ رشد نسبت‌ به‌ امراض‌ را مورد بررسي‌ قرار دهيم‌. به منظور پایدار نگه داشتن محیط زیست جهانی و بهبود کیفیت زندگی در سکونتگاههای بشری نیاز به ترویج الگوهای پایدار تولید، مصرف، حمل و نقل ، توسعه سکونتگاهها و جلوگیری از آلودگی وجود دارد. پ) اعلامیه راجع به شهرها و دیگر مكانهاي اسکان بشردرهزاره جدید، 2001 ج) اهداف توسعه هزاره ، (MDGs)2001 د) شاخص توسعه انسانی سازمان ملل متحد: شاخص توسعه سازمان ملل متحد سه بعد اساسی را ترکیب می کند که عبارتند از: 1- امید به زندگی 2- نرخ سواد 3- سرانه درآمد (Human Development Report(HDR),UNDP,1997). ر) شاخص کیفیت زندگی واحد اطلاعات اکونومیست ز) مطالعات انجام شده توسط موسسه تحقیقات سیاسی کانادا( CPRN) در سال 1996. 7-3-2- معرفی و تعریف انگاشت های مرتبط با انگاشت کیفیت زندگی با توجه به تعاریف متفاوت ارائه شده ازکیفیت زندگی، می توان مشاهده نمود کلماتی مانند رضایتمندی، بهزیستی، وقایع عینی، خوشنودی، شادی و رضایت از زندگی کلماتی کلیدی می باشندکه توسط پژوهشگران مختلف به کار برده شده اند. برخی از نویسندگان تمایل دارند کیفیت زندگی را با انگاشت های دیگر تلفیق کرده و انگاشت های متفاوتی را به جای آن به کار ببرند. مهمترین انگاشت های گفته شده بهزیستی، خوشنودی و رضایت از زندگی می باشند. همه این انگاشت ها در برخی موارد در تبادل با انگاشت کیفیت زندگی به کار می روند(Ilic,2010,p:54) . این بخش با این انگاشت ها به عنوان واحدهای سازنده کیفیت زندگی سروکار دارد و به تعریف آنها می پردازد. 1-7-3-2- انگاشت بهزیستی تعریف انگاشت بهزیستی مانند انگاشت کیفیت زندگی، دشوار می باشد. بهزیستی یک احساس ذهنی است. برای دهه ها، نماگرهای اقتصادی نقش اساسی در تصمیم گیری های سیاسی بازی می کردند. تحت این پیش فرض که پول مهمترین محرک بهزیستی است. اما امروزه برخی محققان براین باورند که ثروتمند شدن جوامع در حال رشد و تفاوت های بهزیستی در میان جوامع، کمتر به درآمد بستگی دارد و در اغلب موارد به عواملی چون روابط، احساسات و رضایتمندی اجتماعی مربوط می شود. نمونه هایی از تعریف ارائه شده از بهزیستی در جدول زیر آورده شده است. منبعتعریفNaess (1999)تجربه یا ادراک فرد، از اینکه چقدر خوب زندگی می کند که به عنوان معیاری از کیفیت زندگی در نظر گرفته می شود.Diener and Suh (1997)پژوهش بهزیستی ذهنی، با تجربه ذهنی افراد از زندگیشان سروکار دارد.Diener and Suh (1997)بهزیستی ذهنی از سه جزء مرتبط تشکیل شده است: رضایت از زندگی، احساسات مطبوع، احساسات نامطبوع، احساسات به هیجانات و حالت های مطبوع و نامطبوع اشاره دارد، در حالیکه رضایت از زندگی به یک احساس شناختی درمورد رضایت از زندگی اشاره دارد.Andrews and Withey (1976);Campbell et al (1976)بهزیستی درجه ای از تناسب بین ادراکات افراد از موقعیت عینی آنها و نیازها، آرمان ها یا ارزشهایشان می باشد. جدول شماره 4-2- خلاصه ای از تعاریف ارائه شده از بهزیستی در منابع مختلف ماخذ: Scottish Executive Social Research,2005 انگاشت بهزیستی ذهنی که بیشتر به صورت رضایت از زندگی تعریف شده است، می تواند هم تک بعدی و هم چند بعدی باشد. بهزیستی ذهنی می تواند به دو صورت رضایت از زندگی به طور عام(تک بعدی) و رضایت از عرصه های مختلف زندگی(چند بعدی) تعریف و سنجش شود (Scottish Executive Social Research,2005 ,p:30). 2-7-3-2- انگاشت خوشنودی سال های زیادی از خوشنودی به عنوان واژه ای برای کیفیت زندگی استفاده می شده است. انگاشت خوشنودی در فلسفه اجتماعی به معنای شرایط خوب زندگی ( خوشنودی به عنوان جامعه ای خوب) ، در فلسفه اخلاقی به معنای عملکرد خوب ( خوشنودی به عنوان فضیلت) و در علوم اجتماعی به معنای سوم (لذت ذهنی از زندگی) به کار رفته است. لذت ذهنی از زندگی ماهیتی تک بعدی ندارد، به این معنا که یک نفر می تواند در عین حال که از هیجانات خود لذت می برد، در همان زمان از تنش های خود رنج ببرد. اگرچه بیشتر مردم از زندگی خود لذت می برند، همه افراد به طور برابر خوشنود نیستند، تفاوت های قابل توجهی در متوسط خوشنودی در میان کشورها و همچنین تفاوت هایی بین میزان خوشنودی شهروندان در داخل کشورها وجود دارد. خوشنودی مفهومی است که یک فرد توسط آن کیفیت کلی فعلی زندگی خود را ارزشگذاری می کند. تعریف انگاشت خوشنودی به دلیل آنکه بسیار شخصی می باشد، دشوار است. این انگاشت به ارزشها، گرایشات، شخصیت فردی و عوامل دیگر بستگی دارد(Veenhoven,2001,p:3-4). بر اساس نظر دیوید میرز(1997) خوشنودی احساس معنی دار و لذت بخش زندگی برای یک دوره طولانی است. خوشنودی شاخصی مهم در تخصیص رضایتمندی زندگی مردم است. پس به طور خلاصه می توان اینگونه بیان نمود که: خوشنودی عاملی ذهنی است که تابع نظر شخصی است و وابسته به موارد زیر می باشد: فلسفه پرمعنای زندگی و تعادل ذهنی وضعیت مالی شخص درک جایگاه فرد در جامعه خوشنودی ذهنی مستلزم دو چیز می باشد: نخست آنکه شرایط حداقل برای پیشرفت انسان در ظاهر وجود داشته باشد، دوم اینکه تناسب کافی بین فرصت ها و ظرفیت ها وجود داشته باشد (Bardo,2010,p:3). 3-7-3-2- انگاشت رضایت از زندگی در متون زیادی کیفیت زندگی اینگونه تعریف شده است:" رضایت از زندگی یا رضایت از نیازها". انگاشتی که در عمل هم به صورت تک بعدی(رضایت از زندگی درکل) و هم به صورت چند بعدی (رضایت از عرصه های خاصی از زندگی) به کار می رود. مطالعات اولیه مربوط به رضایتمندی، بیشتر بر اساس دیدگاههای تک بعدی دنبال شده است. برای مثال برخی از محققان مراحل درک میزان رضایتمندی افراد را با دیدگاه ادراکی توصیف کرده اند. به این صورت که شخص با توجه به مجموعه ای از نیازها و آرزوهایی که دارد، شرایط فعلی سکونتی خود را ارزیابی می کند (Michelson,1996,p:355-360). چنانچه شرایط فعلی در سازش نزدیک با همان چیزی باشد که فرد برای نیازها و آرمان هایش تعریف کرده است، رضایتمندی حاصل می گردد، در غیر این صورت دو حالت امکان پذیر است. حالت اول مربوط به افراد معتقد به تقدیر و سرنوشت است، این افراد با تطبیق دادن ناسازگاری از طریق تجدید نظر کردن در نیازها و کاستن آرمانها و یا از طریق تغییر ایجاد کردن در ارزیابی شرایط فعلی، رضایتمندی را ایجاد می کنند. حالت دوم مربوط به افرادی است که به هیچ طریقی نمی توانند خود را با شرایط فعلی سکونت – که موجب ایجاد نارضایتی شده است- وفق دهند. این افراد در اکثر موارد، به دنبال کاهش نارضایتی خود، هم از طریق تجدید نظر در نیازها و هم توسط تغییر شرایط در واحد مسکونی از طریق تعمیر و یا نقل مکان به شرایط مسکونی با سازگاری بیشتر هستند (رفیعیان،54،1387). 8-3-2- رویکردهای کیفیت زندگی به طور کلی در مطالعاتی که در کشورهای مختلف انجام شده است، سه رویکرد مجزا به کیفیت زندگی بدست آمده است: رویکرد اسکاندیناوی کیفیت زندگی: این رویکرد، رویکردی است که در اکثر کشورهای اروپایی بویژه کشورهای اسکاندیناوی طرفدار دارد و جان درینوسکی و ریچارد تیتموس آنرا ابداع کردند. در این رویکرد بر شرایط عینی زندگی و معرف های مرتبط به آن تاکید شده است و کیفیت زندگی افراد در گرو نیازهای اولیه زندگی است. رویکرد آمریکایی: در بیشتر تحقیقاتی که در کشور آمریکا در خصوص کیفیت زندگی انجام شده است، محققان بیشتر به تجارب ذهنی افراد از زندگی توجه کرده و بر معرف های ذهنی تاکید دارند. از اثرگذاران بر این رویکرد می توان به روانشناس اجتماعی توماس اشاره کرد. در این رویکرد از رضایتمندی و خوشبختی به عنوان معرف های اصلی سنجش یاد می شود (غیاثوند، 1388، 25-24). رویکرد آلمانی: امروزه اجماع کلی بر این قضیه است که میزان بهزیستی با هر دو شاخص عینی و ذهنی مرتبط است. در شرایظ مشابه زندگی، افراد می توانند ارزیابی های متفاوتی از محل سکونت خود داشته باشند. به طوریکه ممکن است فردی در شرایط معمولی رفاه بیشتری از قشر ممتاز را تجربه کند. در رویکرد آلمانی بهزیستی فردی یا کیفیت زندگی اینگونه تعریف می شود: "دارابودن توامان شرایط خوب زندگی از هر دو بعد عینی و ذهنی" . (Zapf,1984) . 9-3-2- بررسی انگاشت کیفیت زندگی در برنامه ریزی شهری کیفیت زندگی، یک انگاشت سیاسی قوی است که اغلب به منظور توصیف رضایت مندی شهروندان از وضعیت سکونتشان به کار می رود. از جمله خصوصیات اجتماع که کیفیت زندگی مثبت و یا منفی را توصیف می کند ، ترافیک، جرم، فرصت های اشتغال و پارک ها هستند. از این رو این انگاشت نزدیک به مرکز برنامه ریزی قرار می گیرد. بنابراین یکی از اهداف و نگرانی های عمده تصمیم گیرندگان و برنامه ریزان شهری، ارتقای کیفیت زندگی ساکنین نواحی شهری می باشد (Myers,2007). برداشت جامع از کیفیت زندگی اجتماع، فرصت مهمی برای برنامه ریزی در نظر گرفته می شود. تمایل عمومی به موضوع، هم به عنوان یک چیز غریب و هم به عنوان هدف بسیاری از گروه های علاقمند، می تواند پایه ای برای تبادل همرایی در اهداف برنامه ریزی فراهم نماید. بنابراین در این بخش به بررسی این انگاشت در برنامه ریزی شهری پرداخته می شود. 1-9-3-2- تعریف کیفیت زندگی در چارچوب تفکر و عمل برنامه ریزی در چارچوب تفکر و عمل برنامه ریزی، کیفیت زندگی بیانگر میزان رفاه مورد نظر انسانها است و کلید درک مفهوم آن شناخت انتظارات یک فرد از زندگی و کیفیت آن می باشد. کیفیت زندگی معرف تفاوت ها و فاصله ی بین آرزوها، امیدها و توقعات یک فرد و تجربیات او از این مقولات می باشد و میزان بهره گیری یا لذت بردن یک فرد از مهمترین امکانات مهیا شده برای زندگی در جامعه را مشخص می کند. در تفکر و عمل برنامه ریزی با استفاده از انگاشت کیفیت زندگی نیازهای مختلف افراد جامعه در عرصه های مختلف مشخص می شود و امکانات مورد نیاز برای افزایش میزان رضایتمندی شهروندان فراهم می گردد. این امکانات از تقابل عوامل فردی و محیطی به وجود آمده و فرصت ها و محدودیت های هر فرد را در زندگی شخصی مشخص می کنند و باعث ایجاد حس دوست داشتن و لذت بردن از زندگی در افراد جامعه می شود. 2-9-3-2- تاثیر مفهوم کیفیت زندگی بر برنامه ریزی يكي از مفاهيمي كه تأثير به سزايي در فرايند تحول ديدگاهها و روشهاي برنامه ريزي داشته، مفهوم كيفيت زندگي شهري بوده است كه تحت تأثير اين مفهوم، مباحث اجتماعي و كيفي رواج بيشتري در ادبيات برنامه ريزي شهري يافته است. در واقع تا حدود دهه 1960، عموما مفهوم عام توسعه در معنای اقتصادی آن به کار می رفت و به همین دلیل بر شاخص های کمی مثل افزایش تولید ملی و درآمد و رشد جمعیت شهرنشین استوار بود. اما از دهه 1960 به بعد تغییرات اساسی در نحوه نگرش به مفهوم توسعه و شاخص های آن به ظهور رسید که به نوبه خود اهداف و روشهای برنامه ریزی را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. از جمله مهمترین جریانهای فکری و اجتماعی که در این زمینه رخ می دهد رواج مفاهیم کیفیت زندگی، رفاه اجتماعی و عدالت اجتماعی و مانند اینها اشاره کرد. در واقع یکی از رویکردهای نوین در زمینه اصلاح و گسترش مفهوم توسعه، طرح مفهوم کیفیت زندگی و دخالت دادن شاخص های اجتماعی و کیفی در اهداف توسعه و عمران شهری و منطقه ای است. به کارگیری این مفهوم در واقع کنشی است علیه توسعه یک بعدی اقتصادی در سطح ملی و توسعه صرفا کالبدی در مقیاس شهری و تلاشی است در جهت دستیابی به معیارهای جامع تر و چندبعدی در عرصه برنامه ریزی. بنابراین در سالهاي اخير، تحت تأثير نگرشها و تحولات جديد، مفاهيم كيفيت زندگي شهري، رفاه عمومي، عدالت اجتماعي و ...، هم از جهت نظري و هم از جهت عملي غناي بيشتري پيدا كرده و مباحث و موضوعات جديدي را در عرصه برنامه ريزي شهري و منطقه اي مطرح ساخته است . از جمله ميتوان به محورهاي زير اشاره كرد(مهديزاده، جواد، ۱۳۸۲). توسعه دانش و فنون طراحي شهري برنامه ريزي براي اعتلاي كيفيت محيط مسكوني برنامه ريزي براي فضاهاي فراغتي و تفريحي برنامه ريزي براي فضاهاي باز و سبز برنامه ريزي براي توسعه فضاهاي پياده تأمين و هدايت مشاركت مردم در برنامه ريزي و مديريت 3-9-3-2- اهمیت مطالعه کیفیت زندگی در برنامه ریزی شهری مفهوم کیفیت زندگی در برنامه ریزی شهری حداقل می تواند در دو مرحله از فرایند برنامه ریزی مورد استفاده قرار بگیرد. مرحله اول جایی است که برنامه ریزان می خواهند چشم انداز صحیح و قابل اطمینانی از وضعیت موجود شهر داشته باشند. درواقع در این مرحله برنامه ریزان درپی آن هستند تا اولویت ها و مسائلی را که از اهمیت بیشتری برخوردار هستند، به طور ویژه مورد توجه قرار بدهند، که بررسی ابعاد مختلف کیفیت زندگی شهری می تواند راهنمای مناسبی برای آنها در این مرحله باشد. در مرحله دوم نیز بررسی اثراتی است که این برنامه ها و پروژه ها بر روی ابعاد مختلف کیفیت زندگی شهری می تواند داشته باشد، راهنمای مناسبی را برای برنامه ریزان و تصمیم گیران بوجود می آورد. درواقع برنامه ها و پروژه هایی می توانند سودمندی و کارایی داشته باشد که در نهایت منجر به بالابردن کیفیت زندگی شهری شود و به خصوص برخی ابعاد آنرا که بیشتر مورد توجه برنامه ریزان شهری می باشد، ارتقا دهد (لطفی،1388: 68). برنامه ریزی با تکیه برتفکر ارتقاء کیفیت زندگی، افق های جدیدی را برای برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان شهری فراهم می کند. گستردگی انگاشت کیفیت زندگی طیف وسیعی از مشکلات مختلف شهری را تحت پوشش قرار می دهد و با تکیه بر اهداف ارتقاء کیفیت زندگی است که می توان به توافق و همرأیی بیشتری در برخورد با مشکلات شهری دست پیدا کرد. استفاده از انگاشت کیفیت زندگی در روند اجرایی برنامه ریزی به اهداف و ارزش های مورد نظر جامعه، افزون بر نتایجی که در بطن تمامی روشها و نظریات برنامه ریزی وجود دارد، دستاورد های منحصر به فردی چون افزایش مشارکت عمومی و نزدیکی افکار مسئولین و تصمیم گیرندگان از یک سو و از سوی دیگر شهروندان را نیز در پی خواهد داشت و با اهمیت دادن به مواردی که به طور مستقیم با زندگی شهروندان در ارتباط است زبان مشترکی برای ایجاد همرأیی و گفتگو میان شهروندان، برنامه ریزان و مراجع تصمیم گیری فراهم ساخته و با توجه به ماهیت پیچیده و گسترده ای که دارد در یک نگاه تمامی مشکلات موجود در یک سیستم شهری را از دید ساکنین شهرها منعکس می کند. به همین علت انگاشت کیفیت زندگی کاربردهای گسترده ای در برنامه ریزی شهری پیدا کرده است و قابلیت های منحصر به فردی در برنامه ریزی برای جذب سرمایه های اقتصادی، فراهم ساختن حضور نیروهای کارآمد و خلاق، ایجاد زمینه های نوآوری در دانش، تشکیل خوشه های کارشناسی، تجدید حیات شهری و فراهم ساختن زمینه های مشارکت عمومی در تولید برنامه های شهری دارد. همچنین نتایج مطالعات کیفیت زندگی می تواند به ارزیابی سیاست ها، رتبه بندی مکان ها، تدوین استراتژی های مدیریت و برنامه ریزی شهری کمک کرده و درک و اولویت بندی مسائل اجتماع برای برنامه ریزان و مدیران شهری به منظور ارتقای کیفیت زندگی شهروندان را تسهیل سازد. علاوه بر این ، مطالعات کیفیت زندگی می تواند به شناسایی نواحی مساله دار، علل نارضایتی مردم، اولویت های شهروندان در زندگی و پایش و ارزیابی کارایی سیاست ها واستراتژیها در زمینه کیفیت زندگی (که هدف اصلی این مطالعه می باشد) کمک کند (Rishan Teklay,2012,p:72). نکته ای که باید در بکارگیری انگاشت کیفیت زندگی به آن توجه داشت این است که اجزای یک سیستم شهری اثرات متنوع و مختلفی بر یکدیگر دارند که در برخی موارد ممکن است افزایش یا کاهش آنها نسبت به یکدیگر اثر خنثی کننده داشته باشند. بنابراین نمی توان انتظار داشت که برنامه ریزی بتواند یکباره کیفیت زندگی را ارتقاء بخشد. این امر مستلزم یک حرکت گام به گام و پیوسته است. 4-2- معرفی و تشریح پایه های تجربی مرتبط با انگاشت کیفیت زندگی 1-4-2- مقدمه بیشتر مطالعات کیفیت زندگی در سطح منطقه و کشور انجام می شود. هدف از مطالعه کیفیت زندگی در این سطوح، مقایسه و ارزیابی این واحدها از نظر کیفیت زندگی شهری می باشد. چنین مقایسه هایی می تواند با دانش بیشتری درمورد تغییر پذیری محلی کیفیت زندگی، کامل شوند. با این وجود مطالعاتی که تنوع کیفیت زندگی در مقیاس کوچک را نشان می دهند، بسیار کم است (Tesfazghi,2009,p:74). علاوه بر این، تجربه های توسعه شهری نیز، عدم توانایی کنترل پایداری توسعه در مقیاس های کلان را تایید نموده و با گسترش تفکر "جهانی بیندیشیم، محلی عمل کنیم" در سال 1992 کنفرانس " محیط زیست و توسعه" ، سازمان ملل متحد " دستورکار 21" را به عنوان راهکار عملیاتی توسعه پایدار در مقیاس محلی منتشر نمود. بدنبال این گزارش کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه زیادی سعی در بررسی و مطالعه کیفیت زندگی در شهرها و محلات مختلف نمودند. در زیر تعدادی از مطالعات انجام شده در زمینه کیفیت زندگی در مقیاس های کوچک آورده شده است. 2-4-2- هدف هدف این زیر فصل آشنایی با شاخص ها و معیارهای پیشنهادی مطالعات نظری و عملی انجام شده در سایر کشورها، به منظور تدوین معیارها و شاخص های مناسب کیفیت زندگی شهری در ارتباط با مورد پژوهی پایان نامه می باشد. 3-4-2- روش کار در راستای تدوین معیارها و شاخص های کیفیت زندگی شهری از تحقیقات و مطالعات انجام شده در این زمینه، فرایندی در سه بخش اصلی بکار گرفته شد که عبارتند از: بخش نخست- معرفی تجارب بکارگیری انگاشت و شاخص های کیفیت زندگی در کشورهای بیشتر توسعه یافته: در این بخش، تحقیقات و مطالعات انجام شده در آمریکا و کانادا در ارتباط با کیفیت زندگی بکار برده شده است. بخش دوم- معرفی تجارب بکارگیری انگاشت و شاخص های کیفیت زندگی در کشورهای در حال توسعه: در این بخش به معرفی تجارب به کارگیری انگاشت و شاخص های کیفیت زندگی در کشورهای پرو و اتیوپی و ایران پرداخته شده است. بخش سوم- شواهد تجربی در سنجش کیفیت زندگی عینی و ذهنی: در این بخش خلاصه مطالعات کیفیت زندگی شهری و نوع شاخص های به کار رفته (عینی، ذهنی، عینی و ذهنی) برای انجام پژوهش، به صورت خلاصه ذکر شده است. 4-4-2- معرفی تجارب بکارگیری انگاشت و شاخص های کیفیت زندگی در کشورهای بیشتر توسعه یافته به منظور معرفی تجربه بکارگیری انگاشت کیفیت زندگی در کشورهای توسعه یافته، مطالعات صورت گرفته در کشورهای آمریکا و کانادا به عنوان نمونه آورده شده است. 1-4-4-2- مطالعه شاخص کیفیت زندگی در گرند تراورس آمریکا موسوم به Q1998 در سال 1999، بر روی 1888 نفر از افراد 18 سال به بالا در پنج ناحیه گراند تراورس مطالعه ای انجام شد، تحت عنوان سلامت اقتصادی که مولفه هایی چون اشتغال، دستمزد، مسکن مناسب و ویژگی های محیط اجتماعی مانند حمایت از خانواده، کودکان، فقراو کهنسالان و زیرساخت حمل و نقل را در بردارد. این شاخص و مولفه های آن بازتابی بود از دغدغه های گسترده اجتماعی مردم این ناحیه درباره مباحثی چون برابری فرصت، زندگی خانوادگی و خدمت انسانی. از افراد نمونه که سعی شد نمونه معرف هر محله باشد، تلفنی سوال می شد که در مورد هر مولفه، جامعه محلی خود را توصیف کرده و ویژگی های آن را رتبه بندی کنند. مقامات محلی از نتایج این نطرخواهی برای برنامه ریزی استفاده گسترده کردند. طبق این نظرسنجی مشخص شد که ساکنین محله امنیت را مهمترین شاخص برای دستیابی به کیفیت زندگی بهتر می دانستند. بطور کل شاخص های زیر از این نظرسنجی بدست آمد: 1- امنیت عمومی: برداشت مردم درباره امنیت فردی و نرخ جرم وجنایت در محل و آمار و تصادفات رانندگی شامل: نرخ انواع جنایت/جمعیت تعداد ماموران انتظامی/جمعیت خشونت محلی تصادفات رانندگی 2- محیط زیست طبیعی : اکوسیستم های محلی، کیفیت آب و هوا، بازیافت، زمین های زراعی، فضاهای عمومی، تالاب ها. بازیافت زباله های جامد و تولید زباله های جامد فضاهای عمومی سطح اکسیژن ظرفیت سیستم فاضلاب 3- بهداشت: مناسب بودن خدمات و وضعیت سلامتی ساکنان در مقایسه با سیستم های محلی خدمات درمانی و مراقبت های پزشکی. تعداد نوزادان متولد شده با وزن کم مرگ و میر ناشی از سرطان و بیماری قلبی موارد ایدز نسبت پزشک به جمعیت میزان استفاده از واکسن در مهدکودک ها بهداشت روانی، میزان خودکشی 4- مشارکت و مدنیت: بررسی نظر مردم درباره اثربخشی عملکرد حکومت محلی و مشارکت شهروندان در اداره امور عمومی. حکومت محلی اهمیت خدمات حکومت محلی رای دهندگان ثبت شده رای دهندگان فعال خدمات و تشکل های داوطلب منطقه ای رتبه بندی و مقایسه سالانه مدنیت(تشکل های مدنی) 5- آموزش و پرورش: سیستم های آموزش عمومی در محل از کودکستان تا دانشگاه نرخ فارغ التحصیلی از دبیرستان درصد دیپلمه های داوطلب در کالج، برنامه های آموزشی و نظامی میزان اخراجی دبیرستان برنامه مشارکت مدرسه- کار تعداد دانشجویان مربیان دارای فوق لیسانس و بالاتر تعداد کامپیوتر موجود در مدارس 6- اقتصاد: وضعیت اقتصادی فرد و سلامت اقتصادی جامعه محلی. رتبه بندی سلامت اقتصادی و مقایسه سالانه اهمیت سلامت اقتصادی خالص شاغلان و بیکاران میزان اشتغال در هریک از بخش های اقتصادی درآمد دارای قدرت خرید موثر متوسط دستمزد هفتگی ارزشگذاری بر ملک مشمول مالیات مجوزهای ساخت 7- فرهنگ و تفریحات: امکانات موجود و استقبال از رویداد های ورزشی و سرگرمی، هنرهای تجسمی و نمایش ها و تفریحات عمومی و فعالیت های فراغت. اهمیت فرصت فرهنگی سرانه کتاب و منابع موجود در کتابخانه های ناحیه شرکت در موزه های محلی و کنسرت سمفونی تراورس مشارکت مردم در برنامه های هنری حمایت محلی از رادیو و تلویزیون عمومی و تسهیلات اصلی فرهنگی رتبه بندی فرصت تفریحی مساحت پارک های خصوصی و عمومی 2-4-4-2- مطالعه شاخص کیفیت زندگی در آنتاریو کانادا در این مطالعه مهمترین عوامل اثرگذار و کاهنده بر بهداشت و رضایت و کیفیت زندگی ساکنان به شرح زیر تعریف شده اند: تعدیل اقتصادی و بیکاری سطح بالا کاهش بودجه دولت در برنامه های اجتماعی انتقال مسئولیت ها به سطح استان و شهرداری کاهش نقش حکومت های محلی در توسعه اقتصادی و اجتماعی فقر روز افزون بوژه در خانواده های جوان در چنین شرایطی، از شاخص کیفیت زندگی به عنوان استراتژی توسعه محلی و ابزاری برای بررسی مستمر شرایط زندگی و کار ساکنان آنتاریو استفاده می شود. در این شاخص کیفیت زندگی، محصول تعامل میان شرایط اجتماعی، بهداشتی، اقتصادی و زیست محیطی تعریف شده که بر توسعه انسانی و اجتماعی اثر می گذارد. در اینجا نیز این شاخص ابزاری تلقی می شود در خدمت توسعه محلی و سنجش مستمر وضعیت هریک از مولفه های مهمی که در این شاخص آمده است. از یافته های این شاخص برای اظهارنظر مستمر پیرامون مباحث کلیدی استفاده می شود و گفتمانی عمومی به راه می افتد که برای بهبود اوضا درمورد مولفه های موردنظر راه حل هایی بدست آید. مهمترین مولفه های این شاخص عبارتند از: 1- اجتماعی: کودکان تحت پوشش انجمن حمایت از کودکان، دریافت کنندگان کمک های رفاهی و اجتماعی، فهرست های انتظار متقاضیان مسکن دولتی. 2- بهداشتی: نوزادان دارای وزن کم هنگام تولد، کهنسالان در انتظار نوبت برای دریافت مراقبت های دراز مدت، موارد جدید سرطان. 3- اقتصادی: شمار بیکاران، شاغلان و ورشکسته ها 4- زیست محیطی: تعداد ساعاتی که کیفیت هوا مناسب نیست، پس مانده های آلاینده محیط زیست، میزان زباله انتقال یافته به جعبه های آبی. ( خوارزمی، شهیندخت 1383) 5-4-2- معرفی تجارب بکارگیری انگاشت و شاخص های کیفیت زندگی در کشورهای در حال توسعه بیشتر مطالعات کیفیت زندگی ، شهرهای کشورهای توسعه یافته را پوشش می دهند به عنوان مثال، راجرسون و همکاران (1989) و ونگ (2001) برای انگلستان، مارانز(2003) برای منطقه شهری دیترویت در ایالات متحده آمریکا و جز آن. با این حال، مطالعات کیفیت زندگی شهرها، درکشورهای در حال توسعه به طرز محسوسی کم می باشد. در زیر برخی از تجارب بکارگیری انگاشت کیفیت زندگی در کشورهای در حال توسعه ذکر شده است. 1-5-4-2- مطالعه شاخص کیفیت زندگی در شهر لیما در کشور پرو این مطالعات که در اکتبر 2008 به صورت مقاله ای توسط لورکا الکارز و رائول اندارده، منتشر شد. مطالعات انجام شده از بررسی شاخصهای کیفیت زندگی در سه محله لاویکتوریا، ویلا السالوادور، لس الیوس بدست آمد. رویکردهای مورد استفاده در این پژوهش بیشتر با توجه به مشکلات اجتماعی این محلات و خرید و فروش و استفاده از مواد مخدر در این محلات بود. سوالاتی که در این پژوهش مورد پرسش قرار گرفت بدین شرح بود: 1- چه نابرابریهایی در سرتاسر منطقه بیشترین اثر را بر کیفیت زندگی می گذارند؟ 2- چه عواملی بیشترین اثر را در بالاتر بردن و پایین تر بردن کیفیت زندگی در این محلات را دارند؟ 3- مسائل محله ای، با توجه به رویکردهای کیفیت زندگی، چقدر مهم هستند؟ 4- چگونه می توان الگوهای مختلف ارتقا کیفیت زندگی شهری را در این محلات بکار برد؟ 5- کدام یک از شاخصها باید بعنوان اولویت مهمتر برای مسئولان محلی در نظر گرفته شود؟ سه محله ای که انتخاب شدند دارای شرایط متفاوت بودند. لاویکتوریا محله ای قدیمی در مرکز لیما که بدلیل عدم توانایی مهاجر پذیری، تغییرات بسیاری به خود ندیده است. اما لس الیوس که در شمال لیما واقع است و همچنین ویلا السالوادور که در جنوب این شهر واقع است، بیشترین مهاجر را داشته اند. بر این اساس سعی شد برای هر کدام از محلات شاخص هایی در نظر گرفته شده و این شاخص ها سنجیده شود. در زیر راهکارهای پیشنهادی این پژوهش بیان شده است: 1. توجه به مسائل فرهنگی قومیت های مختلف 2. توجه به مقوله امنیت و ایجاد مراکزی برای بررسی عوامل خشونت زا 3. اتخاذ دیدگاههای ساکنین و کارشناسان بصورتیکه تکمیل کننده همدیگر باشند. 4. مبارزه بافقر و محرومیت های اجتماعی و توجه بیشتر به قشرهای ضعیف و آسیب پذیر 5. توجه به مقوله علم و دانش و تلاش برای ارتقا کیفیت علمی ساکنین این محلات 6. توجه به کیفیت مسکن ساکنین 7. توجه به محیط زیست و استفاده پایدار از منابع طبیعی با توجه به افزایش جمعیت و نیازمندی بیشتر ساکنین 8. رشد اقتصادی و تامین اشتغال با توجه به ثبات و حفظ سطح آن و ایجاد فضای امن برای فعالیت های اقتصادی 9. عدالت و برابری ساکنین در برابر قانون و عدم وجود هرگونه تبعیض قومیتی و نژادی 10. شهروندان درباره محله خود احساس غرور کنند به خاطر تمیز بودن، امن بودن و جذابیت (Alca'zer,Andrade R,2008). 2-5-4-2- مطالعه شاخص کیفیت زندگی در شهر آدیس آبابا در کشور اتیوپی این مطالعات در سپتامبر 2009 به صورت مقاله ای توسط تسفازقی و مارتینز ، به منظور نشان دادن تنوع کیفیت زندگی در مقیاس های کوچک منتشر شد. این پژوهش به دنبال نشان دادن این واقعیت است که مطالعه در مقیاس بزرگ می تواند تنوع کیفیت زندگی در مقیاس های کوچک را پنهان نماید. یافته ها همچنین، اهمیت مطالعه کیفیت زندگی عینی و ذهنی به طور توام را به جای مطالعه جداگانه هریک، آشکار می کند. در این مطالعه یک ناحیه خرد شهری در آدیس آبابا انتخاب گردید و با سنجش کیفیت زندگی عینی و ذهنی و ترکیب آنها، حالت های مختلف کیفیت زندگی در سطح محلات این ناحیه خرد شهری در شهر آدیس آبابا در کشور اتیوپی بدست آمد. عرصه های زندگی که برای این مطالعه انتخاب شدند، عبارتند از: 1. مسکن 2. محیط ساخته شده 3. امنیت واحد همسایگی 4. بهداشت واحد همسایگی 5.کیفیت تسهیلات عمومی 6.دسترسی به خدمات عمومی 7.تعاملات اجتماعی 8.درآمد خانوار متغیرهای انتخاب شده برای هریک از عرصه های انتخابی عبارتند از: 1. وضعیت اشتغال 2. سطح تحصیلات 3. نوع مالکیت خانوار 4. درآمد 5.اندازه خانوار 6.نرخ تکفل 7.تعداد اتاق 8.فاصله تا تسهیلات آموزشی 9. فاصله تا تسهیلات بهداشتی 10. تراکم جمعیت 11. تراکم ساختمانی 12. نرخ جرم 13. شمار تصادف نتایج این مطالعات می تواند به برنامه ریزان محلی در بهتر نمودن و درک بهتر وضعیت کیفیت زندگی جمعیت ساکن در آنها کمک کند. درنتیجه آنها بهتر می توانند مشکلاتی که اجتماع محلی با آن مواجه می باشد را اولویت بندی کنند(Tesfazghi,2009). 3-5-4-2- مطالعه شاخص کیفیت زندگی در مناطق 22 گانه شهر تهران در کشور ایران این پژوهش توسط شهرداری تهران انجام شده است. در این پژوهش از شاخص های عینی برای سنجش کیفیت زندگی در سطح نواحی مختلف شهر تهران استفاده شده است. به منظور بررسی و سنجش ابعاد مختلف کیفیت زندگی در این مطالعه، روش تحلیل عاملی بکار گرفته شده است. در این روش 27 شاخص نشانگر ابعاد مختلف کیفیت زندگی به چهار عامل که هریک از عوامل بعدی از کیفیت زندگی را نشان می دهند، تبدیل شده اند. این ابعاد عبارت است از: 1- دسترسی به خدمات و تسهیلات شهری 2- کیفیت عرصه اجتماعی 3- کیفیت مسکن 4- کیفیت محیط زیست در این پژوهش با استفاده از شعاع دسترسی به خدمات و تسهیلات شهری، مناطق 22 گانه شهر تهران در هریک از ابعاد چهارگانه کیفیت زندگی با بکارگیری روش تحلیل خوشه ای، به پنج گروه تقسیم شده است. این گروهها عبارت است از: الف) کاملاً مناسب ب) مناسب ج) تا حدودی مناسب ت) نامناسب ث) کاملاً نامناسب که در این مطالعه، منطقه 10 شهر تهران، جزء مناطق با کیفیت مناسب رتبه بندی شده است ((ATLAS OF TEHRAN METROPOLIS,2011,313-328. 4-5-4-2- کیفیت زندگی مردم شهر تهران بر اساس پرسشنامه WHOQOL-BREF این پژوهش توسط دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده است. در این پژوهش از شاخص های ذهنی برای سنجش کیفیت زندگی در سطح مناطق 22 گانه شهر تهران استفاده شده است. به منظور بررسی و سنجش ابعاد مختلف کیفیت زندگی در این مطالعه، روش طیف لیکرت 5 نقطه ای بکار گرفته شده است. در این پژوهش تعداد 1164 نفر از جمعیت عمومی 22 منطقه شهرداری تهران، پرسشنامه WHOQOL-BREF را تکمیل نمودند. این پرسشنامه شامل 26 سوال در چهار دامنه تعریف شده برای کیفیت زندگی که عبارت بود از: سلامت جسمانی، سلامت روانی، سلامت اجتماعی و سلامت محیط بوده است. این مطالعه در سال 1384 انجام شده است (Nedjat,2008:21-61). 6-4- 2- شواهد تجربی در سنجش کیفیت زندگی عینی و ذهنی همانگونه که در جدول بیان شده بیشتر پژوهش های کیفیت زندگی برای کشورهای اروپایی است که کوشش دارند کیفیت زندگی عینی و ذهنی را با هم اندازه بگیرند، اندازه نمونه این مطالعات رنجی از 69 تا 2400 نفر دارد و سایز نمونه به جمعیت کلی محدوده مورد مطالعه وابسته نمی باشد. بعلاوه بیشتر مطالعات از یک مقیاس لیکرت 5 نقطه ای استفاده می کنند. (Rishan Teklay,2012,p:10-11). خلاصه مطالعات کیفیت زندگی شهری در جدول زیر ارائه شده است. جدول شماره 5-2- خلاصه مطالعات کیفیت زندگی شهری منطقهمساحت محدوده مورد مطالعه(هکتار)جمعیت کل (میلیون)اندازه نمونهمقیاس لیکرتسنجه های کیفیت زندگیFoo(2000)آسیا647.83.122005کیفیت زندگی ذهنیIbrahim and Chung (2003)آسیاذکر نشده استذکر نشده است3005کیفیت زندگی ذهنیMcCrea,et al (2006)اروپا20000203516105کیفیت زندگی ذهنی و عینیSantos,et al (2007)اروپاذکر نشده استذکر نشده است24005کیفیت زندگی ذهنیDas(2008)آسیاذکر نشده استذکر نشده است3795کیفیت زندگی ذهنی و عینیSenlier, et al (2009)اروپاذکر نشده استذکر نشده است300ذکر نشده استکیفیت زندگی ذهنی و عینیTesfazghi,et al (2010)افریقا14.720220.9916075کیفیت زندگی ذهنی و عینیPearl,et al (2011)اروپا254.59343.726695کیفیت زندگی ذهنی و عینیWoldetinsaye (2011)آفریقاذکر نشده است220.9254106کیفیت زندگی ذهنی و عینی مآخذ: (Rishan Teklay,2012,p: 11) 5-2- معرفی روشها و فنون مرتبط با بکارگیری انگاشت کیفیت زندگی در برنامه ریزی شهری 1-5-2- مقدمه همانطور که بیان گردید، انگاشت کیفیت زندگی شهری، انگاشتی چند بعدی و پیچیده می باشد. بدون شک زمانی می توان از این مفهوم در برنامه ریزی های شهری استفاده نمود که چارچوبی مناسب و قابل اطمینان برای سنجش آن تدوین شود. کیفیت زندگی دو بعد دارد که به عنوان ابعاد عینی و ذهنی شناخته می شوند و اغلب توسط شاخص های عینی یا ذهنی، به صورت جداگانه، سنجش می شود. شاخص های ذهنی، ارزشگذاری فردی از شرایط عینی زندگی را ارائه می کنند که از ممیزی های صورت گرفته از ادراکات ساکنین، رضایتمندی یا بهزیستی با زندگی شهری بدست می آیند. از سوی دیگر، شاخص های عینی، بر شرایط بیرونی یا ملموس زندگی دلالت دارند و اغلب از داده های ثانویه مانند، داده های جمعیتی، اجتماعی- اقتصادی، گزارش هایی مبنی بر وجود خدمات عمومی و جز آن بدست می آیند. براساس سنجش شاخص های عینی و ذهنی، سطح کیفیت زندگی چهار حالت دارد که به عنوان بهزیستی، محرومیت، سازش پذیری یا ناهنجاری شناخته می شوند. بهزیستی زمانی است که هم احساس ذهنی فرد از زندگی و هم شرایط عینی زندگی خوب باشد. اگر هر دو شرایط عینی و ذهنی بد باشند، محرومیت وجود دارد. از سوی دیگر زمانی که شرایط ذهنی خوب است و شرایط عینی بد است، در آن هنگام سازش پذیری وجود دارد. ولی، اگر شرایط ذهنی بد اما شرایط عینی خوب باشد، در آن هنگام ناهنجاری وجود خواهد داشت. مدل های انگاشتی در تحلیل و فهم تمام جنبه های کیفیت زندگی واجب و حیاتی هستند. مدل های متنوع برحسب مقیاس و شاخص های بکار رفته متمایز می باشند. در این فصل مدل های انگاشتی به عنوان راهنمایی برای انتخاب و تحلیل شاخص های کیفیت زندگی در مورد پژوهی مورد بازبینی قرار می گیرند. بررسی و مطالعه روابط پیشنهاد شده در مدل های زیر می تواند کمک موثری درجهت سنجش کیفیت زندگی در مورد پژوهی فراهم آورد. 2-5-2- هدف هدف از این بخش، آشنایی با روشها و فنون سنجش کیفیت زندگی شهری به منظور استفاده از آنها در سنجش کیفیت زندگی مورد پژوهی پایان نامه می باشد. 3-5-2- روش کار این بخش شامل دو زیربخش به شرح ذیل می باشد: زیربخش نخست- سنجش کیفیت زندگی: مک لارن (1996) بیان می کند که: توافقی همگانی وجود دارد که دو نوع مشخصی از شاخص ها برای سنجش کیفیت زندگی مناسب هستند. نوع اول شامل شاخص های عینی هستند که جنبه های ملموس محیط ساخته شده، محیط طبیعی و حوزه ی اجتماعی و اقتصادی را اندازه گیری می کنند. نوع دوم شاخص ذهنی است که بیانی قابل اندازه گیری از حس بهزیستی افراد و رضایت مندی از یک جنبه خاص از زندگی می باشد(Massam,2002,121). با توجه به این دو دسته شاخص در سنجش کیفیت زندگی شهری که تقریبا مورد توافق اکثر صاحب نظران قرار گرفته است، در ادبیات مطرح شده در این زمینه با دو رهیافت اصلی در سنجش کیفیت زندگی شهری مواجه می شویم. رهیافت اول که از آن با عنوان سنجش کیفیت زندگی شهری عینی نام برده می شود و رهیافت دوم که از آن با عنوان سنجش کیفیت زندگی شهری ذهنی نام برده می شود. در این زیربخش ادبیاتی که شاخص های عینی و ذهنی را برای سنجش کیفیت زندگی به کار می برند بازگو می شود، از آنجایی که سنجش کیفیت زندگی شهری تنها با استفاده از یکی از دو دسته شاخص های عینی و شاخص های ذهنی نمی تواند تصویری روشن و منطبق بر واقعیت را برای برنامه ریزان شهری ترسیم نماید، لذا ادبیاتی که ترکیبی از شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی شهری را برای سنجش کیفیت زندگی شهری به کار می برند، نیز در این زیربخش مورد بازبینی قرار گرفته است. زیر بخش دوم: مدل های سنجش کیفیت زندگی: در این زیربخش مدل های انگاشتی به عنوان راهنمایی برای انتخاب و تحلیل شاخص های کیفیت زندگی در مورد پژوهی مورد بازبینی قرار می گیرند. 4-5-2- سنجش کیفیت زندگی 1-4-5-2- عرصه های زندگی رایج است که در تجزیه و تحلیل کیفیت زندگی، رویکرد "عرصه های زندگی" مورد استفاده قرار بگیرد. اگر از مردم خواسته شود که زندگی خود را توصیف کنند، هم می توانند زندگی خود را به عنوان یک کل و هم با اشاره به عرصه هایی از زندگی که تجربیاتشان در آنها تقسیم شده است، توصیف کنند. اندروز و ویدی (1976) تایید کردند که مردم می توانند زندگی خود را به عرصه هایی تقسیم کنند که اگرچه مجزا نیستند، اما کاملاً برای تشخیص و ارزشگذاری به عنوان یک بخش قابل تمیز زندگی، از یکدیگر مستقل هستند. درجه ای که نیازها و خواسته های فرد درون یک عرصه ی خاص زندگی راضی کننده باشد، کیفیت زندگی برای آن عرصه می باشد. (Cerce,1992,p: 8-9)اکثر مطالعات تجربی، عرصه ها یا جنبه های متفاوتی را به منظور اندازه گیری کیفیت زندگی شهری به کار می برند. برای مثال رضایتمندی از زندگی خانوادگی، آموزش، دارایی، سلامت توسط فو(2000) ارزشگذاری شده بود که بیشتر با ویژگی های جمعیت شناختی و اجتماعی-اقتصادی افراد مربوط هستند. مک کریا و همکاران (2006) عرصه های مربوط به رضایتمندی از محیط همچون رضایتمندی از همسایگی، رضایتمندی از محدوده محلی، رضایتمندی منطقه ای و کیفیت زندگی منطقه ای را برای ارزشگذاری رضایتمندی به کار بردند. به همین نحو تسفازقی و دیگران(2010) عرصه هایی همچون مسکن، محیط ساخته شده، امنیت همسایگی، بهداشت همسایگی، کیفیت خدمات عمومی، دسترسی به خدمات عمومی، درآمد خانوار را برای ارزشگذاری و تحلیل فضایی کیفیت زندگی شهری به کار بردند. پیرل و دیگران(2011) عرصه هایی چون امنیت در خیابان ها، دسترسی به مراکز تفریحی، سطح آموزش، کیفیت مسکن و فضای سبز را در پژوهش های کیفیت زندگی خود به کار بردند. (Rishan Teklay,2012,10-11) در رویکرد "عرصه های زندگی" بحث های قابل توجهی در مورد شمار عرصه های مستقل وجود دارد. پژوهش های زیادی برای تشخیص یک لیست کامل از عرصه های زندگی انجام شده است. جدول زیر عرصه های شناسایی شده توسط پژوهشگران مختلف را نشان می دهد. مطالعات نشان می دهد که برخی از عرصه های اصلی درمیان اکثر مطالعات مشترک هستند. این عرصه ها عبارتند از: کار، اوقات فراغت، سلامت، وضعیت مالی، روابط با اعضای خانواده، روابط با دوستان، محیط کالبدی و اجتماعی و جنبه های خودشکوفایی. Schalock and Verdugo(2002)Cummins et al(1996)Verwayen(1980)Bestuzhey-Lada(1980)Murrell,Schulte,Hutchins & Brockway,(1983)Glatzer(1987)Andrews & Withey (1976)Campbell,Convers& Rodgers(1976)Flanagan(1978)بهزیستی عاطفیروابط میان فردیرفاه مادیپیشرفت شخصیبهزیستی فیزیکیشخصیشمول اجتماعیحقوقرفاه مادیسلامتایمنیاجتماعبهره وریبهزیستی عاطفیسطح اجتماعیدرآمدثروت و محرومیتدسترسی اقتصادیمسکناشتغالکیفیت زندگی کاریسنجش یادگیریاوقات فراغتکیفیت محیطینابرابریسطح اجتماعیرفاه مادیمسکنزندگی خانوادگیازدواجسلامتکارتحصیلفعالیت فرهنگیاوقات فراغتحمل و نقل و ارتباطاتامنیت اجتماعی محیطرفتارهای انحرافیارتباطات نژادیارتباطات سیاسیجهت گیری های ارزشیدرآمداستاندارد زیستمسکنزندگی خانوارفعالیت های خانوادهاجتماعهمسایگیسلامتاشتغالمعلومات شخصیمقدار اوقات فراغتماهیت فعالیت های اوقات فراغتمقدار سرگرمیرهبران سیاسیعملکرد دولت در رابطه با اقتصادماخذ: تدوین و استنتاج از منابع مختلف بر اساس Cerce,1992,p:10کالاها و خدماتاستاندارد زیستدرآمد خانوارمسکنسلامتازدواج/مشارکتزندگی خانوادگیمدیریت خانوارتقسیم وظایف خانوارشبکه های اجتماعیامنیت اجتماعیحفاظت محیطیایمنی عمومیاشتغالتحصیلاوقات فراغتکلیسااقتصاد(درآمد، استاندارد زیست، مسکن، شغل، هزینه، مالیات)خانوادهارتباط با دیگرانعرصه محلی(ایمنی، امنیت، همسایگی، دولت محلی، آب و هوای محلی)خود شخص(خود کارآمدی، مقدار اوقات فراغت، سلامت، فعالیت فیزیکی)اجتماع بزرگتر(استانداردهای اجتماع، دولت ملی)دیگر(عقاید مذهبی، پویایی و جز آن)استاندارد زیستپس اندازمسکنسلامتازدواجزندگی خانوادگیدوستیهمسایگیسازمانهای متعلق به شهر یا کانتیزندگی در ایالت محده آمریکاسطح تحصیلسودمندی تحصیلشغلخویشتنشبکه فعالیت ها مذهببهزیستی فیزیکی و مادیارتباط با دیگرانفعالیت های اجتماعی و مدنیپیشرفت شخصیتفریح و سزگرمی جدول شماره 6-2- عرصه های کیفیت زندگی 2-4-5-2- اصول اساسی سنجش کیفیت زندگی سنجش کیفیت زندگی دارای چند اصل اساسی می باشد که در زیر بدانها اشاره شده است: 1- کیفیت زندگی اندازه ای که مردم تجربه های زندگی پرمعنا و دارای ارزشی دارند، سنجش می کند. 2- سنجش کیفیت زندگی، مردم را به حرکت به سمت یک زندگی پرمعنا که از آن لذت ببرند و برای آنها دارای ارزش باشد، قادر می سازد. 3- کیفیت زندگی، اندازه ای که عرصه های زندگی به یک زندگی کامل و بهم پیوسته منجر شود، سنجش می کند. 4- سنجش کیفیت زندگی در چارچوب محیط هایی صورت می گیرد که برای مردم مهم است: جایی که آنها زندگی، کار و تفریح می کنند. 5- سنجش کیفیت زندگی افراد هم برپایه تجربیات مشترک بشری است و هم برپایه تجربیات زندگی فردی. 3-4-5-2- رهنمودهایی برای سنجش کیفیت زندگی برای هر 5 اصل اساسی، تعدادی راهنما برای سنجش کیفیت زندگی ارائه شده است. اصل 1. کیفیت زندگی درجه ای که مردم تجربه های زندگی پرمعنا و دارای ارزشی دارند، سنجش می کند. راهنما 1- چارچوب سنجش برپایه نظریه خوب ساختار یافته از انگاشت های گسترده زندگی است. چارچوب نظری جامع و چند انضباطی 2- اینکه معنای تجربیات زندگی، در طول زمان و در میان فرهنگ ها، متفاوت ارزشگذاری می شود، به رسمیت شناخته شده است. 3- چارچوب سنجش روش روشنی برای نشان دادن ارزش های مثبت زندگی فراهم می کند. روش های ارزیابی، دسته ها (در سنجش عینی)یا اصطلاحاتی (در سنجش ذهنی) را فراهم می کنند که چگونگی ارزشگذاری زندگی را توصیف می کنند. 4- سنجش کیفیت زندگی، قرارگیری آن بر پیوستاری میان "بهترین" و "بدترین" را نشان می دهد. مقیاس های سنجش، زندگی را در بهترین حالتش در یک انتهای مقیاس و در بدترین حالتش در انتهای دیگر مقیاس نشان می دهد (نظیر مقیاس لیکرت). اصل 2- سنجش کیفیت زندگی، مردم را به حرکت به سمت یک زندگی پرمعنا که از آن لذت ببرند و برای آنها دارای ارزش باشد، قادر می سازد. راهنما 1- سنجش بر جنبه های کلیدی زندگی که می توانند بهبود یابند، تمرکز می کند. مانند: حدی که که نیازهای اساسی برآورده شده است. درجه ی پیشرفت مادی و اجتماعی. انتخاب ها و فرصت های موجود و استفاده از آنها. اندازه ای که محیط، مردم را به پیشرفت قادر می سازد. 2- سنجش دارای هدفی روشن و عملی است: که از مردم پشتیبانی کند تا به سمت زندگی بهتر حرکت کنند. سنجش کمک می کند تا نیازهای برآورده نشده شناسایی شوند و روشهایی برای اصلاح نیازهای برآورده نشده پیشنهاد می دهد. سنجش کمک می کند تا آن جنبه هایی از زندگی یک فرد که کیفیت بسیار خوبی برای او دارد حمایت، پرورش و حفظ شود. سنجش ممکن است براساس هدفی که دارد متفاوت باشد( مثل آموزش، خدمات، مسکن، اشتغال و جزآن). اصل 3- کیفیت زندگی، اندازه ای که عرصه های زندگی به یک زندگی کامل و بهم پیوسته منجر شود، سنجش می کند. راهنما 1- سنجش، طیف گسترده ای از عرصه های زندگی را به کار می برد، که به طور گسترده ای به عنوان شاخصهای کلیدی زندگی کامل و همپیوند پذیرفته شده می باشند. عرصه ها بوسیله همرایی طیف گسترده ای از مردم، دارای اعتبار هستند. عموماً عرصه های اصلی برای مردم مشترک هستند(مثل خدمات، مسکن). 2- سنجش کمی، از شاخص های کلیدی زندگی کامل و همپیوند در درون عرصه های خاصی استفاده می کند. اینکه شاخصهای کلیدی به طور کاملی عرصه های زندگی را منعکس می کنند، معتبر می باشد. شاخصهای کلیدی، ممکن است برای مردم در مراحل مختلف زندگی متفاوت باشد. شاخصهای کلیدی، ممکن است برای مردم در محیط های فرهنگی خاص متفاوت باشد. شاخصهای کلیدی، ممکن است برای مردم با نیازهای خاص متفاوت باشد. 3- روش های سنجش کیفی، طیفی از رضایتمندی درون هر عرصه را کشف و توصیف می کند. اصل 4- سنجش کیفیت زندگی در چارچوب محیط هایی است که برای مردم مهم است: جایی که آنها زندگی، کار و تفریح می کنند. راهنما 1- سنجش مانند یک رهیافت اکولوژیکی در نظر گرفته می شود: یعنی یک فرد را در تعامل با محیط زندگی اش می بیند. تفسیرها در زمینه محیطی اشخاص انجام می شود. اصل 5- سنجش کیفیت زندگی افراد هم برپایه تجربیات مشترک بشری است و هم برپایه تجربیات زندگی فردی. راهنما 1- سنجش، هم سنجش عینی و هم ذهنی را به کار می برد. سنجش، روشهای کمی، روشهای کیفی و یا هردو را به کار می برد. سنجش عینی، از ابزارهای کمی استفاده می کند تا فراوانی ها و مقادیر شاخص های مشاهده شدنی را گزارش دهد. سنجش ذهنی (ادراکی)، درجه رضایتمندی بیان شده از جنبه های زندگی یا انواع دیگر ارزشگذاری های ذهنی یا توضیحاتی درمورد زندگی مردم را بکار می برد. 2- سنجش، وزن کردن عرصه ها و شاخص های کلیدی را براساس اهمیت یا ارزش فردی یا گروهی ممکن می سازد. در جایی که انجام این کار ممکن نباشد، تفسیر سنجه های کیفیت زندگی برای روشن نمودن اهمیت یا ارزش فردی، انجام گیرد. 3- سنجش، وزن دهی را برای منعکس کردن تجربه های فردی/گروهی زندگی ممکن می سازد. 4- در بیشتر موارد، نمره ها و توصیفات عرصه ، مفیدتر و گویاتر از نمره های کلی یا توصیفاتی است که از داده های عرصه مستقل جمع آوری می شود ((THE SPECIAL INTEREST RESEARCH GROUP ON QUALITY OF LIFE,2000,18-23. 4-4-5-2- سنجش عینی کیفیت زندگی با استفاده از تجزیه و تحلیل داده های ثانویه همانگونه که ذکر شد، رهیافت های سنجش کیفیت زندگی شامل دو دسته رهیافت می باشند: عینی: بر اساس تحلیل ثانویه داده های بدست آمده از قبیل داده های بدست آمده از مجموعه های آماری رسمی مانند سرشماری. ذهنی: بر اساس داده های اولیه جمع آوری شده از طریق ممیزی های نمونه، که در آن ادراکات افراد از کیفیت زندگی در عرصه ها، براساس ویژگی های مربوط به عرصه مذکور سنجش می شوند. در بحث کیفیت زندگی عینی، دینر و سوهو(1997) اینگونه بیان کردند: "(کیفیت زندگی عینی) شرایط عینی در یک واحد فرهنگی یا جغرافیایی را منعکس می کند... (و) بر پایه آمار کمی و عینی قرار دارد." (Stimson and Marans,2011,p:33). برای سنجش جنبه های عینی و واقعی زندگی، شاخص های کمی به کار می روند و با شرایط اجتماعی، اقتصادی و محیطی همراه می باشند (Das,2008,p:302) شاخص های عینی عرصه های عینی مانند آموزش، سلامت، رفاه اجتماعی، آلودگی هوا، آلودگی آب، فضای سبز، مدیریت پسماند، درآمد و مصرف خانواده، پویایی های مسکن و اقتصاد را برای سنجش کیفیت زندگی به کار می برند. این شاخص ها بیشتر برای استفاده در سطح همسایگی، شهر، منطقه یا کشور مناسب هستند و می توانند از داده های ثانویه مانند سرشماری عمومی نفوس و تصاویر ماهواره ای از راه دور مشتق گردند(Rishan Teklay,2012,p:10). 1-4-4-5-2- جنبش شاخص های اجتماعی یک رویکرد مهم برای بررسی کیفیت زندگی عینی، جنبش شاخص های اجتماعی بود که از دهه 1960 میلادی و درطول دهه 1970 میلادی رایج شده بود. این جریان، تغییری در نگرش عمومی ارائه نمود که از درنظر گرفتن پدیده های اقتصادی دور شود و وضعیت اجتماعی جامعه را در نظر بگیرد. برخی از این جریان با عنوان حرکت به سوی توسعه یک سیستم " حساب های اجتماعی" اشاره می کنند. (Stimson and Marans,2011,p:34). سوال مهم این است که یک شاخص اجتماعی چیست؟ تعریف پارلوف (1969) از شاخص اجتماعی عبارت است از: "...... معمولا برای توصیف شرایط یک عنصر، عامل یا مانندآن به کار می رودکه بخشی از یک سیستم پیچیده مربوط به عنصر می باشد." علاوه بر این لند(1970) عنوان می کند که یک شاخص اجتماعی عبارت است از: "یک جزء( به عنوان مثال، یک پارامتر یا متغیر) در یک سیستم اجتماعی یا برخی از بخش های آن است."(همان، 36). این رویکرد شاید ساده ترین رویکرد برای مطالعه کیفیت زندگی عینی و کیفیت زندگی شهری عینی باشد. رویکرد شاخص های اجتماعی از شاخص های عینی مهم بر پایه داده های ثانویه مربوط به جنبه هایی از محیط شهری نظیر اشتغال، مسکن، سلامت و امید به زندگی، آلودگی، روانی ترافیک و جزآن استفاده می کند. این شاخص ها به صورت جداگانه و یا گاهی اوقات جمعی از طریق تجزیه و تحلیل آماری چند متغیره، بررسی می شوند(همان، 37). 5-4-5-2- سنجش ذهنی کیفیت زندگی با جمع آوری داده های اولیه و تجزیه و تحلیل داده های ممیزی همانند کیفیت زندگی عینی، در متون تخصصی زیادی برای سنجش و تحلیل کیفیت زندگی ذهنی تلاش شده است، اما نه تک مدل پذیرفته شده ای برای سنجش آن وجود دارد و نه مجموعه ای جامع از سنجه های جهانی پذیرفته شده توسط محققان و سیاست گذاران برای سنجش و تحلیل کیفیت زندگی وجود دارد. دینر و سو (1997) کیفیت زندگی ذهنی را تجارب آگاهانه مردم تعریف نمودند(McCrea,et all,2011,p:55). کیفیت زندگی ذهنی درک یا رضایتمندی افراد از زندگیشان را نشان می دهد که معمولاً با استفاده از شاخص های ذهنی اندازه گیری می شوند. شاخص های ذهنی از طریق اطلاعات جمع آوری شده از افراد در مورد عقاید، ارزشگذاری ها، احساسات، ادراکات، نگرش ها، امیال، ارزش هاو انگیزه ها ساخته شده است (Filomena Maggino,2009,p:1). شاخص های ذهنی چون بر پایه ادراک فردی و رضامندی و همچنین بهزیستی می باشند، غیرعینی، غیرقابل قیاس و ناپایدار هستند. کیفیت زندگی که با شاخص های ذهنی اندازه گیری شده اند، لازم نیست که با شرایط عینی زندگی مرتبط باشند. بازبینی ادبیات نشان می دهد که پژوهشگران مختلف روشهای متفاوتی را در بسط شاخص های ذهنی به کار می برند. برخی از این روش ها شامل اقتباس از مطالعات پیشین کیفیت زندگی، از ممیزی خانوارها و جز آن می باشند (Rishan Teklay,2012,p:10). 1-5-4-5-2- سنجش کیفیت زندگی ذهنی از طریق ممیزی شایع ترین روش برای جمع آوری اطلاعات درمورد ارزیابی ها و ارزشگذاری های ذهنی مردم از کیفیت زندگی، استفاده از روشهای ممیزی اجتماعی است. در چنین تحقیق پیمایشی، کیفیت زندگی اغلب با پرسش از پرسش شوندگان به منظور ارزشگذاری یا ارزیابی جنبه های مختلف زندگیشان، که اغلب به عنوان کیفیت عرصه های زندگی بیان می شوند، سنجش می شود (برای مثال، سلامت، کار و غیره). معمولاً، پاسخ ها به صورت سطوح رضایتمندی هستند که با استفاده از یک فرمت پاسخ استاندارد، همچون مقیاس لیکرت که یک درجه بندی عددی را ارائه می کند، بیان می شوند. جنبه های مختلف کیفیت زندگی ممکن است برای همه اهمیت یکسان نداشته باشد، درنتیجه، ارزشگذاری اهمیت هرجنبه، گاهی اوقات از پرسشنامه هایی بدست می آید که برای جمع آوری داده ها در یک نمونه به کار می روند. (McCrea,et al,2011,p:55) 6-4-5-2- تحلیل مقایسه ای بین رهیافت های ذهنی و عینی کیفیت زندگی با توجه به حقایق ارائه شده در بالا، نیاز به شناخت قوت ها و ضعف های دو رهیافت کیفیت زندگی آشکار می شود. نقاط قوت رهیافت عینی به جنبه های نظری و کاربستی زیر مربوط می شود: از آنجایی که رهیافت عینی از شاخص های پذیرفته شده بین المللی استفاده می کند، مقایسه های معتبر را هم به لحاظ جغرافیایی ( مقایسه بین مناطق، کشورها و یا قاره ها) و هم از نظر زمانی (چگونگی تکامل نماگرهای عینی ارزشگذاری شده، از یک دوره به دوره بعد، سطح توسعه یک منطقه، کشور یا قاره را منعکس می کند) ممکن می سازد. در یک ارزشگذاری عینی کیفیت زندگی، عمدتاً شاخص های کمی به کار می رود، این امر دقت تکنیک های اندازه گیری را بالا می برد. شاید مهمترین قوت ذکر شده برای تحلیل کیفیت زندگی عینی، این امر باشد که به ادراک مردم بستگی ندارد، بنابراین هیچ ذهنیتی در ارزشگذاری کیفیت زندگی وجود ندارد. یکسری ضعف های ارزشگذاری کیفیت زندگی عینی به صورت زیر برشمرده شده است: ترسیم یک شاخص عام برای ارزشگذاری کیفیت زندگی تا حد زیادی به ثبت آماری ایجاد شده توسط هر کشور بستگی دارد، این امر می تواند به دلیل داده های آماری ناقص ناخوشایند باشد (کشورهایی که در آنها، سرشماری به دلیل عدم امکان ثبت برخی از داده ها ونیز به دلیل بی میلی مردم برای اظهار حالت واقعی زندگیشان، دقت و صحت کافی ندارد ). فرهنگ های متفاوت بین کشورها می تواند به تفسیرهای مختلف از شاخص های با مفهوم منفی (مانند مجرمیت، برابری نژادی) منجر شود. مهمترین ضعف برای ارزشگذاری عینی اشاره به این امر دارد که ارزش واقعی بهزیستی درک شده توسط جامعه را منعکس نمی کند، توضیح اینکه: توسعه اقتصادی جامعه لزوماً به معنای یک سطح بالاتر از رضایتمندی، برای همه افراد آن جامعه لازم نیست (بسیاری عوامل شخصی و یا زمانی می تواند به طور منفی بهزیستی یک فرد را تحت تاثیر قرار دهد). رهیافت ذهنی کیفیت زندگی برخی از قوت های زیر را دارا می باشد: با توجه به این حقیقت که رهیافت ذهنی، تحلیلی در سطوح فردی ارائه می کند، این رهیافت تجربیات مهم هر فرد را منعکس می کند و به فهم بهتر شیوه ای که توسط آن هر فرد کیفیت زندگی را درک می کند،کمک می کند. اگر یک نارسایی در سنجش کیفیت زندگی ذهنی یافت شود، پژوهشگران به راحتی می توانند تغییرات سریعی برای مطالعات بعدی ایجاد کنند، تلاش در جهت بهبود ابزار و انطباق آنها با داده هایی که جمع آوری شده است، چیزی که در یک دوره کوتاه زمانی در ارزشگذاری عینی ممکن نیست. از طریق پژوهش های مستقیم درون جمعیت، ارزشگذاری ذهنی کیفیت زندگی، درجه ای که نیازهای فردی توسط سیاست های کلان اقتصادی ارضا می شوند را نشان می دهد. ارزشگذاری ذهنی یک سری انتقاداتی را نیز با خود به همراه داشت، ضعف های مشخص شده برای این رهیافت به صورت زیر می باشد: با توجه به این امر که این نوع ارزشگذاری کیفیت زندگی، از مصاحبه هایی در سطح فردی استفاده می کند، عدم صحت و دقت اطلاعات جمع آوری شده آشکار می شود. بسیاری از مشکلات از این امر ناشی می شود که تحلیل ذهنی از ممیزی استفاده می کند. ارزشگذاری کیفیت زندگی تنها به شیوه ذهنی، نمی تواند به مقایسه درست درون جامعه منجر شود. توضیح اینکه چنین ارزشگذاری توسط سطوح بالاتری از تغییرپذیری مشخص می شود ( هم بین افراد و هم برای یک فرد در دوره های زمانی مختلف). هرفرد به یک روش متفاوت وقایع اطراف خود را درک می کند و به آنها اهمیت کمتر یا بیشتری بر اساس تجربه ها و نیازهای خود اختصاص می دهد، بعلاوه، برای یک شخص، ارزشگذاری می تواند از یک دوره تا دوره دیگر براساس تغییراتی که در زندگی اش اتفاق می افتد تغییر کند. قوت و ضعف رهیافت های عینی و ذهنی کیفیت زندگی در جدول زیر نشان داده شده است. جدول شماره 7-2- قوت ها و ضعف های دو رهیافت کیفیت زندگی قوتضعفعینیمقایسه های معتبر را ممکن می سازد.مناسب برای مقایسه میان ملت ها، مناطق و زمان.اغلب آرمان های هنجارین جامعه را منعکس می کند.درنظرگرفتن کیفیت هایی از جامعه که به اندازه کافی توسط سنجه های بهزیستی ذهنی و شاخص های اقتصادی ارزیابی نمی شوند.پذیرش کامل ارزش یا احساس شاخص ها از جامعهویژگی ها می توانند با دقت اندازه گیری شوند.به ادراک مردم وابسته نمی باشد.ثبت آماری ناقصسلیقه شخصی در انتخاب متغیرهای سنجش و اندازه گیری.شاخص های با مفهوم منفی ممکن است تفسیرهای مختلف در کشورهای مختلف داشته باشند.ارزش واقعی بهزیستی ادراک شده توسط جامعه به خوبی منعکس نمی شود.ذهنیتجارب مهم هر فرد را منعکس می کند.ابزارهای سنجش موجود، اعتبار کافی دارد.به راحتی در سراسر پهنه قابل مقایسه می باشد نسبت به سنجه های عینی واحدهای مختلف.شاخصهای اندازه گیری به راحتی قابل اصلاح و تعدیلند.منعکس کننده درجه برآورده شدن نیازهای افراد توسط سیاست های کلان اقتصادی اند.عدم دقت و صحت داده های جمع آوری شده از ممیزی هاتغییرپذیری(هم بین افراد و هم برای یک فرد در دوره های زمانی مختلف)کیفیت زندگی ذهنی، کیفیت واقعی زندگی اجتماعی در یک محل را منعکس نمی کند، و بنابراین، به خودی خود برای ارزیابی کیفیت یک جامعه مناسب نیست. مآخذ: تدوین و استنتاج از منابع مختلف بنابراین در ادبیات علمی، مدل های پژوهشی زیادی وجود دارد که کیفیت زندگی را هم در رهیافت عینی و هم ذهنی ارزشگذاری می کنند Mihaela,p:57)). 7-4-5-2- تئوری های رابطه میان شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی شمار زیادی از تئوری های رابطه میان کیفیت زندگی عینی و ذهنی، معتقدند که رابطه میان این دو، می تواند بر اساس عوامل روان شناختی ضعیف شود. تئوری های تعادل حیاتی توضیح می دهند که چرا کیفیت زندگی ذهنی افراد در طول زمان همراه با وقایع عینی زندگی (مانند تغییر مکان) تغییر می کند. اما تمایل به بازگشت به یک سطح متعادلی از رضامندی دارند، بنابراین تئوری های تعادل حیاتی، همبستگی پایین میان کیفیت زندگی ذهنی و وقایع عینی زندگی را توضیح می دهند. دیدگاه مرتبط دیگر، مدل های بالا-پایین هستند که معتقدند برخی از ویژگی های شخصی مانند خصوصیات روانی و برون گرایی، بر رضایتمندی از زندگی، در زمانی که وقایع مطلوب و یا غیرمطلوب در زندگی اشخاص رخ می دهد، تاثیرات پایداری دارد. در این مدل فرض می شود ویژگی های شخصی تنها عامل تاثیرگذار بر کیفیت زندگی نیستند اما بر روی قضاوت از رضایتمندی در ابعاد خاصی از زندگی تاثیر می گذارند. درمقابل، مدل های پایین- بالا ، الزاماً به رابطه ضعیف میان شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی اشاره نمی کنند. در این مدل، مطالعات کیفیت زندگی شهری، معمولا با ارزیابی ذهنی محیط شهری آغاز شده، سپس با ارزیابی میزان رضایتمندی از برخی پهنه های ویژه شهری که بایکدیگر رابطه دارند، ادامه پیدا می کند. با وجود این، فرایند پایین- بالا می تواند با ویژگی های عینی محیط شهری شروع شده و به ارزیابی ذهنی محیط شهری منجر شود. چنین مدل های پایین- بالا روابط مستقیم میان شاخص های عینی و ذهنی را پیشنهاد خواهد کرد. مدل های پیچیده تر پایین- بالا روابط ضعیف تر میان شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی را پیش بینی می کند (McCrea,2006,p:80). 8-4-5-2- ترکیب کیفیت زندگی عینی و ذهنی اگرچه اکثر ادبیات نشان می دهد که رابطه بین کیفیت زندگی عینی و ذهنی ضعیف است (داس (2008) ، مک کریا و همکاران(2006)) نوشته هایی نیز وجود دارند که یک اتصال قوی بین این دو نشانگر را نشان می دهند. اتصال شناخت عینی با ادراک افراد برای فهم و ارزشگذاری بهتر شرایط محلی کیفیت زندگی بسیار مهم است و به دریافت نتایجی که به واقعیت در زمین نزدیکتر هستند کمک می کند. درنتیجه ترکیب این دو نشانگر، برای ارزیابی کامل تر کیفیت زندگی مفید خواهد بود(Santos,et al,2007,p:60 ) در اکثر مواقع اتصال ضعیف نشانگرها با توجه به این حقیقت می باشد که کیفیت زندگی عینی برای سطوح همسایگی و همچنین سطوح بالاتر قابل اندازه گیری هستند درحالیکه کیفیت زندگی ذهنی، رضایتمندی کیفیت زندگی و ادراک در سطوح فردی را اندازه می گیرد. بنابراین افزار مناسب برای ترکیب این نشانگرها به منظور حل مشکل و بدست آوردن برآمد صحیح مورد نیاز است(Rishan Teklay,2012,p:10). 9-4-5-2- حالت های کیفیت زندگی ترکیب کیفیت زندگی عینی و ذهنی سنجش شده برای شناخت چهار حالت کیفیت زندگی که در جدول زیر ارائه شده است مهم می باشد. در نوشته های زیادی چهار حالت کیفیت زندگی ذکر شده است. بهزیستی، محرومیت، سازش پذیری و ناهماهنگی. این چهار حالت کیفیت زندگی، تطابق و عدم تطابق کیفیت زندگی ذهنی و عینی را تعیین می کنند. تطابق توسط بهزیستی و محرومیت درحالیکه عدم تطابق توسط سازش پذیری و ناهماهنگی تعریف شده است. جدول شماره 8-2- حالت های کیفیت زندگی کیفیت زندگی ذهنیکیفیت زندگی عینیخوب / راضیبد/ ناراضیخوب/ مناسببهزیستیناهنجاریبد/ نامناسبسازش پذیریمحرومیت ماخذ: (Rishan Teklay,2012,11). بهزیستی از آنجایی که وضعیت ذهنی و عینی خوب زندگی را نشان می دهد، به عنوان زندگی شاد مردم تعریف شده است. زمانی که وضعیت های عینی اندازه گیری شده از زندگی مردم خوب است و مردم نیز احساس خوبی داشته باشند یا اگر آنها از عرصه های ویژه و از کیفیت زندگی کلی راضی باشند، این مردم در دسته بهزیستی مقوله بندی می شوند. وقتی کیفیت ذهنی و عینی بد هستند، یعنی شرایط عینی اندازه گیری شده از زندگی مردم بد است و مردم نیز احساس بد به کیفیت زندگی خود داشته یاشند یا اگر آنها ناراضی باشند، محرومیت است. حالت دیگر از کیفیت زندگی ، سازش پذیری است. این حالتی است که در آن مردم از شرایط زندگی خود راضی هستند اگرچه شرایط عینی نامطلوب است. به عبارت دیگر این به معنای سازش آنها با شرایط عینی زندگیشان است و اینکه آنها به شادی زندگی می کنند. از سوی دیگر ناهنجاری حالتی از کیفیت زندگی است در جاییکه کیفیت ذهنی عینی خوب است اما ادراک فردی بد است یا اینکه افراد از کیفیت زندگی خود ناراضی هستند. به طور کلی سازش پذیری و ناهنجاری تضاد بین کیفیت زندگی ذهنی و عینی را نشان می دهد، در حالیکه بهزیستی و محرومیت شباهت این دو را نشان می دهد(همان، ص 12-11). 5-5-2- مدل های انگاشتی کیفیت زندگی مدل های انگاشتی در تحلیل و فهم تمام جنبه های کیفیت زندگی واجب و حیاتی هستند. مدل های متنوع برحسب مقیاس و شاخص های بکار رفته متمایز می باشند. در این فصل مدل های انگاشتی به عنوان راهنمایی برای انتخاب و تحلیل شاخص های کیفیت زندگی در مطالعه موردی مورد بازبینی قرار می گیرند. بررسی و مطالعه روابط پیشنهاد شده در مدل های زیر می تواند کمک موثری درجهت سنجش کیفیت زندگی در نمونه موردی فراهم آورد. 1-5-5-2- مدل کمپل و همکارانش از دیدگاه کمپل و همکارانش ، رضایتمندی به عنوان معیاری عام برای سنجش ادراک کیفیت محیط مطرح شده است. اگرچه کمپل و همکارانش (1976) در برخی موارد بحث می کنند که هم سنجه های ذهنی و هم عینی برای ارزیابی کیفیت زندگی مهم می باشند، این مولفان اساساً با سنجه های ذهنی سروکار داشتند.( Santos dela Cruz,2011,p:5) در مدل انگاشتی پیشنهاد شده توسط کمپل و همکارانش (1976) ، ارتباط متقابل بین سطوح رضایت در عرصه ها ، رضایت از زندگی به طور عام و رفتار نشان داده شده است. در این مدل مانند بسیاری از مدل های دیگر، رضایت از زندگی به طور عام ترکیبی از رضایت و عدم رضایت است که در تمام عرصه های خاص زندگی تجربه می شود. هم رضایت از زندگی به طور عام و هم رضایت در عرصه های خاص ، برای شکل دهی به رفتار سازش پذیر می باشند . کیفیت زندگی ادراک شده در عرصه های خاص ، توسط مشخصه های عینی عرصه ، مشخصه های ادراک شده عرصه ، ارزشگذاری فردی از این مشخصه ها و رضایت مربوط به عرصه تعیین می شود. مشخص های درک شده از هر عرصه ، وابسته به عرصه است ، اما با مشخصه های عینی محیطی متفاوت است. به این معنا که ادراک فردی لزوماً متناسب با محیط واقعی نمی باشد. مدل کمپل همچنین ویژگی های فردی افراد را نیز در نظر می گیرد، ویژگی های فردی اثرات مستقیمی بر مشخصه های درک شده از عرصه ، مشخصه های ارزشگذاری شده عرصه ، رضایت از عرصه و رضایت از زندگی به طور عام دارد. ویژگی های فردی دارای تعاملی متقابل و دوسویه با مشخصه های عینی عرصه می باشند. بعلاوه، ویژگی های فردی بر مشخصه های ارزشگذاری شده از طریق استانداردهای فردی مقایسه که به عنوان یک متغیر مداخله کننده در نظر گرفته می شود، اثر می گذارند. (Kerce,2009,p:15). مدل بر 4 اصل زیر قرار گرفته است: تجارب مردم از میانکنش آنها با ویژگی های عینی مشتق شده است. تجارب ذهنی مردم با مشخصه های عینی متفاوت هستند. مردم به تجارب خود با مشخصه های عینی پاسخ می دهند. سطح رضایت در عرصه های مختلف زندگی به تجربه عام کیفیت زندگی کمک میکند(Marans,2011,p:13). شکل شماره 1-2- مدل نمایش ارتباط بین رضایتمندی در عرصه ها و رضایتمندی از زندگی Coping andAdaptiveBehaviorویژگی های فردی استانداردهای مقایسه رضایت از عرصه 3 (مکان)رفتار سازش پذیرعرصه 1(خانواده)مشخصه های ارزشگذاری شدهرضایت از عرصه 1 (خانواده)مشخصه هایادراکیمشخصه های عینیمشخصه های عینیرضایت از عرصه 2 (سلامت)مشخصه های ارزشگذاری شدهمشخصه هایادراکیعرصه 3(مکان)مشخصه هایادراکیمشخصه های عینیمشخصه های ارزشگذاری شده رضایتمندیزندگی عرصه 2(سلامت) ماخذ: Marans,2011 2-5-5-2- مدل مارانز و راجرز بر اساس کار کمپل و همکارانش، مارانز و راجرز (1975) مدلی را پیشنهاد کردند که چنین روابطی را برای عرصه های مسکونی مختلف محیط های شهری به تصویر می کشد و به فهم اینکه چگونه این عرصه ها به همراه عرصه های دیگر کیفیت زندگی شهری را موجب می شوند، کمک می کند. (همان،ص14). شکل شماره 2-2- مدل نشان دهنده روابط بین رضایت عرصه مسکونی و کیفیت زندگی مشخصه های افرادEsEsمشخصه های محیطی (Es)ادراکی مشخصه های محیطی (Eo)عینی OverallQuality of LifeExperience استانداردهای مقایسهتجربه کلی کیفیت زندگیکشورمکان های مسکونیارزیابی هاارزیابی مشخصه های محیطی درک شدهارزیابی هاارزیابی هاEsEoEoEoمسکن/واحد مسکونیشهرهمسایگی رضایت از همسایگیرضایت از اجتماعرضایت از کشوررضایت از مسکن رضایت از عرصه های دیگر ماخذ: Marans,2011 پیش فرض مهم این مدل است که کیفیت هر محیط جغرافیایی (به عنوان مثال شهر ، همسایگی، واحدمسکونی و غیره) نمی تواند تنها توسط یک سنجه مشخص شود بلکه سنجه هایی از ویژگی های گوناگون محیط مورد نیاز است. آنها در ترکیب باهم کیفیت کلی محیط را منعکس می کنند. دومین پیش فرض مهم این است که کیفیت پدیده ای ذهنی است که زندگی ساکنان محیط را منعکس می کند. شرایط عینی محیط ،خود کیفیت واقعی محیط را منعکس نمی کنند، بلکه مصداق آن شرایط برای ساکنان هستند(Marans,2002,p:75). در سال 2002 مارانز مدلی را بسط داده که می تواند روابط احساسات مردم درمورد همسایگیشان را شرح دهد( که رضایت از همسایگی نامیده می شود). در این مدل بر اینکه کیفیت یک مکان و یا یک زمینه جغرافیایی(شهر، همسایگی یا واحد مسکونی) پدیده ای ذهنی می باشد، تاکید شده بود(Marans,2011,p:14). شکل شماره 3-2- مدل نمایش دهنده ارتباط بین شرایط عینی، پاسخ های ذهنی و رضایت از همسایگی ارزیابی سرو صدا استانداردهای مقایسهمشخصات سکنهشرایط عینیدوستی همسایه هاپاسخ های دیگرتراکمبرآمد کلیدیآگاهی از کیفیت مدرسهادراک صدا سطح دسی بل ارزیابی جمعیت رضایت از همسایگیشمار ترافیکارزیابی ترافیک نمرات آزمون های دانش آموزان فاصله به نزدیک ترین پارکارزیابی کیفیت مدرسه ارزیابی پارک ها اطلاع از پارکمقدار زمین پارک(هکتار) احساسات درمورد مسکن، اجتماع و کشورشرایط عینی دیگر پاسخ های ذهنی 3-5-5-2- مدل مارانز و موهال مدل انگاشتی بعدی که توسط مارانز و موهال(1991) ارائه شده است ، نشان می دهد که چگونه سلامت می تواند به شماری شرایط عینی همراه با مجموعه ای از منابع آسایش که شامل کیفیت محیطی است متصل شود. وسایل آسایش زیست محیطی و شهری با کیفیت اجتماع و فعالیت های افراد، رضایتمندی هاو سلامت کالبدی مربوط می باشند. وسایل آسایش زیست محیطی شامل دو دسته از مشخصه های زیر می باشند: منابع تفریحی طبیعی( برای مثال، دریاچه ها، رودخانه ها، تالاب ها، جنگل ها و زمین های پارک) ؛ و کیفیت محیط اطراف ( آب و هوا ، سر و صدا، و مواد زائد جامد و خطرناک). وسایل آسایش زیست شهری نیز شامل دو دسته از مشخصه های زیر: منابع تفریحی انسان ساخت ( شامل استخرهای شنا، مسیرهای پیاده روی و دوچرخه سواری، زمین های گلف) ؛ و منابع فرهنگی (شامل سینماها، تئاتر، کتابخانه، ارکستر، موزه ها، گالری ها ، تیم های ورزشی). مدل فرض می کند که درک و آگاهی از این وسایل آسایش زیست محیطی و شهری، ارزشگذاری مردم و استفاده از آنها را تحت تاثیر قرار می دهد. مدل همچنین نشان می دهد که درمورد منابع تفریحی انسان ساخت و منابع تفریحی طبیعی ، استفاده یا عدم استفاده از آنها توسط یک فرد با سلامت کالبدی همراه است (همان، ص 17-16). شکل شماره 4-2- مدل متصل کننده فعالیت ها ومنابع تفریحی به بهزیستی فردی (کیفیت زندگی) و کیفیت اجتماع ماخذ: Marans,2011 4-5-5-2- مدل کستانزا و همکارانش کستانزا و همکارانش (2007) ، کیفیت زندگی را با یکپارچگی هردو سنجه عینی و ذهنی تعریف می کنند(شکل شماره 5). این مدل توضیح داد که نیازهای انسان حاصل نخواهد شد مگر آنکه فرصتهای (انسانی، اجتماعی، سرمایه طبیعی و زمان) که پایه هایی برای سنجه های عینی هستند، از طریق سیاست های اجراشونده دولت ارائه شود. با برآورده شدن نیازهای انسانی، بهزیستی ذهنی که با واژگان خوشنودی، فایده و رفاه سنجه می شود، بیشتر خواهد شد. شکل شماره 5-2- کیفیت زندگی که بر، ارتباطات بین نیازهای انسانی، ادراکات ذهنی از تامین نیاز و فرصت های ارائه شده دلالت می کند. کیفیت زندگی چگونه تامین نیاز درک می شودچگونه نیازها برآورده می شوند نیازهای انسانیزیستیتولیدمثلامنیتعاطفهتفاهممشارکتفراغتمعنویتخلاقیتشخصیتآزادی بهزیستی ذهنی (خوشنودی، فایده، رفاه) برای افراد و یا گروهها فرصت هایی به منظور کسب نیازهای انسانی در حال و آینده(انسانی، اجتماعی، سرمایه طبیعی و زمان) هنجارهای اجتماعی تکامل یابنده سیاست ماخذ: Santos dela Cruz,2011 کاستانزا و همکارانش مطرح می کنند که این مدل موارد زیر را آشکار می کند: ارتباطات بالقوه بین تحقق و اهمیت نیازها اختلاف های احتمالی بین تحقق و اهمیت گروهبندی بر اساس نوع سرمایه موردنیاز برای تامین هر نیاز. تنوع در وزن ها توسط مشخصه های جمعیت. تنوع در کیفیت زندگی عام 5-5-5-2- مدل تسفازقی به طور مشابه تسفازقی (2006)، کیفیت زندگی شهری را با کاربرد دو دیدگاه عینی و ذهنی مورد بررسی قرار می دهد. تسفازقی پیشنهاد کرد: از آنجایی که مطالعه کیفیت زندگی معمولاً در سطح منطقه و کشور انجام می شود، تغییرات در مقیاس بزرگ مطالعه کیفیت زندگی لازم است. توجه به کوچکترین واحد اداری مانند مقیاس همسایگی مورد نیاز است، زیرا برنامه های دولت در این سطح اجرا می شوند(Santos dela Cruz,2011,p:5-6) ذهنیعینیادراکاتعرصه های عینی و ویژگی هاکیفیت زندگی عینیتحلیل عاملی، سیستم اطلاعات جغرافیاییشکل شماره 6-2- چارچوب مفهومی (تسفازقی،2009) ابعاد فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی ماتریس دو طرفه، سیستم اطلاعات جغرافیاییمقیاس لیکرت عرصه های ذهنی و ویژگی ها حالت ها تحلیل عاملی،رگرسیون، سیستم اطلاعات جغرافیایی بهزیستیمحرومیتسازش پذیریناهماهنگی کیفیت زندگی ذهنی ماخذ: Santos dela Cruz,2011 6-5-5-2- منافع توسعه مدل های انگاشتی رابطه بین کیفیت زندگی و محیط های شهری پیچیده می باشد و رضایت مردم از زندگی کردن در همسایگی ها، شهرها، محدوده های بزرگ- شهری و حتی ساختمان های مسکونی توسط مشخصه های فردی آنها مانند ارزش های (فردی یا گروهی) ، انتظارات، ادراکات و ارزشگذاری ها و مشخصه های جمعیت شناختی و اجتماعی- اقتصادی آنها تحت تاثیر قرار می گیرد. نظرات مردم زمانی که درمورد کیفیت زندگی خود به طور عام قضاوت می کنند، متفاوت می باشد و نیز افراد مختلف ممکن است در موقعیت یا محل مشابه، چیزها را به طور متفاوت درک کنند. منافع استفاده از رهیافت های مدل سازی که از مدل اصلی کمپل و همکارانش تکامل یافته است متعدد می باشد که به صورت زیر خلاصه شده است: مدل ها می توانند تعداد زیادی از فاکتورهایی که استدلال می شود بر سطوح رضایت زندگی شهری و همچنین مشخصه های فردی مردم تاثیر گذار باشند، دربرگیرند. مدل ها مقایسه بین سطوح جغرافیایی متفاوت زندگی شهری را ممکن می سازند. سطوح جغرافیایی متفاوت زندگی شهری در مدل های کیفیت زندگی اهمیت دارد، زیرا برنامه ریزی مختلف، یعنی سیاست های ارائه خدمات و توسعه شهری مختلف می تواند آماج سطوح متفاوت زندگی شهری باشد. وقتی که تنها یک سطح تحلیل در یک مدل گنجانده شود، نتایج آن ممکن است گیج کننده باشد، زیرا سطوح دیگر تحلیل کنترل نشده هستند. سرانجام مدل ها این امکان را فراهم می کنند که سطح رضایت در یک عرصه ، رضایت در عرصه های دیگر را تحت تاثیر قرار دهد. چنین اتصالاتی بین عرصه های رضایت " اثرات خارجی" نامیده می شوند(Marans,2011,p:17-18). 6-2- جمع بندی و معرفی چارچوب انگاشتی پژوهش 1-6-2- هدف هدف از این بخش، ارائه یک جمع بندی از بازبینی های صورت گرفته در ارتباط با مبانی نظری، تجربی و فنی انگاشت کیفیت زندگی و انتخاب چارچوب نظری و فنی مناسب برای بکارگیری در مورد پژوهی پایان نامه می باشد. 2-6-2- روش کار در راستای جمع بندی و انتخاب چارچوب های نظری، تجربی و فنی انگاشت کیفیت زندگی، فرایندی در چهار بخش اصلی بکار گرفته شد که عبارتند از: بخش نخست- جمع بندی چارچوب های نظری انگاشت کیفیت زندگی: در این بخش به جمع بندی ادبیات و اصول پایه تفکر درمورد انگاشت کیفیت زندگی پرداخته شده است. بخش دوم- جمع بندی تجارب جهانی بکارگیری انگاشت کیفیت زندگی: جمع بندی تجارب جهانی به کارگیری انگاشت کیفیت زندگی، از دو وجه صورت گرفت، هم از نظر شاخص های بکار گرفته شده در کشورهای بیشتر توسعه یافته و کمتر توسعه یافته و هم از نظر روش های بکار گرفته شده در سنجش کیفیت زندگی(عینی، ذهنی، عینی و ذهنی) . بخش سوم- جمع بندی چارچوب های فنی انگاشت کیفیت زندگی: این بخش به جمع بندی روش ها و مدل های مختلف سنجش کیفیت زندگی پرداخته است. بخش چهارم- معرفی چارچوب انگاشتی پژوهش: بر اساس جمع بندی های صورت گرفته در بخش های اول، دوم و سوم، در این بخش به ارائه چارچوبی مناسب برای بکارگیری انگاشت کیفیت زندگی در مورد پژوهی پایان نامه (محلات منطقه 10 شهر تهران) پرداخته شده است. 3-6-2- جمع بندی چارچوب های نظری انگاشت کیفیت زندگی واژه کیفیت زندگی سرچشمه روشنی ندارد، انگاشت کیفیت زندگی مورد پذیرش عام می باشد، اما یک تعریف پذیرفته شده عام ندارد و با توجه به حوزه کاربرد و نوع مطالعه، تعاریف متفاوتی از آن ارائه می شود. فقدان یک تعریف استاندارد از این انگاشت، موجب شده است که گه گاه واژه هایی مانند بهزیستی، خوشنودی، رضایت از زندگی و جزآن به جای آن به کار روند. در بحث های مربوط به کیفیت زندگی، تنها زیستن مهم نیست ، بلکه کیفیت آن دارای اهمیت است. کیفیت زندگی به شدت تحت تاثیر زمان و مکان قرار دارد و عوامل تشکیل دهنده آن با توجه به دوره زمانی و مکان جغرافیایی فرق خواهد کرد. همچنین، این انگاشت تاحد زیادی تحت تاثیر ارزش ها بوده و طبق ارزش های فردی، اجتماعی و ملی تعریف می شود. ماهیت چند بعدی و پیچیده این انگاشت، ارائه تعریفی واحد از آن، که مورد توافق همگان باشد را دشوار ساخته است. با این وجود، در ارتباط با این موضوع که، این انگاشت دارای دو بعد عینی و ذهنی می باشد و کیفیت زندگی یک فرد به واقعیت های عینی و بیرونی زندگی اش و دریافت ها و ادراکات ذهنی و درونی او از این عوامل و از خودش وابسته است، اتفاق نظر وجود دارد. همچنین، انگاشت كيفيت زندگي شهري يكي از مفاهيمي بوده كه تأثير به سزايي در فرايند تحول ديدگاهها و روشهاي برنامه ريزي داشته است. تحت تأثير اين انگاشت، مباحث اجتماعي و كيفي رواج بيشتري در ادبيات برنامه ريزي شهري يافته است. درواقع، کیفیت زندگی در نواحی شهری، به طور فزاینده ای توسط برنامه ریزان در ارزیابی محیط شهری برسمیت شناخته شده است. یکی از اهداف اصلی سیاست های شهری، این موضوع می باشد: ایجاد کیفیت زندگی بهتر برای ساکنان. می توان اهمیت مطالعه کیفیت زندگی در برنامه ریزی شهری را اینگونه بیان نمود: برنامه ریزی شهری با توجه به ماهیت چند رشته ای و میان رشته ای می تواند از انگاشت کیفیت زندگی در مراحل مختلف تهیه برنامه های شهری بهره مند شود. برنامه ریزی با تکیه برتفکر ارتقاء کیفیت زندگی، افق های جدیدی را برای برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان شهری فراهم می کند. استفاده از انگاشت کیفیت زندگی در روند اجرایی برنامه ریزی به اهداف و ارزش های مورد نظر جامعه، افزون بر نتایجی که در بطن تمامی روشها و نظریات برنامه ریزی وجود دارد، دستاورد های منحصر به فردی چون افزایش مشارکت عمومی و نزدیکی افکار مسئولین و تصمیم گیرندگان از یک سو و از سوی دیگر شهروندان را نیز در پی خواهد داشت و با اهمیت دادن به مواردی که مستقیماً با زندگی شهروندان در ارتباط است زبان مشترکی برای ایجاد همرأیی و گفتگو میان شهروندان، برنامه ریزان و مراجع تصمیم گیری فراهم ساخته و با توجه به ماهیت پیچیده و گسترده ای که دارد در یک نگاه تمامی مشکلات موجود در یک سیستم شهری را از دید ساکنین شهرها منعکس می کند. به همین علت انگاشت کیفیت زندگی کاربردهای گسترده ای در برنامه ریزی شهری پیدا کرده است و قابلیت های منحصر به فردی در برنامه ریزی برای جذب سرمایه های اقتصادی، فراهم ساختن حضور نیروهای کارآمد و خلاق، ایجاد زمینه های نوآوری در دانش، تشکیل خوشه های کارشناسی، تجدید حیات شهری و فراهم ساختن زمینه های مشارکت عمومی در تولید برنامه های شهری دارد. نتایج مطالعات کیفیت زندگی می تواند به ارزیابی سیاست ها، رتبه بندی مکان ها، تدوین استراتژی های مدیریت و برنامه ریزی شهری کمک کرده و درک و اولویت بندی مسائل اجتماع برای برنامه ریزان و مدیران شهری به منظور ارتقای کیفیت زندگی شهروندان را تسهیل سازد. علاوه بر این ، مطالعات کیفیت زندگی می تواند به شناسایی نواحی مساله دار، علل نارضایتی مردم، اولویت های شهروندان در زندگی و پایش و ارزیابی کارایی سیاست ها واستراتژیها در زمینه کیفیت زندگی (که هدف اصلی این مطالعه می باشد) کمک کند. نکته ای که باید در بکارگیری انگاشت کیفیت زندگی به آن توجه داشت این است که اجزای یک سیستم شهری اثرات متنوع و مختلفی بر یکدیگر دارند که در برخی موارد ممکن است افزایش یا کاهش آنها نسبت به یکدیگر اثر خنثی کننده داشته باشند. بنابراین نمی توان انتظار داشت که برنامه ریزی بتواند یکباره در ارتقاء کیفیت زندگی گام بردارد. این امر مستلزم یک حرکت گام به گام و پیوسته است . 4-6-2- جمع بندی تجارب جهانی بکارگیری انگاشت کیفیت زندگی مطالعات تجارب جهانی در بکارگیری انگاشت کیفیت زندگی، در دو بخش صورت گرفت. در بخش اول، تجارب کشورهای بیشتر توسعه یافته و کمتر توسعه یافته در بکارگیری شاخص های کیفیت زندگی مورد مطالعه قرار گرفتند. کشورهای آمریکا و کانادا به عنوان نمونه هایی از کشورهای بیشتر توسعه یافته و کشورهای پرو و اتیوپی و ایران به عنوان نمونه هایی از کشورهای کمتر توسعه یافته انتخاب شدند. نتایج این مطالعات نشان داد که شاخص های متفاوتی به منظور اندازه گیری کیفیت زندگی شهری در کشورهای مختلف به کار می رود. خلاصه تجارب جهانی بکارگیری انگاشت کیفیت زندگی در جدول زیر ارائه شده است. جدول شماره 9-2- خلاصه شاخص ها: نمونه هایی از سراسر جهان سازمان ملل متحدسازمان توسعه و همکاری اقتصادیفیلیپینژاپنسوئدفنلاندسلامتغذاآموزشاشتغالمسکنامنیت اجتماعیپوشاکتفریحآزادی بشرجمعیتدرآمد و هزینهارتباطات و حمل و نقلخوراکپوشاکسرپناهسلامتآموزشفراغتامنیت اجتماعیمحیط اجتماعیمحیط کالبدیوضعیت اجتماعیسلامت، خوراکیادگیریاشتغالمنابع محیطیمسکنتسهیلاتایمنی عمومیعدالتارزشهای سیاسیتحرک اجتماعیسلامتآموزش، یادگیریاشتغالکیفیت کارفراغتدرآمدمخارجمحیط مادیجرماجرای قانونزندگی اجتماعیتحرک اجتماعیشرایط کارمنابع اقتصادیمنابع سیاسیمدارسسلامت، مراقبت های پزشکیروابط خانوادهمسکنتغذیهاوقات فراغت سلامتآموزشمحیط کالبدیمسکن، محل سکونتشرایط کارایالات متحده آمریکا(کالورت هندرسون)ایالات متحده آمریکا(گراند تراورس)کانادا(آنتاریو)اتیوپی (آدیس ابابا)ایران (تهران)ایران (تهران)آموزشاشتغالانرژیسلامت محیطیسلامت انسانحقوق انساندرآمدزیرساخت های فیزیکیامنیت ملیایمنی عمومیتفریحسرپناهایمنی عمومیمحیط زیست طبیعیحمل و نقل و زیرساختبهداشتدولت و نطام سیاسیهنجارهای اخلاقی و مدنیآموزشاقتصادفرهنگتفریحمحیط اجتماعیاجتماعیبهداشتیاقتصادیزیست محیطیمسکنمحیط ساخته شدهامنیت واحد همسایگیبهداشت واحد همسایگیکیفیت تسهیلات عمومیدسترسی به خدمات عمومیتعاملات اجتماعیدرآمد خانواردسترسی به خدمات و تسهیلات شهریکیفیت عرصه اجتماعیکیفیت مسکنکیفیت محیط زیستسلامت جسمانیسلامت روانیسلامت اجتماعیسلامت محیط ماخذ: تکمیل شده توسط نگارنده از منابع مختلف در بخش دوم نیز، تجارب بکارگیری انگاشت کیفیت زندگی در راستای شناسایی روش های مختلف بکار رفته در سنجش کیفیت زندگی، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که، بیشتر پژوهش های کیفیت زندگی، برای کشورهای اروپایی است که کوشش دارند کیفیت زندگی عینی و ذهنی را با هم اندازه بگیرند. خلاصه مطالعات بکارگیری انگاشت کیفیت زندگی در جدول زیر ارائه شده است. جدول شماره 10-2- خلاصه مطالعات بکارگیری انگاشت کیفیت زندگی منطقهمساحت محدوده مورد مطالعه(هکتار)جمعیت کل (میلیون)اندازه نمونهمقیاس لیکرتسنجه های کیفیت زندگیFoo(2000)آسیا647.83.122005کیفیت زندگی ذهنیIbrahim and Chung (2003)آسیاذکر نشده استذکر نشده است3005کیفیت زندگی ذهنیMcCrea,et al (2006)اروپا20000203516105کیفیت زندگی ذهنی و عینیSantos,et al (2007)اروپاذکر نشده استذکر نشده است24005کیفیت زندگی ذهنیDas(2008)آسیاذکر نشده استذکر نشده است3795کیفیت زندگی ذهنی و عینیSenlier, et al (2009)اروپاذکر نشده استذکر نشده است300ذکر نشده استکیفیت زندگی ذهنی و عینیTesfazghi,et al (2010)افریقا14.720220.9916075کیفیت زندگی ذهنی و عینیPearl,et al (2011)اروپا254.59343.726695کیفیت زندگی ذهنی و عینیWoldetinsaye (2011)آفریقاذکر نشده است220.9254106کیفیت زندگی ذهنی و عینی مآخذ: (Rishan Teklay,2012,p: 11) 5-6-2- جمع بندی چارچوب های فنی انگاشت کیفیت زندگی همانگونه که بیان گردید، کیفیت زندگی دو بعد دارد که به عنوان ابعاد عینی و ذهنی شناخته می شوند و اغلب توسط شاخصهای عینی یا ذهنی سنجش می شود. بر این اساس، رهیافت های سنجش کیفیت زندگی شامل دو دسته رهیافت می باشند: رهیافت سنجش عینی: بر اساس تحلیل ثانویه داده های بدست آمده از قبیل داده های بدست آمده از مجموعه های آماری رسمی مانند سرشماری. رهیافت سنجش ذهنی: بر اساس داده های اولیه جمع آوری شده از طریق ممیزی های نمونه، که در آن ادراکات افراد از کیفیت زندگی در پهنه ها، براساس ویژگی های مربوط به پهنه مذکور سنجش می شوند. شاخصهای عینی که در رهیافت سنجش عینی به کار می روند، بر شرایط بیرونی یا ملموس زندگی دلالت دارند و اغلب از داده های ثانویه مانند، داده های جمعیتی، اجتماعی- اقتصادی، گزارش هایی مبنی بر وجود خدمات عمومی و جز آن بدست می آیند. از سوی دیگر، شاخصهای ذهنی که رهیافت سنجش ذهنی برپایه آنها صورت می گیرد، ارزشگذاری فردی از شرایط عینی زندگی را ارائه می کنند که از ممیزی های صورت گرفته از ادراکات ساکنین، رضایتمندی یا بهزیستی با زندگی شهری بدست می آیند. اتصال شناخت عینی با ادراک افراد برای فهم و ارزشگذاری بهتر شرایط محلی کیفیت زندگی بسیار مهم است و به دریافت نتایجی که به واقعیت در زمین نزدیکتر هستند کمک می کند. درنتیجه ترکیب این دو نشانگر، برای ارزیابی کامل تر کیفیت زندگی مفید خواهد بود. ترکیب سنجه های عینی و ذهنی کیفیت زندگی، مقایسه تغییرات ممکن بین دو دیدگاه عینی و ذهنی را ممکن می سازد. براساس سنجش کیفیت زندگی در ابعاد عینی و ذهنی ، ماتریسی 2*2 شامل حالت های بهزیستی، محرومیت، انطباق پذیری و ناهنجاری حاصل می شود. تفسیر این ماتریس بدین صورت می باشد که اگر فردی شرایط عینی و ذهنی خوبی داشته باشد، در حالت بهزیستی قرار دارد، اگر شرایط عینی و ذهنی بد باشد، حالت محرومیت وجود دارد، اگر شرایط عینی خوب و شرایط ذهنی بد باشد حالت ناهنجاری و اگر شرایط عینی بد و شرایط ذهنی خوب باشد، حالت انطباق پذیری وجود دارد. مدل های مفهومی برای تجزیه و تحلیل و فهم جنبه های کلی کیفیت زندگی، حیاتی هستند. مدل های مختلف، از نظر مقیاس و شاخص های به کار رفته متفاوت می باشند. همچنین مدل ها می توانند نظری (مدل کمپل،1976)، حقیقی ( تسفازقی و همکاران،2009)، پیچیده (شافر و همکاران،2000) و روشن (تسفازگی) باشند. از نظر مقیاس، مطالعاتی بارها در سطح شهر یا کشور انجام شده است ( مانند کمپل و همکاران (1976)، لی و ونگ (2007)، سانتوس و مارتینز(2006). در حالی که مطالعات کمی در سطح همسایگی یا افراد انجام شده است (مانند داشورا (2009) ، تسفازقی (2009)). همچنین، بیشتر مطالعات از نظر استفاده از شاخص های عینی، ذهنی و یا هردو با یکدیگر تفاوت دارند. اگرچه کمپل و همکارانش (1976) در برخی موارد بحث می کنند که هم سنجه های ذهنی و هم عینی برای ارزیابی کیفیت زندگی مهم می باشند، این مولفان اساساً با سنجه های ذهنی سروکار داشتند(سانتوس دلا کروس،2011، ص5). کستانزا و همکارانش (2007) ، کیفیت زندگی را با یکپارچگی هردو سنجه عینی و ذهنی تعریف می کنند. به طور مشابه، تسفازقی (2006)، کیفیت زندگی شهری را با کاربرد دو دیدگاه عینی و ذهنی مورد بررسی قرار می دهد. 6-6-2- معرفی چارچوب انگاشتی پژوهش با توجه به موارد بیان شده در مبانی نظری، تعریف زیر از کیفیت زندگی مبنای مطالعه در این پایان نامه قرار گرفته است: " کیفیت زندگی انگاشتی چندوجهی، نسبی، متاثر از زمان، مکان و ارزش های فردی و اجتماعی است. این انگاشت از یک سو به عوامل بیرونی و عینی زندگی وابسته می باشد و از سوی دیگر به برداشتهای فردی افراد از جایگاهشان در زندگی در بستر فرهنگ و سیستم های ارزشی ای که در آنها رشد می کنند، وابسته می باشد." سه تکنیک سنجش کیفیت زندگی برای دو دیدگاه کیفیت زندگی یعنی دیدگاههای عینی و ذهنی به کار گرفته شدند: این سه تکنیک، کاربرد متغیرها و شاخص های ذهنی برای سنجش کیفیت زندگی ذهنی، متغیرها و شاخص های عینی برای سنجش کیفیت زندگی عینی و ترکیب نقشه های کیفیت زندگی عینی و ذهنی برای تشخیص حالت های مختلف کیفیت زندگی می باشند. برای سنجش کیفیت زندگی ذهنی، بر اساس مطالعه تجارب دیگر کشورها و با توجه به مطالعات صورت گرفته در ارتباط با کیفیت زندگی در مناطق 22 گانه شهر تهران، چهار عرصه از ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی زندگی انتخاب شدند. این عرصه ها عبارتند از: دسترسی به خدمات و تسهیلات شهری، اجتماعی، مسکن و زیست محیطی. مقیاس لیکرت برای مقایسه استاندارد استفاده شد. برای تحلیل داده‌های مربوط هر متغیر و شاخص، به پاسخ گزینه‌ها ، براساس روش لیکرت، ارزش عددی اختصاص داده می‌شود. سپس پاسخ‌های کیفی به رتبه‌های کمّی تبدیل می‌گردد. کیفیت زندگی عینی نیز از نظر ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی زندگی سنجیده می شود. داده های ثانویه به عنوان دروندادی برای سنجش شرایط ملموس زندگی به کار گرفته می شوند. روشهای کمی برای تحلیل کیفیت زندگی عینی استفاده می گردد. سپس حالت های کیفیت زندگی بر اساس سطوح کیفیت زندگی عینی و ذهنی که از نمونه گیری خانوار و داده های ثانویه تحلیل می گردد، مشخص می شود و سرانجام، برنامه ای در سطح نواحی خرد شهری شامل راهبردها و سیاست های برنامه ریزی، به منظور ارتقاء کیفیت زندگی در نواحی دارای حالت محرومیت تجویز می شود. نمودار شماره 2-2- چارچوب انگاشتی پژوهشعینیشاخصهای عینیزمینه های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی (QOF)کیفیت زندگی ذهنی شاخصهای ذهنی ادراکات ذهنی(درونی) مردم از شرایط عینی و از وضعیت زندگی خود انعکاس شرایط واقعی زندگیبر اساس داده های ثانویه روش های کمی روش های کیفی حالت های کیفیت زندگیبهزیستیمحرومیتسازش پذیریناهنجاری کیفیت زندگی عینیکیفیت زندگی ذهنی تعیین اولویت برنامه ریزی بر اساس حالت ها تعیین اولویت برای حال تجویز برنامه راهبردی منابع و ماخذ تقی زاده مطلق، محمد (1381)، " برنامه ریزی برای بهبود وضعیت زندگی از استاندارد تا کیفیت زندگی"، فصلنامه جستارهای شهرسازی، شماره اول، تهران. چدويك، ج. م. (1365)، «نقش ارزيابي در روند برنامه‌ريزي شهري و منطقه‌اي»، ترجمه: زهره قراگزلو، مركز تحقيقات ساختمان و مسكن، تهران. خوارزمی، شهیندخت (1383)،" کیفیت زندگی و الزامات عصر دیجیتال در ایران "، روزنامه دنیاي اقتصاد، مورخه 9 و 10 و 11 و 12 اسفند ماه. دانشپور، زهره (1388)، " جزوه روشهای طراحی برنامه و معرفی فن تحلیل عرصه های تصمیم گیری مرتبط (AIDA)"، دانشکده معماری و شهرسازی، درس کارگاه برنامه ریزی شهری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران. دانشپور، زهره (1389)، «جزوه اصول پايه برنامه‌ريزي شهري»، درس نظريه‌هاي برنامه‌ريزي شهري، دانشكده معماري و شهرسازي، دانشگاه شهيد بهشتي، تهران. رفیعیان، مجتبی (1387)، " سنجش میزان رضایتمندی سکونتی ساکنان محله نواب"، پژوهش های جغرافیای انسانی، شماره 67، 68-53. زبردست، اسفندیار، (1380)، "کاربرد فرایند تحلیل سلسله مراتبی در برنامه ریزی شهری و منطقه ای"، نشریه هنرهای زیبا، 10، 21-13. غیاثوند، الهام (1388)، " تاثیر سرمایه های اجتماعی بر کیفیت زندگی، فصلنامه مهندس مشاور، شماره 45. لطفی، صدیقه(1388)، " مفهوم کیفیت زندگی شهری: تعاریف، ابعاد و سنجش آن در برنامه ریزی شهری"، فصلنامه علمی پژوهشی جغرافیای انسانی، شماره چهارم. مركز آمار ايران، «نتايج سرشماري عمومي نفوس و مسكن سال 1375»، تهران. مركز آمار ايران، «نتايج سرشماري عمومي نفوس و مسكن سال 1385»، تهران. موسسه اندیشه سرای شهر، (1389)، " توصیف محله شبیری-جی"، تهران. موسسه اندیشه سرای شهر، (1389)، " توصیف محله سلیمانی- تیموری"، تهران. موسسه اندیشه سرای شهر، (1389)، " توصیف محله هفت چنار"، تهران. موسسه اندیشه سرای شهر، (1389)، " توصیف محله بریانک"، تهران. موسسه اندیشه سرای شهر، (1389)، " توصیف محله هاشمی"، تهران. موسسه اندیشه سرای شهر، (1389)، " توصیف محله کارون جنوبی"، تهران. موسسه اندیشه سرای شهر، (1389)، " توصیف محله سلسبیل جنوبی"، تهران. موسسه اندیشه سرای شهر، (1389)، " توصیف محله زنجان جنوبی"، تهران. موسسه اندیشه سرای شهر، (1389)، " توصیف محله کارون شمالی"، تهران. موسسه اندیشه سرای شهر، (1389)، " توصیف محله سلسبیل شمالی"، تهران. مهدیزاده، جواد (1382)، " برنامه ریزی راهبردی توسعه شهری، تجربیات اخیر جهانی و جایگاه آن در ایران"، مرکز مطالعات و تحقیقات معماری و شهرسازی ایران، تهران. مهندسين مشاور طرح و معماری (1384)، «طرح تفصيلي منطقه 10 شهر تهران»، تهران. مهندسین مشاور طرح و کاوش پاسارگاد (1391)، " گزارش سند توسعه راهبردی CDS محله شبیری- جی"، تهران. مهندسین مشاور بانی شهر (1391)، "سند توسعه محله هفت چنار"، تهران. مهندسین مشاور طرح و نقش امین (1391)، " گزارش سند برنامه ریزی توسعه محله بریانک "، تهران. مهندسین مشاور طرح و کاوش پاسارگاد (1391)، " گزارش برنامه ریزی و مطالعات محله هاشمی "، تهران. مهندسین مشاور شهر کالبد (1391)، " گزارش برنامه اقدامات محله سلسبیل جنوبی "، تهران. مهندسان مشاور تخت پولاد (1391)، "سند توسعه محله سلسبیل شمالی"، تهران. مهندسين مشاور بوم‌سازگان (1386)، «طرح جامع جديد تهران»، تهران. نورمحمدزاد، حسين (1385)، «تعيين و تبيين هدف در فرآيند برنامه‌ريزي شهر»، نشريه هنرهاي زيبا، شماره 26، تابستان 1385، تهران. Refrences: Aklanoğlu Filiz and Erdoğan Elmas. (2011)" Improvement Quality of Life for an Anatolian Traditional Settlement: Konya-Sille Case" Social and Behavioral Sciences 35 , 420 – 430. Bardo,A.R (2010)"THE COMPARABILITY OF HAPPINESS AND LIFE SATISFACTION: A LIFE COURSE APPROACH", Master of Gerontological Studies, Miami University. Boyer R. and D. Savageau (1981)"Places Rated Almanac : Your Guide To Finding The Best Places To Live In America", New York : Rand Mc Nally. Das,D (2008)," Urban Quality of Life: A Case Study of Guwahati", Social Indicators Research, 88(2), 297–310. Dekker, F. & Others (1978): "A Multi-Level Application of Strategic Choice at the Sub-Regional Level", TPR, Vol.49. Dissart, J. Deller, S. (2000)."Quality of Life in the Planning Literature". Journal of Planning Literature, 15: 135-161. EDAW, Inc., 753 Davis Street, San Francisco, CA 94111, Quality of Life Bulletin/Manual ,1998. Federation Of Canadian Municipalities(FCM) (2002)"The FCM Quality Of Life Reporting System- Second Report " Canada. Federation Of Canadian Municipalities (FCM),(2003)," Quality Of Life Reporting System"- Third Report. Canada . Ilić Ivana , Milić Ivona and Aranđelović Mirjana. (2010)" ASSESSING QUALITY OF LIFE: CURRENT APPROACHES" Acta Medica Medianae 49(4):52-60. Kamp,I.,K,Van, Leidelmeijer, K., Marsman, G. and de Hollander, A. (2003)" Urban environmental quality and human well-being: Towards a conceptual framework and demarcation of concepts; a literature study", Landscape and Urban Planning, NO.65(1-2). Keles Rusen. (2011) " The Quality of Life and the Environment" Social and Behavioral Sciences 35:23 – 32. Kerce,E. (1992) "Quality of Life: Meaning, Measurement, and Models", San Diego, California: Delbert M. Nebeker. Lambiri, Dionysia. (2006), "Quality of Life in the Economic and Urban Economic Literature", JEL classification: R00, 131, R12. Maggino,F.& Ruviglioni,E.,(2009) "Methodologies to Integrate Subjective and Objective Information to Build Well-Being Indicators", Introduction to Social Epidemiology, 23-1. Marans, R. W. (2002) "Understanding environmental quality through quality of life studies: The 2001 DAS and its use of subjective and objective indicators", Landscape and Urban Planning, 65 (2003) 73–83. Marans, R. W. (2011) "Quality of Urban Life Studies: An Overview and Implications for Environment-Behaviour Research", Procedia - Social and Behavioral Sciences 35 9-22. Marans,R.W & Stimson,R.J(2011)" Investigating Quality of Urban Life:Theory, Methods, and Empirical Research", Social Indicators Research Series, Volume 45. Massam, B.H. (2002),"Quality of life: Public planning and private living", Progress in Planning, 58: 141–227. McCrea, R., Shyy, T., Stimson, R. (2006)"What is the Strength of the Link Between Objective and Subjective Indicators of Urban Quality of Life?",Applied Research in Quality of Life, 1: 79–96. Mccrea, R., Marans, R., & Stimson, R. (2011)" Subjective Measurement of Quality of Life Using Primary Data Collection and the Analysis of Survey Data", Social Indicator Research,45.55-75. Michelson, W.(1966)" An Empirical Analysis of Urban Environmental Preferences", J. of the Amer. Institute of Planners, 31: 355-360. Mihaela,C. & Daniel,M." COMPARATIVE ANALISYS BETWEEN THE OBJECTIVE AND THE SUBJECTIVE QUALITY OF LIFE APPROACH – STRENGTHS AND WEAKNESSES",Cod JEL: I31. Myers Dowell (1987) " Community- Relevant Measurmant Of Quality Of Life " U.S.A. : Urban Affairs Quarterly,Vol. 23 No. 1. Myers, D. (1988)"Building knowledge about quality of life for urban planning", Journal of the American Planning Association, 54(3), 347–358. Nedjat, S., Montazeri, A., Holakoui, K., Mohammad, K., & Majdzadeh, R. (2008)"Psychometric properties of the Iranian interview-administered version of the World Health Organization’s Quality of Life Questionnaire (WHOQOL-BREF): a population-based study", BMC Health Services Research, 21, 61. Patrik Vesan, (2011) , "Quality of Life in Europe, Conceptual approaches and empirical definitions". Porter micheal (2001) "Regional Foundation Of U.S. competitiveness : Finding From The Clusters Of Innovation Project", San Diego, Clafornia. Rogerson Robert J. (1998) " Quality Of Life and City Competitiveness", U.S.A : Urban Studies, Vol. 36, No. 5-6. Santos dela Cruz,P.M. (2011),"MAPPING THE QUALITY OF LIFE EXPERIENCE IN ALFAMA, A case study in Lisbon", Portugal.Master of Science thesis, Geospatial Technologies. Santos, L. Martins, I. Brito,p (2007)" Measuring Subjective Quality of Life: A Survey to Porto's Residents", Applied Research in Quality of Life, 2(1), 51-64. Scottish Executive Social Research. (2005)" WELL-BEING AND QUALITY OF LIFE:MEASURINGTHE BENEFITS OF CULTURE AND SPORT:A LITERATURE REVIEW AND THINKPIECE". Smith D.M. (1994) ," Geography and Social Justice ", Oxford: Bastl Blackwell Press. Tehran Municipality ICT Organization,(2011)"ATLAS OF TEHRAN METROPOLIS". Teklay,Rishan (2012)"Adaptation and Dissonance in Quality of Life: Indicator For Urban Planning and Policy Making", MSc Thesis. Tesfazghi, E. S. (2009)" Urban quality of life and its spatial distribution in Addis Ababa: Kirkos sub-city", Enschede: ITC. Tesfazghi, E. S., Martinez, J. A., & Verplanke, J. J. (2010)"Variability of Quality of Life at small scales:Addis Ababa, Kirkos Sub-City", Social Indicators Research, 98, 73–88. THE INTERNATIONAL ASSOCIATION FOR THE SCIENTIFIC STUDY OF (2000)" QUALITY OF LIFE:ITS CONCEPTUALIZATION, MEASUREMENT, AND APPLICATION", WHO-IASSID WORK PLAN. UNDP. (1994)"Human Development Report",Oxford:Oxford University Press. Veenhoven, Ruut (2001)" QUALITY-OF-LIFE AND HAPPINESS: NOT QUITE THE SAME"Torino, Italia, pp 67-95. Zapf, W. (1984). Individuelle Wohlfahrt: Lebensbedingungen und wahrgenommene Lebensqualita¨t [Individual welfare: Living conditions and noticed quality of life]. In W. Glatzer & W. Zapaf (Eds.),Lebensqualita¨t in der Bundesrepublik. Objektive Lebensbedingungen und subjektives Wohlempfinden (pp. 13–26). Campus: Frankfurt am Main. Zebardast, E. (2009)" The housing domain of quality of life and life satisfaction in the spontaneous settlements on the Tehran metropolitan fringe", Social Indicators Research, 90, 307–324. منابع اینترنتی پایگاه اطلاعاتی مرکز آمار ایران، amar.sci.org.ir.www. سازمان شهرداری ها و دهیاری ها، www.imo.org.ir. مرجع مدیریت شهری، www.urbanmanagement.ir. (www.investopedia.com). www.Amazon.com (2005) "Notes On Quality Of Life " Last name: Zolfaghari Gorjkolaee First name: SoghraFaculty of: Architecture and Urbanism Branch: Urban plannig Under Supervision of: Dr. Sarrafi The date of graduation:1392/10/22The title of thesis: Planning for Upgrading of Quality of Life at the Sub-City Levels ; Case Study: District 10 in Tehran city. Abstract Quality of life (QOF) studies are attracting urban planners and policy makers because of their usefulness for formulating and implementing public policies and strategies and for evaluating and monitoring implemented public policies and strategies. QoL can be measured using subjective, objective indicators or by combining both. QoL research which is designed to facilitate urban planning and policy making should be measured using both subjective and objective indicators. Since This help's to identify the states of QoL.To measure QoL a mixed method of data collection and analysis is applied in this study. To examine different aspects of QoL , four domains from social, economic and physical dimensions of life were selected. These are access to urban facilities and services, social, housing and environment. The study is based on data from a household survey and some secondary data. 101 family head was interviewed through household survey with closed and open ended questions. The sample households were selected randomly. Using descriptive analysis and spatial analysis the level of subjective and objective QoL is measure at domains level. by combining the measured subjective and objective QoL at domains level, the states of QoL are identified for neighborhood of district 10 of Tehran city. In this study the level subjective QoL is good for seven neighborhoods. These neighborhoods are Haft chenar, Beryanak, Karoun jonobi, Salsabil jonobi, Zanjan jonobi, Karoun shomali and Salsabil shomali. The level objective QoL is suitable for four neighborhoods. These neighborhoods are Karoun jonobi, Salsabil jonobi, Karoun shomali and Salsabil shomali. By combining the subjective and objective Qol the states of QoL that are Wellbeing, Adaptation, Dissonance or Deprivation are identified for each neighborhoods of district 10. Where wellbeing and deprivation shows the match between the subjective and objective QoL; on the other hand adaptation and dissonance shows mismatch between the subjective and objective QoL. In this study the three states of QoL that are wellbeing, adaptation and deprivation are identified for neighborhoods of district 10 . the neighborhoods of district 10 that are in wellbeing with this domains(access to urban facilities and services, social, housing and environment) are neighborhood Karoun jonobi, Salsabil jonobi, Karoun shomali and Salsabil shomali. In this neighborhoods the subjective and objective QoL of residents is good with four domains. Residents of neighborhoods Shobeiri-jey, Soleimani-Teimori and Hashemi are experiencing deprivation. The neighborhoods that are in deprivation have bad subjective and objective QoL in domains. Residents of neighborhood Haft chenar, Beryanak, Zanjan jonobi are experiencing adaptation since they have good subjective QoL however their objective QoL is unsuitable. Such results suggest that the two measures do not always indicate the same level of QoL.In general, the findings of this study indicate that large scale study can hide the variability of QoL at small scales. The findings also reveal the importance of studying both subjective and objective QoL instead of any one of these separately.The outcomes of these studies may help local planners in improving and having a better understanding of the quality of life conditions of the population. Consequently they can better prioritize the problems that the community face as well as the most deprived areas.Key words: Quality of life, Subjective quality of life, Objective quality of life, States of quality of life, neighborhoods of district 10 in Tehran city. Shahid Beheshti University Faculty of Architecture & Urbanism Dept of Design & Urban Planning A Dissertation Submitted in partial of the Requirements for the Master of Science in Urban Planning Planning for Upgrading of Quality of Life at the Sub-City Levels ; Case Study: District 10 in Tehran city. Supervisor: Dr. Mozafar Sarafi Advisor: Dr. Farokh Moshiri By: Soghra Zolfaghari Gorjkolaee February 2014

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

فروشگاه اینترنتی بروز فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید