صفحه محصول - چارچوب نظری و پیشینه تحقیق خودپنداره تحصیلی

چارچوب نظری و پیشینه تحقیق خودپنداره تحصیلی (docx) 52 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 52 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی گروه مشاوره پایان‌نامه کارشناسی ارشد مشاوره‌ی مدرسه عنوان: بررسی رابطه‌‌ی تعارض والد- فرزند و خودپنداره‌‌ی تحصیلی دانش‌آموزان با رضایت از زندگی آن‌ها استاد راهنما: دکتر آسیه شریعتمدار استاد مشاور: دکتر نورعلی فرخی استاد داور: دکتر احمد اعتمادی پژوهشگر: لیلا جوانی تابستان 1393 تقدیم به پدر و مادر عزیزم و تنها برادرم... با سپاس از اساتید ارجمند سرکار خانم دکتر آسیه شریعتمدار در مقام استاد راهنما، جناب آقای دکتر نورعلی فرخی در مقام استاد مشاور، و جناب آقای دکتر احمد اعتمادی در مقام استاد داور، به‌پاس زحمات و راهنمایی‌های بی‌دریغشان. باتشکر فراوان از مسئولین محترم آموزش و پرورش استان اردبیل و شهرستان نمین، دانش آموزان سال سوم متوسطه‌‌ی دوره‌‌ی اول شهرستان نمین، و همه‌‌ی کسانی که در انجام این پژوهش یاری‌ام کردند، به ویژه هم اتاقی‌های عزیزم. چکیده: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه‌‌ی تعارض والد- فرزند و خودپنداره‌‌ی تحصیلی دانش آموزان با رضایت از زندگی آن‌ها بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه‌ی پژوهش کلیه‌ی دانش‌آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه‌ی دوره‌ی اول (راهنمایی) شهرستان نمین بودند که از میان آن‌ها 293 نفر با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، مقیاس رضایت از زندگی (SWLS)، پرسشنامه خودپنداره‌‌ی مربوط به مدرسه یی یسن چن و پرسشنامه تعارض با والدین (CP) اشتراوس بود. برای تحلیل یافته‌ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که بین خودپنداره‌ی تحصیلی با رضایت از زندگی دانش‌آموزان رابطه‌ی مثبت، و بین تعارض مادر و فرزند، با رضایت از زندگی دانش‌آموزان رابطه منفی وجود دارد. همچنین بین مؤلفه‌ی پرخاشگری کلامی و فیزیکی مادر و فرزند و نیز راهبرد‌های استدلال فرزند با رضایت از زندگی رابطه وجود دارد اما بین راهبرد‌های استدلال مادر با رضایت از زندگی دانش‌آموزان رابطه وجود ندارد. نتایج حاصل از تجزیه‌وتحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیر خودپنداره تحصیلی و مؤلفه‌ی پرخاشگری کلامی مادران قادر به پیش بینی متغیر رضایت از زندگی دانش آموزان خواهند بود و سایر متغیرهای پیش بین قادر به پیش بینی متغیر رضایت از زندگی نخواهند بود. بر‍اساس این یافته‌ها می‌توان نتیجه گرفت که: تلاش برای شکل‌گیری خودپنداره‌ی تحصیلی مثبت و کاهش میزان تعارض والد – فرزند در بین نوجوانان، نقش مهمی در ارتقاء رضایت از زندگی آنان خواهد داشت. کلید واژه‌ها: تعارض والد- فرزند، خودپنداره‌‌ی تحصیلی، رضایت از زندگی فهرست مطالب عنوان صفحه TOC \o "1-3" \h \z \u تعریف‌های نظری و عملیاتی واژه‌ها و اصطلاحات PAGEREF _Toc18233997 \h 1تعریف‌های نظری PAGEREF _Toc18233998 \h 1تعریف‌های عملیاتی PAGEREF _Toc18233999 \h 1فصل دوم: ادبیات تحقیق PAGEREF _Toc18234000 \h 3بخش اول: خودپنداره‌ی تحصیلی PAGEREF _Toc18234001 \h 4خود، خودپنداره، خود آرمانی PAGEREF _Toc18234002 \h 4اهمیت مفهوم خود و خودپنداره PAGEREF _Toc18234003 \h 5جوانب مختلف خود پنداره PAGEREF _Toc18234004 \h 6خودپنداره‌ی تحصیلی PAGEREF _Toc18234005 \h 7عوامل مؤثر بر خودپنداره‌ی تحصیلی PAGEREF _Toc18234006 \h 9دیدگاه‌های نظری در مورد خودپنداره PAGEREF _Toc18234007 \h 10پیشینه پژوهشی درباره خود پنداره‌ی تحصیلی PAGEREF _Toc18234008 \h 15فهرست منابع PAGEREF _Toc18234009 \h 72منابع فارسی PAGEREF _Toc18234010 \h 72منابع انگلیسی: PAGEREF _Toc18234011 \h 80Chang. L, Bride-Chang. C. M, Stewart. S &Au.E. (2003). Life satisfaction, self-concept, and family relations in Chinese adolescents and children. International journal of behavioral development. 27(2). 182-189. PAGEREF _Toc18234012 \h 81Corsini. Raymond.J. (2002). The dictionary of psychology. New York: Brunner .Routlege. PAGEREF _Toc18234013 \h 81Cummins. R. A, & Nistico. H. (2002). Maintaining life satisfaction: The role of positive cognitive bias. Journal of happiness studies. 3. 37-69. PAGEREF _Toc18234014 \h 81Leung.J.P,& Zhang. L.W. (2000).5 Predictors of life satisfaction in chinese adolescents: self-concepts and relationships with significant others. International Perspectives on Child and Adolescent Mental Health. (1). 77-89. PAGEREF _Toc18234015 \h 82پیوست‌ها PAGEREF _Toc18234016 \h 86Abstract: PAGEREF _Toc18234017 \h 87 تعریف‌های نظری و عملیاتی واژه‌ها و اصطلاحات تعریف‌های نظری تعارض والد – فرزند: عبارت است از چالش‌های ارتباطی و تعارضی که در حین رشد و تغییر اعضای خانواده بین والدین و فرزندان ایجاد می‌شود (ازمت و بی اوقلو، 2009). خود پنداره‌ی تحصیلی: خودپنداره‌ی تحصیلی ، فرایند شکل‌گیری ارزشیابی از خودپنداره‌ی متأثر از تجارب آموزشی دانش آموزان و تفسیر محیط آموزشی است (جی و دیگران، 2010؛ به نقل از غفاری و ارفع بلوچی، 1390). رضایت از زندگی: یک فرایند داوری است که افراد کیفیت زندگی خود را بر اساس ملاک‌های منتخب خود ارزیابی می‌کنند (شیخی، هومن، احمدی و سپاه‌منصور، 1390). تعریف‌های عملیاتی تعارض والد – فرزند: منظور از تعارض والد - فرزند در این پژوهش نمره ای است که هر یک از دانش آموزان در پرسشنامه‌ی تعارض باوالدین (CP)، (فرم مربوط به خودم و مادرم) که توسط اشتراس در سال 1983 ساخته شده؛ به دست می‌آوردند. خود پنداره‌ی تحصیلی: منظور از خود پنداره تحصیلی در این پژوهش نمره ای است که هر یک از دانش آموزان در پرسشنامه‌ی خودپنداره‌ی مربوط به مدرسه (ساخته شده توسط یی سن چن در سال 2004) به دست می‌آوردند. رضایت از زندگی: منظور از رضایت از زندگی در این پژوهش نمره ای است که هر یک از دانش آموزان در مقیاس رضایت از زندگی (SWLS) که توسط داینر، امونز، لارسن و گریفین در سال 1985 ساخته شده است؛ به دست می‌آوردند. فصل دوم: ادبیات تحقیق بخش اول: خودپنداره‌ی تحصیلی خود، خودپنداره، خود آرمانی جرسیلدپدیده خود را چنین تعریف می‌کند: خود، مجموعه‌ای از افکار و عواطف است که سبب آگاهی فرد از موجودیت خود می‌شود. بدین معنی که او می‌فهمد کیست و چیست. خود، دنیای درونی شخص است و شامل تمام ادراکات، عواطف، ارزش‌ها و طرز تفکر او است. پندار یا تصوری که فرد از خود دارد مسلماً برای او اهمیت حیاتی داشته، و سعی دارد که این تصویر را نگه دارد (بیابانگرد، 1390). خود پنداره: پاپیکا خودپنداره را به‌عنوان یک ساختار پیچیده و اغلب شناختی از تعمیمات شخص به خود که شامل ویژگی‌ها، توانایی‌ها، دانش، ارزش‌ها، نگرش‌ها، نقش‌ها و دیگر موضوعاتی که افراد خود را تعریف کرده و پیوسته داده‌های خود را در آن یکپارچه می‌کنند، می‌داند (جوکلاوا و اولریکایوا، 2011). خود ایده‌آل یا آرمانی مجموعه ویژگی‌های شخصی و شخصیتی است که ما دوست داریم واجد آن‌ها باشیم. این تمایل ممکن است هدفی فردی و ذهنی باشد که ما در تخیل خود می‌خواهیم به آن دست‌یابیم و یا تصویری است که میل داریم از خود به دیگران نشان دهیم. خود ایده‌آل ممکن است بسیار دور از واقعیت و دور از دسترس باشد. تحقیقات نشان داده است که در افراد به هنجار به‌خصوص افراد نوروتیک، کشمکش میان خود و خود ایده‌آل بسیار بیشتر از افراد عادی است (بیابانگرد، 1390). اهمیت مفهوم خود و خودپنداره خود پنداره در طول تاریخ بشر از دیدگاه فلاسفه، دانشمندان و نیز افراد عادی، موردتوجه قرارگرفته است (حسن‌زاده و همکاران ، 1384). خودپنداره، برای متخصصان بهداشت روانی از اهمیت خاصی برخوردار است. زیرا پندار فرد از شخصیت خود تا اندازه زیادی تصور او را راجع به محیطش تعیین می‌کند، و این عامل نوع رفتارهای او را طرح‌ریزی می‌نماید. اگر تصور از خود، مثبت و نسبتاً متعادل باشد، شخص دارای سلامت روانی است و اگر پنداره فرد منفی و نامتعادل باشد، او ازلحاظ روانی ناسالم شناخته می‌شود (بیابانگرد، 1390). به باور اندیشمندان، قسمت عمده ویژگی‌های شخصیتی، منش و خصوصیات رفتاری هر فرد به تصویری که از خود در ذهن دارد، یعنی انگاره وی، بستگی دارد (ستوده، 1390). شاید مهم‌ترین فرض از نظریه‌های جدید «خود» این باشد که انگیزه تمام رفتارها حفاظت و ارتقای خودِ ادراک شده است. تجارب برحسب ارتباطشان با خود درکمی‌شوند و رفتارها نیز از این درک‌ها سرچشمه می‌گیرد. در این صورت، می‌توان نتیجه گرفت که تنها یک نوع انگیزش وجود دارد و آن‌هم انگیزه شخصی درون است که هر انسان در تمام زمان‌ها و مکان‌ها هنگام دست زدن به هر عمل دارد. (پرکی، 1970؛ ترجمه میرکمالی، 1378). بنا به عقیده کمبز و اسنیگ خودقالب اساسی مراجعات شخصی و هسته مرکزی ادراک است که بقیه منطقه ادراک نیز در اطراف آن سازمان می‌یابد. در این مفهوم، خود پدیده‌ای است که هم محصول تجربیات گذشته و هم سازنده تجربیات جدیدی است که توانایی‌اش را دارد. این بدان معناست که هر چیزی بر مبنای مراجعات فرد به خود و از مجرای خود درکمی‌شود. دنیا ازنظر فرد، همان چیزی است که او می‌فهمد و از آن آگاهی دارد. به‌عبارت‌دیگر، جهان و مفاهیم را به همان طریقیکه خودمان می‌بینیم، مورد ارزشیابی قرار می‌دهیم . (پرکی، 1970؛ ترجمه میرکمالی، 1378). جوانب مختلف خود پنداره در این‌جا به جنبه‌هایی از خود پنداره اشاره می‌کنیم که کمتر موردتوجه قرارگرفته است: الف. خودپنداره فردی: بیانگر خصوصیات رفتاری فرد است از دیدگاه خودش. این خودپنداره از خصوصیات جسمانی تا هویت جنسی، قومی، طبقه اجتماعی ـ اقتصادی و هویت من یا حس استمرار و یگانگی فرد در طول زمان را دربرمی گیرد. ب. خودپنداره اجتماعی: ویژگی‌ها و یا خصوصیات رفتاری شخص است که وی تصور می‌کند دیگران آن را مشاهده می‌کنند. ج. خودآرمانی با توجه به خودپنداره شخصی فرد: این آرمان‌ها خودپنداره‌هایی هستند که فرد شخصاً امیدوار است همانند آن‌ها باشد. د. خودآرمانی با توجه به خودپنداره‌های اجتماعی فرد: این آرمان‌هاپنداره‌هایی هستند که فرد دوست دارد دیگران آن‌گونه مشاهده کنند (کرسینی،1984؛ به نقل از بیابانگرد، 1390). ه. خود پنداره تحصیلی: خود پنداره تحصیلی به‌شدت بر اطلاعات اجتماعی نسبی متکی است و انعکاسی از ارزیابی‌های سایرین است و ماهیتی هنجاری دارد. به عبارتی خودپنداره تحصیلی هر فرد درنتیجه قیاس خود با سایرین حاصل می‌شود (فرلا، والکه و کای، 2009). از نظر آرسوان (1986) خودپنداره تحصیلی باور فرد در مورد مقدار مهارت فرد برای درگیر شدن در تحصیل، نسبت به همکلاسی‌هایش، می‌باشد (به نقل از پهلیوان و کوسگلو، 2012). خودپنداره‌ی تحصیلی یک مسئله‌ی انگیزشی که می‌تواند در روند یادگیری تأثیرگزار باشد، مفهومی است که فرد از خود به عنوان یادگیرنده، دارد. این مفهوم در خلأ شکل نگرفته است و ناشی از تجربیات مختلفی است که او در موقعیت یادگیری داشته است (یزدی، 1383). خودپنداره‌ی تحصیلی کلی در سال‌های اولیه‌ی تحصیل به تدریج در حال شکل گیری است. همچنان که فرد سال‌های تحصیلی را پشت سر می‌گذارد، تصوری مثبت و منفی از خودش در امر تحصیل نیز کسب می‌کند. اگر دانش آموز در فعالیت‌های یادگیری خود در اکثر تکالیف یادگیری و طی چندین سال تحصیلی احساس موفقیت و شایستگی کند، و این شایستگی نیز از سوی دیگران به وی اطلاع داده شود، در ارتباط با تکالیف تحصیلی یک نوع احساس کلی ارزشمندی کسب می‌کند و برعکس اگر در انجام تکالیف آموزشگاهی احساس شکست کند، احساس عدم کفایت و شایستگی کلی در او ایجاد می‌شود (یارمحمدی واصل، قنادی و مقامی، 1392). مهم‌ترین مشخصه خود پنداره تحصیلی حالتی است که خودپنداره فرد را درنتیجه‌ی کنش‌های متقابل و تجارب با دیگران مشخص می‌کند و این واقعیت را تأیید می‌کند که خودپنداره تحصیلی یادگرفتنی و قابل اکتساب در طی زمان است و معلمان نقش مهمی در شکل‌گیری خود پنداره و خود پنداره تحصیلی بچه‌ها دارند (منداگلیو و پرت، 2003؛ به نقل از میکائیلی، افروز و قلیزاده، 1391). افرادی که در انجام کارها خود را اثربخش تر، مطمئن‌تر و توانمندتر می‌دانند، در مقایسه با سایرین از خودپنداره‌ی تحصیلی بالایی برخوردار خواهند بود. بالطبع چنین خودپنداره ای منجر به رشد و پیشرفت تحصیلی آتی فرد و عدم بروز هیجانات منفی در وی می‌شود. بر این اساس افرادی که در آغاز تحصیل تفکر و برداشت مثبتی از خود و توانایی‌های خود دارند، چنین تفکر مثبتی منجر به پیشرفت تحصیلی آنان می‌شود. همچنین پیشرفت تحصیلی آنان بازخورد مثبتی به خودپنداره و صحت برداشتشان از خود و توانایی‌هایشان می‌بخشد (مارش،2002 و اکرم رانا و ضفر اقبال، 2005؛ به نقل از غفاری و ارفع بلوچی، 1390). دانش آموزانی که در دوران تحصیل دچار ضعف و شکست می‌شوند، در اثر تکرار شکست، باوری کاذب و محدود کننده می‌یابند که تداوم و تعمیم آن باعث ثبت خودانگاره‌ی منفی و بازدارنده و مانع در برابر ابراز توانایی‌ها وتحکیم احساس ضعف بیشتر در مراحل بعدی می‌شود؛ تصور مردود شدن و احتمال مردود شدن، در عمل عدم تلاش برای حل مشکلات و جبران ضعف‌ها و بروز ضعف تحصیلی را افزایش داده و به تدریج جزء شخصیت وی می‌گردد (هاشمی، 1374). عوامل مؤثر بر خودپنداره‌ی تحصیلی از دیدگاه رئیس سعدی (1386) چهار عامل زیر می‌تواند در شکل‌گیری خودپنداره‌ی تحصیلی تأثیر گذار باشد: خانواده: خانواده یک واحد اجتماعی است که بیشترین تأثیر را بر رشد فرزند دارد. والدین از طریق ارائه‌ی الگو، معیارها و پاداش‌ها در رشد شناختی و مفهوم "خود" و کسب هویت دارند (بیابانگرد، 1389). مدرسه: محیط مدرسه اولین محیط اجتماعی است که کودک با ورود به آن، تکالیف آموزشی مرتبط با آن را بر عهده خواهد داشت. نحوه‌ی عملکرد دانش‌آموز در مدرسه در مورد هریک از دروس و در مقایسه‌ی با سایر دانش‌آموزان بالاترین تأثیر را در شکل‌گیری خودپنداره‌ی تحصیلی خواهد داشت. بازخورد دیگران: خودپنداره، مفهومی است که در اثر ارتباط فرد با دیگران و بازخوردهای دریافتی از آن‌ها شکل می‌گیرد. در واقع هر فرد خود را در آینه‌ی دیگران می‌بیند و می‌شناسد. ارزش‌های فرهنگی: وقتی مردم انتظارات فرهنگی را همسو با توانایی‌ها و رفتارهایشان می‌بینند، درباره‌ی خودشان احساس خوبی می‌کنند وعزت نفس آن‌ها زیاد می‌شود (واتین ولیود، 1997؛ به نقل از فنونی، 1380). دیدگاه‌های نظری در مورد خودپنداره روان شناسان بسیاری در مورد «خود» و «خودپنداره» سخن به میان آورده‌اندکه در اینجا برای نمونه، چند مورد از آن‌ها ذکر می‌شوند: کارل راجرز وی بر اساس دیدگاه پدیدارشناسی، معتقد است که وقایع بیرون از موجود، به‌خودی‌خود برای او معنایی ندارند، بلکه زمانی معنادار می‌شودکه شخص بر اساس تجارب گذشته و میل به حفظ و تداوم خویشتن خود به آن وقایع معنا دهد (اتکینسون، اتکینسون، اسمیت، بم و هوکسما، ترجمه براهنی، بیرشک، بیک، زمانی، شهرآرای، گاهان و محی‌الدین بناب، 1390). مفهوم خودمهم‌ترین پدیده و عنصر اساسی در نظریه راجرزاست که براثر تعامل فرد با محیط، به‌ویژه در سایه ارزشیابی فرد از تعامل خود با دیگران سازمان خود شکل می‌گیرد. خود یک الگوی مفهومی، سازمان‌یافته، سیال ولی هماهنگ از ادراک‌های مربوط به خصوصیات و روابط مربوط «من» (جنبه فاعلی خود)، یا «مرا» (جنبه مفعولی خود) است (شفیع‌آبادی و ناصری، 1390). خویشتن دیگر در نظریه راجرز، خویشتن آرمانی است؛ یعنی آن نوع خودپنداره‌ایکه انسان دوست دارد از خود داشته باشد. این خود شامل تمام آن ادراکات و معانیمی‌شودکه بالقوّه با خویشتن او هماهنگ و مرتبط‌اند. گرچه خویشتن دائم تغییر می‌کند، اما همیشه در هر خود، نوعی سازمان، هماهنگی و شکل یافتگی خاص وجود دارد. خودپنداره شخص جریانی آگاهانه، مداوم و نسبتاً ثابت است و فرد برای آن‌ها ارزش زیادی قائل است (شاملو، 1390). هرقدر خویشتن آرمانی به خویشتن واقعی نزدیک‌تر باشد، فرد راضی‌تر و خشنودتر خواهد بود. فاصله زیاد بین خویشتن آرمانی و خویشتن واقعی به نارضایتی و ناخشنودی منجر می‌گردد (اتکینسون و همکاران، ترجمه براهنی و همکاران،1390). دو مفهوم هماهنگی خویشتن و ثبات خویشتن در نظریه راجرز، موردتوجه زیاد محققان قرارگرفته است. هماهنگی خویشتن یعنی تجانس و ثبات خویشتن، عبارت است از: نبود تعارض بین ادراک از خویشتن و تجربه‌های واقعی زندگی مردم که علاقه دارند به شکلی رفتار کنند که با خودانگاره آنان همساز و همخوان باشد. در غیر این صورت، این تجربه‌ها و احساسات، تهدیدکننده‌اند، به‌طوری‌که هرقدر این ناهماهنگی و ناهمخوانی بیشتر باشد، به همان نسبت، شکاف بین خویشتن شخص و واقعیت ژرف‌ترمی‌شود، و تا زمانیکه فرد در این تعارض گرفتار است و خود نیز از آن آگاه نیست، بالقوّه در معرض اضطراب قرارداد. در این حال، شخص باید از خود در مقابل واقعیت دفاع کند تا از اضطرابش بکاهد. راجرز در این زمینه، دو روند دفاعی را ذکر می‌کندکه یکی از آن‌ها مخدوش کردن معنایتجربه‌ای است که با خودپنداره شخص در تضاد است و دیگری انکار آن تجربه است (شاملو، 1390). اما در یک فرد سازگار، خودپنداره با تفکر، تجربه و رفتار همسازی دارد؛ به این معنا که خویشتن وی قالبی نیست، بلکه انعطاف‌پذیر است و از راه درونی سازی تجارب و افکار تازه قابل‌تغییراست (اتکینسون و همکاران، ترجمه براهنی و همکاران،1390). ابراهام مزلو بالاترین نیاز در سلسله‌مراتب نیازهای مزلو، تحقق خود (خود شکوفایی) است. ازنظر او رسیدن به خود شکوفایی بستگی دارد به این‌که استعدادها و توانایی‌های ما به‌صورت حداکثری تحقق‌یافته باشند. اگر کسی تمام نیازهای دیگر خود را ارضا کرده باشد ولی خودشکوفا نباشد، بی‌قرار، ناآرام و ناخشنود خواهد بود (شولتز و شولتز، 2005؛ ترجمه سید محمدی، 1392). به نظر مزلو، ما برای ارضا کردن نیاز به خود شکوفایی باید خودانگاره مطمئنی داشته باشیم و از روابط با دیگران احساس اطمینان کنیم. (شولتز و شولتز، 2005؛ ترجمه سید محمدی، 1392). آلفرد آدلر: روان‌شناسی فردی آدلر بر بی‌همتا بودن، هشیاری و نیروهای اجتماعی تمرکز دارد (شولتز و شولتز، 2005؛ ترجمه سید محمدی، 1392). نظریه شخصیت آدلر، دیدگاهی اجتماعی و غایت نگر است و انسان را موجودی خلّاق، مسئول و در حال شدن می‌داندکه در جهت هدف‌های خیالی، در محدوده تجربه‌اش در حال حرکت است. در این نظریه، اعتقاد آدلر بر آن است که ادراک فرد از خودش و زندگی (شیوه زندگی)، به علت وجود احساس حقارت، گاهی برایش ناکام کننده است. همچنین قدرت‌طلبی تعیین‌کننده چگونگی اعمال انسان و سیر رشد اوست. بنابراین، «رشد» فرایند رهایی از احساس حقارت است. فرد بااحساس حقارت، به تقویت خود پنداره و تحقق نفس خویش نائل می‌آید. تغییر در مقاصد، مفاهیم و آگاهی‌های فرد نیز موجب تغییر در الگوهای رفتاری گردیده و فرد بارهاکردن یأس خود، امیدوار شده، خودپنداری مثبت در خود شکل می‌دهد (تقی زاده، 1379). آدلر انسان را ذاتاً موجودی اجتماعی، خلاق و هدف‌دارمی‌داند، که احساسی از حقارت زیربنای رشد روانی اوست و همواره او را در جهت توفق و برتری سوق می‌دهد. به‌عبارت‌دیگر، هر انسانی با توجه به هدف به جلو رانده می‌شود و به فعالیت‌هایی می‌پردازد که درنهایت شیوه زندگی او را مشخص می‌کنند (شفیع‌آبادی و ناصری، 1390). شیوه زندگی به الگوهای بی‌همتایویژگی‌ها و رفتارهایی اشاره دارد که به‌وسیله آن‌ها برای کمال تلاش می‌کنیم (شولتز و شولتز، 2005؛ ترجمه سید محمدی، 1392). اعتقادات مربوط به شیوه زندگی به چهار گروه تقسیم می‌شوند: - مفهوم خود یا خویشتن پنداره، یعنی اعتقاد به اینکه «من که هستم». - خودآرمانی، یعنی اعتقاد فرد به اینکه «من چه باید باشم» یا «مجبورم چه باشم تا جایی در میان دیگران داشته باشم». - تصویری از جهان، یعنی اعتقادات فرد درباره اطرافیان و محیط پیرامون. - اعتقادات اخلاقی: یعنی مجموعه‌ای از چیزهایی که فرد درست یا نادرست می‌داند (شفیع‌آبادی و ناصری، 1390). هرگاه میان اعتقادات مربوط به خود و خود آرمانی تعارض به وجود آید، احساس حقارت بروز می‌کند. ناهماهنگی میان خویشتن پنداره و اعتقادات اخلاقی نیز موجب احساس حقارت در حوزه اخلاقی می‌شود که احساس گناه نوعی از آن است (کرسینی، 1973؛ به نقل از شفیع‌آبادی و ناصری، 1390). کوپر اسمیت: وی «خویشتن پنداری» را عامل مهمی در ایجاد نوع رفتار می‌داند و عقیده دارد: افرادیکه خویشن‌پنداری مثبت دارند، رفتارشان اجتماع‌پسندتر از افرادی است که خویشتن‌پنداری آنان منفی است. ازنظر او خویشتن پنداری عبارت از عقیده و پنداری است که فرد درباره خود دارد. این عقیده و پندار به تمام جوانب خود، یعنی جنبه‌های جسمانی، اجتماعی، عقلانی و روانی فرد مربوط می‌شود. تصور انسان درباره هر یک از عوامل مزبور، رفتار معین و مشخصی به وجود می‌آورد (تقی زاده، 1379). به عقیده کوپر اسمیت، خویشتن پنداری براثر تعامل بین عوامل ذیل حاصل می‌شود: الف. پندار والدین درباره فرد ب. تصور و پندار دوستان و هم‌بازی‌ها در مورد فرد ج. تصور و پندار معلمان در مورد فرد د. تصور و پندار فرد درباره خود تصور و پندار درباره خصوصیات جسمانی، عقلانی و روانی بخشی از تکوین خویشتن پنداره فرد را تشکیل می‌دهد. کوپر اسمیت در تحقیقات خود، به این نتیجه رسید که وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی در خودپنداره مؤثر است. اما مهم‌تر از آن چگونگی ارتباط طفل با والدین خویش است، زیرا مشاهده‌شدهکه حتیکودکانیکه از وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی خوبی برخوردار نبوده‌اند، ولی در محیط خانوادگی‌شان گرمی و محبت و استدلال حکم‌فرما بوده است، دارای خودپنداره قوی بوده‌اند (تقی زاده، 1379). پیشینه پژوهشی درباره خود پنداره‌ی تحصیلی پژوهش‌های داخلی غفاری و ارفع بلوچی (1390) رابطه انگیزش پیشرفت و خودپنداره تحصیلی با اضطراب امتحان در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد را بررسی کرده‌اند. این مطالعه که بر روی 308 نفر انجام گرفت نشان داد که ترکیب متغیرهای انگیزش پیشرفت و خودپنداره تحصیلی می‌توانند به‌خوبی اضطراب امتحان را پیش پینی کنند. همچنین در این پژوهش بین دو گروه از دانش‌آموزان دختر و پسر تفاوت آماری معنی‌داری در خود پنداره تحصیلی، انگیزش پیشرفت و اضطراب امتحان وجود نداشت. میکائیلی و همکاران (1391) در پژوهشی ارتباط خودپنداره و فرسودگی تحصیلی با عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان دختر را بامطالعه 400 نفر دانش‌آموز پایه سوم و چهارم دبیرستان شهر اردبیل، بررسی کردند. نتایج نشان داد که بین خود پنداره تحصیلی، فرسودگی تحصیلی و زیر مقیاس‌های آن، با عملکرد تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بی‌علاقگی تحصیلی و خودپنداره تحصیلی به‌عنوان قوی‌ترین پیش‌بینی کننده‌های عملکرد تحصیلی بودند. فانی و خلیفه (1388) در مطالعه خود به بررسی رابطه ادراک از رفتار معلم با خودپنداره تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان راهنمایی شهر شیراز پرداخت. این مطالعه در بین 473 دانش‌آموز با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای انجام گرفت. نتایج نشان داد که بین ادراک از رفتار معلم و خود پنداره تحصیلی و عملکرد تحصیلی به‌طورکلی، رابطه معنادار وجود دارد. بشرپور، عیسی زادگان، زاهد و احمدیان (1392) در مطالعه خود با عنوان: «مقایسه خود پنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه در دانش‌آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری و عادی» با روش علی –مقایسه‌ای بر روی 45 دانش‌آموز دارای ناتوانی یادگیری و 45 دانش‌آموز عادی که به شیوه تصادفی انتخاب‌شده بودند، به این نتیجه رسیدند که: میانگین نمرات گروه دارای ناتوانی‌های یادگیری در نمره کلی خود پنداره تحصیلی به‌طور معناداری پایین‌تر از گروه عادی است. کرمی، کرمی و هاشمی (1392) اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر خلاقیت، انگیزه پیشرفت و خودپنداره تحصیلی را بررسی کردند. این پژوهش به روش آزمایشی، از نوع پیش‌آزمون–پس‌آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای چندمرحله‌ای، بود و تعداد 60 نفر دانش‌آموز در دو گروه 30 نفره جایگزین شدند و برای گروه آزمایش آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی طی 8 جلسه انجام گرفت. نتایج نشان داد که آموزش مهارت‌های شناختی و فراشناختی بر خلاقیت، انگیزه پیشرفت و خودپنداره تحصیلی مؤثر است. خجسته مهر، عباس پور، کرایی و کوچکی (1391) تأثیر برنامه موفقیت تحصیلی بر عملکرد و خود پنداره تحصیلی، نگرش نسبت به مدرسه، یادگیری شیوه موفقیت در مدرسه و سازگاری اجتماعی دانش‌آموزان را بررسی کردند. نمونه موردمطالعه 52 دانش‌آموز پایه دوم راهنمایی شهر اهواز بودند که به روش تصادفی چندمرحله‌ای انتخاب شدند و به دو گروه آزمایش (26 نفر) و کنترل (26 نفر) تقسیم شدند. طرح پژوهش از نوع آزمایشی با پیش‌آزمون- پس‌آزمون بود. نتایج تحلیل کوواریانس یک‌راهه نشان داد که اثربخشی برنامه موفقیت در مدرسه، بر بهبود خودپنداره تحصیلی مورد تأیید نیست. محمدی (1390) به بررسی تأثیر آموزش خودگردان بر حل مسئله و خودپنداره تحصیلی دانش‌آموزان حساب نارسا دوره راهنمایی شهرستان خرامه پرداخت. این تحقیق از نوع آزمایشی با گروه کنترل و آزمایش بود که 27 پسر و 23 دختر حساب نارسا به‌طور تصادفی در گروه‌های آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش از 12 جلسه آموزش خودگردان بهره‌مند شدند؛ درحالی‌که گروه کنترل به روش سنتی آموزش دیدند. نتایج نشان داد که پس از آموزش تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و کنترل وجود دارد و گروه آزمایش در خودپنداره تحصیلی نسبت به گروه کنترل برتری نشان می‌داد. پژوهش‌های خارجی مطالعه فرلا، والکه و کای در سال (2009) با عنوان خودکارآمدی تحصیلی و خود پنداره تحصیلی: تجدید روابط ساختاری، نشان داد که خود پنداره‌ی تحصیلی دانش‌آموزان به‌شدت تحت تأثیر باورهای خودکارآمدی تحصیلی‌شان قرار می‌گیرد. همچنین خود پنداره تحصیلی پیش بینی کننده بهتری برای متغیرهای عاطفی – انگیزشی است درحالی‌که خودکار آمد پنداری تحصیلی پیش بینی کننده بهتری برای پیشرفت تحصیلی است. آیرسن و هالم (2009) مطالعه‌ای با موضوع خود پنداره تحصیلی در نوجوانی: رابطه با موفقیت و کارایی گروهی بندی در مدارس، انجام دادند و به بررسی بیش از 1600 دانش‌آموز 14 تا 15 ساله پرداختند. این پژوهش نشان داد که: خود پنداره تحصیلی دانش‌آموزان، اما نه خود پنداره کلی آن‌ها، با میزان کارایی گروه‌بندی در مدرسه مرتبط است. جنبه‌های خاص خود پنداره تحصیلی با تعداد سال‌هایی که دانش‌آموزان، گروه‌بندی را در زبان انگلیسی، ریاضی و زبان، تجربه کرده بودند؛ ارتباطی نداشت؛ اما با موقعیت دانش‌آموز در سلسله‌مراتب گروه‌بندی مرتبط بود. دانش‌آموزانی که در گروه‌های باقابلیت بالا قرار داشتند، به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای از خود پنداره بالایی نسبت به دانش‌آموزانی که در گروه‌های باقابلیت پایینی قرار داشتند، برخوردار بودند. همچنین اهداف دانش‌آموزان برای یادگیری در آینده، به‌شدت تحت تأثیر خودپنداره ناشی از دستاوردهای او، قرار می‌گیرد. مرعشیان و سراج خرمی (2012) مطالعه‌ای با عنوان اثر ورزش صبحگاهی بر خود پنداره تحصیلی و تنهایی کودکان پرورشگاهی در اهواز، انجام دادند. این بررسی از نوع آزمایشی با پیش‌آزمون و پس‌آزمون بود که در بین 36 کودک که به شیوه تصادفی ساده انتخاب‌شده بودند صورت گرفت. تجزیه‌وتحلیل کوواریانس یک‌راهه نشان داد که تفاوت معنی‌داری بین گروهی که از تمرینات ورزشی صبحگاهی بهره‌مند بودند و گروه گواه، وجود دارد. این بدان معنی است که ورزش صبحگاهی خودپنداره تحصیلی را افزایش و تنهایی را کاهش می‌دهد. دباغ قزوینی (2011) پژوهشی با عنوان: بررسی رابطه بین خود پنداره تحصیلی و عملکرد تحصیلی در دانش‌آموزان دبیرستانی انجام داد. این پژوهش بامطالعه 363 دانش‌آموز که با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب‌شده بودند؛ انجام شد. یافته‌های پژوهش یک رابطه نزدیک بین خود پنداره تحصیلی و عملکرد تحصیلی نشان داد. همچنین خود پنداره تحصیلی، عملکرد کلی در درس ادبیات و ریاضی را باقدرت و به‌صورت مثبت پیش‌بینی می‌کند. به‌طور خلاصه، بین مؤلفه‌های اضطراب امتحان، عملکرد تحصیلی، ادراک از رفتار معلم، باورهای خودکارآمدی و میزان کارایی گروه‌بندی، با خودپنداره‌ی تحصیلی رابطه وجود دارد. همچنین، خودپنداره‌ی تحصیلی دانش آموزان دارای ناتوانی‌های یادگیری پایین‌تر از دانش آموزان عادی است. آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی، آموزش خودگردان و ورزش صبحگاهی بر خودپنداره‌ی تحصیلی مؤثر بوده؛ اما تأثیر برنامه موفقیت تحصیلی بر خودپنداره‌ی تحصیلی مورد تأیید نیست. 2-3- پیشینه‌ی پژوهشی 2-3-1- پیشینه‌ی داخلی ارفع بلوچی و همکاران (1391)، در مطالعه ای با عنوان خودپنداره ي تحصیلی، بستري براي کاهش اضطراب امتحان نشان دادند بین خودپنداره ي تحصیلی و اضطراب امتحان دانشجویان همبستگی منفی و معنی داري وجود دارد. هم‌چنین نشان دادند که بین دو گروه از دانشجویانِ دختر و پسر تفاوت آماري معنی داري در خودپنداره تحصیلی، و اضطراب امتحان وجود ندارد. هم‌چنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ترکیب متغیرهای انگیزش پیشرفت و خودپنداره تحصیلی می تواند به خوبی اضطراب امتحان را پیش بینی کنند. ﻧﺘﺎﻳﺞ پژوهش ﺧﺪﻳﻮي و وﻛﻴﻠﻲ ﻣﻔﺎﺧﺮي، (1390)، ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ در داﻧﺶآﻣﻮزان دﺧﺘﺮ و ﭘﺴﺮ راﺑﻄﻪ ﻣﻌﻨﺎدار و ﻣﺜﺒﺘﻲ ﺑﻴﻦ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ و اﻧﮕﻴﺰه ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ و ﻣﻨﺒﻊ ﻛﻨﺘﺮل و ﺧﻮدﭘﻨﺪاره وﺟﻮد دارد. ﺑﻄﻮرﻳ‌ﻜﻪ ﻫﺮ ﻗﺪر ﻓﺮد از اﻧﮕﻴﺰه ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺑﺎﻻﺗﺮي ﺑﺮﺧـﻮردار ﺑﺎﺷﺪ و ﻣﻨﺒﻊ ﻛﻨﺘﺮل او دروﻧﻲﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ و از ﺧﻮدﭘﻨﺪاره ﺑﻬﺘﺮي ﺑﺮﺧﻮردار ﺑﺎﺷﺪ از ﭘﻴـﺸﺮﻓﺖ ﺗﺤـﺼﻴﻠﻲ ﺑـﺎﻻﺗﺮي ﺑﺮﺧﻮردار ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد. در ﺟﻬﺖ ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﻣﺘﻐﻴﺮ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ، اﺑﺘـﺪا ﺧﻮدﭘﻨـﺪاره و ﺳـﭙﺲ اﻧﮕﻴـﺰه و در ﻧﻬﺎﻳﺖ ﻣﻨﺒﻊ ﻛﻨﺘﺮل داراي اﻫﻤﻴﺖ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. گوروئی، خیر و هاشمی، (1390) در پژوهشی که با عنوان بررسي رابطه‌ي بين کمال گرايي و خودپنداره تحصیلی با توجه به نقش واسطه‌ای اهمال کاری تحصیلی دانشجویان انجام دادند، نشان دادند که در بین متغیرهای پژوهش (کمال گرايي، خودپنداره تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی)رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. ابوالقاسمی و همکاران (1390)، به وسیله ﺗﺤﻠﻴﻞ وارﻳﺎﻧﺲ ﭼﻨﺪ ﻣﺘﻐﻴﺮي ﻧﺸﺎن دادند ﻛﻪ ﻫـﺮ دو روش ﺷـﻨﺎﺧﺘﻲ- رﻓﺘـﺎري و ﻣﻬـﺎرتﻫـﺎي ﺗﻨﻈﻴﻢ ﻫﻴﺠـﺎن، در ﻛـﺎﻫﺶ اﺿـﻄﺮاب اﻣﺘﺤـﺎن و اﻓـﺰاﻳﺶ ﺧﻮدﻛﺎرآﻣـﺪي و ﺳـﺎزﮔﺎري ﺗﺤﺼـﻴﻠﻲ داﻧﺶآﻣﻮزان ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﻌﻨﻲداري ﻣﺆﺛﺮ ﺑـﻮده‌اند. اﻳـﻦ ﻧﺘـﺎﻳﺞ ﺗﻠﻮﻳﺤـﺎت ﻣﻬﻤـﻲ در زﻣﻴﻨـﻪ آﻣـﻮزش راﻫﺒﺮدﻫﺎي ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ- رﻓﺘﺎري و ﻣﻬﺎرتﻫﺎي ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﻫﻴﺠﺎنﻫﺎ در ﭘﻴﺸﮕﻴﺮي از اﺿﻄﺮاب اﻣﺘﺤﺎن و ارﺗﻘﺎء ﺳﻼﻣﺖ روان داﻧﺶآﻣﻮزان دارد. فانی و خلیفه (1388)، در پژوهشی نشان دادند که ﺑﻴﻦ ادراك از رﻓﺘﺎر ﻣﻌﻠﻢ و ﺧﻮدﭘﻨـﺪاره ي‌ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ و ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﺑﻪ ﻃﻮرﻛﻠﻲ و ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺗﻔﻜﻴﻚ ﺟﻨﺴﻴﺖ و ﭘﺎﻳﻪ، در ﻣﺠﻤﻮع راﺑﻄﻪاي ﻣﻌﻨﺎدار وﺟـﻮد داﺷﺖ، اﻣﺎ در ﭘﺎﻳﻪﻫﺎي اول دﺧﺘﺮ و ﭘﺴﺮ و ﺳﻮم دﺧﺘﺮ راﺑﻄـﻪ ي ﺑـﻴﻦ ادراك از رﻓﺘـﺎر ﻣﻌﻠـﻢ و ﺧﻮدﭘﻨـﺪاره ي ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﻣﻌﻨﺎدار ﻧﺒﻮد؛ اﻓﺰون ﺑﺮ اﻳﻦ، در ﭘﺎﻳﻪ ي اول دﺧﺘﺮ و ﭘﺴﺮ ﺑﻴﻦ ادراك از رﻓﺘﺎر ﻣﻌﻠﻢ ﺑﺎ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ راﺑﻄﻪاي ﻣﻌﻨﻲ دار وﺟﻮد ﻧﺪاﺷﺖ و ﺑﻴﻦ ﮔﺮاﻳﺶ ﺑﻪ (ﺧﻮد، ﺧﺎﻧﻮاده، ﻫﻤﺴﺎﻻن، ﻣﺪرﺳﻪ و ﻣﻌﻠﻢ) و ادراك از رﻓﺘﺎر ﻣﻌﻠﻢ راﺑﻄﻪ ﻣﺜﺒﺖ و ﻣﻌﻨﺎدار ﺑﻮد؛ در ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺑﻴﻦ ادراك از رﻓﺘﺎر ﻣﻌﻠﻤﺎن ﻋﻠﻮم و رﻳﺎﺿﻲ ﺗﻔﺎوت ﻣﻌﻨﺎدار ﻧﺒﻮد. در مطالعه ای که توسط یوسفی و همکاران، (1388) با عنوان ارتباط انگیزش تحصیلی با پیشرفت تحصیلی دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام دادند به این نتیجه رسیدند که انگیزش تحصیلی با معدل علوم پایه و همچنین معدل کل بالینی ارتباط مستقیم و معنی دار داشت. به علاوه مولفه رقابت جویی وکوشش با معدل کل بالینی و علوم پایه، همبستگی مثبت دیده شد ولی مولفه های قدرت اجتماعی، تنها با معدل کل بالینی آزمودنی ها رابطه داشت همچنین انگیزش گرایش به کوشش و رقابت جویی در پسران بالاتر از دختران بود. این نتیجه حاکی از این است که پیشرفت تحصیلی دانشجویان مستلزم هماهنگی و تعامل بین ابعاد مختلف انگیزشی است. ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎﻯ ﭘﮋﻭﻫﺶ خسروی و بیگدلی (1387)، ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺑﺎ ﺭﻭﺍﻥ ﺭﻧﺠﻮﺭﻯ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻣﻌﻨﺎﺩﺍﺭ ﻣﺜﺒﺘﻰ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ، ﺍﻣﺎ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ امتحان با ﺑﺮﻭﻥ ﮔﺮﺍﻳﻰ/ ﺩﺭﻭﻥ ﮔﺮﺍﻳﻰ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﻳﺎﻥ، ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻣﻌﻨﺎﺩﺍﺭﻯ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﻧﺪﺍﺩ. ﺭﻭﺍﻥ ﺭﻧﺠﻮﺭﻯ (ﺑﻰﺛﺒﺎﺗﻰ/ ﺑﺎ ﺛﺒﺎﺗﻰ) ﺑﺎ ﺩﺭﻭﻥ ﮔﺮﺍﻳﻰ/ ﺑﺮﻭﻥ ﮔﺮﺍﻳﻰ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻣﻌﻨﺎﺩﺍﺭ ﻣﺜﺒﺘﻰ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩ. ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﻭﻳﮋﮔﻰ ﻫﺎﻯ ﺷﺨﺼﻴﺘﻰ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ، ﺭﻭﺍﻥ ﺭﻧﺠﻮﺭﻯ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﻣﺘﻐﻴﺮ ﺿﻤﻨﺎً ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻦ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ باشد. در مطالعه ای که توسط کاوسیان و همکاران (1386)، با عنوان مطالعه عوامل موثر بر انگیزش تحصیلی دانش‌آموزان دختر و پسر دبیرستان‌های سراسر کشور انجام دادند به این نتیجه رسیدند که متغیرهای خودپنداره تحصیلی،نگرش دانش آموز به ادامه تحصیل وپاداش دانش آموز به ادامه تحصیل بهتر توانسته اند انگیزش تحصیلی درونی را تبیین کنند. حسینی (1385) در تحقیقی با عنوان رابطه انگیزش تحصیلی با عملکرد تحصیلی به این نتیجه رسید که هر یک از مولفه های انگیزش با پیشرفت تحصیلی رابطه معنی دار دارد. استادی در سال 1384 در تحقیقی به بررسی رابطه انگیزش تحصیلی با عملکرد تحصیلی در بین 272 دانش‌آموز پرداخت و به این نتیجه رسید که هر یک از مولفه های انگیزشی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان سال اول متوسطه با عملکرد تحصیلی رابطه معنی داری وجود دارد. در مطالعه ای که توسط بحرانی (1384)، با عنوان انگیزش تحصیلی دانش آموزان متوسطه استان فارس و عوامل همبسته با آن انجام داده به این نتیجه رسید که دانش آموزان ایرانی، از انگیزش تحصیلی بالاتر از متوسط برخوردارند و مشوق های درونی و بیرونی سهم یکسانی در عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارد. نورجاوه و قره‌گزلی (1381)، در پژوهشی نتیجه گرفتند که، ﺑﻨﻈﺮ ﻣﻲ ﺭﺳﺪ ﻛﻪ ﻭﺣﺸﺖ ﺍﺯ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻧﻤﺮﻩ ﺿﻌﻴﻒ ﻭ ﺳﺮﺯﻧﺶ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ، ﺗﻤﺴﺨﺮ ﻫﻤﻜﻼﺳﺎﻥ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ، ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﻧﺎﺗﻮﺍﻧﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺗﺤﺼﻴﻞ، ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﻳﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﺁﺯﺍﺭ ﻭ ﺍﺫﻳﺖ ﺭﻭﺍﻧﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ. حسن زاده و همکاران (1381)، در پژوهشی نشان دادند که بین منبع کنترل درونی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین رابطه مثبت و معناداری بین متغیرهای انگیزش درونی و منبع کنترل برقرار است. عکاشه (1380)، در پژوهشی تحت عنوان بررسی فراوانی و علل اضطراب در دانش آموزان در مردادماه 1380 نتایج زیر به دست آورد. 3/72% دانش آموزان از اضطراب در رنج و علی‌رغم انتظار افزایش رتبه کلاسی باعث کاهش اضطراب نمی گردد. در کسانی که سابقه مثبت اضطراب را در خانواده بیان می نمودند اضطراب 6/81% وجود داشته که اغلب متوسط و شدید بود در حالی که 67% خانواده هایی که سابقه را ذکر نمی کردند اضطراب از نوع متوسط داشتند 8/81% کسانی که سابقه قبلی اضطراب را ذکر می کردند اینک از اضطراب شدید در رنج بودند و در مجموع 7/27% دانش آموزان فاقد اضطراب و3/72% اضطراب بودند. مهرابی زاده هنرمند و همکاران (1379)، در پژوهشی نشان دادند که ﺑﻴﻦ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﻭ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻣﻨﻔﻲ ﺩﻳﺪﻩ می شود. مال احمدی (1376)، طی تحقیق تحت عنوان بررسی عوامل وعلل به وجود آورنده اضطراب در دانش‌آموزان که در تحقیق از روش پیمایش استفاده نموده نتایج زیر را بدست آورد. بین تنبیه معلم واضطراب دانش آموزان رابطه وجود دارد واضطراب مانع ایجاد رفتار مطلوب در دانش آموزان وپیشرفت تحصیلی آنها می گردد. بین برخورد مدیر مدرسه واضطراب دانش آموزان رابطه وجود دارد یعنی برخورد غیر منطقی مدیریت موجب اضطراب دانش آموزان می گردد. بین برخورد همکلاسی ها واضطراب دانش آموزان رابطه وجود دارد. بین برگزاری امتحان واضطراب دانش آموزان رابطه وجود دارد. جلیل (1376)، در پژوهشی تحت عنوان بررسی علل اضطراب وتأثیر آن بر روند تحصیلی آن بر دانش‌آموزان در تابستان 1376 نتایج زیر را به دست آورد. 1-بین اضطراب ونقش محیط آموزشی رابطه متوسطی وجود دارد. 2-بین اضطراب ونقش معلم در دختران وپسران رابطه بالای دارد. 3-بین اضطراب دختران وپسران ونقش خانوادهرابطه بالایی وجود دارد. پورولی (1376)، در پژوهشی تحت ععنوان بررسی علل اضطراب امتحان ونقش آن بر عملکرد دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی منطقه سعادت شهر خرداد ماه 1376 نتایج زیر را به دست آورد. اضطراب ناشی از امتحان نه تنها باعث می شود که دانش آموزان نتوانند با مهارت و سرعت مناسب به طور کامل واضح فکر کرده، پاسخ‌های مطلوب را ارائه نمایند بلکه آرامش روانی آن‌ها را نیز به مخاطره می اندازد. اضطراب ناشی از امتحان بین کودکان و نوجوانان که تجارب ناخوشایندی از شکست‌های پی در پی داشته اند همواره به دلایل عدیده انتظار کسب بهتر ین نمرات را دارند فوق العاده چشم‌گیر است. در بین عوامل ذکر شده در پرسشنامه در رابطه با فرضیه های تحقیق به ترتیب سخت‌گیری معلم، عدم اعتماد به نفس، نگرانی ازنتایج امتحان، عدم موفقیت در امتحان و مرور بازخواست قرار گرفتن از بیشترین عوامل نگرانی و اضطراب در دانش آموزان می باشد. مسعودی در سال 1374 تحقیقی تحت عنوان رابطه نگرش والدین و بروز اضطراب درکودکان به عمل آورد که نتیجه آن به شرح زیر می باشد: یکی از عوامل به وجود آورنده اضطراب در کودکان احتمالا نگرش والدین است که این در خصوص نگرش والدین پسران وبروز اضطراب در آنها وهمچنین نگرش والدین دختر وبروز اضطراب در آنان صادق است ونیز بین اضطراب دختران وپسران رابطه معناداری وجود دارد. دهقانی در سال 1374 تحقیقی تحت عنوان بررسی نگرش دانش آموزان پسر سال سوم راهنمایی در مورد علل اضطراب ناشی از امتحان به عمل آورده این طور نتیجه گرفته است. یکی از عوامل به وجود آورنده ناهنجاریهای روانی ورفتاری در بین جوانان ونوجوانان اضطراب است وجوانان مضطرب تنها وگوشه گیر می‌شوند و با برقراری ارتباط با دیگران دچار مشکل می شوند. این موضوع تاثیر نامطلوبی در اعتماد به نفس و در نتیجه عدم موفقیت شغلی در آینده خواهد داشت. ظهرابی در سال 1373 تحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه اضطراب ورشد اجتماعی در دانش آموزان پسر سال سوم راهنمایی در شهر شیراز انجام دادواعلام داشت که اگر میزان اضطراب از حد معمول وطبیعی در فراگیران بالا رود باعث نگرانی وعدم موفقیت ودر نهایت افت تحصیلی می گردد. ذوالنوازی در سال 1373 تحقیقی تحت عنوان ارتباط عوامل ایجاد کننده اضطراب وپیشرفت تحصیلی انجام داده و به این نتیجه رسیده است: امتحان در هر دوره وزمان موجب پیدایش اضطراب وترس است وخواه این امتحان مربوط به کلاس اول باشد یا مربوط به کنکور سراسری با توجه به نمودار فراوانی جمع کل دانش آموزان در پرسشنامه پروژه این مطلب را می رساند که همه دانش آموزان در هنگام امتحان ترس واضطراب دارند. ﺷﻴﺨﻲ ﻓﻴﻨﻲ (1372)، در ﭘﮋوﻫﺸﻲ ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان ﺑﺮرﺳﻲ راﺑﻄﻪ اﻧﮕﻴﺰش ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ، ﻣﺮﻛﺰ ﻛﻨﺘﺮل و ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ داﻧﺶآﻣﻮزان ﻣﻘﻄﻊ ﻣﺘﻮﺳﻄﻪ ﺷﻬﺮ ﺑﻨﺪرﻋﺒﺎس ﻧﻤﻮﻧﻪاي ﺑﺎ ﺣﺠﻢ 211 ﻧﻔﺮ از ﺑﻴﻦ داﻧﺶآﻣﻮزان اﻧﺘﺨﺎب و ﭘﺲ از اﺟﺮاي ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﻣﺮﻛﺰ ﻛﻨﺘﺮل راﺗﺮ و اﻧﮕﻴﺰش ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ و اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ ﻣﻌﺪل ﺛﻠﺚ اول و دوم داﻧﺶآﻣﻮزان ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻼك ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻧﺘﻴﺠﻪ دﺳﺖ ﻳﺎﻓﺖ ﻛﻪ ﺑﻴﻦ اﻧﮕﻴﺰش ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺑﺎﻻ و ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﺑﺎﻻ از ﻧﻈﺮ آﻣﺎري راﺑﻄﻪ ﻣﺜﺒﺖ و ﻣﻌﻨﺎدار وﺟﻮد دارد. 2-3-2- پیشینه‌ی خارجی یافته های پژوهشی پکران و همکاران (2011)، حاکی از آن است که انگیزش پیشرفت با یادگیری و پیشرفت تحصیلی و بروز افکار و هیجانات منفی چون استرس، اضطراب که منجر به افت عملکرد می شود، رابطه دارد. یافته هاي پژوهش بوناسی و ریو (2010)، حاکی از آن می‌باشد که دانش آموزان ادراك از امتحان، از خود و توانایی‌هايشان و ادراکشان از موقعیت و مکان امتحان را به عنوان منابع اصلی اضطرابشان معرفی می‌کنند. در میان این عوامل سه گانه معرفی شده از سوي دانش آموزان، ادراك دانش آموزان از خودشان (خودپنداره) به وضوح با سطح اضطراب امتحانی که دانش آموزان تجربه می‌کنند، قویاً مرتبط است. گتز و همکاران (2010)، در جریان پژوهشی دریافتند که هیجانات مثبتی چون لذت، افتخار و سربلندی روابط مثبتی با خودپنداره و هیجانات منفی چون اضطراب و عصبانیت رابطه ای منفی با خودپنداره تحصیلی دارند. استیری و همکاران (2009)، در پژوهشی نشان دادند که افرادی که از انگیزش بالایی برخوردار باشند در شرایط و موقعیت های جدید از جمله انتحانات سطح اضطراب پایینی را تجربه می کنند. پاسکووا (2007)، در پژوهشی بیان داشت که انگیزش عامل شناختی اثرگذار بر عملکرد و رفتارهای فردی می باشد که به طور به خصوصی بر نوع فعالیت هایی که افراد انتخاب می کنندو سطح درگیری شان در فعالیت، میزان پافشاری در انجام آن ها و نتیجه اعمال اثر می گذارد. جینگ (2007)، در پژوهشی به بررسی رابطه اضطراب امتحان، خود پنداره تحصیلی و شایستگی تحصیلی پرداخت، یافته ها حاکی از آن میباشد که اضطراب امتحان نتیجه خودپنداره منفی و درك پایین دانشجویان از شایستگی تحصیلی‌شان است. بر این اساس اضطراب امتحان بالا اثر منفی بر ادراك دانش آموزان از توانایی‌ها و شایستگی‌هاي تحصیلی‌شان دارد و همچنین دانش آموزان با خود پنداره تحصیلی پایین خودشان را به عنوان افرادي با صلاحیت‌ها و قابلیت‌هاي پایین درك میکنند که چنین برداشت منفی از توانمندي‌ها منجر به بروز هیجانات منفی از جمله اضطراب امتحان در موقعیت‌هاي آموزشی می‌شود. نتایج پژوهشی اکرم رانا و ضفر اقبال (2005 ) پیرامون تأثیرات جنسیت و خودپنداره بر پیشرفت تحصیلی حاکی از آن است که دختران به طور متوسط از خودپنداره تحصیلی بالاتري در مقایسه با پسران برخوردار می‌باشند. همچنین آن ها نشان دادند که بین خودپنداره تحصیلی و اضطراب امتحان رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج پژوهش ساپ (2000)، ﺣﺎﻛﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ داﻧﺶ آﻣـﻮزان داراي اﺿﻄﺮاب اﻣﺘﺤﺎن اﻓﺖ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮي ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻫﻤﻜﻼﺳﻲﻫﺎي ﺧـﻮد دارﻧـﺪ و در ﺑﺮﺧـﻲ ﻣﻮارد ﺗﺮك ﺗﺤﺼﻴﻞ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ. مریکا نگاس ودیگران در سال 2000 پژوهشی انجام دادند که در آن استعداد سرشتی را در ایجاد اضطراب و اختلال ناشی از آن مهم نشان داده شده است. در این پژوهش همچنان نشان داده شده است که وجود سابقه قبلی اضطراب در افراد در سطح فعلی اضطراب را افزایش می دهد. 8/81% افراد اضطراب در افرادی که سابقه مثبت قبلی داشته اند در مقابل 8/58% در افرادی که سابقه مثبی قبلی نداشته اند که نشان تمایز وجود اضطراب در فرد و شیوع بعدی اضطراب می باشد. فهرست منابع منابع فارسی ابوالقاسمی، عباس. (1390). ارتباط تاب‌آوری، استرس و خودکارآمدی با رضایت از زندگی در دانش‌آموزان دارای پیشرفت تحصیلی بالا و پایین. فصلنامه مطالعات روان‌شناختی. 3(7). 151-131. ابوئی مهریزی، محبوبه؛ طهماسیان، کارینه و خوش‌کنش، ابوالقاسم. (1389). تأثیر آموزش مدیریت خشم بر مهارت‌های خود نظم دهی خشم و تعارضات والد – نوجوان در دختران دوره راهنمایی شهر تهران. فصلنامه خانواده پژوهی. سال ششم. (23). 404-393. اتکینسون، ریتا؛ اتکینسون، ریچارد؛ اسمیت، ادوارد؛ بم، داریل و هوکسما، سوزان‌نولن. (1390). زمینه روانشناسی هیلگارد. ترجمه محمدنقی براهنی، بهروز بیرشک، رضا زمانی، مهرناز شهرآرای، نیسان گاهان و مهدی محی‌الدین بناب. تهران: انتشارات رشد. احدی، بتول؛ نریمانی، محمدی؛ ابوالقاسمی، عباس و آسیایی، مریم. (1388). بررسی ارتباط هوش هیجانی، سبک اسناد و خودکارآمدی با رضایت از زندگی زنان شاغل. مطالعات تربیتی و روان شناسی دانشگاه فردوسی. 10(1). 127-117. احمدی، مالک؛ نمازی زاده، مهدی و بهزاد نیا، بهزاد. (1392). ارتباط بین نیازهای پایه‌ای روان‌شناختی و شاخص‌های بهزیستی (فضیلت گرا و لذت‌گرا) در فعالیت بدنی معلولان جسمی – حرکتی. مطالعات روان‌شناسی ورزشی. سال دوم. (6). 104-95. ازکمپ، استوارت. (1386). روان‌شناسی اجتماعی کاربردی. ترجمه فرهاد ماهر. تهران: به نشر. (سال انتشار به زبان‌اصلی وجود ندارد). اسدی یونسی، محمدرضا؛ مظاهری، محمدعلی؛ شهیدی، شهریار؛ طهماسیان، کارینه و فیاض‌بخش، محمدعلی. (1390). تدوین و اعتباریابی پرسشنامه سنجش تعارض والد - نوجوان. فصلنامه خانواده و پژوهش. سال هشتم. (1). 70-43. اعتمادی، احمد؛ گیتی‌پسند، زهرا و مرادی، میترا. (1392). اثربخشی درمان گروهی راه‌حل مدار بر کاهش تعارضات مادر – دختر در مادران. فصلنامه مشاوره و روان‌درمانی خانواده. سال سوم. (4). 590-565. افشاری، سمانه. (1386). بررسی رابطه بین حمایت اجتماعی ادراک شده، عزت نفس و عوامل شخصیتی با رضایتمندی از زندگی دانشجویان. پایان‌نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه علامه طباطبائی. اکبری، ابوالقاسم. (1382). مشکلات نوجوانی و جوانی. تهران: نشر ساوالان. برجعلی، احمد. (1392). اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش تعارضات والد – فرزندی در نوجوانان. مجله علوم رفتاری. 7(1). 6-1. بشرپور، سجاد؛ عیسی‌زادگان، علی؛ زاهد، عادل و احمدیان، لیلا. (1392). مقایسه خود پنداره تحصیلی و اشتیاق به مدرسه در دانش‌آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری و عادی. مجله مطالعات آموزش و یادگیری. 5)2(. 64-47. بیابانگرد، اسماعیل. (1390). روش‌های افزایش عزت‌نفس در کودکان و نوجوانان. تهران: انتشارات سازمان انجمن اولیاء و مربیان. بیابانگرد، اسماعیل. (1389). روان‌شناسی نوجوان. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی. بیانی، علی‌اصغر؛ محمد کوچکی، عاشور و گودرزی، حسنیه. (1386). اعتبار و روایی مقیاس رضایت از زندگی (SWLS). فصلنامه روان شناسان ایرانی. سال سوم. (11). 265-259. پرکی، ویلیام دبلیو. (1378). خودپنداره و موفقیت تحصیلی. ترجمه سیدمحمد میرکمالی. تهران: یسطرون. (1970). پیوسته‌گر، مهرانگیز؛ دستجردی، الهام و دهشیری، غلامرضا. (1389). رابطه خلاقیت و بهزیستی ذهنی در دانشجویان. مجله علوم رفتاری. 4 (3). 217-213. تقی زاده، محمداحسان. (1379). باد بی‌آرام نوجوانی. اصفهان: یکتا. تمنائی‌فر، محمدرضا و منصوری‌نیک، اعظم. (1392). پیش‌بینی رضایت از زندگی بر اساس رگه‌های شخصیتی، حمایت اجتماعی و بهزیستی معنوی. فصلنامه پژوهش‌های نوین روان‌شناختی. 8(29). 92-72. ثنایی، باقر. (1387). مقیاس‌های سنجش خانواده و ازدواج. تهران: بعثت. جباری، طاهره. (1392). تأثیر آگاهی از حقوق متقابل والد- فرزند از دیدگاه آموزه‌های اسلامی بر کاهش تعارضات والد فرزند در دانش‌آموزان دختر سال اول دبیرستان شهرستان گرگان. پایان‌نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه علامه طباطبائی. جوشنلو، محسن؛ رستمی، رضا و نصرت‌آبادی، مسعود. (1385). بررسی ساختار عاملی مقیاس بهزیستی جامع. فصلنامه روانشناسان ایرانی. سال سوم. (9). 51-35. حاجی حسنی، مهرداد؛ اعتمادی، احمد و آرین، خدیجه. (1391). اثربخشی گشتالت درمانی و درمان شناختی – رفتاری بر میزان ابراز وجود دانش‌آموزان پسر دوره‌ی راهنمایی. مجله‌ی پژوهش‌های علوم شناختی و رفتاری. سال دوم. (3). 16-1. حجازی، الهه؛ صادقی، ناهید و شیرزادی‌فرد، میثم. (1392). رابطه باورهای اساسی و ادراک از روابط والدینی با بهزیستی ذهنی دانش‌آموزان. فصلنامه روان‌شناسی مدرسه. 2(4). 61-43. حسن‌زاده، رمضان؛ حسینی، سید حمزه و مرادی، ذبیده. (1384). ارتباط بین خود پنداره کلی و عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان. مجله‌ی دانش و پژوهش در روان‌شناسی کاربردی. (24). 18-1. خجسته‌مهر، رضا؛ عباس‌پور، ذبیح‌اله؛ کرایی، امین و کوچکی، رحیم. (1391). تأثیر برنامه موفقیت تحصیلی بر عملکرد و خود پنداره تحصیلی، نگرش نسبت به مدرسه، یادگیری شیوه موفقیت در مدرسه و سازگاری اجتماعی دانش‌آموزان. HYPERLINK "http://magiran.com/magtoc.asp?mgID=3642&Number=1&Appendix=0&lanf=Fa" فصلنامه روان شناسی مدرسه. 1(1).45-27. خدابخش، روشنک؛ مهاجر بادکوبه، مرضیه و نیک‌آذین، امیر. (1392). ویژگی‌های روان‌سنجی مقیاس چندبعدی رضایت از زندگی در دانش آموزان مقطع راهنمایی شهر گرگان: بررسی تفاوت‌های جنسیتی و سنی. فصلنامه مطالعات روان‌شناختی. 9(1). 144-121. خدامی، فاطمه. (1391). بررسی اثربخشی آموزش حل تعارض به مادران و به دختران نوجوانشان بر بهبود روابط میان آن‌ها. پایان‌نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه فردوسی مشهد. داودی، ایران؛ مزارعی کاسکانی، رقیه و مهرابی زاده هنرمند، مهناز. (1393). مهارت اجتماعی، رضایت از زندگی و منبع کنترل در دانش‌آموزان عادی و کم‌شنوا. مجله شنوایی‌شناسی. 23(2). 73-66. داودی، ایران؛ مزارعی کاسکانی، رقیه و مهرابی زاده هنرمند، مهناز. (1392). مهارت اجتماعی، رضایت از زندگی و جایگاه مهار در دانش آموزان دارای نارسایی شنوایی، بینایی و عادی. فصلنامه افراد استثنایی. سال سوم. (11). 86-65. دیباجی فروشانی، فاطمه سادات؛ امامی پور، سوزان و محمودی، غلامرضا. (1388). رابطه‌ی سبک‌های دلبستگی و راهبردهای حل تعارض بر رضایتمندی زناشویی زنان. اندیشه و رفتار. 3(11). 101-87. دینر، اد و سو، یونکوک. (1389). فرهنگ و بهزیستی درونی. ترجمه‌ی فیروزه غضنفری و ژانت هاشمی آذر. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. (2000). رجبی، سعید؛ ابوالقاسمی، عباس و عباسی، مسلم. (1391). نقش عزت نفس و اضطراب امتحان در پیش بینی رضایت از زندگی دانش آموزان پسر دارای اختلال ریاضی. مجله‌ی ناتوانی‌های یادگیری. 1(3). 62-46. رضاپور، یوسف؛ فتحی، آیت‌اله؛ سرداری، مرضیه و شیرعلی‌پور، اصغر. (1390). بررسی رابطه دینداری و وضعیت اقتصادی – اجتماعی دانشجویان با رضایت از زندگی: با تعدیل گری مؤلفه‌های سلامت روانی. فصلنامه علمی پژوهشی روانشناسی دانشگاه تبریز. سال پنجم. (19). 89-69. رئیس سعدی، رئیس حسن. (1386). رابطه خودپنداره‌ی تحصیلی، انگیزش پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان پایه پنجم ابتدایی‌ بندرلنگه در سال تحصیلی 86-85. پایان نامه‌ی کارشناسی ارشد. دانشگاه علامه طباطبائی. زارع، حسین و مصطفائی، علی. (1393). بررسی ساختار عاملی مقیاس استدلال منطقی آناتامسون. روش‌ها و مدل‌های روان شناختی. سال چهارم. (15). 12-1. سپهری، صفورا و پاکدامن، شهلا. (1389). الگوهای ارتباطی خانواده و تعارضات فرزندان و والدین. مجله‌ی روش‌ها و مدل‌های روان‌شناختی. 1(2). 92-75. ستوده، هدایت الله. (1390). روان‌شناسی اجتماعی. تهران: آوای نور. سلطانی‌زاده، محمد؛ ملک‌پور، مختار و نشاط‌دوست، حمید طاهر. (1391). رابطه‌ی بین عاطفه‌ی مثبت و منفی با رضایت از زندگی دانشجویان دانشگاه اصفهان. روان‌شناسی بالینی و شخصیت. سال نوزدهم. (7). 64-53. شاملو، سعید. (1390). مکتب‌ها و نظریه‌ها در روان‌شناسی شخصیت. تهران: انتشارات رشد. شاه‌سیاه، مرضیه؛ بهرامی، فاطمه؛ محبی،سیامک و ترابی، یاسر. (1390). همبستگی بین بهزیستی ذهنی باکیفیت زندگی زناشویی زوجین. مجله‌ی دانشگاه علوم پزشکی قم. 4(5). 67-61. شریعتمدار، آسیه. (1391). تدوین برنامه آموزش هشیاری افزایی وجودی و هشیاری افزایی مبتنی بر اخلاق اسلامی و مقایسه اثربخشی آن‌ها بر افزایش رضایت از زندگی. پایان‌نامه‌ی دکتری. دانشگاه علامه طباطبائی. شفیع‌آبادی، عبدالله و ناصری، غلامرضا. (1390). نظریه‌های مشاوره و روان‌درمانی. تهران: مرکز نشر دانشگاهی. شولتز، دوان و شولتز، سیدنی آلن. (1392). نظریه‌های شخصیت. ترجمه‌ی یحیی سید محمدی. تهران: نشر ویرایش. (2005). شهبازی، مریم. (1393). اثربخشی آموزش سبک زندگی سالم بر مبنای مدل بهداشت جهانی بر اضطراب مرگ و رضایت از زندگی سالمندان شهر ایلام. پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشد. دانشگاه علامه طباطبائی. شیخی، منصوره؛ هومن، حیدر علی؛ احمدی، حسن؛ و سپاه‌منصور، مژگان. (1390). مشخصه‌های روان‌سنجی مقیاس رضایت از زندگی. اندیشه و رفتار. 5(19). 29-17. عسکری، سعید؛ کهریزی، سمیه و کهریزی، مریم. (1392). نقش خودکارآمدی و رضایت از زندگی در پیش‌بینی عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان دختر سال سوم دوره متوسطه شهر کرمانشاه. فصلنامه روان‌شناسی مدرسه. سال دوم. (2). 126-110. علیزاده، حمید. (1392). تاب‌آوری روان‌شناختی (بهزیستی روانی و اختلال‌های رفتاری). تهران: ارسباران. عمید، حسن. (1389). فرهنگ فارسی عمید (جیبی). تهران: راه رشد. عیسی‌زادگان، علی؛ شیخی، سیامک و اسدی مجره، سامره. (1393). مقایسه شادی و رضایت از زندگی در تیپ‌های شبانه‌روزی. مجله پزشکی ارومیه. (109). 20-12. غفاری، ابوالفضل؛ و ارفع بلوچی، فاطمه. (1390). رابطه انگیزش پیشرفت و خود پنداره تحصیلی با اضطراب امتحان در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد. پژوهش‌های روان‌شناسی بالینی و مشاوره. 1(2).136-121. غمخوارفرد، زهرا؛ امراللهی‌نیا، مونا و آزادفلاح، پرویز. (1391).بررسی پیش‌بینی‌کننده‌های اضطراب دوره‌ی کودکی بر اساس طرحواره‌های ناسازگار کودک و سبک‌های فرزند‌پروری مادر. نشریه علوم رفتاری. (21). 262-253. فانی، حجت‌اله و خلیفه، مصطفی. (1388). بررسی رابطه ادراک از رفتار معلم با خودپنداره تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان راهنمایی شهر شیراز. فصلنامه رهیافتی نو در مدیریت آموزشی. سال دوم. (3). 64-37. فنونی، طلعت سادات. (1380). بررسی رابطه‌ی خودپنداره و سازگاری اجتماعی با پیشرفت تحصیلی دختران سال اول متوسطه منطقه‌ی 10 آموزش‌وپرورش استان تهران. پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشد. دانشگاه تربیت‌معلم تهران. قمری، محمد. (1392). رابطه مؤلفه‌های سرمایه اجتماعی و تعارض والد – نوجوان در بین نوجوانان. پژوهش‌های روان‌شناسی اجتماعی. 3(11). 70-59. کار، آلن. (1387). علم شادمانی و نیرومندی انسان. ترجمه حسن پاشا شریفی و جعفر نجفی زند. تهران: انتشارات سخن. (2004). کجباف، محمدباقر؛ سجادیان، پریناز؛ کاویانی، محمد و انوری، حسن. رابطه‌ی سبک زندگی اسلامی با شادکامی در رضایت از زندگی دانشجویان شهر اصفهان. روانشناسی دین. سال چهارم. (4). 61-74. کرمی، بختیار؛ کرمی، آزاد الله و هاشمی، نظام. (1392). اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر خلاقیت، انگیزه پیشرفت و خودپنداره تحصیلی. ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی. 2(4). 139-121. کیامرثی، آذر و ایل‌بیگی قلعه نو، رضا. (1391). ارتباط احساس پیوستگی و نارسایی هیجانی با رضایت از زندگی در دانش آموزان دختر دارای نشانه‌های ADHD. مجله‌ی روان‌شناسی مدرسه. 2(1). 92-76. گلدنبرگ، ایرنه و گلدنبرگ، هربرت. (1389). خانواده‌درمانی. ترجمه: حمیدرضا حسین شاهی براوتی، سیامک نقشبندی و الهام ارجمند. تهران: نشر روان. (2000). گیتی‌پسند، زهرا؛ آرین، خدیجه و کرمی، ابوالفضل. (1387). اثربخشی درمان راه‌حل محور بر کاهش تعارضات والد – فرزندی در نوجوانان دختر. پژوهش‌های مشاوره. (27). 80-63. لطف‌آبادی، حسین. (1390). روان‌شناسی رشد 2. تهران: انتشارات سمت. محسنی، هاجر. (1392). بررسی رابطه بین خود متمایزسازی مادران با تعارض والد فرزندی و مسئولیت‌پذیری دانش‌آموزان دختر دوره راهنمایی. پایان‌نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه علامه طباطبائی. محمدی، پوران. (1390). تأثیر آموزش خودگردان بر حل مسئله و خودپنداره تحصیلی دانش‌آموزان حساب نارسا دوره راهنمایی شهرستان خرامه. پایان‌نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت. مرادی، میترا؛ آرین، سیده خدیجه و فرخی، نورعلی. (1390).بررسی اثربخشی اجرای فن استعاره‌ی فاصله‌ها به شیوه گروهی بر کاهش تعارض‌های والد – فرزندی (پدر و دختر) در نوجوانان. پژوهش‌های مشاوره. (39). 56-37. مرادیان فرد، سمیرا. (1392). بررسی اثربخشی آموزش امیددرمانی بر کاهش احساس تنهایی و افزایش رضایت از زندگی دختران نابینا (16-20) شهر اصفهان. پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشد. دانشگاه علامه طباطبائی. منصور، محمود. (1390).روان‌شناسی ژنتیک: تحول روانی از تولد تا پیری. تهران: سمت. میکائیلی، نیلوفر؛ افروز، غلامعلی و قلیزاده، لیلا. (1391). ارتباط خودپنداره و فرسودگی تحصیلی با عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان دختر. فصلنامه روان‌شناسی مدرسه. 1(4). 103-90. میکائیلی، نیلوفر؛ گنجی، مسعود و طالبی جویباری، مسعود. (1390). مقایسه تاب‌آوری، رضایت زناشویی و سلامت روانی در والدین با کودکان دارای ناتوانی‌های یادگیری و عادی. فصلنامه ناتوانی‌های یادگیری. 2(1). 137-120. میلر، جی پی. (1392). نظریه‌های برنامه درسی. ترجمه محمود مهرمحمدی. تهران: انتشارات سمت. (1983). نوری ثمرین، شهرام؛ خرم بیاتیانی، غلامرضا و سراج‌خرمی، ناصر. (1392). بررسی رابطه کمال‌گرایی با رضایت از زندگی و پرخاشگری در بین دانش‌آموزان دبیرستانی. فصلنامه پژوهش‌های نوین روان‌شناختی. (31). 219- 201. نیکدل، فریبرز؛ کدیور، پروین؛ فرزاد، ولی‌اله؛ عربزاده، مهدی؛ و کاووسیان،جواد. (1391). رابطه خود پنداره تحصیلی، هیجان‌های تحصیلی مثبت و منفی با یادگیری خودگردان. فصلنامه روان‌شناسی کاربردی. 1(21). 119-103. وادزورث، بی، جی. (1378). روان‌شناسی رشد، تحول شناختی و عاطفی از دیدگاه پیاژه. ترجمه سید امیر امین یزدی و جواد صالحی فدردی. مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد. واندنبرگ، فردریک. (1386). جامعه‌شناسی جورج زیمل. ترجمه عبدالحسین نیک‌گهر. تهران: نشر توتیا. (سال انتشار به زبان‌اصلی وجود ندارد). ودادیان، زهرا؛ قنبری هاشم‌آبادی، بهرام علی و مشهدی، علی. (1390). بررسی اثربخشی گروه‌درمانی چند خانواده‌ای بر حل تعارضات والدین – فرزندان و کاهش پرخاشگری نوجوانان دختر 15-14 ساله شهر مشهد. فصلنامه مطالعات روان‌شناسی بالینی. (4). 41-19. هاشمی، سید مهدی. (1374). خودانگاره و پیشرفت تحصیلی. ماهنامه پیوند. 4(188). 47-44. یارمحمدی واصل، مسیب؛ قنادی، فاطمه و مقامی، حمید. (1392). بررسی رابطه‌ی خودپنداره‌ی تحصیلی با عملکرد ریاضی در دوره‌ی راهنمایی. پژوهش در نظام‌های آموزشی. (20). 161-143. یزدی، مهشید. (1383). اثربخشی روش‌های آموزش دوجانبه و خواندن مشترک راهبردی بر درک خواندن و خودپنداره‌ی تحصیلی دانش‌آموزان دختر سال اول دبیرستان شهر تهران. پایان‌نامه‌ی دکتری. دانشگاه علامه طباطبائی. منابع انگلیسی: Abolghasemi. A,& Taklavi Varaniyab. S. (2010). Resilience and perceived stress: predictors of life satisfaction in the students of success and failure. Procedia social and behavioral sciences. 5. 748–752. Alahdad. R, Alavi. M, Ninggal. T,& Mirzaei. F. (2014). Identifying major traits of personality towards life satisfaction among married students. Procedia - social and behavioral sciences. 114. 394 – 398. Antaramian. S.P, Huebner. S. E, Valois. R.F. (2008).Adolescent life satisfaction. Applied psychology: AN international Review. (57).112-126. Arslan. C, Hamarta, E, &Uslu. M. (2010). The Relationship between Conflict Communication, Selfesteem and Life Satisfaction in University Students. Educational Research and Reviews. 5(01). 031-034. Bozorgpour. F,& Salimi. A. (2012). State self-Esteem, loneliness and life satisfaction. Procedia - social and behavioral sciences. 69. 2004 – 2008. Bradford. K, Vaughn. L. T. B,& Barber. B. K. (2008). Interparental conflict, parent–child conflict, and youth problem behaviors. Journal of family issues. 29(6). 780-805. Branje. S. J. T, Doorn. M, Valk. I, & Meeus. W. (2009). Parent adolescent conflict resolution types and adolescent adjustment. Applied developmental psychology. (30). 195-204. Buehler. C. (2006). Parents and peers in relation to early adolescent problem behavior. Journal of Marriage and Family. )68(. 109–124. Chang. L, Bride-Chang. C. M, Stewart. S &Au.E. (2003). Life satisfaction, self-concept, and family relations in Chinese adolescents and children. International journal of behavioral development. 27(2). 182-189. Corsini. Raymond.J. (2002). The dictionary of psychology. New York: Brunner .Routlege. Cummins. R. A, & Nistico. H. (2002). Maintaining life satisfaction: The role of positive cognitive bias. Journal of happiness studies. 3. 37-69. Dabbagh Ghazvini. S. (2011). Relationships between academic self-concept and academic performance in high school students. Procedia social and behavioral sciences. 15. 1034–1039. Diener. E. (2000). Subjective well-being. The science of happiness and a proposal for a national index. American Psychologist. (55). 34-43. Diener. E, Horwitz, J, & Emmon, R.A. (1985).Happiness of the very wealthy.Social Indicators Research.)16. (263-74. Diener. E, Suh. E.M, Lucas. R.E,& Smith. H.E. (1999). Subjective well-being: three decades of progress. Psychological bulletin. )125(. 276-302. Diener. E. (2006). Guidelines for national indicators of subjective well being and ill being. Applied Research in Quality of Life. 1(2). 151-157. (http://link.springer.com/article/10.1007%2Fs11482-006-9007-x?LI=true) Diener. E, Seligman. M. E. P. (2002). Very happy people. Psychological science. 13(1). 81-84. Diener. E, Seligman. M. E. P. (2004). Beyond money toward an economy of well-being. Psychological science in the public interest. 5(1). 1-31. Diener. E, & Diener. M. (2009). Cross-cultural correlates of life satisfaction and self-esteem. Journal of Personality and Social Psychology. 68. 653-663. (http://link.springer.com/chapter/10.1007/978-90-481-2352-0_4#page-2) Dixon. S. V, Graber. J. A, & Brooks-Gunn.J. (2008). The roles of respect for parental authority and parenting practices in parent–child conflict among african american, latino, and european american families.Family psychology of the american psychological association. 22(1). 1–10. (http://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC3125601/#!po=80.4348). Ferla. J,Valcke. M, Cai. Y. (2009). Academic self-efficacy and academic self-concept: Reconsidering structural relationships. Learning and individual differences.19. 499–50. Funk. B, Hubner. S, & Valios. R. (2006). Reliability and validity of a brief life satisfaction scale with a high school sample, Journal of happiness studies. 8. 41-54. Gunnlaugsson. G, Kristjánsson. A. L, Einarsdóttir. J & Sigfúsdóttir. I. D. (2011). Intrafamilial conflict and emotional well-being: A population based study among Icelandic adolescents. Child Abuse & Neglect. ( 35). 372–381 Haybron. D. (2007). Life satisfaction, ethical reflection and the science of happiness. Journal of happiness studies. 8. 99-138. Holyoak. K. J, & Morrison. R. G. (2005) . The Cambridge Handbook of Thinking and Reasoning . New York: Cambridge university Press. Huebner. E. S, Suldo. S. M, Smith. L. C & McKnight. C. G. (2004).“Life satisfaction in Children and youth: Emperical foundtion and implications for school Psychologist”. Psychology in the schools. 41(1). 81-130. Ireson. J,& Hallam. S. (2009). Academic self-concepts in adolescence: Relations with achievement and ability grouping in schools. Learning and instruction. 19. 201-213. Juklová. K, & Ulrichová. M. (2011). Changes of handicapped and other students self-concept and mutual attitudes as a result of their directed interaction. Procedia-Social and Behavioral Sciences.)29(.1228-1235. Karademase, E. C. (2006). Self- efficacy, social and well-being, the mediating role of optimism. Personality and individual differences. (40). 1281- 1390. Kaukiainen. A, Salmivalli. C, Björkqvist. K, Österman. K, Lahtinen. A, Kostamo. A & Lagerspetz. K. (2001). Overt and covert aggression in work settings in relation to the subjective well-being of employees.Aggressive behavior. 27(5). 360-371. Kiralp. Y, Dincyurek. S, & Beidoglu. M. (2009). Determining the conflict resolution strategies of university students. Procedia social and behavioral sciences. 1. 1205–1214. Lisa. E,& Shane. J. L. (2006). Perceived family support, acculturation and life satisfaction in mexican american youth: a mix-methods exploration. Journal of counseling psychology. 53. 279-287. Leung.J.P,& Zhang. L.W. (2000).5 Predictors of life satisfaction in chinese adolescents: self-concepts and relationships with significant others. International Perspectives on Child and Adolescent Mental Health. (1). 77-89. Lucas. R. E, Clark. A. E, Georgellis. Y,& Diener. E. (2003). Reexamining adaptation and the set point model of happiness: reactions to changes in marital status. Journal of personality and social psychology. 84(3). 527–539. Malik. M, Nordin. N, Zakaria. A, & Sirun. N. (2013). An exploratory study on the relationship between life satisfaction and academic performance among undergraduate students of UiTM, Shah Alam. Procedia - social and behavioral sciences. 90. 334 – 339. Malkoc. A. (2011). Big five personality traits and coping styles predict subjective wellbeing: A study with a Turkish sample. Procedia social and behavioral sciences. 12. 426–435. MacDonald. J M, Piquero. A. R, Valois. R. F &Zullig. J. K. (2005). The Relationship Between Life Satisfaction, Risk-Taking Behaviors, and Youth Violence. Interpers Violence. (20). 1495-1518. McCo. K, Cummings. E. M, &Davies. P,.T. (2009). Constructive and destructive marital conflict, emotional security and children's prosocial behavior. Child psychol psychiatry.50(3). 270–279. Marashian. F,& Sarraj khorami. N, (2012).The effect of early morning physical exercises on academic self-concept and Loneliness foster home children in Ahvaz City. Procedia - social and behavioral sciences. 46. 316 – 319. Markowitz. F.E. (2001). Modeling processes in recovery from mental illness: relationships between symptoms, life satisfaction, and self-concept. Journal of health and social behavior. 42(1). 64-79. Ostrov. J. M, & Bishop. C. M. (2008).Preschoolers’ aggression and parent–child conflict: A multiinformant and multimethod study. Journal of experimental child psychology. 99(4). 309-322. Ozmete. E,& Bayoglu. A.S. (2009). Parent- young adult conflict:A measurement on frequency and intensity of conflict issues. Journal of international social research. 2(8). 313-322. Pehlivan. H, & Koseoglu. P. (2012). An Analysis of Ankara Science High School Students’ Attitudes Towards Biology and Their Academic Self-Concepts in Terms of Some Family Characteristics. Procedia-Social and Behavioral Sciences.)46. (944-949. Petersen. A. C, Compas. B. E, Brooks-Gunn. J, Stemmler. M,Ey.S, & Grant. K. E. (1993). Depression in adolescence. American psychologist. 48(2). 155- 168. Piko. B. F, & Hamvai C. H. (2010).Parent, school and peer-related correlates of adolescents' life satisfaction.Children and Youth Services Review. 32(10). 1479–1482. Rode. J. C, Arthaul-Day. M. L, Mooney. C. H, Near. J. P, Baldwin. T. T, Bommer. W. H, & Rubin. R. S. (2005). Life satisfaction and student performance, Academy of management learning and education, Journal of social behavior and Personality.4(3). 421-433. Ryan. R, M & Deci. E. l. (2001). On happiness and human potentials: A review of research on hedonic and eudaimonic well-being. Annual review of psychology. 52. 141-166. Ryff. C. D. (1989). Happiness is every-thing, or is it? Explorations on the meaning of psychological well-being. Journal of personality and social psychology. 57. 1069-1081. (http://psycnet.apa.org/index.cfm?fa=buy.optionToBuy&id=1990-12288-001) Ryff. C. D, & Singer. B. (1989). The contours of positive human health‏. Psychological Inquiry: An international journal for the advancement of psychological theory. 9(1). 1-28. Seligman. M. E.P,&Csikszentmihalyi. M. (2000). Positive psychology: An introduction. American Psychologist. 55(1). 5-14. Suldo. S. M, Huebner. S. (2006).Is extremely high life satisfaction during adolescence advantageous?.Social indicators research. (78). 179-203. (http://link.springer.com/article/10.1007/s11205-005-8208-2). Shogren. K. A, Lopez. S. J,Wehmeyed. M. L, Little. T. D, & Pressgrove. C. L. (2006). The role of positive psychology constructs in predicting life satisfaction in adolescents with and without cognitive disabilities: An exploratory study. The journal of positive psychology. 1(1). 37–52. Smetana.J. G, & Daddis. C. (2009). Domain-specific antecedents of parental psychological controland monitoring: The role of parenting beliefs and practices. Child development.73(2). 563–580. Steel. P, Schmidt. J & Shultz. J. (2008). Refining the relationship between personality and subjective well-being. Psychological Bulletin Copyright. American Psychological Association. 134(1). 138–161. Stevens.G. W.J.M, Vollebergh. W. A.M, Pels. T.V.M, Crijnen. A. A.M. (2007).Problem behavior and acculturation in moroccan immigrant adolescents in the netherlands. Effects of gender and parent-child conflict. Journal of cross-cultural psychology. 38. 310-317. (http://jcc.sagepub.com/content/38/3/310.full.pdf+html) Stoeber.J,&Stoeber. F. S. (2009). Domains of perfectionism: Prevalence and relationships withper fectionism, gender, age, and satisfaction with life. Personality and Individual Differences. 46. 530-535. Storksen. I, Roysamb. E, Moum. T, Tambs. K. (2005). Adolescents with achildhood experience of parental divorce: A longitudinal study of mental health & adjustment. Journal of Adolescence. (28). 725-739.)http://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/16291507) Suldo. S. M, Huebner. E. S. (2004). Does life satisfaction moderate the effectsof stressful life event on psychopathological behavior during adolescent? School psychology quarterly. (19). 93-705. (http://psycnet.apa.org/journals/spq/19/2/93/) Visser.M,& Routledge. L. (2007). Substance abuse and psychological well-being of Sounth Afrecan adolescents. Sounth Afrecan Journal of psychology. 37(3). 595-615. Walsh. S. D, Harel-Fisch. Y,& Fogel-Grinvald. H. (2010). Parents, teachers and peer relations as predictors of risk behaviors and mental well-being among immigrant and Israeli born adolescents. Social Science &Medicine.70(7). 976-984. Tsang. J, Carpenter. T,Roberts. J. A, Frisch. M. B & Carlisle. R. D. (2014). Why are materialists less happy? The role of gratitude and need satisfaction in the relationship between materialism and life satisfaction. Personality and Individual Differences. 64. 62–66. Waterman. A. S, Schwartz. S. J, Conti. R. (2008). The implications of two concep-tions of happiness (hedonic enjoyment and eudaimonia) for the understanding of intrinsic motivation. Journal of happiness studies. 9. 41-79. Zhao. J, Wang. Y,& Kong. F. (2014). Exploring the mediation effect of social support and self-esteem on the relationship between humor style and life satisfaction in Chinese college students. Personality and individual differences. 64.126–130. پیوست‌ها Abstract: The purpose of present research was study on relationship between child-parent conflict and student’s academic self- concept with their life satisfaction. Method of research was correlation studies. The study population was all of male and female students in junior high school in Namin. The sample were 293 students of third graders that selected by using multistage cluster sampling method. research instrument were Satisfaction With Life Scale (SWLS),Yi- Hsin Chen School self-concept inventory and Confilict Tactics Scales (CP). The data were analyzed with Pearson correlation and multiple regression methods. The results showed there was positive relationship between academic self- concept with student’s life satisfaction and there was negative relationship between child-mother conflict with student’s life satisfaction. Also there was meaningful relationship between mother and child’s verbal aggression and violence scales with student’s life satisfaction. There was relationship between child’s reasoning tactics with their life satisfaction; but there was not relationship between mother’s reasoning tactics with child’s life satisfaction. The result of multiple regression showed that academic self- concept and mother’s verbal aggression are able for prediction the student’s life satisfaction. Ather predictor variables are not able for prediction the student’s life satisfaction.Based on the results of the current study, it is concluded that attemptsto form positive academic self-concept and reduce conflicts between parent-child among adolescents have important contributions to their life satisfaction. Key words: Child-Parent Conflict, Academic Self- Concept, Life Satisfaction

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

فروشگاه اینترنتی بروز فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید