پروپوزال پایان نامه سلامت روان سالمندان (docx) 65 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 65 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
-668020-958215
دانشگاه آزاد اسلامي
واحد علوم و تحقيقات هرمزگان
پایاننامه جهت اخذ درجهی کارشناسی ارشد در رشتهی روانشناسی بالینی
عنوان:
بررسی رابطه بین هوش هیجانی وحمایت اجتماعی با سلامت روان در سالمندان شهر بندرعباس
استاد راهنما:
دکتر مهین عسکری
استاد مشاور:
دکتر جواد گل میرزائی
نگارش:
سیده سریرا هاشمیپور
سال تحصیلی 92-1391
centercenter
-668020-958215دانشگاه آزاد اسلامي
واحد علوم و تحقيقات هرمزگان
پایاننامه جهت اخذ درجهی کارشناسی ارشد در رشتهی روانشناسی بالینی
عنوان:
بررسی رابطه بین هوش هیجانی وحمایت اجتماعی با سلامت روان در سالمندان شهر بندرعباس
استاد راهنما:
دکتر مهین عسکری
استاد مشاور:
دکتر جواد گل میرزائی
نگارش:
سیده سریرا هاشمیپور
سال تحصیلی 92-1391
تقدیر و تشکر
ستایش خدای مهربان را که با رحمت خویش فرصت کسب دانش در محضر اساتید گرانقدر را مهیا ساخت تا از دریای معرفتشان کسب فیض نمایم. اکنون که این پایاننامه به پایان رسید نکوست تا از کلیهی عزیزانی که در این مدت تحصیل با راهنماییها و همکاریهای صمیمانه به من لطف نمودند تشکرو سپاسگزاری نمایم.
از استاد راهنمای بزرگوارم سرکار خانم دکتر مهین عسکری که در تمام مراحل انجام پایاننامه از هیچ کمکی دریغ نورزیدند و همواره اینجانب را از رهنمودهای علمی خود بهرهمند نمودند تشکر مینمایم.
از استاد مشاور ارجمندم جناب آقای دکتر جواد گلمیرزایی که در طول انجام تحقیق همواره با راهنماییهای ارزنده و کمکهای علمی خود مرا یاری نمودند تشکر مینمایم.
تقدیم به
پدر و مادرم
که زحمات بیدریغشان جبرانناپذیر است.
تقدیم به
دو برادر مهربانم
که از همدلی و همصحبتیهایشان امید و آرامش درونی یافتم.
تقدیم به
همهی آموزگاران، دبیران و اساتید بزرگوارم
به پاس آنچه که از آنان آموختم
و تا زندهام مدیون بزرگواریهای تکتکشان هستم.
فهرست مطالب
فصل اول: موضوع پژوهش TOC \o "1-3" \h \z \u 1-1 مقدمه21-2 بیان مسأله71-3 اهمیت و ضرورت پژوهش111- 4 هدفهای تحقیق13الف- هدف اصلی13ب- هدفهای فرعی131-5 فرضیات پژوهش141-6 معرفی متغیرهای پژوهش151-7 تعاریف متغیرها15الف- تعاریف مفهومی15ب- تعاریف عملیاتی16فصل دوم: پیشینهی پژوهش2-1 پیشینه نظری182-1-1 هوش هیجانی182-1-1-1 تعاريف هوش هيجاني182-1-1-2 كسب هوش هيجاني222-1-1-3 ويژگيهاي هوش هيجاني232-1-1-4 طبقه بندي بار - اُن252-1-1-5 طبقه بندي گلمن252-1-1-6 سير مطالعهي هوش هيجاني262-1-1-7 اندازه گيري هوش هيجاني292-1-1-8 هوش هيجاني و بيماريهاي رواني312-1-1-9 ابراز هيجان و پيامدهاي آن در قلمرو سلامت332-1-1-10 يادگيري تنظيم هيجانات براي برخورداري از سلامت بهتر روان و بدن352-1-1-11 افزايش هوش هيجاني362-1-1-12 مدل هوش هيجاني ماير و سالووي412-1-2 حمایت اجتماعی462-1-2-1 تعاریف حمایت اجتماعی462-1-2-2 دلایل عدم احساس حمایت اجتماعی512-1-2-3 مقایسهی نقش خانواده ودوستان در احساس حمایت اجتماعی سالمندان522-1-2-4 نقش حمایت اجتماعی بر زندگی سالمندان532-1-3 سلامت روان552-1-3-1 تعریف سلامت روان:562-1-3-2 بهداشت روان:622-1-3-3 تعریف بهداشت روان در فرهنگهای مختلف:642-1-3-4 اصول بهداشت روانی:662-1-3-5 معيارهاي بهداشت رواني در مكتب اسلام:682-1-3-6 تعريف بهداشت رواني و سه سطح پيشگيري692-1-3-7 خصوصیات افراد دارای سلامت روانی:722-1-3-8 نقش خانواده در تامین سلامت روان:752-1-3-9 نظریات مرتبط با سلامت روانی:752-1-3-9-1 نظریه ی زیگموند فروید:762-1-3-9-2 نظریه ی آدلر:762-1-3-9-3 نظریهی سالیون :772-1-3-9-4 نظریه ی کارل راجرز :782-1-3-9-5 نظریهی آلبرت الیس :782-1-3-10 نظریات نوین مبتنی بر شناخت درمانی:802-1-3-10-1 نظریهی ویلیام گلاس:802-1-3-10-2 نظریهی اسکنیر :812-2بررسی پیشینه تحقیق822-2-1 پژوهشهای خارجی822-2-2پژوهشهای داخلی95فصل سوم: روش پژوهش3-1 طرح پژوهش1033-2 جامعه آماری1033-3 نمونه و روش نمونهگیری1033-4 روش جمعآوری دادهها و اجرای تحقیق1033-5 ابزار پژوهش104الف) پرسشنامه هوش هیجانی شانه104ب)پرسشنامه حمایت اجتماعی105ج)پرسشنامه سلامت روان1053-6روش تجزیه و تحلیل دادهها109فصل چهارم: یافتههای پژوهش4-1یافتههای توصیفی1124-2یافتههای استنباطی115فرضیهی 1116فرضیهی 1-1116فرضیهی 1-2117فرضیهی 1-3117فرضیهی 1-4118فرضیهی 2119فرضیهی 2-1119فرضیهی 2-2 120فرضیهی 2-3 121فرضیهی 2-4121فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری5-1 بررسی فرضیههای پژوهشی1245-1-1 بررسی فرضیهی اول1245-1-2 بررسی فرضیهی دوم1275-2 محدودیتهای پژوهش1305-3 پیشنهادها1315-3-1 پیشنهادهای کاربردی1315-3-2 پیشنهادهای پژوهشی131منابعالف: منابع فارسی134ب: منابع لاتین142پیوست ها148چکیده لاتین157
فهرست جداول
جدول شمارهی 4-1: میانگین، انحراف معیار، حداقل و حداکثر نمره متغیرهای هوش هیجانی، حمایت اجتماعی، سلامت روان و خردهمقیاسهای سلامت روان در پژوهش حاضر63
جدول 4-2: توزیع سنی شرکتکنندگان در پژوهش66
جدول 4-3: اطلاعات مربوط به سطح تحصیلات شرکتکنندگان در پژوهش92
جدول 4-4: ضرایب همبستگی متغیرهای پژوهش93
جدول 4-5: نتایج تحلیل رگرسیون نقش هوش هیجانی بر سلامت روان94
جدول 4-6: نتایج تحلیل رگرسیون نقش هوش هیجانی بر نشانههای جسمانی95
جدول 4-7: نتایج تحلیل رگرسیون نقش هوش هیجانی بر علائم اضطراب95
جدول 4-8: نتایج تحلیل رگرسیون نقش هوش هیجانی بر اختلال در کنش اجتماعی96
جدول 4-9: نتایج تحلیل رگرسیون نقش هوش هیجانی بر علائم افسردگی96
جدول 4-10: نتایج تحلیل رگرسیون نقش حمایت اجتماعی بر سلامت روان97
جدول 4-11: نتایج تحلیل رگرسیون نقش حمایت اجتماعی بر نشانههای جسمانی98
جدول 4-12: نتایج تحلیل رگرسیون نقش حمایت اجتماعی بر علائم اضطراب98
جدول 4-13: نتایج تحلیل رگرسیون نقش حمایت اجتماعی بر اختلال در کنش اجتماعی99
جدول 4-14: نتایج تحلیل رگرسیون نقش حمایت اجتماعی بر علائم افسردگی100
فهرست نمودارها
نمودار 4-1: توزیع سنی شرکت¬کنندگان در پژوهش93
نمودار 4-2: اطلاعات مربوط به سطح تحصیلات شرکتکنندگان در پژوهش93
چکیده:
هدف اين پژوهش بررسی رابطه بین هوش هیجانی و حمایت اجتماعی با سلامت روان سالمندان شهر بندرعباس بوده است. اين پژوهش از نوع پژوهش هاي همبستگي بود. جامعه آماری شامل زنان ومردان سالمند (بالای 65 سال) صندوق بازنشستگی کشوری شهر بندرعباس در سال 1391 به تعداد 758 نفر بود که نمونه این تحقیق شامل 256 نفر بود که به شکل تصادفی ساده انتخاب شدند. براي اندازه گيري متغيرها، از پرسشنامه هوش هیجانی شانه، پرسشنامه حمایت اجتماعی شریورن و استورارت و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) استفاده شد. تحلیل دادههای به دست آمده با آزمون تحلیل رگرسیون انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که هوش هیجانی و حمایت اجتماعی همبستگی معناداری با سلامت روان و مؤلفههای نشانههای جسمانی، علائم اضطراب، اختلال در کنش اجتماعی و علائم افسردگی دارند. بهعلاوه نتایج نشان داد که متغیرهای هوش هیجانی و حمایت اجتماعی قابلیت بالایی در پیشبینی سلامت روان و مؤلفههای آن دارند بدین ترتیب که افرادی که هوش هیجانی بالاتری دارند و از حمایت اجتماعی بیشتری برخوردارند دارای سلامت روان بالاتری نیز میباشند.
واژههای کلیدی: هوش هیجانی، حمایت اجتماعی، سلامت روان، سالمندان.
فصل اول
موضوع تحقیق
1-1مقدمه
هيجانات رويدادهاي دروني هستند كه زير مجموعه هاي روان شناختي بسياري نظير؛ پاسخ هاي زيست شناختي، شناخت ها و آگاهيهاي هشيار را هماهنگ مي سازند. هنگامي كه رابطه شخص با خانواده و با همه انسان ها تغيير كند، هيجانات شخص نيز، تغيير خواهند كرد.
به عنوان مثال: شخصي كه خاطرات شيريني از دوران كودكي به خاطر آورد، ممكن است دنيا به نظرش شاداب تر و بسيار مسرت بخشتر به نظر آيد. زيرا هيجانات روابطي را در اين حس (فضا) ميكنند كه تداعي كننده معنايي مرتبط با اين روابط مي باشند. هوش هيجاني اصطلاح نسبتاً جديدي است كه در تكميل مفهوم هوش سنتي بر سهم اجتماعي، شخصي و هيجاني دررفتار هوشمندانه تأكيد دارد (ماير و سالووي، 2001).
هوش هيجاني به عنوان يك مفهوم جديد از دهه 1990 وارد ادبيات روان شناختي شده و حاصل در هم تنيدگي دو حس هيجاني و عقلاني و رابطه متقابل عقل و احساس است.
هوش هيجاني مولفه تازه اي است كه خيلي از محققان به كاربرد آن در امور مختلف علاقمندند. نظريه هوش هيجاني و ديدگاه يوسني درباره پيش بيني عوامل موفقيت در زندگي از جمله پيشرفت تحصيلي و مقابله كارآمد با عوامل فشارزا به عنوان منشأ اختلالهاي رواني فراهم مي آورد، زيرا بسياري از ويژگي هاي شخصيتي همچون همدردي، خودگرايي، خوش بيني، خودانگيختگي، كنترل تكانه ها، خودآگاهي و مديريت هيجان، زمينه ساز موفقيت در عرصه هاي گوناگون زندگي هستند.
به نظر مي رسد هوش هيجاني از شخصيت و شاخص هاي شناختي (مثل هوشبهر) متمايز است و در پيش بيني پيامدهاي واقعي و اساسي زندگي موثر باشد. به عبارت ديگر «هوش هيجاني ممكن است بهترين پيش بيني كننده موفقيت شخص در زندگي باشد» (سياروچي و همكاران، 2001).
افرادي كه از هوش هيجاني پاييني برخوردارند قادر نيستند از سازوكارهاي منسجم و منظم استفاده كنند بنابراين مستعهد ابتلاء به اختلالات اضطرابي مي باشند (سياروچي و همكاران، 2001). در مورد سلامت و بهداشت رواني ديدگاه ها و تعاريف زيادي آورده شده است و عوامل زيادي در داشتن و نداشتن بهداشت و سلامت رواني ذكر شدهاند : شناخت خود و محيط، داشتن ثبات عاطفي، تسلط بر هيجان ها، پذيرش مسئوليت، توانايي گرفتن تصميمات شخصي، داشتن توانايي رويارويي با مشكلات و استدلال ها (پورافكاري، 1379)، بهداشت رواني را نيز ميتوان نوعي قابليت ارتباط هماهنگ با ديگران، تغيير و اصلاح محيط فردي و اجتماعي، حل تضادها و تمايلات شخصي به طور مناسب و منطقي داشت (گنجي، 1376).
از عوامل مهم در سلامت رواني افراد هيجانات مي باشند. به طور كلي توانايي هاي هيجاني براي تشخيص پاسخ هاي هيجاني مناسب در مواجهه با رويدادهاي روزمره، گسترش دامنه بينش و ايجاد نگرش مثبت درباره وقايع و هيجانات، نقش موثري دارند. بنابراين افرادي كه توانايي، كنترل و استفاده از اين توانش هاي هيجاني را دارند از حمايت اجتماعي، احساس رضامندي و سلامت رواني بيشتري برخوردار خواهند شد.
امروزه بسياري از پژوهشگران معتقدند كه اگر فرد، از لحاظ هيجاني توانمند باشد بهتر مي تواند با چالش هاي زندگي مواجهه شود و در نتيجه از سلامت رواني بهتري برخوردار خواهد شد (سياروچي و همكاران، 2002، به نقل از نوري، 1383).
سلامت رواني به نحوه تفكر، احساس و عمل اشخاص بستگي دارد و به طور كلي افرادي كه از سلامت رواني برخوردارند نسبت به زندگي نگرشي مثبت دارند و آماده برخورد با مشكلات زندگي هستند. در مورد خود و ديگران احساس خوبي دارند. در محيط كار و روابطشان مسئوليت پذير مي باشند، وقتي از سلامت رواني برخوردار باشيم انتظار بهترين چيزها را از زندگي داريم و آماده برخورد با هر حادثهاي هستيم، هر چه فرد بهتر بتواند خود را با محيط و مشكلات پيرامونش سازگار كند از هوش هيجاني برخوردار است. ما با آموختن ويژگيهاي سلامت رواني بهتر مي توانيم به روح و روان متعادل و شاد دست پيدا كنيم و هوش هيجاني خود را ارتقاء دهيم. نظر هوش هيجاني، ديدگاه جديدي در زمينه پيش بيني موثر بر موفقيت و همچنين پيشگيري اوليه از اختلالات رواني فراهم ميكند كه كامل كننده علوم شناختي، اعصاب و رشد كودك است (بار – ان، 2000). نظريه هوش هيجاني چهارچوب جديدي از مدل پيشگيري اوليه در بهداشت رواني ارائه مي كند. مفهوم هوش هيجاني را مي توان در موقعيت هاي آموزشي مانند دبيرستان، مدارس فني، دانشگاه ها، براي كمك به روانشناسان مدارس و مشاوران در شناسايي آن دسته از دانش آموزاني كه نمي توانند به طور موثر با نيازهاي تحصيليشان كه ممكن است به اخراج از مدرسه يا مشكلات هيجاني بينجامد، به كاربرد (بار – ان، 2000).
حمايت اجتماعي به معناي واكنش افراد نسبت به نفس وجود فرد است؛ بدون توجه به اينكه چه ويژگيهاي مثبت يا منفياي وجود دارد. به عبارت ديگر افراد يك جامعه يا گروه، بايد يكديگر را تاييد كنند؛ بدون در نظر گرفتن كاستيها و ناتوانيها يا موفقيتها و تواناييها. اين نكته به ويژه در سنين کهنسالی اهميت دارد. يك شخص بايد در گروه خود پذيرفته شود؛ نه به خاطر اينكه پول دارد و براي ديگران خرج ميكند بلکه به خاطر خود فرد باید مورد حمایت قرار گیرد (باوی، 1383). بنابراین حمایت اجتماعی از عوامل تأثیرگذار در سلامت روان مییاشد.
امروزه اين بحث وجود دارد كه موفقيت به چندين نوع هوش و كنترل هيجانات بستگي دارد و توسل به هوش عمومي (شناخت) به تنهايي براي تببين موفقيت كافي نيست و يك دليل براي اين ادعا اين است كه هوش هيجاني در مقايسه با سازه و بهره هوشي پيش بيني كننده بهتري براي موفقيت در زندگي اجتماعي است (گلمن، 1995، به نقل از پارسا، 1380) و پژوهشگران (براي مثال ماير و سالوي، 2001) بر اين باورند كه تواناييهاي سازنده هوش هيجاني – درك هيجانات تنظيم حالات عاطفي و استفاده از آگاهي هيجاني، سلامت رواني و انطباق شناختي مرتبط هستند. هوش هيجاني مفهومي است كه ريشه در كارهاي ثرندايك و گاردنر دارد (سياروچي، 2003، به نقل از نوري 1383).
1-2 بیان مسأله
ما امروزه در عصري زندگي مي كنيم كه سلامت رواني از اهميت ويژه اي برخوردار است چرا كه به موازات پيشرفت هاي تكنولوژيكي – صنعتي – اقتصادي و اجتماعي، نابسماني هاي رواني و روز به روز در حال گسترش است و بسياري از افراد از ناراحتي هاي رواني به شدت رنج برده و نه تنها خود در عذاب هستند بلكه خانواده و در نهايت جامعه را نيز دچار مشكل مي كنند (لشگري، 1381).
یکی ازمفاهیمی که در دهه های اخیر مورد توجه قرار گرفته، مفهوم هوش هیجانی است .دلیل این امر توانایی فرضی هوش هیجانی بالا در حل بهتر مسائل وکاستن از میزان تعارضات بین آنچه انسان احساس می کند و آنچه که فکر می کند ،می باشد. هوش هیجانی یعنی توانایی اداره مطلوب خلق و خوی و وضع روانی وکنترل تکانش ها ، عاملی که هنگام شکست ناشی از دست نیافتن به هدف ،در شخص ایجاد اندیشه وامید می کند. پیچیدگیهای عصر حاضر و سرعت تحولات در عرصههای مختلف زندگی ،نقش یافته های دقیق و علمی روانشناسی را حساستر نموده است.
طي سالهاي متمادي، روان شناسان براي طبقه بندي و تعريف هوش تلاش كرده اند، در قرن گذشته هوش، (هوشبر) IQ مورد سنجش قرار مي گرفت كه تلاش مي كرد ظرفيت شناختي و عملكردي (مثل توانايي شخص براي يادگيري، به خاطر آوردن، دليل آوردن، انتزاع)، را ارزيابي نمايد. از آغاز دهه 1990 بحث در زمينه اثرات روان شناختي هيجان و كاركردهاي انطباقي آن و نيز ماهيت رابطه هيجان و شناخت با معرفي مفهوم هوش هيجاني ابعاد تازه اي به خود گرفت. مفهوم هوش هيجاني، دنياي تازه و عميقي در فهم هوش انسان گشوده است و توانايي براي ارزيابي هوش كلي يا عمومي منفي كمتري را تجربه كنند. آنها همچنين در ايجاد و حفظ روابط كيفي بالا مهارت دارند. به طور كلي هوش هيجاني با وقايع و پيامدهاي زندگي ارتباط دارد و به اقرار در فهم و پيش بيني جنبه هاي گوناگون زندگي روزمره كمك مي كند (سياروچي و همكاران 2002، به نقل از نوري 1383).
در مسیر تحولات زندگی اهمیت هوش هیجانی به عنوان یک عامل برای سازگاری مناسب با تحولات ، بیشتر مشخص شده است ودر این میان توانمندی های صرفاً عقلانی به تنهایی نمی تواند پیش بینی کننده خوبی برای موفقیت در زندگی باشد.هوش هیجانی به ما می گوید که چگونه از هوشبهر در جهت موفقیت در زندگی استفاده کنیم.هوش هیجانی به ما در جهت شناخت احساسات خود ودیگران ،مهارت کافی در ایجاد روابط سالم با دیگران و حس مسئولیت پذیری در مقابل وظایف کمک می کند.(بخشی سورشجانی، 1387)
در سال 1990 پیتر سالوی وجان مایر از دانشگاه ییل نظریه قابل فهمی از هوش هیجانی ارائه دادند .آنان هوش هیجانی را "نوعی پردازش اطلاعات هیجانی میدانند که ارزیابی دقیق هیجانات در خود و دیگران، ابراز مناسب هیجان، تنظیم انطباقی هیجان به نحوی که زیستن را ارتقا بخشد را در بر میگیرد.
مطالعات انجام شده نشان دهنده نقش واهمیت هوش هیجانی در شوون مختلف زندگی افراد اعم از تحصیل، شغل ومحیط اجتماعی وسلامت روانی فرد است (بخشی سورشجانی ،1387). با توجه به نقش واهمیت هوش هیجانی در زندگی خصوصی و بین فردی ومشکلات موجود در جهان حاضر مطالعات عدیده بیانگر این است که زندگی بشر امروزه با استرس های متعدد وپیچیده ای عجین شده است وتوانایی مقابله با این استرس ها زمینه حفظ وتامین سلامت جسمی ،عاطفی وروانی شخص را تامین می کند.در تعاریف متعددی که از سلامت روانی و ویژگی های افراد سالم شده است ، مشابهت های زیادی بین مفاهیم مرتبط با سلامت روانی و هوش هیجانی می توان مشاهده نمود (روشن و همکاران ،1385).
سازمان بهداشت جهانی ،سلامت روان را قابلیت ایجاد ارتباط موزون وهماهنگ با دیگران، توانایی در تغییر و اصلاح محیط اجتماعی وحل مناسب ومنطقی تضادهای غریزی وتمایلات شخصی، به طوری که فرد بتواند از مجموعه تضادها ترکیبی متعادل بوجود آورد،می داند.
به طور کلی شخص دارای سلامت روان می تواند با مشکلات دوران رشد روبرو شود وقادر است درعین کسب فردیت با محیط نیز انطباق یابد.به نظر می رسد تعریف رضایت بخش از سلامت روانی برای فرد مستلزم داشتن احساس مثبت وسازگاری موفقیت آمیز ورفتار شایسته ومطلوب است.بنابراین هر ملاکی که به عنوان اساس سلامتی در نظر گرفته می شود باید شامل رفتار بیرونی واحساسات درونی باشد (بنی جمالی و احدی، 1370).
یکی دیگر از عوامل تاثیر گذار بر سلامت روان حمایت اجتماعی است. انسان موجودی اجتماعی است و در طول حیات خود نیازمند همنوعان خود و برقراری ارتباط با آنان است.حمایت اجتماعی به میزان برخورداری از محبت ، همراهی ومساعدت اعضای خانواده ،دوستان و سایر افراد است. هولاندر حمایت اجتماعی را پاسخ های قابل لمس می داند که شخص از دیگران دریافت می کند، این پاسخ ها می تواند به صورت تایید یا بازشناسی اعمال ارزشمند شخص وتایید نگرش های وی توسط دیگران باشد. حمایت اجتماعی اطلاعاتی به فرد می دهد که او احساس می کند مورد توجه و محبت ،مراقبت ،احترام وارزشمندی است وبه شبکه ارتباطات متقابل تعلق دارد (آقاپور و محمدی ،1388).
یکی از حوزه های مهم سلامت روان سلامت روان سالمندان می باشد. پدیده افزایش جمعیت سالمندان یکی از مهمترین چالش های اقتصادی ،اجتماعی وبهداشتی در قرن حاضر است .در کشور ما بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال1390 سالمندان بالای 65 سال حدود 5/7% از کل جمعیت را شامل می شدند وپیش بینی می شود تا سال 1429 به 24/9% برسد که روندی سریع تر از سایر گروه های جمعیتی خواهد داشت. با در نظر گرفتن روند شتابان رشد جمعیت سالمندی واینکه سالمندان به دلیل کهولت دچار کاهش توانایی های بدنی (جسمی) و روانی می شود. انواع بیماری ها ومشکلات روانی آنها را تهدید می کند. با توجه به اینکه سلامت سالمندان از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی از ابعاد مهم بعد روانی است که نیازمند توجه خاص به آن و پیشگیری از اختلالاتی نظیر افسردگی واضطراب در آنان است. به دلایل متعددی سالمندان از جهت سلامت روانی بسیار آسیب پذیر بوده وحدود 15تا 25 درصد افراد مسن مشکلات روانی مهمی دارند به طوری که با هر دهه افزایش سن اختلالات افسردگی افزایش می یابد. اضطراب نیز یکی از مسائل شایع دوران سالمندی است زیرا این دوره مملو از انواع احساس کمبودها و ناتوانی ها می باشد وبه عبارتی سالمندان به علت کاهش اعتماد به نفس، نقصان فعالیت وتحرک، از دست دادن نزدیکان و دوستان، کاهش استقلال مادی وجسمانی و ابتلا به بیماری های مزمن، در معرض مشکلات روانی بیشتری قرار دارند (علیپور و همکاران، 1388).
هوش هيجاني به طور فزاينده اي در سلامت رواني افراد تأثير ميگذارد. بهداشت رواني دانش و هنري است كه به افراد كمك مي كند تا با ايجاد روشهايي صحيح از لحاظ رواني و عاطفي بتواند با محيط خود سازگاري نموده و راه حل هاي مطلوب تري را براي حل مشكلاتش انتخاي نمايد و اين برگرفته از هوش به نسبت بالاي افراد است (بهرامي، 1381).
اگر چه مطالعات و پژوهش های مختلفی در زمینه سلامت روان سالمندان انجام شده است اما پژوهشی جهت بررسی رابطه هوش هیجانی و حمایت اجتماعی با سلامت روان درسالمندان در ایران صورت نگرفته است.لذا در این پژوهش می خواهیم رابطه هوش هیجانی و حمایت اجتماعی را با سلامت روان در سالمندان شهر بندرعباس مورد بررسی قرار دهیم.
1- 3 اهمیت و ضرورت پژوهش
پژوهشگران (براي مثال، بار – ان، 2000 ) بر اين عقيده اند كه بين هوش هيجاني و عملكرد موثر در انطباق با حوادث روزمره زندگي پيوند و رابطه وجود دارد. هوش هيجاني جديدترين تحول در زمينه فهم ارتباط ميان سلامت روان و هيجان است. عليرغم ديدگاههاي اوليه، نگاه واقع بينانه به ماهيت انسان نشان مي دهد كه انسان نه منطق صرف است و نه احساس (هيجان) صرف، بلكه تركيبي از هر دو مي باشد. بنابراين توانايي شخصي براي سازگاري و چالش با زندگي به عملكرد منسجم قابليت هاي هيجاني و منطقي بستگي دارد (سالووي و ماير 2001 ؛ به نقل از بار – ان، 2000).
سالهاست روان شناسان درصدد هستند به اين سئوال پاسخ دهند كه چرا برخي از مردم نسبت به بعضي ديگر از سلامت رواني بهتري برخوردارند. يا چرا برخي نسبت به برخي ديگر در زندگي موفق ترند؟ و چه عواملي اين تفاوت ها را رقم مي زند؟ پاسخ به اين سئوالات بر لزوم بررسي عواملي كه تصور مي شود موفقيت افراد تبيين كند، مهارت هاي هيجاني تأكيد دارد به سرعت روشن شد كه كليد تعيين و پيش بيني موفقيت و كام يابي تنها هوش شناختي نيست (بار – ان، 2000).
لذا با توجه به اهميت جنبه هاي كاركردي هيجان در سلامت جسمي و رواني انسان مطالعه و بررسي اين سازه و نقش آن در سلامت روان مهم و سودمند است.
در مسیر تحولات زندگی اهمیت هوش هیجانی به عنوان یک عامل برای سازگاری مناسب با تحولات ،بیشتر مشخص شده است. هوش هیجانی به فرد در جهت شناخت احساسات خود و دیگران ،مهارت کافی در ایجاد روابط سالم با دیگران وحس مسئولیت پذیری در مقابل وظایف کمک می کند (بخشی سورشجانی،1387). تلاش در جهت صنعتی شدن وگسترش شهرنشینی و زندگی مکانیزه که لازمه آن قبول شیوه های نوین برای زندگی است اثر معکوس بر سلامت انسان گذاشته است و در ارتباط با مقوله سلامت ابعاد دیگری را مشخص نموده است. یکی از این ابعاد سلامت روان افراد جامعه است. مقوله ای که هرچند تازه نیست اما از نظر تخصصی دیر زمانی نیست که به آن توجه شده است. با توجه به شیوع بیماری روانی در جامعه اهمیت تلاش در جهت اعتلای سلامت روانی افراد هر اجتماعی بارزتر می گردد. مهمترین مساله در این ارتباط پیشگیری از مسایلی است که باعث می گردد سلامت روان افراد جامعه مختل گردد و بالطبع پیامدهای منفی در پی داشته باشد.
یکی از عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت که به اهمیت بعد اجتماعی انسان اشاره دارد حمایت اجتماعی است. بنابراین توجه به این منبع ارزان قیمت اقتصادی و با اهمیت اجتماعی که در جهت مقابله با مشکلات روان شناختی افراد از جمله اضطراب و افسردگی که ار مولفه های سلامت روان می باشند از اهمیت بالایی برخوردار است. سالمندان ذخایر تجربی و هر کدام کتابی منحصر به فرد هستند، کتابی به نام یادگار زندگی وبا تعداد صفحات روزهای عمر، و با فصولی به فراوانی حوادث ویژه ای که از سر گذرانده اند، با چشم دیده اند ودر دل ثبت کرده اند. هر سالمند کتابی نا گشوده است و به اندازه خود می تواند مفید باشد (ملک شاهی چگنی، 1377) از آنجا که جمعیت افراد 60 سال و بالاتر پررشدترین گروه جمعیتی جهان را تشکیل می دهند ضرورت تامین سلامت روان این افراد نیز هر روز ابعاد جدید و گسترده تری پیدا می کند. تحقیقات انجام شده مختلف در این زمینه وعدم انجام بررسی در مورد رابطه هوش هیجانی وحمایت اجتماعی بر سلامت روان درسالمندان، برای برنامه ریزی ها و ارائه راهکارهایی جهت سلامت جسمی ،روانی واجتماعی سالمندان نیاز به این مطالعه احساس می شود. لذا با توجه به اهميت جنبه هاي كاركردي هيجان و حمایت اجتماعی در سلامت جسمي و رواني انسان مطالعه و بررسي اين سازهها و نقش آن در سلامت روان مهم و سودمند است.
1- 4 هدفهای تحقیق
الف- هدف اصلی
هدف اساسی این تحقیق بررسی رابطه بین هوش هیجانی و حمایت اجتماعی با سلامت روان سالمندان شهر بندرعباس است.
اهداف جزئی:
تعیین سهم هوش هیجانی در پیشبینی سلامت روان سالمندان شهر بندرعباس
تعیین سهم هوش هیجانی در پیشبینی نشانههای جسمانی سالمندان شهر بندرعباس
تعیین سهم هوش هیجانی در پیشبینی علائم اضطراب سالمندان شهر بندرعباس
تعیین سهم هوش هیجانی در پیشبینی اختلال در کنش اجتماعی سالمندان شهر بندرعباس
تعیین سهم هوش هیجانی در پیشبینی علائم افسردگی سالمندان شهر بندرعباس
تعیین سهم حمایت اجتماعی در پیشبینی سلامت روان سالمندان شهر بندرعباس
تعیین سهم حمایت اجتماعی در پیشبینی نشانههای جسمانی سالمندان شهر بندرعباس
تعیین سهم حمایت اجتماعی در پیشبینی علائم اضطراب سالمندان شهر بندرعباس
تعیین سهم حمایت اجتماع در پیشبینی اختلال در کنش اجتماعی سالمندان شهر بندرعباس
تعیین سهم حمایت اجتماعی در پیشبینی علائم افسردگی سالمندان شهر بندرعباس
1-5 فرضيههاي تحقیق:
فرضیهی 1: هوش هیجانی، سلامت روان سالمندان شهر بندرعباس را پیشبینی میکند.
فرضیهی 1-1: هوش هیجانی، نشانههای جسمانی سالمندان شهر بندرعباس را پیشبینی میکند.
فرضیهی 1-2: هوش هیجانی، علائم اضطراب سالمندان شهر بندرعباس را پیشبینی میکند.
فرضیهی 1-3: هوش هیجانی، اختلال در کنش اجتماعی سالمندان شهر بندرعباس را پیشبینی میکند.
فرضیهی 1-4: هوش هیجانی، علائم افسردگی سالمندان شهر بندرعباس را پیشبینی میکند.
فرضیهی 2: حمایت اجتماعی، سلامت روان سالمندان شهر بندرعباس را پیشبینی میکند.
فرضیهی 2-1: حمایت اجتماعی، نشانههای جسمانی سالمندان شهر بندرعباس را پیشبینی میکند.
فرضیهی 2-2: حمایت اجتماعی، علائم اضطراب سالمندان شهر بندرعباس را پیشبینی میکند.
فرضیهی 2-3: حمایت اجتماعی، اختلال در کنش اجتماعی سالمندان شهر بندرعباس را پیشبینی میکند.
فرضیهی 2-4: حمایت اجتماعی، علائم افسردگی سالمندان شهر بندرعباس را پیشبینی میکند.
1-6 معرفی متغیرهای پژوهش
متغیرهای پیشبین: هوش هیجانی، حمایت اجتماعی
متغیر ملاک: سلامت روان
1-7 تعاریف متغیرها
الف- تعاریف مفهومی
هوش هیجانی: شامل توانایی برای تشخیص درست هیجان ها وعواطف دیگران وپاسخ متناسب به آن ها ،همچنین برانگیختن ، آگاهی ونظم بخشی وکنترل پاسخ های هیجانی خویشتن است (مایر و سالوی، 2001).
حمایت اجتماعی: میزان برخورداری از محبت و توجه ومساعدت اعضای خانواده،دوستان وسایر افرادی که فرد از آنها برخوردار است (حریری، 1381).
سلامت روان: سازمان بهداشت جهانی سلامت روانی را عبارت از قابلیت فرد در برقراری ارتباط موزون وهماهنگ با دیگران، توانایی در تغییر و اصلاح محیط اجتماعی خویش وحل مناسب ومنطقی تعارض های هیجانی وتمایلات شخصی خود می داند (امینی و همکاران، 1387).
سالمندی: تغییری که با گذشت زمان صورت می گیرد، این روند دارای جنبه های مثبت و منفی بوده وپویایی فرآیندهای زیستی ،ادراک، رشد وتکامل وبلوغ را دربر می گیرد یعنی اینکه سالمندی در طول زندگی ادامه دارد.سالمندی به طور عامیانه مرحله ای تصور می شود که در آن کاهش وزوال جسم وفکر شخص به وقوع می پیوندند ودر حقیقت تنها جنبه خاصی از رشد وتکامل نشان داده می شود (اسماعیلی شیرازی، 1379).
ب- تعاریف عملیاتی
سلامت روان: میزان نمرهی کسب شدهی آزمودنیها از پرسش نامه 28 مادهای سلامت عمومی (GHQ) نشاندهندهی میزان سلامت روان آنان است.
حمایت اجتماعی: میزان نمرهای که آزمودنی از پرسشنامه 19 مادهای حمایت اجتماعی شربورن واستووارت کسب مینماید.
هوش هیجانی: میزان نمره ای که آزمودنی از پرسش نامه 33 ماده ای هوش هیجانی شاته کسب می نماید.
فصل سوم
روش تحقیق
در این فصل از پژوهش، ابتدا به روش تحقیق، بیان جامعه، نمونه و روش نمونهگیری پرداخته و سپس به ابزار پژوهش و اعتبار و روایی ابزار اشاره شده است. پس از آن به نحوهی اجرای پژوهش و جمعآوری اطلاعات و تحلیلهای آماری انجام شده، پرداخته شده است.
3-1 روش تحقیق
پژوهش حاضر در زمرهی تحقیقات همبستگی از نوع پیشبینی (رگرسیون) قرار میگیرد. در این روش پژوهش محقق مداخلهای به عمل نمیآورد، فقط آثار و نتایج حاصل از نقش متغیرها بر یکدیگر را مورد مطالعه و بررسی قرار میدهد. در این تحقیقات هدف معمولاً پیشبینی یک یا چند متغیر ملاک از روی یک یا چند متغیر پیشبین است. چنانچه هدف پیشبینی یک متغیر از چند متغیر پیشبین باشد از مدل رگرسیون چندگانه استفاده میشود. در تحقیقات رگرسیون چندگانه هدف پیدا کردن متغیرهای پیشبینی است که تغییرات متغیر ملاک را چه به تنهایی و چه مشترکاً پیشبینی میکنند (سرمد و همکاران، 1388).
3-2 جامعه آماری
جامعه آماری شامل زنان ومردان سالمند (بالای 65 سال) صندوق بازنشستگی کشوری شهر بندرعباس در سال 1391 می باشد که طبق آمار این سازمان 758 نفر را در برمیگیرد.
3-3 نمونه و روش نمونهگیری
نمونه این تحقیق شامل 256 نفر سالمند صندوق بازنشستگی کشوری شهر بندرعباس است که از طریق جدول تعیین حجم نمونه مورگان محاسبه شده است. روش نمونهگیری نیز تصادفی ساده بود.
3-4 شیوه جمعآوری دادهها و اجرای پژوهش
در این پژوهش پژوهشگر پس از اخذ مجوز از دانشگاه آزاد اسلامی هرمزگان (واحد علوم و تحقیقات)، به اجرای پرسشنامههای پژوهش پرداخت. همهی پرسشنامهها توسط محقق و یک نفر دستیار اجرا شدند. لازم به ذکر است که برای همهی آزمودنیها ترتیب اجرای پرسشنامهها یکسان بود.
به منظور کسب اطمینان از صحت اجرای پرسشنامهها توسط شرکتکنندگان، علاوه بر تأکید کتبی برای صداقت در پاسخ دادن به پرسشنامهها، محقق قبل از شروع به صورت شفاهی نیز به آزمودنیها تاکید مینمود که به صورت صادقانه به پرسشنامهها پاسخ دهند.
مدت زمان اجرای پرسشنامههای این پژوهش تقریبا یک ماه به طول انجامیده است. بعد از تصویب طرح پیشنهادی تحقیق در اواخر سال 91، در بهار سال 92 نمونهگیری از جامعهی پژوهش انجام شد و پرسشنامه بر روی آزمودنیها اجرا شدند.
3-5 ابزار پژوهش
1. مقیاس هوش هیجانی شاته:
برای اندازه گیری هوش هیجانی ،از مقیاس هوش هیجانی شاته و همکاران(1998) استفاده خواهد شد.این مقیاس شامل 33 سوال است که بر اساس مدل سالوی ومایر (1990،1997) ساخته شده است .سوال های آزمون در سه مقوله تنظیم هیجان ها ،به کار گیری هیجان ها و ارزیابی هیجان ها بر اساس مقیاس پنج درجه ای لیکرت از نمره یک(کاملاً مخالف) تا نمره پنج(کاملاً موافق) سنجیده می شوند.
پایایی:
شاته وهمکاران (1998)، ضریب پایایی باز آزمایی این مقیاس را در مورد یک نمونه 28 نفری از دانشجویان به فاصله دو هفته 78/0 گزارش کرده اند. آستین ،ساکلوفیسک، هانگ و مکینی (2004) همسانی درونی سوال های این مقیاس را بر حسب ضریب آلفای کرونباخ از 84/0 تا 90/0 بدست آوردند.روایی مقیاس هوش هیجانی نیز از طریق سنجش همبستگی آن با سازه های مرتبط کافی گزارش شد.(آستین و همکاران ،2004، شاته و همکاران،1998). بشارت (1384) در فرم فارسی این مقیاس آلفای کرونباخ پرسش های ضریب های همبستگی بین 42 نفر از نمونه مذکور را در دو نوبت با فاصله دو هفته 83/0 محاسبه کرد که نشانه پایایی باز آزمایی رضایت بخش مقیاس بود (بشارت، 1384).
2.پرسش نامه حمایت اجتماعی:
مقباس حمایت اجتماعی در سال1991 توسط شربورن و استووارت به منظور استفاده در زمینه یابی پیامدهای پزشکی ساخته شد و پس از آن در پژوهش های دیگری از آن استفاده شده است.این آزمون که میزان حمایت اجتماعی دریافت شده توسط آزمودنی را می سنجد ،دارای 19 عبارت و9 زیر مقیاس است.این زیر مقیاس ها عبارتند از:حمایت ملموس،که کمک مادی ورفتاری را می سنجد ،حمایت هیجانی ،که عاطفه مثبت ،همدردی وتشویق به بیان احساسات را مورد ارزیابی قرار می دهد،اطلاع رسانی ، که راهنمایی ،اطلاع رسانی یا دادن بازخورد را می سنجد،مهربانی ، که ابراز عشق وعلاقه را می سنجد وتعامل اجتماعی مثبت،که وجود افرادی برای پرداختن به فعالیت های تفریحی را مورد ارزیابی قرار می دهد.
پایایی:
پایایی زیر مقیاس های ای آزمون با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در دامنه ای از 74/0 تا 93/0 گزارش شده است.(شربورن و استووارت،1991)
3.پرسش نامه سلامت عمومی(GHQ) :
شناخته ترین آزمون غربالگری است که تاکنون در روانپزشکی تاثیر بسیار زیادی بر پیشرفت پژوهشهای داشته است (هندرسون11990). این پرسشنامه توسط گلدبرگ2( 1979) برای تفکیک افراد مبتلا به اختلالات روانی از جمعیت مراجعه کننده به مراکز پزشکی عمومی ساخته است امروزه این پرسشنامه به منظور استفاده به 36 زبان ترجمه شده است. بسیاری از محققین(چیونگ واسپیز3،1994 ) تصریح کرده اند که این پرسشنامه هم استفاده بالینی داشته و هم در جامعه کاربرد دارد لازم به ذکر است که ثمره برش در این پرسشنامه نیز نمره 23 در نظر گرفته می شود (نریمانی و همکاران ، 1386).
پایایی:
فرم اصلی و اولیه این پرسشنامه مشتمل بر60 سوال بوده است. به تناسب شرایط، فرمهای کوتاه تری از پرسشنامه سلامت عمومی مشتمل بر 12،28،30 ماده نیز تهیه شد. فرم میزان 1 شده یا 28 سوالی در اقدامی به منظور افزایش میزان واریانس ساخته شده و براساس تحصیل عاملی فرم کامل GHQ معنی نسخه 60 سوالی آن می باشد. نتایج چندین مطالعه بنجامین و همکاران ( 1982) دلالت بر وجود همبستگی قوی بین نتایج حاصل از پرسشنامه 28 و 60 ماده ای سلامت عمومی و تشخیص اختلالات روان شناختی دارد (نریمانی و همکاران ، 1386).
راپیتزا4 ویراکس (1981) بر این باورند که آزمون سلامتی عمومی از توانایی لازم برای ارزیابی شدت اختلالات روان شناختی برخوردار است و پیشنهاد می کنند که به منظور صرفه جویی در وقت و هزینه، فرم کوتاه 28 ماده ای پرسشنامه سلامت عمومی استفاده شود. متن پرسشنامه درباره وضع سلامت عمومی افراد با تأکید بر مسائل روانشناختی در زمان حال است. در تمامی سئوالها، آزمودنی باید گزینه هایی را که با اوضاع و احوال بیشتر مطابقت دارد مشخص نماید. پاسخ آزمودنی به هر یک از پرسشها در یک طیف چهار درجه ای خیلی کمتر از همیشه، کمتر از همیشه، مثل همیشه و بیشتر از همیشه، مشخص می شود در همه گزینه ها درجات پائیین نشان دهنده سلامتی و درجات بالا حاکی از عدم سلامتی در فرد است.
GHQ 28 چهار مقیاس فرعی را در برمی گیرد که بدین شرح است:
الف) نشان های جسمانی: 7 ماده را به خود اختصاص می دهد سردرد، احساس ضعف و سستی، احساس نیاز به داروهای تقویتی و احساس داغی یا سردی در بدن را مورد بررسی قرار می دهد.
ب)علائم اضطراب: 7 ماده را به خود اختصاص می دهد. اضطراب، بی خوابی، تحت فشار بودن و عصبانیت و دلشوره را مورد بررسی قرار می دهد.
ج)اختلال در کنش اجتماعی: 7 ماده را به خود اختصاص می دهد. توانایی فرد در انجام کارهای روزمره، احساس رضایت در انجام وظایف، احساس مفید بودن، قدرت یادگیری و لذت از فعالیتهای روزمره زندگی را بررسی می کند.
د)علائم افسردگی: 7 ماده را به خود اختصاص می دهد. احساس بی ارزشی، ناامیدی، احساس بی ارزشی بودن زندگی، افکار خودکشی و آرزوی مردن و ناتوانائی در انجام کارها (رحیمینژاد و پاکنژاد، 1383).
گلدبرگ و همکاران (1986) همبستگی بین داده های حاصل از اجرای دو پرسشنامه سلامت عمومی و چک لیست علائم روانی SCL- 90 را بر روی 244 نفر آزمودنی به میزان 78/. گزارش داده است. لذا بر اساس نتیجه این مطالعه، اندازه ی شاخصهای حساسیت و ویژگی، میزان کلی اشتباه طبقه بندی ، و ضریب همبستگی نمرات آن با ارزیابی بالینی به تربیت برابر با 86%، 77%،20% ،70% بوده است (رحیمینژاد و پاکنژاد، 1383).
دولکن و همکاران (1987) همبستگی بین دو پرسشنامه PSE و GHQ در استرالیا را به میزان 76% گزارش نموده اند( یعقوبی،1374). در مطالعه دیگری که توسط گلدبرگ و هیلر( 1979 ) انجام گرفت، مقدار ضریب همبستگی دو متغیری بین چهار مقایس فرعی پرسشنامه28 ماده ای بین 33/. تا 61/. بدست آمد. آریا و همکاران(1992) در تحقیقی که در شیلی انجام دادند. حساسیت فرم 12 سوالی پرسشنامه سلامت عمومی را 76/. را نشان دادند. در هند شاماشوندار و همکاران(1986 ) برای این فرم پرسشنامه 87/. ویژگی بدست می آورند در برزیل ماری ویلیامز(1985 )حساسیت 85/. و یژگی 79/. را نشان دادند (نریمانی و همکاران ، 1386).
یعقوبی(1374) طی پژوهشی، با عنوان، بررسی همه گیر شناسایی اختلالات روانی در و ویژگی این پرسشنامه در بهترین نمره پرسش (23) به ترتیب برابر با 5/86 % و 82% است.
آن نوع از پایاپی که بیشترین ارتباط را با روشهای غربالگری دارد همسانی درونی شان می باشد که از طریق ضریب الفای کرونباخ اندازه گیری شود. مطالعات مختلف حاکی از پایاپی بالای پرسشنامه GHQ 28 است در مطالعه ای که چان و جان (1983) با استفاده از پرسشنامه 30 ماده ای GHQ انجام دادند بر اساس روش ساده نمره گذاری لیکرت ضریب همبستگی درونی این مقیاس برابر 85/. گزارش شده است. چیونگ1 و اسپیرز؛ ضریب پایایی را بین 42/. تا 47/. بدست آورند. علاوه بر این ضریب آلفا برای کل مقیاس برابر 88/. و برای خرده مقیاس ها بین 66/. تا 85/. به دست آمد (یعقوبی، 1374). چیونگ و اسپیرز (1994) در جمعیت کامبوجی های ساکن نیوزلند از طریق باز آزمایی به فاصله 2 تا 4 هفته پایایی این پرسشنامه را با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن 55/. ارزیابی کرده اند. البته میزان آن پایین اما از نظر آماری معنی دار بوده است (مهرابیزاده و همکاران ، 1380).
دستجردی (1377) طی پژوهشی تحت عنوان هنجارهای آزمون سلامت عمومی برای دانشجویان مرکز تربیت معلم ضریب پایایی و ضریب همبستگی برای کل پاره تست های آزمون سلامت عمومی برابر 82/. گزارش می دهد. مرخشتی (1375) طی پژوهشی با عنوان بررسی رابطه میان رضایت از زندگی زناشویی و سلامت روان بر روی گروه نمونه پژوهش به تعداد مساوی( از زنان و مردان) ضریب آلفای کرونباخ برابر %92 در زمانی کرد که نشان دهنده هماهنگی درونی بسیار قوی این پرسشنامه است مجاهد( 1374) طی پژوهشی با عنوان بررسی وضعیت رفتار کودکان و سلامت روانی والدین در خانواده های چند همسری( منطقه سراوان) از ضریب همبستگی نمرات در دو نوبت استفاده کرده ضریب همبستگی به دست آمده 62% بود که از لحاظ آماری معنا دار است در نتیجه پایانی نسبی پرسشنامه مورد تایید قرار گرفت (رحیمینژاد و پاکنژاد، 1383).
روش نمره گذاری:
روش نمره گذاری گزینه هایGHQ با استفاده از مدل ساده لیکرت بوده است که به ترتیب به گزینه ها، نمره های قردادی 0،1،2،3 تعلق می گیرد. بنجامین و همکاران ( 1982) در مطالعه خود روی 92 زن در یافتند که با استفاده از روش سنتی نمره گذاری آزمون سلامت عمومی فقط نیمی از بیماران روانی شناسایی شده و برخی از بیماران که از اختلالات مزمن رنج می برند شناسایی نشدند. در هنگامی که نمره گذاری ساده لیکرت استفاده شد. نتیجه به طور قابل توجهی بهبود یافت و 40% شناساسی نشدند این مطالعه نشان داد که استفاده از نسخه کوتاه GHQ با استفاده ار روش نمره گذاری لیکرت حساسیت آزمون را به گونه قابل ملاحظه ای افزایش داده ولی ویژگی آزمون را اندکی کاهش می دهد.
3-6روش تجزیه و تحلیل دادهها
روش تجزیه و تحلیل آماری این پژوهش استفاده از آمار توصیفی و استنباطی بوده است. آمار توصیفی شامل: میانگین، انحراف استاندارد، جدول و نمودار بوده است و آمار استنباطی شامل: ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون بوده است که جهت تحلیل داده ها از نرم افزار آماری spss نسخه 18 استفاده گردید.
منابع
الف: منابع فارسی
آزاد، حسین (1378). سلامت روان ازدیدگاه الیس، فصلنامه اصول بهداشت روانی، شماره چهارم.
آقاپور، مهدی، محمدی، اکبر (1388). مقایسه افسردگی پس از زایمان زنان شاغل وخانه دار ورابطه آن با حمایت اجتماعی وسازگاری زناشویی. زن ومطالعات خانواده، سال اول، شماره 4، تابستان 1388.
آقاجانی، سعید؛ اسدی نوقابی، احمدعلی (1381). نظریه مشاوره و روان درمانی، تهران، مرکزنشردانشگاهی.
ابراهيمي قوام، صغري (1370 ). هنجاريابي سه مفهوم حمايت اجتماعي، منبع كنترل و عزت نفس، پايان نامه كارشناسي ارشد، تهران، دانشگاه علامه طباطبايي.
احمدوند، محمد علي (1382). بهداشت رواني. تهران، انتشارات دانشگاه پيام نور.
احمدی رقآبادی، علی (1384). بررسی ارتباط هوش هیجانی و بهداشت روانی در دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی شهرستان رشت. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران.
اسماعیلیشیرازی، مرضیه (1379). روان شناسی اجتماعی سالمندی. انتشارات دانشگاه شیراز.
امیری، راضیه (1383). مقایسه بهداشت روانی دانشجویان مجرد ومتاهل خوابگاهی، خلاصه مقالات نخستین کنگره سراسری آسیب شناسی خانواده در ایران، دانشگاه شهید بهشتی.
امینی، احمد؛ آقاجانی، سعید، اسدی نوقابی، احمدعلی (1387). رابطه ی هوش هیجانی با خودکارآمدی و سلامت روان و مقایسه ی آنها در دانش آموزان ممتاز و عادی، تعلیم وتربیت استثنایی، شماره 14.
بازرگان، عباس؛ سرمد، زهره؛ حجازی، الهه (1387). روشهای تحقیق در علوم رفتاری، تهران، انتشارات آگاه.
باقري، فاطمه (1387). بررسي ميزان رضايت شغلي كتابداران كتابخانههاي تخصصي و دانشگاهي (دولتي) شهرستان كرج. پاياننامة كارشناسي ارشد كتابداري و اطلاعرساني، دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي، دانشگاه تهران.
باوی، ساسان (1383). بررسی رابطه بین خود بیمارانگاری و حمایت اجتماعی در بین زنان و مردان شهرستان اهواز. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه اسلامی، واحد اهواز.
بختیاری، فردین؛ سجادی، همیرا (1383). نقش حمایتهای اجتماعی در کاهش اضطراب و افسردگی سالمندان، مجله سالمندی ایران، سال چهارم، شماره11، بهار 1388.
بخشی سورشجانی، لیلا (1387). رابطه هوش هیجانی با سلامت روانی و عملکرد تحصیلی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان. دانش و پژوهش در علوم تربیتی– برنامه ریزی درسی. دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان (اصفهان )، شماره 19.
بركابي، بيژن؛ خوئيني، حسين (1382). بررسي سلامت رواني دانشجويان دانشگاه بين المللي امام خميني و دانشگاه علوم پزشكي قزوين، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه بين المللي امام خميني.
بشارت، محمدعلی (1384). اعتباریابی مقیاس هوش هیجانی، مجلهی علوم روانشناختی، شمارهی 12.
بنی جمالواحدی، شکوه السات؛ احدی، حسن (1370). بهداشت روانی و عقب ماندگی ذهنی، تهران، نشر نی.
بهبهانی، نسرين؛ نجفيارندی، اکرم؛ حسينی، فاطمه (1385). ارتباط بين تنش شغلی با حمايت اجتماعی پرستاران. فصلنامه پرستاری ايران، شماره 46.
بهرامی، فاضل؛ رمضانیفرانی، عباس (1384). نقش باورهای مذهبی درونی و بیرونی در سلامت روان و میزان افسردگی سالمندان. مجله توانبخشی، شماره 20.
بهرامي، هادي (1381)، آزمون هاي رواني (مباني نظري)، تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبايي.
بهرامیاحسان، هادی (1381). بهداشت روانی در قرن بیست ویکم و چالشهای پیشرو، مجله روانشناسی وعلوم تربیتی دانشگاه تهران، سال سی و دوم، شماره 1.
بيابانگرد، اسماعيل (1383). روش هاي افزايش عزت نفس در كودكان و نوجوانان. تهران، انتشارات انجمن اولياء و مربيان.
بيگی فرد، سليمه (1378) بررسی ارتباط ويژگی شخصيتی سخت رويی و حمايت اجتماعی با فرسودگی شغلی در بين کارمندان مراکز توانبخشی بهزيستی شيراز، پايان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم بهزيستی و توانبخشی تهران
پارسا، محمد (1380)، آيا مي دانيد هوش هيجاني يا بهره هيجاني چيست؟ تهران. نشريهي موفقيت، شماره 38.
پاشا، غلامرضا، صفرزاده، سحر، مشاک، رويا (1386). مقايسهی سلامت عمومی وحمايت اجتماعی بين سالمندان ساکن خانه سالمندان و سالمندان ساکن در خانواده فصلنامه خانواده پژوهی سال سوم، شماره 114.
پورافکاری، نصرالله (1379). فرهنگ جامع روانشناسی-روانپژشکی و زمینه وابسته، چاپ دوم، تهران، نشر نی.
پهلوان زاده، فرهاد؛ جاراللهی، عذرا (1390). بررسی تاثیر عوامل اجتماعی بر سلامت روان سالمندان روستایی. دو فصلنامه توسعه روستایی، شماره 4.
تابع بردبار، فريبا (1383). بررسي رابطه راهبردهاي رويارويي و حمايتهاي اجتماعي با پيشرفت تحصيلي در دوره نوجواناني، مجله مطالعات تربيتي و روانشناسي، شماره 21.
تيرهگري، محمد (1384)، آموزش هوش هيجاني به منظور بررسي اثرات آن بر سازگاري زناشويي تهران. نشريهي موفقيت شماره 38.
جوادي واژهاي، حكيم (1383)، بررسي رابطهي كيفيت دلبستگي و هوش هيجاني در دانش آموزان تيزهوش و عادي پايان نامه، كارشناسي ارشد، دانشگاه بين المللي امام خميني.
جوانشير، اسد (1383). رابطه هوش هيجاني، سلامت روان و فرسودگي شغلي، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه علامه طباطبايي تهران.
جوهري تيموري، ساسان (1384). موضوع همبستگي بين سلامت رواني بر اساس GHQ و نگرشهاي ناسالم بر اساس DAS در دانشجويان پزشكي دانشگاه آزاد واحد مشهد، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه آزاد واحد مشهد.
حاجبی، احمد؛ فریدنیا، پیمان (1388). ارتباط بین سلامت روان و حمایت اجتماعی در کارکنان بهداشت و درمان صنعت نفت بوشهر، دو فصلنامه طب جنوب، سال 12. شماره 1.
حريري، آنجلا (1381). مقايسه ميزان رضايت شغلي كتابداران شاغل در كتابخانههاي مركزي واحدهاي دانشگاه آزاد اسلامي و دانشگاههاي تابعه وزارت علوم، تحقيقات و فناوري واقع در مراكز استانهاي كشور. پاياننامه دكتراي كتابداري و اطلاعرساني، دانشكده علوم انساني و اجتماعي، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علوم و تحقيقات.
حيدري، محمد (1388). بررسي رابطه ي حمايت اجتماعي و افسردگي در دانش آموزان دختر شاهد و غيرشاهد مقطع متوسطة دبيرستانهاي شهرستان اهواز، پاياننامه كارشناسي ارشد، دانشگاه شهید چمران اهواز.
خدارحيمي، سيامك (1373). روان شناسي سالمندي، انتشارات آستان قدس رضوي.
دهقاني آراني، منصور (1374)، بررسي رويدادهاي زندگي، شيوه مقابله و حمايت اجتماعي با سلامت رواني، پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد رودهن.
رحیمینژاد، عباس؛ پاک نژاد، محسن (1383). ارتباط بین سازگاری خانواده با سلامت روانی و سطح ارضاء نیازهای روانشناختی فرزندان و نوجوانان، خلاصه مقالات کنگره آسیب شناسی خانواده در ایران، تهران، دانشگاه شهید بهشتی.
رضواني، فاطمه (1386). تأثير آموزش هوش هيجاني بر سلامت روان مادران كودكان فلج مغزي، پايان نامه كارشناسي ارشد، اصفهان.
روشن، رسول؛ حدادیکوهسار، علیاکبر؛ اصغرنژاد فرید، علی اصغر (1385). مقایسه هوش هیجانی و سلامت روانی دانشجویان با روابط عاطفی آنان در خانواده. فصلنامه علمی-پژوهشی روان شناسی دانشگاه تبریز، سال اول، شماره4، زمستان 1385.
ساعتچي، محمود (1376)، روان شناسي بهره وري، تهران، موسسه نشر ويرايش، چاپ اول.
سپهريان آذر، فيروزه (1385). ساخت و هنجاريابي آزمون هوش هيجاني بر اساس نظريه هاي موجود فرهنگ بومي و ارزشيابي تأثير آموزش آن بر شيوه هاي مقابله با استرس در بين دانش آموزان دبيرستانهاي اروميه در سال تحصيلي 85-1384، پايان نامه دكترا، دانشگاه علامه طباطبايي تهران.
سياروچي و همكاران (2002)، هوش عاطفي در زندگي روزمره، ترجمه نوري، اصغر و همكاران، (1383) انتشارات: نوشته اصفهان.
سياروچي، فورگاس، ژ، ماير، ج (2002)، هوش عاطفي در زندگي روزمره، ، ترجمه نوري، اصغر و همكاران، (1383) مکتبها و نظریهها در روانشناسی شخصیت، چاپ اول، تهران، انتشارات رشد.
شريفيدرآمدي، پرويز (1381). نظریههای روان تحلیل گری شخصیت، تحول شخصیت از پیش از تولد تا بزرگسالي، تهران: مهر قائم.
علیپور، فردین؛ سجادی، حمیرا (1388). نقش حمایتهای اجتماعی در کاهش اضطراب و افسردگی سالمندان، مجله سالمندی ایران، سال چهارم، شماره11، بهار 1388.
علي پور، مهران (1383)، بررسي هوش هيجاني مجرمان زنداني و افراد عادي و رابطه آن با سلامت روان. پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشگاه شهيد بهشتي.
كاپلان، ه؛ سادوك، ب (1991). خلاصه روان پزشكي (علوم رفتاري – روان پزشكي باليني). ترجمه پورافكاري، نصرالله (1372). تبريز، انتشارات ذوقي.
کردتمینی، بهمن (1384). نقش ازدواج مجدد در سلامت روانی همسران و فرزندان شاهد استان سیستان و بلوچستان، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران.
گلمن، دانيل (2000). هوش هيجاني، مترجم: پارسا، نسرين (1380). تهران: انتشارات ارشد.
گلمن، دانیل (1998). هوش هيجاني در كار، ترجمه ابراهيمي، بهمن، جوينده، محسن (1380). تهران، انتشارات بهين دانش.
گنجي، حمزه (1376). بهداشت رواني، تهران: نشر ارسباران.
لشگري، محمد (1381). بررسي مروري بهداشت رواني در اسلام. مجله دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درمان قزوين، شماره 24.
لطافتی بریس، امین (1388). نظريه پردازان سلامت روان، فصلنامه تازههاي رواندرماني، سال شانزدهم، شماره 55 و. 56
مرتضوی، سیده صالحه؛ افتخاراردبیلی، حسن (1389). سلامت روان سالمندان شهرکرد وارتباط آن با عوامل جمعیتی و اجتماعی. فصلنامه پایش، سال دهم، شماره 4.
معتمدیشلمزاری، عبداله؛ اژهای، جواد؛ آزادفلاح، پرویز؛ کیامنش، علیرضا (13819. بررسی نقش حمایت اجتماعی در رضایتمندی از زندگی، سلامت عمومی و احساس تنهایی در بین سالمندان بالاتر از 60 سال، مجلهی روانشناسی، شماره 22.
مفیدی، فرخنده (1376). آموزش خانواده راهنمای عملی والدین و مربیان کودکان استثنایی، انتشارات سرآمد کاوش.
ملکشاهیچگنی، فریده (1377). بررسی تاثیر روش توانبخشی روانی دوسا بر میزان افسردگی سالمندان تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم بهزیستی وتوانبخشی، تهران.
منشی طوسی، محمد تقی (1374). مشاوره بهداشت روانی: نظریه وعمل، انتشارات آستان قدس رضوی.
مهرابی زاده، هنرمند؛ نجاریان، بهمن؛ مسعودی، میترا (1380). مقایسه سلامت روانی والدین کودکان کم توان ذهنی تربیت پذیر 12-7 ساله با سلامت روانی والدین کودکان عادی، پژوهش درحیطه کودکان استثنایی، شماره 2.
میرسمیعی، مرضیه؛ ابراهیمیقوام، صغری (1387). بررسی رابطهی بسن خودکارآمدی، حمایت اجتماعی و اضطراب امتحان با سلامت روانی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علامه طباطبایی، فصلنامه روانشناسی و علوم تربیتی، شماره 74.
میلانیفر، بهروز (1376). روانشناسی کودکان و نوجوانان استثنایی، تهران، نشر قومس.
میلانیفر، بهروز (1382)، بهداشت روانی، چاپ هشتم، تهران، نشر قومس.
نجات، حميد؛ ايرواني، محمود (1378). مفهوم سلامت در مكاتب روان شناسي، فصلنامه اصول بهداشت رواني، شماره 3.
نریمانی، محمد؛ آقامحمدیان، حمیدرضا؛ رجبی، سوران (1386). مقایسه سلامت روانی مادران کودکان استثنایی با سلامت روانی کودکان عادی، فصلنامه اصول بهداشت روانی، شماره 33 و 34.
هرشنسن، دیوید؛ پاور، پال دبلیو (1988). مشاوره بهداشت روانی: نظریه وعمل، ترجمه منشی طوسی، محمد تقی (1382). مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی.
ب: منابع لاتین
Arindel. J. a,solataus, t . S, Punamaki. R.I, (1999)jurnal of child psychiatry ,44 (2), 227-41.
Astine, T.G. and et al. (2005). The General Health Question naire in India. Social Psychiatry and Psychiatric Epidemiology 319. Syndrome and Mothers Of Children without delay. Education and training in mental retardation, 25 (z).
Bandura, A. (1997), Self-Efficacy: The exercise of control. New York: Freeman.
Bar-On,R. (1997). The Emotional Quotient Inventory (EQ-I), Ameasure of Emotional Intelligene. (2 thed).
Bar-On,R. (2000). The Emotional Quotient Inventory (EQ-I), Ameasure of Emotional Intelligene. (3 thed).
Beck. C.K., Rawlins, R.P. Williams, S. R. (1988). Mental Helth – Psychology Nursing. A Longitudinal Analisys, Journal of Gerontology. 42, (1): 65-68.
Beckman, P.J(1991). Comparison of mothers and fathers perceptions of the effect of young children with and without.
Brackett, M.A. J. a,solataus, t . S, Punamaki. R.I, (2004) jurnal of child psychiatry ,44(2),227-41.
Caren and Sandy T (2001) measuring the effects of sters on the mother of handicapped imfamts: mast depression always follow?
Cassel JC. (1976).,The contribution of the social environment to host resistance. Am J Epidemiol; 104:107-23.
Chou KL, Chi I. (2001)., Stressful life events and depressive symptoms: social support and sense of control as mediators or moderators Int J Aging Hum Dev; 52: 155-71.
Ciarrochi, J, Chan A.Y.C. and Baigar, J, (2001) Measaring emotional intelligence in adolescents. Personality & Individual Difference.
Ciarrochi, V, Dean, K, Anderson , S. (2000) Emotional Intelligence moderates therelationship between and mental health. Journal of personality and individual differences. Vol 32 , 197-209.
Coob Mayer . H.A, S (1986). Emotional Common sense. NewYork: Itarper & Row (1973).
Cobb S. (1976)., Social support as a moderator of life stress. Psychosom Med; 38:300-14.
Corson. V.(1999) Bermer.A.Elizabeth.N.Mental Health Nursing. Sau Nders Compaany.
Edvard, K.M. Lach, H.W. Fisher, E. B. & Baum M. C. (2000). Relationship of Activity and Social Support of the Function of older Adult. Journal of Grontoltgy Science. 55 B: No 40.
Ellis. A. doubson. (1988) How to live with and without anger New york: Reasers Digestpress.
Engelberg, E. Chan A.Y.C. and Baigar, J, (2003) Measaring emotional intelligence in adolescents. Personality & Individual Difference.
Enjelbarg & Sjoberg. A. (2004). The Neurotic Constitution. New york Dood mead.
Furnham, A. R.(1973). Current Psychotheraphes. Peacock Pubilshers. Inc Itasaca. Lllonnis.
Gohm,C.L. (2003). The Emotional Quotient Inventory (EQ-I), Ameasure of Emotional Intelligene. (2 thed)
Goldberg D-P (1973), Manual of the General Health Questionnaire windsor, England: Nfer Publishing.
Holahan, C. K. & Holahan, C. J. (1987). Self-Efficacy, Socal Support And Depretion in Aging: A Longitudinal Analisys, Journal of Gerontology. 42, (1): 65-68.
Hunt, N Evans, D. T (2004).Adaptation of families with mentally retarded children: A model of stress, coping and family ecology.American journal of mental deficiency, 88, 125-231.
Kafetsios, K.(2003) Bermer.A.Elizabeth.N.Mental Health Nursing. Sau Nders Compaany.
Karsson, K.d. I.D. Salovey, P, and Caruso, D. (2000) Emotional Intelligence as a standard intelligence. Emotion, 1, 232-242.
Liau. A.K, sophine. Ryff. C. D. Keyes. C. l. m Shomtkin .D (2004). Mental Health and Illnesll in young people. The Ethics of neuroscience , In formation sheet 4, 21-33.
Marlowe. H.A, S (1986). Emotional Common sense. NewYork: Itarper & Row (1973).
Mayer. I.D. (1999). Emotional Intellingence popular or scientific psychology. A.P.R. Monitor. 30,8.
Mayer. I.D. Salovey, P, and Caruso, D. (2001) Emotional Intelligence as a standard intelligence. Emotion, 1, 232-242.
Mehrabian. A (2000). Mental Health and Illnesll in young people. The Ethics of neuroscience , In formation sheet 4, 21-31.
Moryati & Sjoberg. A. (2001). The Neurotic Constitution. New york Dood mead.
Pallmer, K.d. I.D. Salovey, P, and Caruso, D. (2002) Emotional Intelligence as a standard intelligence. Emotion, 1, 232-242.
Parker, N Evans, D. T Beckman, (2004).Adaptation of families with mentally retarded children: A model of stress, coping and family ecology.American journal of mental deficiency, 88, 125-231.
Perlmuter,L. d. & Hall.E. (1992) Adult Development And Aging, New York The Ethics of neuroscience , In formation sheet 4, 21-27.
Petraidez, sophine. Ryff. C. D. Keyes. C. l. m Shomtkin .D (2004). Mental Health and Illnesll in young people. The Ethics of neuroscience , In formation sheet 4, 21-30.
Ryff. C. D. Keyes. C. l. m Shomtkin .D. (2002). Optimal well-being :Empirical Encounter of two traditional. Journal of Personality and social psychology. 62 (6). 1007-1022.
Salovey , P,S Mayer , J.D. , and Caruso, D. (2002). Emotional intelligence. Imaginetion, Cognition and Personality.
Salovey , P,S Mayer , J.D. (1990). Emotional intelligence. Imaginetion, Cognition and Personality.
Shuot, J, Chan A.Y.C. and Baigar, J, (2001) Measaring emotional intelligence in adolescents. Personality & Individual Difference.
Siu- Kau cheng & Stephen, Y. K. (2000). Effects Of self-efficacu and social support on the mental healt Condition of mutual-aid organization memberd, social behavior and personality. 413-422.
Skinner. B. F. (1973). Beyond Freedom and Dignity palific Grov. Califormia u.s.a.
Slaski,M Cartwright, S.D (2003). Mental Health and Illnesll in young people. The Ethics of neuroscience , In formation sheet 4, 21-27.
Spence, G, T.G. and et al. (2005). The General Health Question naire in India. Social Psychiatry and Psychiatric Epidemiology 319. Syndrome and Mothers Of Children without delay. Education and training in mental retardation, 25 (z).
Sulivan. R.(1953). Current Psychotheraphes. Peacock Pubilshers. Inc Itasaca. Lllonnis.
Sulkofski .R.L Warwick.J Nettel Beck. T (1980) measuring the effects of sters on the mother of handicapped imfamts: mast depression always follow?
Treeland, K.d. I.D. Salovey, P, and Caruso, D. (2004) Emotional Intelligence as a standard intelligence. Emotion, 1, 232-242.
Warwick.J Nettel Beck. T (2004).Adaptation of families with mentally retarded children: A model of stress, coping and family ecology.American journal of mental deficiency, 88, 125-231.
Abstract
The aim of the present reaserch was to determine the Relationship Between Emotional Intelligence and Social Support With Mental Health of Elderly in City Bandar Abbas. This is a correlation study.The Population of this study includes all retired male and female Elderly (above than 65 years old) number 758. The research sample consisted of 256 who were selected through random sampling. To collect data, “Emotional Intelligence Questionnaire”, Social Support Questionnaire and “Mental Health Questionnaire” were used. Data analysed by pearsons correlation and regression analysis. The results showed that Emotional Intelligence and Social Support is associated with Mental Health. regression analysis showed Emotional Intelligence and Social Support predict Mental Health. Therefor people who got higher Emotional Intelligence and Social Support have higher Mental Health.
Keywords: Emotional Intelligence, Social Support, Mental Health, Elderly
4776470-471805
Islamic Azad University
Science and Research Branch of Hormozgan
Thesis title:
Relationship Between Emotional Intelligence and Social Support With Mental Health of Elderly in City Bandar Abbas
By:
Seyyede Sarira Hashemipour
Under Supervision of: Mahin Askari (PHD).
Counselor: Javad Gol mirzaee (PHD).
A thesis submitted to the Graduate Studies Office in partcial
fulfillment of the requerment for the degree of M.Sc. in
Clinical Psychology
Augest 2013